از : جواد حسینی
عنوان : قبل از صحبت کمی "تمدن" بیاموزیم
آقای هومن دبیری، شما از برخورد متمدنانه صحبت میکنید ولی به نظر میآید خود از "تمدن" و برخورد مبتنی بر آن چیزی نمیدانید. جملاتی چون "حالا می بینم که مستشار با گستاخی تحلیلی "بچه گانه» از سال ۵۷ میدهد که شرم آور ست" نشان از عصبیت و بی تمدنی شما دارد.
در مورد وقایع سال ۵۷ مطلب بسیار است. فقط این نکته را به شما بگویم که ارزش وقایع به نتیجهء حاصل از آنها بستگی دارد و نه صرفاً وقوع حوادث. انقلاب اسلامی ۵۷ که نیروهای ارتجاعی چپ و مذهبی و مصدقی و حتی وابستگان رژیم سابق در به بیراهه بردن آن نقشی اساسی داشتند، ثمری جز بدبختی و فقر و اعتیاد و فحشا برای جامعه ما نداشت. شما به عنوان یک شهروند ایرانی مختارید که هر چه دوست دارید فکر کنید ولی همینقدر خدمتتان عرض کنم که من واقعیات موجود را خلاف فرمایشات شما میبینم. من لااقل هر دو سال یکبار به ایران میروم و بر اساس مشاهدات خود شاهدم که اکثریت عظیم مردم، از پیر و جوان، زن و مرد، فقیر و غنی، از واقعهء انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن پشیمان هستند. حال اینکه "ما" میخواهیم سَرِ خود را مثل کبک زیر برف کنیم دیگر مشکل خودمان است. در نتیجه نباید شاکی نباشیم که اگر چیزی شبیه نظام پیشین با سلام و صلوات به کشور بازگردد.
انقلاب اسلامی به هیچ عنوان "سلطنت" را در ایران از بین نبرد. ما فقط جای سلسله های سلطنتی را عوض کردیم و بعد از گذشت سه دهه هنوز این شهامت را نداریم که به اشتباه خود اذعان داریم.
۲۴۵۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : نسرین گیلانی
عنوان : به قول همشهریان رشتی مان حالا عقب عقب تظاهرات کنیم و انقلاب را پس بگیریم تا سلطنت طلبان بیشرم بجای جانیان اسلامی بر جان و مال مردم مسلط شوند
جناب هومن عزیز چرا جواب اینطور افراد را میدین, بذارین اینها در توهم شاهی بسر ببرندو نسل من که اکثریت جمعیت ایران را تشکیل میده رویای اینده ازاد و بدون شاه و اخوند را ببینیم, من فکر کنم ما به واقعیت نزدیکتریم تا انها که خواب دوران سلطنت را میبینن. در زمان شاه ازادی نبود و ازادیخواهان به اعدام و شکنجه سرکوب محکوم میشدن و زمان حکومت اسلامی هم همینطور . خوب ۳۰ سال هم گذشت حالا اقای مستشار و دوستانش برن عقب عقب تظاهرات کنن و انقلاب را پس بگیرن وشاه و نصیری وثابتی و تهرانی و هویدا رو بیارن
۲۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : هومن دبیری
عنوان : برخورد متمدنانه(۲ )
به پاس قدر شناسی از اخبار روز و خواننگان آن به « حضرت» مستشار توصیه می کنم که نکات زیر را مورد عنایت قرار دهند.
ـ برای حل یک مسئله ، یا داوری ی یک اتهام نیاز به اطلاعات دقیق و واقعی ، گزارش و شاهد و نظائر اینها ست وگرنه موضوع مورد نظر در ابهام ، یا لانیحل باقی خواهد ماند.
ـ در مسائل اجتماعی با احترام به جایگاه حقوق فردی ، آدم میتواند هر طور که میخواهد بیاندیشد ولی وقتی آنرا ابراز میدارد باید این حق را برای دیگران هم قائل باشد.
ـ ادعا های بی پایه یا روشن و مبهم تنش زا می باشد.
به عنوان تکلیف شب از مستشار دعوت می کنم که به مصاحبه صدای آلمان با دکتر بهروز بیات در مورد سیاست های انرزی اتمی ایران در دو رژیم به آدرس زیر عنایت فرمایند که فقط یک قلم از « شاهکارهای" شاه سابق را در رابطه با انرزی هسته ای از یک آدم کاردان بشنوید.
http://www.dw-world.de/dw/article/۰,,۳۵۵۸۵۸۵,۰۰.html?maca=per-rss-per-all-۱۴۹۱-rdf
مسئله این نیست که زمان شاه بهتر بود یا الان بلکه موضوع این بود که چرا شاه همه کاره بود و با ماجراجوئی های خود از جمله نفت دنیا را کلافه کرده بود . شما میدانستید که شاه سرطان داشت؟ چرا به مردم نمی گفتند؟ شما میدانستیید چرا هویدا درسال ۵۶ با آموزگار جایگزین شد؟ شما میداستنید که چرا تمام نیروهای نظامی شاه از سال ۱۹۶۹ تا سال ۱۹۷۵ در مرز عراق مستقر بودند و یک کلمه در اخبار درز نکرد؟ شما میدانستید که نصیری رئیس سابق ساواک از محل "خدمت" به عنوان سفیر پاکستان به تهران و زندان روانه شد و ماهها بعد همزمان با خبر فاجعه سینما رکس در روزنامه ها درج شد. شما حتما میدانید که بسیاری از جنب و جوش های سیاسی «پشت پرده » هنوز که هنوز ست فاش نشده آنوقت چسبیده اید به چند واقعه که در سرنوشت ایران تاثیر گذار نبوده معنی این چه میباشد. اجازه دهید ثابتی و امثالهم سنگ شاه و حامیان آنها را به سینه بزنند.
شاه بحرین را تحویل انگلیس داد و در مجلس از وکلا انتصاب خود "آری" گرفت شادروان فروهر را برای اینکه آنرا در جامعه روشنفکری با شجاعت طرح کرد به زندان انداخت .آیا مردم این وقایع را می دانستند؟ آیا درست ست که از شما بپرسم که شاه فروهر را شکنجه نکرد ولی این جلادان او را مثله کردند ؟ نه عزیزم نه شاه و دارو دسته ی او با مردم درست رفتار کردند و نه این جنایتکاران .
بار دیگر توصیه می کنم مصاحبه ی رادیو آلمان با دکتر بهروز بیات را مطالعه فرمائید تا ببیند که چگونه میشود با مسائل مستند و دقیق بدون عصبیت و احساسات برخورد کرد. موفق باشید
۲۴۴۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : وجدان بیدار و بی مسئولیتی تاریخی!
سید محمد خاتمیتصریح کرد: «شما حرفهای امام قبل از انقلاب را ببینید که همیشه میگفتند شاه مملکت را فروخت و بدبخت کرد، اقتصاد کشور را از بین برد، نفت دادند و کالاهای بیارزش گرفتند و... ما میخواهیم جمهوری اسلامیبیاوریم که اینها حل شود. بحث امام این بود که نظامی میخواستند که الگو باشد»( شرم یک عمل انقلابی است) کارل مارکس -اما آخوندها وبعضی از روشنفکران چیزی به نام شرمساری نمی فهمند! هنوز بیشتر روشنفکران از انقلاب شکوهمند که ایران را به این روز سیاه نشاند تا آنجا که دختر ایرانی به کشورهای خلیج فارس فروخته می شوند ،وجدانشان جریحه دار نمی شودو علیرغم اینکه بنده یک سلطنت طلب نیستم و همیشه بدنبال جمهوری و حکومت پارلمانی بوده ام اما اگر انصاف را نصب العین قرار بدهیم انصافا مردم ایران در دوره شاه وضع بسیار بهتری داشتند و در آنزمان حکومت به یک عارضه سردرد مبتلا شده بود که با یک آسپرین درست می شد اما سیاسیون ما بیماری آن دوره را سرطان تشخیص دادند و بیمار را به اتاق جراحی بردند و بیماری که تنها سر درد داشت موقع بیرون رفتن از اتاق عمل همه سلامتی خود را از دست داده بود! در مورد مبارزه باید جنگ نیز این موضوع باید یاد آوری نمایم که وقتی ما می توانیم ضد جنگ واقعی باشیم که جنگی را که جمهوری اسلامی به منطقه در کشورهای عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان تحمیل کرده است را نیز محکوم نمائیم.این جمهوری اسلامی هست که بسوی جنگ می رود.قبل از انقلاب ارتجاعی و اسلامی ،خلیج فارس در آرامش بود و یک ناوگان بیگانه در آنجا حضور نداشت اما اینک مانند ایستگاه اتوبوسرانی در خلیج فارس ناوگان جنگی ایستاده است. از قرارداد صلح ۱۹۷۵ که دفاع می کنیم عاقدش شاه بود.شاه لااقل می خواست در منطقه جنگ نباشد.اولین کشوری که مخالف قرار ۱۹۷۵ بود همین امریکا بود که بخوبی می دانست در سایه عقد آن قرار داد جنگ در منطقه روی نخواهد تا آنها سلاح بفروشند اما با آمدن خمینی و حمایت روشنفکران پخته و دانا منطقه برای همیشه به منطقه جنگی تبدیل گردید.اگر شاه آرامش منطقه را تامین کرده بود روشنفکر ایرانی به لقب ژاندارم منطقه می داد اما همین روشنفکر حاضر نیست به خمینی لقب آشوبگر منطقه را بدهد چون یکبار در یک انقلاب شکوهمند اما ارتجاعی با خمینی همکاری کرده است.به این می گویند غرور کاذب و لج بازی کودکانه نه چیزی بیشتر!
۲۴۴٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : هومن دبیری
عنوان : برخورد متمدنانه
با این « حضرت» مستشار در سایت گویا آشنا شدم مثل داریوش سجادی و راشدان و الاهه بقراط و بقیه.. راستش چندین بار به گویا میل فرستادم و در باره ی اظهارات نامبردگان انتقاد نمودم ولی هرگز سایت گویا به روی مبارک نیاورد . همین وضع را در ایران امروز هم دیدم.
فرض می کنیم تمام حرفهای درست و نادرست مستشار «درست» ست. ولی من نوعی که در سال ۵۷ بر خلاف ایشان «خام» و « ناپخته» نبودم بارها به یاران زندگیم گفتم که خوشحالم سرنگونی حکومت مطلقه ی پادشاهی را را می بینم و خوشبختم که در آینده کسی نمی تواند تاریخ را برایم تحریف کند و کاسه کوزه ها را سر «بی گناهان» بشکند و تبهکاران را «تبرئه» کند. حالا می بینم که مستشار با گستاخی تحلیلی "بچه گانه» از سال ۵۷ میدهد که شرم آور ست. چه نیازیست که آدم به افسانه پردازی روی آورد.
نتیجه: مستشار در باره ی گذشته «درست" می گوید و همه نیروهای شرکت کننده در مبارزات همانطور بودند که ایشان میگویند.
اما امروز ایشان چنین برخورد می کند و از انتقاد دیگران اعم از منطقی و غیر منطقی از کوره در میرود و منفجر میشود.حتما باید مثل سایت گویا و امثالهم فقط بعضی ها بنویسند و دیگران به به و چه چه کنند. نه جانم دنیا عوض شده و شما نمی توانید به بهانه اینکه در سال های انقلاب و بعداز ۲۵ سال سکوب ممتد مبارزان نتوانستند نقش شایسته ای در انقلاب و بحران داشته باشند و دچار خطاهای چبران ناپدیری شدند امروز با مسائل روز و سرنوشت ساز مملکت بغایت وحشتناکتر برخورد کنید .شما در جارج از کشور بهانه ی سانسور و اختناق را نمی توانید برخ بکشید.
اجازه دهید مردم ایران در داخل ایران با کمک مبارزان و مخالفان حکومت مذهبی سرنوشت خود را تعیین کنند و ما هم در پشت جبهه خدمت نماییم نه ....
درضمن برخورد های شما تا بحال به مسائل فقط با متد های زنگ زده ی قدیمی بوده که شاید متوجه نیستید مانند همانها که به آنها انتقاد می کنید می نویسید.
ولی آنها یک سر و گردن از شما جلو تر رفته اند و دیگر مثل گذشته فکر و عمل نمی کنند.
در دنیای آزاد انسانها در مسیر زندگی دچار خطا میشوند و سیاستمداران احزاب مختلف را تجربه می کنند . راستها میانه و چپ میشوند و چپها به راست متمایل میشوند . هیکس آنها را هو نمی کند. پس شما کی یاد خواهید گرفت که متمدنانه برخورد کنید ؟
۲۴۴۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : آری واقعا دنیای عجیبی شده است؟
آخبار روز مقاله تهدید آمیز احمد تقوائی را چاپ می کند اما پاسخ ناصر مستشار را چاپ نمی کند!بنده با یک وکیل مجرب صحبت کردم و تمام امکانات حقوقی در اختیار من هست تا علیه احمد تقوائی شکایت نمایم!اما چرا شکایت و دادگاه کشی؟ وقتی احمد تقوائی خودش بدست خود ،آبروی خود را برده است دیگر جائی برای شکایت نمی ماند.اصل ماجر ا این هست که این افراد در برابر مردم ایران افشاء بشوند که شده اند! بنظر من همین کافی است.
۲۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : دنیای عجیبی شده است!
کیانوش توکلی:مدیر سایت اینترنتی "ایران گلوبال"
دنیای عجیبی شده است !مقاله ناصر مستشار در ایران گلوبال چاپ شد ولی نقد همین مقاله توسط احمد تقوایی در اخبار روز درج شده است
بنا بر روش فرهنگ گفت و گو ؛ما همواره سعی کرده ایم اصل و نقد را یک جا در سایت ایران گلوبال درج کنیم. بهمین خاطر ؛ شما در پائین همین نوشته ؛مقاله احمد تقوایی؛ تحت عنوان " دعوت به جنگ و تجاوز: خیانت یا سیاست" ملاحظه خواهید کرد
۲۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : کدام ائتلاف
=ملیون و نهضت ازادی با فدائیان اکثریت و سکولارها بر سر یک حداقل توافق و از درگیری و اختلاف نظر پیرامون خط مشی های حزبی و گروهی پرهیز نمایند)
بخشی از بدبختی های جامعه ایران را همین سازمان اکثریت بوجود آورده است.آنموقعیکه جناح اکثریت در سازمان چریکها به پا شده بود ودر پیوند و همکاریهای پشت پرده با بخشی از رژیم قرار گذاشته بودند تا نهضت آزادی به رهبری مهندس بازگان را بی آبرو بکنند و با دسیسیه بازی های حساب شده و به اشاره خمینی علیه روحانی لیبرال یعنی آیت الله شریعتمداری که رقیب سرسخت خمینی بود پاپوش درست کردند و به روزنامه میزان از نهضت آزادی تهمت اسلام امریکائی وارد آوردند وهمه زمینه ها را برای پیرزوی خط امام ضد امپریالیست آماده نمودندو مبارزه ضد امپریالیستی را پیش ببرند وسپاه را به سلاح سنگین مجهز کنند تا ارتش ملی از بین برود وقرار بود که ایران را به یکی از اقمار شوروی تبدیل نمایند که عاقبت خمینی بعد از آنکه به تمام اهدافش رسید از حزب توده و اکثریت دوری کرد و آنها را تحت تعقیب قرار داد. حالا آقایان تئوری می دهند که سازمان اکثریت و نهضت آزادی به توافق برسند!!!!!! حالاکه دیگر از نهضت آزادی چیزی نمانده چه چیزی از نهضت آزادی بر می آید؟آموقع زدید نهضت آزادی خراب کردید الان دنبالش می دوید!به این می گویند چپ بی سواد و بی آینده نگر!اگر سازمان اکثریت از کمونیست رو ی گردان شده بخاطر سرنگونی اردوگاه است و گرنه اگر سوسیالیست واقعا موجود باقی می ماند سازمان اکثریت هم همچنان همان سیاست های گذشته اش دنبال می کرد.این جبر زمان هست که در میان اکثریتی تغییر مشی سیاسی به وجود آورد.حزبی و سازمانی آگاه و هوشیار است که قبل از تسلط روزهای سخت مردم را برای مبارزه با استبداد آماده کرده باشد اما اکثریت جانب استبداد گرفت وبه مردم ودمکراسی و آزادی پشت کرد.چپ های پیکاری هم که احوالشان روشن است.در این میان تنها راه کارگر بهترین پیش بینی ها کرده بود که اما هژمونی طلبی راه کارگر تا به امروز مانع اتحاد وهمکاری گسترده نیروها شده است!
۲۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : به بشارتی
عنوان : اینجا جای لمپن ها نیست
من نمیدانم یک آدم چقدر میتواند دریده و پررو باشد که برای هزارمین بار به او بگویند که آقا جان بی سوادی، چیزی نمیدانی، اینقدر وقت این و آن را نگیر.
این آقای لمپن لیبرال نما که حالا با نام بشارتی سروکله اش پیدا شده، باز همان عربده های سابق را میکشد و نفس کش مطلبد. آقا جان برو پی کارت. ترا چه به بحث سیاسی. برو با شریعتمداری و داورپناه (یکی حزب اللهی و دیگری مصدق اللهی) هم سفره شو. البته اگر تحولیت بگیرند.
آقایان و خانمها این شخص را محل نگذارید و مخصوصن نگذارید که بحث را منحرف کند.
۲۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|
از : بشارتی
عنوان : چرا مستشارها قادر به ایجاد تغییر نیستند ؟
دوباره جنگ طلبان امریکایی صف ارایی کردند۰ ازشرمندگی می گویند طرفدار جنگ نیستند ولی طرفدار سرنگونی هستند۰ اقا کی طرفدار تغییر رژیم نیست ؟
امریکائیان) چون این رژیم به فلسفه وجودی نومحافظه کاران معنی بی نظیری می دهد۰
روسها) که از قبل این رژیم بی حساب و کتاب می برند۰
دعوا سر چگونگی این تغییر است
سلطنت طلب های سنتی می خواهند وضع گذشته برگردد به هر روش و قیمتی.
