از : روزبه زریننعل
عنوان : سانسور با ماسک دلسوزی
مطمنا حملات شخصی نتیجه ای مثبت در بخش نظرات ندارد و فقط به بحث های بیهوده منجر می شود اما سکوت در تمامی موارد باعث جری تر شدن فرد یا افرادی خواهد شد که دست به این حملات شخصی می زنند. از نظر من شخص علی میر فطروس دیگر برای من اعتباری ندارد و نوشته های او را در بهترین شکل در جهت امرار معاش و شاه پسند می دانم. ابراز این گونه نظرات حق هر خواننده ای است و نباید احساس کنند که باید دست به خود سانسوری بزنند شاید به مذاق برخی از افراد به اصطلاح "مودب" بر نخورد. فردی که خود را قیم دیگران می داند و فتوا صادر می کند حتی پا را فراتر می گذارد و ادعا می کند که : "شما از همه بی ادب تر و دهن دریده تر هستید"
در فکر او "همه" بی ادب" و "دهن دریده" هستند و فقط او به عنوان کدخدا و قیم زحمت کشیده و "بی ادب" تر و "دهن دریده تر" را به خوانندگان نشان داده است!!!
حال معلوم نیست که چرا او خود را مسول و قیم یا صاحب اختیار می داند که ظاهرا از سر دلسوزی به موعظه سرایی برای خوانندگان کرده است!
این همان سیستم فکری ولایت فقیه است که تاب تحمل نظرات را ندارد و بلافاصله با حمله شخصی و ترور نظرات سعی در خاموشی نظر دهندگان می کند و با تزویر سعی می کند مظلوم نمایی کرده و خود را قربانی نشان دهد و نه سانسور چی که واقعا می باشد!
٣۹۲۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : آتوسا رحمانی
عنوان : تشکر از آقای کیانی
از مقاله آقای کیانی بسیار استفاده کردم. مقاله ایشان نقدی مفید بود بر کتابی ارزشمند. از اظهار نظر این افراد لمپن نیز خیلی ناراحت نباشید. اینان یا از عوامل رژیم آخوندی هستند و یا از بازماندگان دیگر افراطیان. به قول یکی از کاربران، اینها در اصل شعور و تربیت خانوادگی خود را نشان میدهند. به هر حال در هر جامعه ای آدمهای لات و لمپن هم پیدا میشود.
٣۹۲۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : روزبه زریننعل
عنوان : مامور حراست هم رسید
ظاهرا این فرد از خود راضی خود را مامور حراست یا پاسداری چیزی می داند و فکر می کند که احتیاج به امر به معروف و نهی از منکرات او در اینجا وجود دارد. واقعا نهایت بیشرمی است که او به خود اجازه می دهد دهن دری کند و در عین حال قیافه حق به جانب گرفته و بالای منبر رفته برای دیگران روضه خوانی کند. یکی باید به این مامور حراست اطلاع دهد که هر وقت مجلس تشخیص مصلحت "اخبار روز" را تشکیل دادند مطمنا از او تقاضا خواهد شد که ریاست آن را قبول بفرمایند! اما تا آن وقت بهتر است تشریف ببرنند و اراجیف خود را به وزرات ارشاد بفرستند شاید به شکایت و سوز و گذاز او پشیزی قائل بشوند.
٣۹۰۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : جواد حسینی
عنوان : کودکان سیاسی
براستی جای تاسف است که کودکان سیاسی با کلمات زشتی چون
"ورشکسته سیاسی" ،"خائن" و غیره سعی در آلوده کردن فضای بحث دارند. اینها جز آنکه شعور و تربیت خانوادگی خود را به عرضه نمایش گذارند کار دیگری نمیکنند. از دوستان شرکت کننده، چه موافق ویا مخالف کتاب آقای میرفطروس و یا مقاله آقای کیانی، تقاضا دارم تا خود را همردیف این لمپنها نکنند.
٣۹۰۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : روزبه زریننعل
عنوان : همه مردان شاه
پیشنهاد می کنم هموطنانی که آشنائی به زبان انگلیسی دارند کتاب "All the Shah"s men" یا ترجمه آن به فارسی یعنی "همه مردان شاه" را مطالعه کنند تا با حقایق واقعی تاریخی آشنا شوند و ملاحظه کنند که چگونه یک ورشکسته سیاسی با همه رقم شعبده بازی تلاش می کند آبروی رفته دوستان جدید اما خائن شاهنشاهی خود را به دست آورد.
٣۹۰٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : روزبه زریننعل
عنوان : کودتا شد یا نشد؟!
آقای میرفطروس شاید مخالف رژیم گذشته بود اما حالا بر خلاف تمام شواهد زنده و مرده تاریخی و بر خلاف شواهد امنیتی آشکار شده خود کشورهای تولید کننده کودتای شاه پسند ۲۸ مرداد خیلی تلاش می کند که نشان دهد که کودتای در کار نبوده است! تمام کبرا صغرا چیدن های او یک مورد مضحک بیشتر نیست که نشان می دهد که او تا چه درجه ای نزول کرده است که حاضر است تحریف تاریخی کند شاید بتواند از خیر سر طرفداران رژیم سابق امرار معاش کند. حتی وزیر خارجه دولت کلینتون نیز اعتراف کرد که کودتا کردند اما این متقلب زیر بار نمی رود! واقعا این آقای میر فطروس لایق تاسف هم نیست!
٣۹۰۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : محمد ستایش
عنوان : نقدی که به مطلب و محتوا پرداخته!
با سلام بر شما، به نظر من هم آقای میر فطروس و هم آقای کیانی به محتوا و مطلب مورد نظر خود پرداخته اند و از وارد شدن به دعواهای متعصبانه تمجید از شخصیت ها و یا ناسزا دادن به آنها خودداری کرده اند. زمان است که همه ما از برخوردهای کودکانه و جاهلانه ناسزا به مخالفین خود و اتهام زنی و بیانیه دادن درباره زندگی شخصی آنها دست برداریم. بابا،به قول آقای مسعود بهنود ما دیگر بزرگ شده ایم. هر کس می گوید نویسنده ای غلط و نادرست نوشته به جای فحش دادن مطلب او را با سند و دلیل رد کند. با تشکر از شما و از اقای کیانی!
محمد
٣٨۹۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : فریدون ر
عنوان : دوران نزول روشنفکرالله
باید خدمت آقایان سهرابی و لنگرودی عرض کنم که آقای میرفطروس در دوران رژیم گذشته بارها مورد شکنجه های طاقت فرسا قرار گرفت. بنابر این کسانیکه ایشان را متهم به شاه اللهی بودن میکنند، در اصل خود وقیح و بیشرم هستند و نه آقای میرفطروس. "اشکال" آقای میرفطروس همانا آن است که مانند این جماعت روشنفکراللهی فکر نمیکند. او در عین حال که در بسیاری از موارد منتقد عملکرد رژیم گذشته است، از یکطرفه نگاه کردن به مسائل نیز پرهیز مینماید و جنبه های مثبت نظام گذشته را نیز از نظر دور نمیدارد.
کتاب آقای میرفطروس یکی از با ارزشترین آثاری است که در رابطه با عملکرد دکتر مصدق نگاشته شده. من با نویسندهء این مقاله در مورد چگونگی پرداخت آقای میرفطروس به ۲۸ مرداد تا حدودی موافقم و آن را نقطه ضعف کتاب میدانم. ولی در عین حال باید این نکته را یادآور شد که نویسنده بسیار مستدل و با ارائه مدارک معتبر به تحلیل عملکرد مصدق و دولتش پرداخته، که این بسیار با ارزش است.
علی میرفطروس راهی را گشود که دیگر به اصطلاح "فعالین سیاسی" دوران رژیم پیشین (همچون خود بنده) میتوانند بی محابا در آن گام بگذارند و ضمن انتقاد از جنبه های منفی رژیم پیشین، دستاوردهای مثبت آن را، به دور از هر نوع حب و بغض اللهی، ارج نهند.
٣٨۹٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣٨۷
|
از : سهراب سهرابی
عنوان : دلالان مظلمه
از مقاله احمد زاهدی لنگرودی
... محقق و مفسرنماهای ِ به راست چرخیده یی که مقالات و کتب رنگ به رنگ و رقم به رقم در توجیه و تشویق خاندان و حکومت پهلوی می نویسند، به یاد بیاورند چه جنایاتی در همان دوران رخ داده و با سنجش کمی جنایت، که نفس آن با هیچ روشی قابل توجیه نیست، دست از تبرئه سلطنت پهلوی بردارند. یا اگر که دست نمی کشند (چرا که ممکن است گرسنه بمانند) اینقدر وقیحانه استبداد رضا میرپنج و محمدرضای جلاد را ماله نگیرند! باید آگاه بود که سرنوشت و عاقبت مرتضی کیوان تنها یکی از آن جنایت های نابخشودنی است.
٣٨۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣٨۷
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : آسیب ، گزند نیست ، بلکه عشقیست که با زورسفسطه ، تبدیل به گزند ساخته میشود
مصدق ، پیکریابی سیاوش در سده بیستم ایرانست. آسیب هم در فرهنگ اصلی ایران به معنای « عشق ورزی » است نه « گزند زدن » . نگاهی به آثارمولوی بکنید و ببینید که بارها به این معنی بکار برده است . آنچه برای میرفطروس گزند است ، برای جمالی ، عشق است . ناتوانی از شناخت سیاوش در مصدق ، ناتوانی در شناخت فرهنگ اصیل ایرانست .
بنام روشنگر، فرهنگ ایران و ایرانی را لجن مال کردن ، برترین خیانت به امید ملت ایران برای نوزائی خود است . روشنفکران ایرانی که همه ناتوان در « خود اندیشی » هستند، ناتوانی و عجز خود را به فرهنگ ایران نسبت میدهند . سیاوش، پیکر یابی سیمرغ ( اصل پیروزی راستی درشکست ها) میباشد و اصل امید ایرانیان به نورائیست . این گزند شتاسان ، فرهنگ زنده و رستاخیزنده ایران را با این ادعاهای بی پایه وبی مایه ، تاریک میسازند و بلائی برترو شومتر از آخوندهای اسلامی هستند . «بهمن یا هومن » که اصل خرد آفریننده جهان است ، بُن ِ هر انسانی هست. هرانسانی، معیارنیکی و بدی و اصل آزادیست و حق دارد در برابر همه قدرتها چه سیاسی و چه دیتی، سرکشی کند . به آثار منوچهر جمالی مراجعه کنید . تا کی شادی و سرمستی از لجن مالی خود!
٣٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣٨۷
|