یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جعبه سیاه و باز نشده انقلاب - محمدحسین یحیایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ساسان دانش ور

عنوان : پاسخ به جناب حسینی
آقای حسینی بنده و شما چنانچه از مواضع یکدیگر مطلع باشیم و مخالف یکدیگر هم باشیم، اجازه خواهیم داشت که یکدیگر را نقد کنیم و با ارائه دلایل مستند و بدون تهمت، بر چسب زنی و یا اهانت های شخصی در رد نظرات هم و اثبات نظر خود بکوشیم.
اما شیوه باصطلاح بحث آقا یا خانم کاربری که با نام نظر دهنده آنلاین می شود با این عرض بنده بسیار فاصله دارد.
من می توانم مثلا مخالف مجاهدین باشم ودلیل بیاورم که این نیرو از سازمان سیاسی به یک فرقه مذهبی تبدیل شده، یا در جنگ با عراق در کشور متخاصم پناه جسته بود و علیه سربازان کشور خود می جنگید (عملکرد بسود دشمن) و...
اما در بحث خود به سازمان در کلیت خودش یا به اشخاص درون کادر رهبری این سازمان توهین نمی کنم. یا از الفاضی که اتفاقا توسط این سازمان در ادبیات سیاسی ایران متاسفانه همواره استفاده شده استفده نمی کنم.
بکارگیری الفاضی چون: "لیبرال جاده صاف کن ملایان آدمکش "، "نهضت پلید ضد آزادی"، " او (یزدی) و دیگر شیادان دین فروش را با هم به زباله دان تاریخ ایران پرتاپ خواهند کرد"، "این شیاد و شارلاتان با نهایت وقاحت ..." ، "پادوهای حزب ضد آزادی"، "این آبرو باخته سیاسی شیاد" تنها برای دل خنک کردن گوینده یا نویسنده آنها بکار می آیند و گرنه حاوی هیچ استدلالی که شنونده یا خواننده را بخواهد متقاعد سازد نیستند.
"نظر دهنده" در بحثی که بر سر نوشته فریدون احمدی در گرفته نیز سایر چهره های سیاسی را مورد نوازش فحش ها و تهمت های خود قرار داده است. اینجاست که برای من خواننده سوال پیش می آید که این کاربر عضو یا هوادار کدام نیروی سیاسی است که از هرگونه خطا و اشتباه مبری است؟
بله می توان با چشمان بسته دهان گشود و بدون لحظه ای تفکر، ادبیات مجاهدین یا فالانژهای ایران را در مورد افراد و نیروهایی که زیر تیغ استبداد اجازه پاسخ گویی به این یاوه گویی ها را ندارند بکار برد. اما نام این دیگر بحت سازنده نیست. این تخریب است و مانع از نتیجه بخش بودن بحث کلی مو جود می شود.
مسئله دیگر اینکه عده ای هنوز در حال و هوای سالهای شصت سیر می کنند. به ایشان باید گفت که زندگی (بر خلاف قرارگاه اشرف و یا محافل خاک گرفته لس آنجلسی و ووو)از آن سال های تیره تا به امروز در ایران جریان داشته و از حرکت باز نایستاده. بیدار شویم (البته اگر در خوابیم)!
۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : سوالی از جناب دانش ور
آقای ساسان دانش ور
بدون آنکه قصد داشته باشم از دیدگاه های نظری و عقیدتی شما آگاه شوم، دلیل حملهء شما را به "نظردهنده" متوجه نمیشوم. آیا شما از موضع حمایت و جانبداری از ابراهیم یزدی و دارو دسته اش این اظهار نظرها را میکنید یا آنکه اعتراض شما دلایل دیگری دارد؟
۵۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : حسن علیزاده