مارکسیست های امریکایی (حککا)می خواهند امریکا زحمت کشیده ملاها را سرنگون کند بعدا اینها یا تسط امریکا سرکار بیایند یعنی یک رژیم شبیه رژیم اسلامی که با امریکا در ظاهر در جنگ و پشت پرده دست در دست باشند سر کار بیاورند ویا اگر امریکا راضی نشد اینها مثل طالبان انقدر فضا را علیه ان رژیم کرزایی تنگ کنند تا راضی شود۰
مجاهدین هم شبیه این مارکسیست های امریکایی همین را می خواهند ۰ رژیمی مثل صدام یا قذافی۰
تجزیه طلبان قومی ( از ریگی تا برخی کردها و برخی اذری زبانها و ۰۰) هم می خواهند با الهام از کردهای عراق وارد یک معامله بزرگ با امریکا شوند تا از این مادر سیه موی شرقی یک دختر موبور غربی به دنیا پیاورند
یک نفر ملی نما هم می خواهد شپه بختیاری را بسازد و به سلطنت طلبها وصله کند تا یک رژیم خدایگانی با یک ملیجک ملی نما سر کار بیاورد۰
توده ایها می خواهند شرایط جنگی باشد تا ملاها مثل موم در دست انها و روسیه باشند ۰
بقیه گروهها از چپ تا راست اما خواهان تغییرات ازداخل هستند که کاریست دشوار چون نه این سرنگونی طلبان امریکایی اجازه می دهند نه ان حزب وابسته به روسیه و نه امریکا و روس۰
ملاها هم تا اطلاع ثانوی لم داده اند سینه افتاب سرزمین پرگهر و به ریش همه از برانداز و غیربرانداز می خندند۰
راه چاره چیست ؟
به امریکا و روسیه که زورمان نمی رسد۰ جنگ طلبان را هم که نمی توانیم قانع کنیم چون بعضی هاشان قرارداد امضا کرده اندو از ان ۴۰۰ میلیون و نمی دانم چه مقدار روبل مبلغی دریافت شده پس باید سرویس بدهند۰ زدن زیر قرارداد هم که اصولی نیست ۰
می ماند پاک کردن صف اپوزیسیون از این جناحهای جنگ طلب خارجی و داخلی ۰
گروههای چپ باید صفشان را از حزب توده جداکنند ۰ مجاهدین و حککا و شاهپرستان را طرد کنند۰
ملیون و نهضت ازادی با فدائیان اکثریت و سکولارها بر سر یک حداقل توافق و از درگیری و اختلاف نظر پیرامون خط مشی های حزبی و گروهی پرهیز نمایند۰ با تشکیل یک جبهه ملی قوی از تمام نیروهای تحول خواه اقدام به سازمان دادن حرکت های کم هزینه در داخل و حرکات قویتر درخارج به منظور غلبه بر جو دوگانه بوجود امده توسط جنگ طلبان بنمایند۰ با تشکیل انجمنها و گروهها (حتی صنفی) یک سلسله اقدامات وسیع علیه مسائلی مثل تضییق حقوق قشرهای مختلف یا لایحه خانواده و ۰۰۰ ترتیب دهند۰ حسن این کار این است که مردم در داخل سازمان دهی مییابند بدون اینکه نگران از اعدام ها و شکنجه باشند ۰ رژیم هم برای سرکوب وحشیانه انها بهانه کمتری دارد ۰ در خارج از کشور عملیات ایذائی رژیم را علیه این تشکل های صنفی زیر ذره بین برده و با تشکیل لابی های فعال دولتهای غربی را از معامله با ملاها به سوی همکاری با این جبهه وسیع تشویق کنند۰
این راه البته طولانی است ولی حاصلش تضمین شده است۰ همانگونه که در هند و افریقای جنوبی و ۰۰۰ به ثمر نشست ۰
تا اعتماد مردم به قدرتشان در ایجاد تغییر به شیوه های غیر خونریزانه که فداکاری در سرحد هدیه جان می خواهد جلب و تقویت شود ۰ همینطور اعتماد تخریب شده انها به گروههای سیاسی که عمدتا ناشی از اقدامات تندروانه و الوده به خیانت همین گروههای جنگ طلب است باز سازی شود۰ چون شرایط انقلاب در کشور فراهم نیست ۰ بعلاوه از انقلاب در یک کشور جهان سومی بدون تمرین کار دسته جمعی سیاسی و دموکراتیک به چیزی بهتر از ملاها و یا یک رژیم صدامی نخواهیم رسید۰
۲۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣٨۷
|