عنوان : خود زنی لیبرال
لیبرال ! خوب بخوان تا دوباره خارج از بحث نشوی ، هرفرد یا جریانی که خودسرانه بدون از چشم مردم و مجوزهای قانونی معتبر کشور با بیگانگان اعم از شوروی ، آمریکا ، اسرائیل ، عراق روابط پنهانی برقرار کند اساسا محکوم ست و اگر به مصالح مملکت خسارت مادی و معنوی بزند باید حساب پس بدهد. فرق نمی کند که آدم توده ای باشه و با شوروی و کا. گ .ب با امروز بقول شما با روسیه سر وسر داشته باشه و علم وکتل آنها را علم کند یا درباری و ساواکی باشه و با سیا و موساد توطئه نماید و یا نهضت آزادی باشد و با سولیوان و هویزر و بانیان کودتای ۲۸ مرداد در تدارک انقلاب ۵۷ سر وسر داشته باشد و یا مثل احمد مدنی پول بگیرد تا علیه ملاها مبارزه کند و در دوران استانداری در خوزستان حمام خون بپا کند . یا مثل مجاهدین د رعراق باعث شرمندگی گردد.

همه این ناهنجاریها به ما میاموزد که تمام این اعمال ناروا ست و چرا مستشار برای حمله اسرائیل به ایران نظر سنجی می کند.

حالا شما هرجور دوست داری لیبرال منشانه درجه بندی کن و هرکس را که دوست داری را سینه ی دیوار بگذار کارگردانان و بازیگران مسائل اجتماعی با میل من و شما نقش آفرینی نکردند. لطفا اینقدر با د تو حزب توده نکنید که همچون خبر ها هم نبود در برابر مجاهدین بزرگترین سازمان سیاسی زمان انقلاب و بعدش هم فدائیان و سایر چپ ها زور میزدند که خودی نشان دهند.

من فکر می کنم لیبرال توده ای ست و میخواهد با این تاکتیک توده ای ها را مطرح نماید ولی حنای او و امثال او دیگه رنگی ندارد. لطفا مزاحم سایت اخبار روز نشو !!!!!!
۲۶۲۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : هر حزب ودسته ای نقش خودش را در امور جامعه بسیار برجسته تر از انی میبیند که واقعا هست ولی دیگران اینطور فکر نمیکنند
البته هر حزب ودسته ای به اندازه دخالتش در امور کشور باید مورد مواخذه قرار گیرد ولی این اقای باصطلاح لیبرال یا واقعا توده ای است که میخواهد بگوید در ایران هیچ کاری بدون حزب توده متصور نیست و انچنان نقس حزب توده را غلو میکند که منی که از نسل بعد از سال ۶۰ هستم فکر کنم که چه خبر است. اقا در جامعه امروز ایران حرفی از حزب توده نیست که این همه شما در باره اش اسمون و زمین را به هم میبافید. حزب توده را نسل من اصلا نمیشناسند مگر شما خواب هستید ویا فکر میکنید هنوز سال ۶۰ هست که شوروی وجود داشته باشد و حزب توده مبلغ شوروی باشد. اقا شوروی تمام شد و روسیه که کمونیستی نیست بلکه مثل شما لیبرال است و سرمایه داری و حزب توده هم دشمن سرمایه داری روسیه هست مثل حزب کمونیست روسیه و یا اینگح ایشان توده ای بوده اند وحالا با این حزب به دلایلی که بر ما معلوم نیست اختلاف پیدا کردند و مثل ان مورچه ای که با یک قطره اب فکر میکرد دنیا را دارد اب میبرد ویکی به او گفت اقای مورچه دنیا را اب نمیبرد بلکه شما را دارد اب میبرد. اقای لیبرال این حزب توده شما برای شما اینقدر مهم میباشد ونقش بازی میکند ولی برای نسل ما محلی از اعراب ندارد و همانطور که اقای دبیری گفتند در حد نقش هر حزب ودسته ای باید به ان برخورد کرد وحالا شما همه چی را به سحرای کربلای حزب توده وصل میکنید. واقعا جمهوری اسلامی به خاطر حزب توده نیست که با چین وکوبا وونزوئلا وروسیه دوستی میکند بلکه به تشخیص خودش میباشد واگر باور ندارید دیگر مشکل خودتان است
۲۶۲۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : چگونه است که شما به حق به مواضع اقای مستشار و زمینه ساز جنایت بودن ان بدون اما و اگر اعتراض می کنید ولی به حزب توده که میرسید سرفه می کنید؟
اقای دبیری
کسی نمی خواهد حزب توده یا هیچ حزب دیگری را برای جنایاتی که ملاها انجام دادند به دادگاه ببرد (اگر دادگاهی دراینده تشکیل شود) شما دارید مسائل را اگاهانه مخلوط می کنید۰ مگرشما و من و بسیاری از نظردهندگان در اینجا که به اقای مستشار هشدار می دهیم که زمینه ساز جنگ امریکا علیه ایران نشوند چون عواقبش جنایت بار است اگر فرضا امریکا به ایران حمله کند و صدها هزار ایرانی قتل عام شوند و دادگاه جنگی بین المللی تشکیل گردد ما می گوییم بوش و ژنرال های امریکایی را محاکمه نکنید چون انها گناهی ندارند مقصر اصلی مستشار است ؟( ممکن است ایشان در ان حمله فرضی خدای نکرده چند قوم و خویش هم ازدست داده باشند)
شما به خوبی واقفید که من خواهان روشن شدن و تقبیح نقش بسیار موئر حزب توده در فضاسازی به ظاهر ضد امپریالیستی و دراصل امریکاستیزانه و لیبرال ستیزانه و سرکوب دگراندیشان در فضای بعد از انقلاب ۵۷ هستم که با توطئه اشغال سفارت به اوج خودرسید و دولت لیبرال بازرگان را ساقط و چون تیغ بران در دست زنگی مست همه را از دم تیغ گذراند۰ شما نمی توانید با اغماض این سیاست محوری حزب توده را که هنوز مصرانه توسط این حزب دنبال می شود و به تسلط کامل روسها بر سیاست خارجی ج ا و منابع اقتصادی ایران و حتی حق حاکمیت ملی ایران بر دریای خزر منتهی شده (و با حمله روسها به گرجستان پیوند شومتری بین ج ا و روسها ایجاد خواهد کرد که ایران را بیشتر در گرداب حوادث بین المللی فرو خواهد برد) نگاه کنید و انرا با اشتباهات گروههای دیگر که همه انها به سهم خود به اشتباهات گذشته اعتراف کرده و در مقابل مواضع ج ا مشخصا موضع گرفته اند ( البته به جز مجاهدین خلق) یکسان بدانید۰
چگونه است که شما به حق به مواضع اقای مستشار و زمینه ساز جنایت بودن ان بدون اما و اگر اعتراض می کنید ولی به حزب توده که میرسید سرفه می کنید؟
۲۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : نه آنها نه اینها به فکر ایران و مردم باشیم
برای مستشار جان که دلش برای قدیم ندیم ها تنگ شده

بخشی از دزدی ها و غارتگری های پهلوی دوم
پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد همه‍ی نظامیان و غیر نظامیان کودتاچی پاداش خود را گرفتند. مناصب مهم را در اختیار گرفتند و پاداش های کلان از جیب ملت ایران دریافت کردند.حتی صاحبان مطبوعات غربی هم به همچنین میلیون ها دلار از بیت المال به جیب زدند. میزان بذل و بخشش به جائی رسید که مک کلی لاند (Mc Clelland) رئیس کمیسیون تحقیق سنای آمریکا نیز از فساد حاکم بر رژیم کودتا پرده برداشت. وی در تاریخ ۱۶ مه ۱۹۶۳ به خبرنگاران روزنامه­های آمریکائی گفت که طی یک سال بیش از ۱۰۰ میلیون دلار کمک­های آمریکا به ایران حیف و میل شده است. ( مقاله مجله‍ی « نیشن» مورخ ۱۲ آوریل ۱۹۶۶)
تحقیقات کمیسیون سنای امریکا نیز نشان داد که تنها در ۱۹۶۲ مبلغ ۱۵۹ میلیون دلار از درآمد نفت ایران و کمک های آمریکا به حساب بنیاد پهلوی در بانک سوئیس ریخته شده و بیشتر این پول به افراد خانواده سلطنتی پرداخت گردیده است. اسناد موجود در سو کمیسیون سنای آمریکا حکایت می­کند که تنها فرح ، همسر شاه در ۱۹۶۲، طی دو فقره چک مبلغ ۲۳ میلیون دلار دریافت کرده و اشرف نیز در همان سال طی سخه چک به حواله یونیون بانک سوئیس ، مبلیغ ۵ میلیون دلار وصول کرده است. ( مقاله مجله‍ی « نیشن» مورخ ۱۲ آوریل ۱۹۶۶)
مجله‍ی نیشن (Nation) چاپ آمریکا ، با استناد به مدارکی که به تائید سوکمیسیون سنای آمریکا رسیده، صورت قسمتی از چک هائی که از حساب بنیاد پهلوی در « یونیون بانک سوئیس» در ژنو، به وابستگان شاه و بیگانگان پرداخت شده، زیر عنوان :« افسانه یک میلیارد دلاری » منتشر ساخت. خلاصه این مطلب به شرح زیر است:
«... در اواخر سال ۱۹۶۲، خیبرخان، یکی از دوستان نزدیک شاه و مورد اعتماد شاه در دربار، در رابطه با تضادهای درون هیات حاکمه، به خصوص اختلاف نظر با اشرف و شوهرش احمد شفیق، مورد بی مهری شاه قرار گرفت. وی که خطر را احساس کرده بود، از موقعیتی که در دستگاه داشت استفاده کرد و اسنادی را از خزانه سلطنتی ربود و پس از فرار از ایران به آمریکا رفت. در آنجا با کمک و راهنمائی وکیل آمریکائی خود، Wlees ولیز با مقامات قضائی و امنیتی آمریکا رابطه برقرار کرد و اسناد مزبور را به سوکمیسیون سنای آمریکا ارائه داد.
ماجرای درگیری و مبارزه‍ی خیبرخان با عوامل دربار در آمریکا ، که مثل سایه او را دنبال می­کردند داستان جالب و حیرت انگیزی است که از حوصله‍ی این بحث خارج است. مامورین ساواک یک بار آپارتمان او را در نیویورک آتش زدند . برای قانع کردن او نیز مبلغ دو و نیم میلیون دلار ( ظاهرا در کتاب به اشتباه مبلغ دو میلیون و نیم دلار ذکر شده است.) از طرف سرلشکر امیر خاتمی، شوهر خواهر شاه به او پیشنهاد شد، ولی خیبرخان از میدان به در نرفت.
سو کمیسیون سنای آمریکا به ریاست سناتور مک کلی لاند ، پس از بررسی اسناد، صورت قسمتی از چک هائی را که به دستور شاه، توسط بنیاد پهلوی به چند تن از مقامات خارجی و ایرانی و خانواده‍ی سلطنتی پرداخته است منتشر کرد. در این صورت حساب بانکی، در ستون بستانکار مبلغ ۵۵/۵۶۸۰۰۲۴۱ دلار قید شده است. این وجوه که هیچ یک از اموال خصوصی شاه نیست، پرداختی شرکت ملی نفت ایران و یا پرداختی دولت آمریکا به بانک ملی ایران، سازمان برنامه و یا وزارت دارائی ایران بوده که از طرف آنها به حساب بنیاد پهلوی و سازمان ورزشی شاهنشاهی واریز شده است.
در صورت حساب یونیون بانک ژنو در ستون بدهکار ، چک هائی که به نام اشخاص مختلف صادر شده و پس از وصول از حساب بنیاد کسر گردیده، دیده می­شود. در مقاله مجله‍ی نیشن آمده است که خارجیانی که نامشان در صورت حساب ذکر شده کسانی هستند که در جریان فعالیت های« سیا» در سال ۱۹۵۳ برای سقوط دولت مصدق و بازگرداندن شاه به قدرت دست داشته اند. مشخص ترین این افراد لوئی هندرسون سفیر آمریکا در تهران، آلن دالس رئیس سازمان « سیا» بوده­اند.، هنری لوس رئیس سابق مجله تایم-لایف، جورج آلن سفیر سابق ایالات متحده در ایران، پیگات دریادار انگلیسی، ویلیام وارن، رئیس سابق اصل ۴ در ایران، دیوید راکفلر برادر فرماندار سابق نیویورک و ژنرال پی پر معاون فرمانده نیروی هوائی انگلستان و یکی دو تن دیگر از پاداش گیرندگان هستند.
در مقاله نیشن از علی امینی وزیر دارائی کابینه زاهدی به عنوان امضا کننده‍ی قرارداد کنسرسیوم یاد کرده و اشرف پهلوی را یکی از عوامل اصلی کودتا معرفی کرده و او را منفورترین زن ایران هم طراز« مادام نهو» همسر نگودین نهو، رئیس جمهور اسبق ویتنام دانسته است.
در صورت حساب یونیون بانک، در ستون بدهکار، چک هائی که بنیاد پهلوی به نام اشخاص صادر کرده و پس از وصول از حساب بنیاد پهلوی کسر شده است دیده می­شود. یادآوری میکنیم که این صورت حساب قسمتی از نقل و انتقالات پولی بانک مزبور از دسامبر ۱۹۶۱ تا فوریه ۱۹۶۲ بوده است. اسامی دریافت کنندگان پول به شرح زیر است( فتوکپی یک صفحه از صورت حساب یونیون بانک سوئیس ضمیمه کتاب است):
۱ - لوئی هندرسون ( سفیر کودتاچی): ۱ میلیون دلار
۲ - شمس پهلوی (خواهر شاه): ۱ میلیون دلار
۳ - دریک میشل ( شناخته نشده): ۵۰۰ هزار دلار
۴ - هنری لوس (مدیر سابق مجله تایم): ۵۰۰ هزار دلار
۵ - جورج آلن (سفیر سابق آمریکا در ایران): ۱ میلیون دلار
۶ - شهناز پهلوی ( دختر شاه): ۱ میلیون دلار
۷ - ویلیام بورک (شناخته نشد): ۲۰۰ هزار دلار
۸ - راندولف دیکینز (شناخته نشد): ۲۰۰ هزار دلار
۹ - حمید رضا پهلوی (برادر شاه): ۵۰۰ هزار دلار
۱۰ - احمد شفیق (شوهر اشرف): ۱ میلیون دلار
۱۱ - سلدن شاپین (سفیر آمریکا بعد از لوی هندرسون): ۱ میلیون دلار
۱۲ - امیر خاتمی (شوهر فاطمه، خواهر شاه): ۱ میلیون دلار
۱۳ - ر. ا. پیگات (دریادار انگلیسی): ۱ میلیون دلار
۱۴ - ت. و. پی یر (معاون نیروی هوائی انگلستان): ۱ میلیون دلار
۱۵ - فرح پهلوی(همسر شاه): ۱۵ میلیون دلار
۱۶ - فاطمه پهلوی (خواهر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۷ - عبدالرضا پهلوی (برادر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۸ - غلامرضا پهلوی (برادر شاه): ۲ میلیون دلار
۱۹ - ویلیام وارن وارن (رئیس سابق اصل ۴ در ایران): ۱ میلیون دلار
۲۰ - دکتر علی امینی (وزیر دارائی زاهدی و امضا کننده قرارداد کنسرسیوم): ۲ میلیون دلار
۲۱ - دیوید راکفلر (برادر فرماندار سابق نیویورک و رئیس بانک چیس مانهاتان): ۲ میلیون دلار
۲۲ - حمید رضا: ۱ میلیون دلار
۲۳ - محمودرضا پهلوی (برادر شاه): ۱ میلیون دلار
۲۴ - جمشید خیبر: ۵۰۰ هزار دلار
۲۵ - ا. و. وبستر (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۲۶ - اردشیر زاهدی (داماد اسبق شاه): ۳ میلیون دلار
۲۷ - رولاند لیس (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۲۸ - اشرف پهلوی (خواهر شاه): ۳ میلیون دلار
۲۹ - تئودور مک اوی (شناخته نشد): ۱ میلیون دلار
۳۰ - اسدالله علم (وزیر دربار): ۱ میلیون دلار
۳۱ - حسین علاء (وزیر سابق دربار): ۱ میلیون دلار
۳۲ - آلن دالس (رئیس سابق سازمان سیا): ۱ میلیون دلار
عینا برگرفته از کتاب ارزشمند:
(جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / چاپ هشتم ۱۳۷۸ / ناشر شرکت سهامی انتشار/ تالیف و ترجمه سرهنگ غلامرضا نجاتی / برگرفته از صفحات ۴۷۹ تا ۴۸۲)
که مشخص است فقط در همین مورد جمع موارد فوق به بیش از ۵۰ میلیون دلار خواهد رسید...
پاداش روزولت:
علاوه بر موارد فوق کرومیت روزولت مامور سیا و عامل اصلی کودتا که شاه در ملاقات با وی به صراحت اعلام کرده بود: من تاج و تختم را مدیون خدا، ملتم، ارتشم و شخص شما هستم نیز در این روند به اموال و مناصب مهمی در شرکتهای نفتی رسید چنانکه در تحقیقات ۱۹۷۵ سو کمیسیون سنای آمریکا مشخص شد حتی در کارخانجات هواپیماسازی نیز به توسط او معاملات متعددی با کشورهای خاورمیانه انجام گرفته و حتی سالانه مبلغ ۷۵۰۰۰ دلار بابت حق العمل فروش محصولات از ایران و عربستان و چند کشور دیگر دریافت کرده و یا در طی ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ طی یک سال مبلغ ۱۱۶۰۰۰ دلار به اضافه هزینه های مربوطه دریافت کرده و ...
مرجع: (جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / چاپ هشتم ۱۳۷۸ / ناشر شرکت سهامی انتشار/ تالیف و ترجمه سرهنگ غلامرضا نجاتی / برگرفته از صفحات ۴۸۲ و ۴۸۳)
۲۶۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : با سلام دوستان عزیز
واقعا وقتی میشنوم کسانی دوست دارند بین اسرائیل و ایران جنگ شود براستی غمگین میشوم. ما یهودیان ایرانی و بسیاری از دیگر ایرانیان ساکن اسرائیل (که بعد از انقلاب به اسرائیل مهاجرت نمودیم) به هیچ وجه طرفدار جنگ بین دو کشور نیستیم. بعضی ها فکر میکنند در اسرائیل همه میخواهند که به ایران حمله نظامی صورت بگیرد. این جور فکر کردن کاملا اشتباست.جنگ بین دوکشور که من هردو تا را دوست دارم فاجعه عظیمی خواهد بود و اینطوری نیست که اسرائیل چند تا بمب اتمی به طرف ایران پرت کند و جنگ پایان بگیرد. اسرائیل کشور کوچکی است و توان دفاعی ان هم برخلاف تصور بالا نیست.یعنی نمیشود در هر هکتار زمین چند تا ضد راکت گذاشت وایران هم سرزمین بزرگی است وبمب اتمی انداختن به ایران یعنی پایان اسرائیل.ما ارزو داریم هرگز بین ایران و اسرائیل جنگی صورت نگیرد و دوستان نادان نیز انرا تبلیغ نکنند. مردم اسرائیل هم خواستار جنگ با ایران نیست و اسرائیل یک کشور دمکراتیک است و رهبران ان به راحتی نمیتوانند جنگی را اغاز کنند که باعث نابودی اسرائیل شود.اگر شما مخالف رژیم ایران هستید بفرمائید وارد میدان شوید و از کیسه خلیفه خرج نکنید ولی اگر توان مقابله با رژیم ایران را ندارید بهتر است سکوت کنید چون که حرف نزدن بهتر از حرف بی مایه زدن است.به امید روزی که یهودیان ایرانی- اسرائیلی شاهد روابط دوستانه بین دو کشور باشند و به همدیگر کمک کنند.
۲۶۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : همه باید نقد پذیر باشند
اقار دپیری طفره نروید۰ هرکس که دردستگاه ج ا متهم و یا شکنجه شد که لزوما منزه و نظرش درست نیست۰ همه باید نقدشوند
۲۶۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : بحث جنگی
عجب بحث جنگی اقای مستشار راه انداخته اند. البته اگر بدون هیچگونه دستمزدی باشه واقعا نشان از بیکاری خارجه نشینان است که صدایشان از جای گرم بلند میشود وگرنه اگر دلتان بحال ما داخلیها سوخته بود که بجای بمبهای اتمی اسرائیلی وامریکائی برسرمان یک گلی روی سر خودتان میزدید.
۲۶۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : وارونه
چرا لیبرال ها و مستشار ها اصرار دارند که مسئولان اصلی جنایات و تبهکاریها را در بحران ها ، کودتا ها و توطئه ها با تخفیف و چشم پوشی عامدانه کنار بگذارند و سایر نیروها که مسولیت های پائین تری داشتند را جای آنها بنشانند.

خوانندگان این موضوع می دانند که اینجانب در قسمت ۲ نقش آفرینان فاجعه ۱۳۶۰ نوشتم :تمام حامیان داخلی و خارجی خمینی در جری شدن خمینی و پی آمدهای آن مسئول بودند. نمی دانم شما چگونه این را ترجمه می کنید ولی بر من مبخشایید اگر منظوری جز حزب توده ، سازمان اکثریت ، نهضت آزادی و..و..و.. داشتم که هیچ کدام در برابر نقش ضد مشروطه ی خمینی نایستادند.

در قسمت ۵ .تمام جریاناتی که از تنش زائی حمایت کردند کم و بیش مسئول بودند. شامل تمام نیروهای ماورای انقلابی چپ وراست میشود و جبهه ی ملی هم درآن می گنجد.

شما که خود را لیبرال می نامید و مستشار که موجب نوشتن مقاله ی آقای تقوائی شد. هرجوری میخواهید محاسبه کنید ولی در راس دادخواهی های مردم ایران در هر مقطع تاریخی به ترتیب نیروهای زیر " مفتخر" می باشند:
ـ رضا خان در مصیبت های جنگ دوم
ـ محمد رضا شاه در کودتای ۲۸ مردد و ۲۵ سال دیکتاتوری
ـ خمینی و یارانش در جنایات بعداز انقلاب و دهه ۶۰ و ادامه ی جنگ خانمانسوز ۷ ساله
ـ خامنه ای و رفسنجانی در جنایاتی که بعداز خمینی اتفاق افتاده
هنوز به اعمال نامبردگان رسیدگی نشده و دنیا هم ناعادلانه با همه ی آنها مماشات نموده

آری بقیه نیروها به درجات مختلف و کمتر مسئولند که وظیفه ی مراجع صلاحیتدار می بود که آنها را در دادگاهای قانونی محاکمه نماید . متاسفانه در بیدادگاهای دو رژیم یا با فرمان و فتوای "حضرات " بدون هیئت منصفه وحشیانه ترین جنایات در حق مخالفان صورت گرفته . در ایران آزاد آینده با دادگاههای حقیقت یاب به تمام آنها بپردازد شما هم حق دارید که
از رضاشاه و محمد رضاشاه و صاحب منصبانشان دفاع کنید همینطور خمینی و خامنه ای و رفسنخانی و باندشان و از هرکس که مخالف آنها بوده هم به هر هر اتهامی شکایت کنید.

شاید شما مدارک محکمه پسند دارید که حاکمان را تبرئه و محکومان را مجددا محکوم نمائید تا حقیقت را برای جهانیان آشکار نمائید.
موفق باشید.
۲۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : ایا این همان استالینیسم نیست که شکل فقاهتیش درایران به همین گونه خودش را تافته جدا بافته می داند؟
چرا تا حرف حزب توده و عملکرد ان می اید عده ای کف می کنند۰ پدرجان هر فرد و حزب و گروهی باید قابل انتقاد باشد۰ چطور بنی صدر و بازرگان و یزدی و نهضت ازادی و مجاهدین و رجوی و شاه و سلطنت طلبان و جبهه ملی و حتی مصدق و راه کارگر و حزب کمونیست کارگری و کشتگر(امروز) و فرخ نگهدار(امروز) و ۰۰۰ قابل انتقادند و هر ننه قمری به انها لگد می پراند ولی تا صحبت از حزب پدرخوانده می شود ابروها درهم میرود که این بابا حتما باید به جایی وابسته باشد. ضد کمونیست است ۰ احساساتی است ۰ لمپن است ۰ مشکوک است ۰ با نور متمایل به پایین حرکت می کند۰ و چرندیات دیگر۰
دوستان خوب عاقل سوسیالیست دموکرات بالنده دارای اندیشه برتر و اشنا به رموز دست یافتن به سرزمین خوشبختی و شیر وعسل خوب چرا خودتان که احساساتی نیستید و مشکوک هم نیستید و به جایی هم وصل نیستید این اعمال خائنانه این حزب جاسوس و عامل روسیه ( حتی پوتینیسم) را که از نام زیبای ایدئولوژی مارکسیسم شما استفاده می کند را تحلیل و نقد نمی کنید تا مردم ایران بدانند چرا از طرفداری هیتلر می شود به مارکسیسم انقلابی رسید و رئیس بزرگترین و قدیمی ترین حزب مروج ان شد و هنوز هم از انتقاد مصون ماند ولی مثلا نمی شود مثل کشتگر و فرخ نگهدار و ۰۰۰ بود و تغییر موضع داد به سمت دموکراسی ۰
یا مثل یزدی و بنی صدر بود و گرد خمینی رفت ولی بعدا تغییر موضع داد به سمت مخالفت با ان (تازه زیربنای اعتقادی هم همان لیبرالیسم بوده) یا مثل سروش بود و طرفدار حجتیه و انقلاب فرهنگی و بعد نواور در اندیشه های دینی شد
یا مثل گنجی از عوامل ملاها بود و بعد تغییر یافت به مبارزی بزرگ علیه همان رژیم
چه چیزی حزب توده و رهبری خائنش را چنین مصونیت سیاسی اهنین از نقد می دهد که هیچ چپی قادربه سخن گفتن از ان نیست ؟
ایا این همان استالینیسم نیست که شکل فقاهتیش درایران به همین گونه خودش را تافته جدا بافته می داند؟
۲۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣٨۷       

عنوان : اما رضا شاه مانند احمدی نژاد لج بازی می کرد
اما رضا شاه مانند احمدی نژاد لج بازی می کرد و خواسته منطقی متفقین را نمی پذیرفت.در همان روزها ظلم رضا شاه مانند ظلم حکومت اسلامی اوج گرفته بود و هنگام تبعید رضاشاه از ایران مردم ایران جشن گرفتند
۲۶۰۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ مرداد ۱٣٨۷