عنوان : جعبه باز و دیده شده
جناب آقای یحیایی
این صحبت ها را بیش از ۳۰ سال است که شنیده ایم. اگر مایل به سرنگونی رژیم هستید و یا میخواهید انقلاب مخملی راه بیندازید بفرمایید انجام دهید. حتما انتظار دارید جوانان و مردم ایران این کار را برای شما و سازمان مطبوع شما انجام دهند و آن وقت شما خارج نشین قدرت را بدست بگیرید.
اگر مرد سرنگونی هستی (هستید) بفرمایید تشریف ببرید ایران و این مهم را انجام دهید. نکند می ترسید اذیت شوید و آزاری به شما برسد؟
۵٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظر دهنده

عنوان : جنون امام داشت و حقوق بگیران او یزدی و شرکا
بازجو هستی که باید برایت مشخص کنم خط و مشی خودم را تا جنابعالی ببینید که چه گلی به سر کسی زده ام؟ از کجا بدونیم که خودت حقوق بگیر رژیم آدمکش امام درنده نبودی؟! خیانت و آدم فروشی یزدی و شرکا برای تو نابغه هنوز معلوم نشده؟
۵٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : ساسان دانش ور

عنوان : نظر دهنده یا افترا زن؟
این کاربر نظر دهنده یا جنون دارد یا حقوق بگیر جایی است. این بابا همه را به خیانت و آدم فروشی و ... متهم می کند. بهتر است خط و مشی خود را مشخص کند تا ببینیم خودش و یارانش چه گلی بسر مردم ایران زده اند!
۵٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : مهران صولتی

عنوان : چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است
به نگارنده یک نکته را گوشزد می کنم و آن اینکه شما خودتان تشریف ببرید ایران و برای احیای حقوق اساسی مردم مبارزه کنید!
بیرون از گود شعار ندهید!
۵٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظردهنده

عنوان : آرزو یا خواب های خوش یک لیبرال دین فروش
در این نوشته آمده است که:"یزدی بار دیگر در این روزها برای دیدار با فرزندان خویش روانه آمریکا شد ولی از همان روزهای نخستین به سخن رانی ها پرداخت و احکام جدیدی در رابطه با عملکرد جوانان در ایران پرخاشگر صادر کرد. در جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ که در انستیتوی خاور میانه در واشنگتن برگزار شد گفت: «در ایران امکان انقلاب و تغییر رژیم وجود ندارد و کسی هم بدنبال آن نیست... "

خوب پس دیگر این لیبرال جاده صاف کن ملایان آدمکش دیگر نباید غمی داشته باشد زیرا او علم غیب دارد و با اطمینان می تواند اینچنین ادعای مضحکی را بکند. البته او کور خوانده است و به صرف اینکه او این آرزو و خواب های خوش را دارد و امیدوار است که حکومت امام جنایتکارش دوام داشته باشد و شاید روزی او نیز دوباره به کرسی وزارت و ریاست برسد نخواهد شد و مردم ایران او و نهضت پلید ضد آزادی او و دیگر شیادان دین فروش را با هم به زباله دان تاریخ ایران پرتاپ خواهند کرد.
یزدی ماننددایه بهتر از مادر ادامه داده است که "من به نسل جوان می گویم که اشتباه ما را تکرار نکنند و نگویند این ها بروند همه چیز خوب می شود». دکتر یزدی بعد از سی سال به این نتیجه رسیده که انقلاب اشتباه بوده است!"
این شیاد و شارلاتان با نهایت وقاحت خواسته و آرزو خود را به شکل یک نصیحت دلسوزانه ابراز می کند و امیدوار است که با این ارشادات خردمندانه او حکومت جهل و جنایت آدمکشان را توجیه کند. البته باز کور خوانده است و همانقدر که ارشادات او نتوانست امام آدمکشان را قانع کند که پادوهای حزب ضد آزادی او را در بازی قدرت شرکت بدهند. یزدی این آبرو باخته سیاسی شیاد سرنوشتش با رژیم جهل و جنایت گره خورده و قابل درک است که او دوام این حکومت دیوصفت را خواهان باشد و جوانان را از سرنگونی این رژیم فاشیست آدمکش پرهیز بدارد.
۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست