از : آتوسا بزرگمهر
عنوان : متدلوژی "آنتیک"
درست است که ; در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با تمام تشنج های سیاسی ی تقریبا طبیعی ; یعنی "زنگ تفریح" بعداز دفع ماشین سرکوب ساواک: "تب " آزاد یهای بدست آمده از یک سو و "لرز" دست به کار شدن خمینی و اسلام پناهان پرای بر پاکردن خیمه ی اسلام با اشغال "وحشیانه" ی سفارت آمریکا آبستن حوادث ناگواری بود.
اما پروار هواپیما های عراقی بر فراز تهران و شکستن دیوار صوتی غیر منتظره بود. بعدا معلوم شد که ارتش عراق وارد خوزستان شده و بقیه قضایا.
این یاداوری را برای این شرایط به کار گرفتم تا شما که بیاد دارید بگویید مردم خورستان چه حال و روزی داشتند و نیروهای سیاسی در داخل و خارج کشور چه تحلیل های درست و نا درست تحویل مردم دادند و خمینی و دار و دسته ی او چه دلی از "عزای" جوانان در آوردند.
اتفاقا تمام نیروها یی که در داخل کشور ;مقابل خمینی ایستادند و او را مسبب شروع شرکت جنگ را می دانستند یا نمی دانستند بیشترین صدمات جانی را خوردند.
اما نیروهای خارج از کشور که با تحلیل های مشعشعانه فقط "آرزوی" سقوط خمینی بهر قیمت را میکردند هیچ درکی از "تجاوز" و "مردم" نداشتند و علاقه ای به نجات مردم در آن شرایط نداشتند "تشنه ی فدرت" !!
امروز هم همین طورست
۶٣۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷
|
از : سین - -
عنوان : چاره چیست؟
سپهر گرامی، بسیار خوب، حماس جنبشی ارتجاعی است، حکومت ایران هم از این نوع جنبش ها برای حل مشکلات داخلی و بین المللی خود بهره می برد و به آن ها کمک می رساند. ولی آیا شما هم پاسخی برای سوال های زیر دارید:
- حماس به کنار، کل جنبش و ملت فلسطین (که شاخه ها و ایدئولوژی های مختلفی را در بر می گیرد و البته اصلی ترین اش فتح و حماس هستند)، مجاز است برای وطن از دست رفته اش، بکوشد ( بجنگد) ، یا باید سرنوشت خود را به میز مذاکرات بسپارد؟
- آیا شما بر این باورید که از میز مذاکرات، چیزی نصیب فلسطین خواهد شد؟ در توضیح - ولو این که تکراری است - بگویم که این سوال بسیار بسیار مهم است. هم کل فلسطینی ها و هم دوستداران آن ها در دنیا و هم روشنفکران منطقی - که در میان شان یهودی و دوستدار موجودیت اسراییل هم کم نیست - به خوبی می دانند که میز مذاکره یعنی امضا گذاشتن اجباری و با رودربایستی پای خواسته های حداکثری اسراییل! اگر کسی از کامنت گذاران محترم هست که برخلاف این فکر می کند، لطفا حقیر را قانع کند. اسراییل ضمن پافشاری بر جغرافیای کنونی اش، و جلوگیری از ورود فلسطینان آواره به منطقه و ده ها شرط بزرگ و کوچک دیگر، هدف اش - که تازه به علت تداوم مقاومت فلسطینی ها مجبور شده به آن تن دهد ! - این است که کشور مفروض فلسطین را به صورت دو یا سه استان تکه پاره بی رمق و بی قدرت در کنار خودش در سازمان ملل به ثبت دهد با شبه دولتی رام و بسیار ضعیف و بی سلاح و سربزیر و زیر کنترل دائمی خودش که مردم گرسنه و بیکارش برای کار ارزان در کارخانه ها و کیبوتص های اسراییل صف های طولانی تشکیل دهند و روزی هم ده بار اسراییل را برای این صدقه دعا کنند! آیا شما جایی خوانده اید یا شنیده اید که اسراییل قرار است چیز بیشتری از حق غصب شده فلسطینی ها به آن ها بدهد؟
- آیا می دانید که جنبش فلسطین چند سال است ادامه دارد؟ پس از ۶۰ - ۷۰ سال، آحاد پراکنده ای که از اقصی نقاط دنیا به کشور تازه تاسیس اسراییل کوچانده شدند الان چه وضع بهشت گونه ای دارند و خانواده های رانده شده از موطن خود چه وضع فلاکت باری؟ می دانید ده ها سال زندگی در اردوگاه آوارگان یعنی چه، در جایی که می توانی حتی با چشم غیر مسلح و یا با دوربین، خانه ها و مزارع از دست رفته و گورهای آبا و اجدادی ات را ببینی و آه بکشی؟ زمانی که خون عزالدین قصام ها برای بازپس گیری وطن از دست رفته برخاک ریخته می شد، زمانی که فلسطینی ها برای جلوگیری از پیشروی تانک های فلسطین در کرامه، خود را به زیر چرخ های آن می انداختند (و جمهوری اسلامی ای در ایران وجود خارجی نداشت!) اسماعیل هنیه ها که هنوز به دنیا نیامده بودند؟ دور تازه نبرد فلسطینی ها در ناامیدی مطلق از مذاکرات صلح، با سنگ پرانی کودکان و نوجوانان به تانک های اسراییل شروع شد و سال ها طول کشید که سنگ ها تبدیل به عملیات انتخاری گردد. همگان به یاد دارند که شروع کننده شخص آریل شارون بود که برنامه جنایت کارانه اش برای دیدار از مسجد الاقصی، باعث ریخته شدن خون صدها مردم معمولی فلسطین شد و کمتر تحلیل گری حتی در دنیای غرب بود که شروع دور جدید خونریزی ها را به حرکت حساب شده شارون ربط ندهد. آیا شما گزارش دیگری دارید؟
- گیرم حماس در همین عملیات نابود شد، گیرم رژیم ایران هم سقوط کرد؛ آیا از نسل سوخته امروز فلسطین، جوانان دیگری برنخواهند خواست؟ آیا یک زمانی ابتکار عمل موازی فتح، در دست نیروهای رادیکال چپ فلسطینی نبود؟ ریشه و دلیل اصلی این جنبش ها چیست؟ جز این که بسیار بهتر از من و شما که از فاصله دور ماوقع را تماشا می کنیم، با گوشت و پوست خود و از اعماق قلب خود یقین دارند که بر سر میز مذاکره ای که یک طرف امثال بوش خواهد نشست و یک طرفش امثال مبارک و عبداله، هیچ چیز نصیب شان نخواهد شد؟
و سوال اصلی این است : بسیار خوب، پرتاب موشک دست ساز به شهرک های فلسطین غیر انسانی است؛ عملیات انتحاری که گاه به کشته شدن مردم و کودکان بی گناه اسراییلی می شود جنایت است (واقعا می گویم)، پناه گرفتن حماس در میان مردم معمولی غزه به کشتن دادن آن هاست...بله ، سوال اصلی این است: که اگر جوانانی خواستند تن به ننگ تسلیم برسر میز مذاکره پوچ نداده و به طور مشروع با اشغال کنندگان آب و خاک شان بجنگند، چطوری بجنگند؟ مگر غزه و کل فلسطین که به اندازه یک شهر معمولی ایران هم نمی شوند، کوه و دره برای جنگ دارد؟ شما که تجویز نمی کنید آن ها بروند در ارتفاعات هیمالیا یا ارتفاعات اطراف بانه با اسراییل بجنگند! پس گیرم آن ها بروند و در تپه ماهورهای اطراف شهرک های غزه بجنگند، آیا اسراییل مجهز به آخرین دست آوردهای جنگی که با موشک از هوا، خانه یک رهبر فلسطینی یا اتوموبیل در حال حرکت اش را یا تونل های باریک زیر زمینی را به طور دقیق مورد هدف قرار می دهد، پاک سازی چند صد رزمنده با سلاح ساده در بیابان ها و کشتزارهای اطراف بی سکنه، کم تر از دوساعت برایش کار دارد؟ پس آیا فلسطینیان باید بروند و مثلا در بروکسل، یهودی ها را ترور کنند؟ لطفا مشخص کنید که آن ها در کدام خاک یا سنگری و با چه نوع سلاحی باید برای احقاق حق شان بجنگند؟ قبول دارید که مبارزه با اشغال گر خارجی ، مشروع ترین حقی است که حتی تفکرات و نظام های لیبرال نیز آن را به رسمیت شناخته اند. این ها برای دموکراسی یا جامعه کمونیستی یا جامعه بی طبقه توحیدی نمی جنگند، این ها برای وطن و خانه و زندگی غصب شده شان می جنگند و نبردشان از یک مشروعیت کامل نزد همه کس برخوردار است. اگر این حق برای آن ها به رسمیت شناخته شده است، لطفا بگویید که آن ها در کدام جبهه و سنگر باید ایستادگی کنند و دست از سر قوای اشغالگر برندارند و این پیام شان را به دنیا برسانند که تا به حداقل حق خود نرسند از پای نخواهند نشست؟ واقعا این ها برای من سوال و ابهام است. من شخصا راغب به کاربرد سلاح در حل و فصل مناقشات نیستم. ولی هربار که به بن بست فلسطین می رسم، تناقضی به این فاحشی آزارم می دهد که پس این ها اگر نخواهند تسلیم خواسته های حداکثری اسراییل بشوند، چکار باید بکنند؟ پیشنهاد ما به آن ها چیست؟ اگر واقعا پیشنهاد و راه حل منصفانه و واقع بینانه ای برایشان نداریم و اگر رضا نمی دهیم که اسراییل با زور و به کمک آمریکا و انگلیس، تمامی حقوق فلسطینیان را ببلعد، پس بهتر است دم فروبندیم و با بغضی انسانی نظاره گر آخرین راه حلشان باشیم که با ریخته شدن خون های ارزان تر از "مزد گورکن" بزرگ و کوچک شان، اقلا ننگ تسلیم و دست بند به دست ، امضا کردن سند مرگ آرزوهای خود را به نام نسل خود به ثبت ندهند و این آرمان را برای نسل بعدی به ودیعه بگذارند.
۶۲۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷
|
از : میشکا اسپهبدی مازندرانی
عنوان : دفاع از خانه و کاشانه ربطی به مترقی بودن و یا نبودن انسان و یا دسته وگروهی ندارد
غزه از دو طرف با اسرائیل مرز دارد و از یک طرف به مصر و از یک طرف هم به دریا.قبل از اینکه ماهیت حماس را ارتجاعی و یا مترقی بدانیم باید به این سوال پاسخ دهیم که ایا ۱,۵ میلیون مردم غزه حق ارتباط با جهان خارج را دارند و یا نه.اسرائیل از سه طرف راه را بسته است و یک طرف را هم مصر بسته است خوب اسرائیل حق دارد مرزهای خود را بروی فلسطینیان ببندد و مصر هم حق دارد مرز خود را مسدود کند ولی ایا فلسطینیان نباید از راه دریا به جهان ارتباط داشته باشند?اگر شما هم بجای فلسطینیان بوده اید که اسرائیل همه راهها را بسته و هر از گاهی هم افراد مخالف خود را هدفمند در داخل خاک غزه ترور میکند چکار میکردید?مشکل فلسطینیان الان مترقی بودن و یا نبودن حماس نیست انها میخواهند از خانه و کاشانه خود دفاع کنند وهرکسی که درکنارشان قرار گیرد را با اغوش باز میپذیرند قبلا سازمان الفتح بود با رهبری یاسرعرفات و حالا حماس وشاید فردا سازمان دیگری باشد. محمود عباس بقول امروموسی رئیس اتحادیه عرب منتظر نابودی حماس میباشد تا کنترل غزه را بعهده بگیرد وبخاطر این با اسرائیلیها همکاری میکند و جمهوری اسلامی هم بخاطر منافع خود از حماس حمایت میکند این اصلا عجیب نیست چرا که کل غرب هم بخاطر منافع شان از اسرائیل حمایت میکنند.اما بحث مترقی بودن و یا ارتجاعی بود حماس دلیلی بر کشتار مردم فلسطین نمیباشد, فلسطینیان حق دارند در سرزمین خود هرکه را درست تشخیص دادند انتخاب کنند واشغال سرزمین فلسطین از طرف اسرائیل و کشتار و اواره کردن یک ملت قدمت ۶۰ ساله دارد و انوقتها هم حماسی وجود نداشت.قطعنامه های متعدد سازمان ملل خواستار خروج نیروهای اشغالگر فلسطین میباشند.وقتی اسرائیل از سرزمینهای فلسطینی خارج شود قطعا باید از مجودیت ان در مقابل اعراب دفاع کرد ولی الان اسرائیل نیروی جنایتکار جنگی است و محاکمه سران انها در دادگاه بین المللی بعنوان جنایتکاران علیه بشریت میتواند پاسخ مناسبی به مرتجعین باشد و نه حمایت از جنایتکاران که مرتجعین را تقویت میکند
۶۲۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷
|
از : سپهر
عنوان : جنگ، سیاست، و مخمصه پشت جبهه حماس
در تحلیل هر جنگی، کلام پر نغز کلاوسویتس راهنمای ماست: "جنگ ادامه سیاست است با ابزاری دیگر". خوب، اجازه دهید با تکیه به این راهنما به تحلیل جنگ بپردازیم. البته همانطور که قبلا گفته ام تحلیل صحیح این پدیده نافی محکوم کردن قربانی شدن غیرنظامیان در طرف اسراییلی و فلسطینی نیست و نیز نقض قوانین بین المللی از سوی هر طرف، و البته این متفاوت است با مصیب خوانی هایی که هدفشان چیزی جز مبرا کردن حماس از دادن گزک به دست اسراییل با شکستن آتش بس و عدم موافقت آن با ادامه آتش بس نیست. آیا در غزه جنگی جریان دارد؟ پر واضح است که بله. دو سوی این جنگ که محصول ادامه سیاست با ابزاری دیگر است کدامند. در یک سو اسراییل قرار دارد با یک ارتش منظم قدرتمند. در سوی دیگر کیست؟ طرفداران وطنی حماس تلاش دارند که این را جنگ ارتش اسراییل با یک توده آمورف بدون رهبری سیاسی بدانند که در آن ارتش اسراییل تنها با هدف کشتار و نسل کشی به میدان آمده است و چنین تصویری یک تصویر قلابی و دروغین است. در سوی دیگر جنگ حماس، و نه تنها حماس که کل جنبش اسلام سیاسی از رژیم تهران گرفته تا القاعده است (برای فهم بهتر مطلب به یادداشت قبلی ام درباره اساسنامه حماس و ایدئولوژی ان نگاه کنید). این که ماهیت این جنگ چیست و از سوی کدام طرف عادلانه و مشروع است را همان طور که گفته ام با طول موشک ها و تعداد تلفات انسانی و حتی این که چه کسی اول آتش بازی را شروع کرده نمی توان پاسخ داد. به قول لنین، در یک جنگ جهانگیر امپریالیستی مهم نیست کدام طرف چاقو را می کشد. طرفداران وطنی حماس نمی توانند از این سوال فرار کنند که جنگ از سوی فلسطینی حاصل و ادامه کدام سیاست است. آن ها راهی ندارند الا آن که حماس، به طور خاص، و جنبش اسلام سیاسی، به طور عام، را یک جنبش رهایی بخش، دمکراتیک و ترقیخواه معرفی کنند یا آن که اعتراف کنند که این جنبشی مافوق ارتجاعی و ضد انسانی است که در این صورت می توان به نتیجه گیری های ضروری دیگر پرداخت. ما با حرارت و شور آن ها در محکوم کردن اسراییل به خاطر آن چه پاسخ بی تناسب (disproportionate reaction) نیستیم ولی گریبان آن ها را رها نمی کنیم تا صریح و پوست کنده درباره ماهیت حماس و چشم انداز ممکنی که بعداز پیروزی محتمل آن ها نصیب فلسطین و خاورمیانه می شود حرف بزنند. در واقع، این تکرار تاریخ است، سی سال پیش هیستری ضدامپریالیستی جنبش چپ و دمکراتیک ایران تراژدی قدرت گیری نیروهای ضد دمکراتیک را میسر کرد و در کمدی امروز ته مانده همان جریان، به بهانه مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم و دفاع از مقاومت، به زیر عبای جریاناتی بس ارتجاعی تر می رود. قبلا نوشته ام درک این موضوع برای یک لیبرالها، دمکراتها، اعضای جنبش ضد جنگ، پاسیفیست ها شاید غامض و گنگ باشد، اما برای آن که در خاورمیانه به طور کلی و در ایران به طور خاص زندگی کرده و تاریخ سی ساله ایران را لمس کرده باشد چنین خطایی نابخشودنی است. جنگ غزه، جنگ لبنان، عراق و افغانستان را باید در کانتکست بزرگتر دید، و این اشک های دروغین هدفی جز محو کردن تصویر واقعی ندارند.
۶۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : همه دردسرهای ایران، از اسلامست
صائب تبریزی شاعر بزرگ ایران میگوید :
درکعبه ز اسرار حقیقت ، خبری نیست
این زمزمه ، از خانه خمـّار ، بلند است
۶۲٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷
|
از : حمید محوی
عنوان : اورانیوم رقیق شده ؟
با سپاس از آقای محمد علی اصفهانی
به خاطر زحمتی که برای نگارش این مقاله به خودتان هموار ساختید، و جمع آوری اطلاعات تاریخی که واقعا جایش خالی بود.
با این وجود من در یک مورد خاص تردید دارم و آن هم استفاده از بمب های اورانیوم رقیق شده توسط اسرائیل است.
خبرنامه فارس (فارس نیوز) نیز در اطراف ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ اعلام کرده بود که اسرائیل از بمب های اورانیوم رقیق شده استفاده کرده است. که به اعتقاد من ناباورانه به نظر می رسد. من این موضوع را در وبلاگ زیر نیز مطرح کرده ام.
http://stopua.blogfa.com/cat-۱۶.aspx
چرا که اگر اسرائیل از بمب های اورانیوم رقیق شده استفاده کرده باشد، مفهومش این خواهد بود که نه تنها به نسل کشی در ابعاد گسترده ی تاریخی دست زده است بلکه خودش را هم می خواهد سر به نیست چون که فاصله غزه تا اسرائیل راه چندان دوری نیست.
البته امپریالیسم جهانی همچنان به استفاده از بمب اورانیوم رقیق شده ادامه می دهد، برای مثال در افغانستان. فرانسویها در ۳۶ ساعت یک بمب اورانیوم رقیق شده ۲۵۰ کیلو گرمی روی افغانستان پرتاب می کنند. در عراق که بیداد است و آلودگی به اورانیوم رقیق شده به مرز های اروپا رسیده است. به همان وبلاگ بالا مراجعه کنید.
۶۲۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷
|
از : بابک مهرانی
عنوان : بعضی رسانه ها محشرند !!!!!
انتشار گزارش سالانه دیدهبان حقوق بشر؛ دولت های احمدی نژاد و بوش، ناقضین حقوق بشر، رویچه وله
.................................
..................................
در غزه همه جا جبهه است!
«کنت روت» مدیر سازمان دیدهبان حقوق بشر همچنین با اشاره به وضعیت کنونی باریکهی غزه یادآور شده که غیرنظامیان در آنجا امکان فرار از جبهههای نبرد میان حماس و ارتش اسراییل را ندارند و در واقع همه جا جبهه است. دیدهبان حقوق بشر دربارهی وضعیت انسانی آن منطقه بسیار نگران است.
دیدهبان حقوق بشر از اسراییل و مصر خواسته است که گذرگاههای مرزی را برای آوارگان بگشایند. بدیل آن این است که اسراییل و حماس بر سر یک منطقهی امنیتی برای غیرنظامیان توافق کنند. به گفتهی مدیر سازمان دیدهبان حقوق بشر، چهل درصد قربانیان جنگ در غزه زنان و کودکان هستند.
سئولات:
اول. آیا جبهه ای هم وجود دارد ؟ یا حماس از مخفی گاه و حزب الله از لبنان راکت های«کور» را به اسرائیل روانه میکنند ، اسرائیل هم با موشک های «اسمارت» خود با ضریب امنیت بالا درست به «قلب » حماس میزند. فراموش نکنیم یک و نیم میلیون فلسطینی که تمام روستاها و شهر های خود را بعد از ۱۹۴۸ از دست داده اند در یک «کنسنتراسیون» متمرکز شده اند ولی در هر صورت سرزمین آیا و اجدادی آنها ست و از نظر حقوق بین الملل در شرائط «دفاع» از میهن خود هستند. این اسرائیل ست که در غزه وارد شده مانند بسیاری سرزمین های اشغالی دیگر مانند حضور ارتش صدام در خرمشهر و آبادان و بقیه نقاط ایران در جنگ ۸ ساله ی ایران وعراق ولی در این جا فقط مردم غزه در مقابل هواپیما ها و تانک و زره پوش های اسرائیلی از بین میروند تا امروز بیش از ۱۱۰۰ نفر !
دوم . غیر نطامیان که در باریکه غزه می باشند در آنجا امکان فرار از حماس و ارتش اسرائیل را ندارند. آیا تا بحال در تصویری در روزنامه یا تلویزیون
جبهه ی نبرد حماس یا اسرائیل را دیده اید ؟ خواهشمندم شما توضیح دهید که این چگونه جبهه ی نبردیست که فقظ اماکن عمومی و مسکن بیمارستان ، مدرسه ، مسجد، مقر سازمان ملل و نهاد های غیر نظامی بمباران میشود و نظامیان اسراییل کاملا مصوسنیت دارند و فقط فلسطینی ها تلف میشوند.؟ ولی جبهه ی نبرد اسرائیل و حماس آنقدر شلوغ ست که مردم غیر نظامی نمی توانند از میان جبهه فرار کنند.
سوم. اسرائیل و حماس بر سر یک منطقه ی امنیتی برای غیر نظامیان توافق کنند. آیا واقعا حماس و اسرائیل با هم می توانند دیالوگ داشته باشند یا این موضوع یک سوتفاهم ست ؟
کامنت : اگر بفرض محال دادگاه جنایت جنگی تشکیل شود و دو متهم را محاکمه نمایند. بنا بر اسناد معتبر بعداز ۱۹۴۸ در مورد تخلف های دو طرف ، در بیشتر موارد مبارزان مردم فلسطین در خانه و کاشانه خود بخاطر «دفاع » از حق سرزمین خود از اتهام به نقض قوانین بین الملل محکوم نخواهند شد و احتمال محکوم شدن به جنایت جنگی هم کاهش می یابد و تبرئه خواهند شد و برعکس اسرائیل بدلیل تجاوز به سرزمینهای برسمیت شناخته شده ی بعداز ۱۹۴۸ و کشتار مردم در خانه وکاشانه خود به نقض قوانین بین المللی و در مواردی بعنوان جنایت جنگی محکوم خواهد شد. حقوق دانان بین الملل بخوبی موقعیت اسرائیل را تصریح می کنند و قدرتها از چنین دادگاه هائی برای موضوع فلسطین و اسرائیل وحشت دارند.
برای خواندن تمام گزارش :
http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۰۹/۰۱/۰۸۲۳۸۹.php
۶۲۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣٨۷
|
از : بابا لنگ کوتاه
عنوان : بنویسید برای انسانها
آقای اصفهانی بنویسید و هیچگاه از بیان حقایق ترس نداشته باشید حتی اگر بر ضد شما باشد زیرا این رسم شرافت و عاشقان حق و حقانیت است شما برای انسانهایی می نویسید که انساندوستی دردشان است. اینهائی که از محنت دیگران لذت می برند آنانی هستند که سعدی بزرگ به در موردشان فرموده است : تو کس محنت دیگران بی غمی -- نشاید که نامت نهند آدمی.
مشکل من و شما اینست که عاشق انسانها هستیم و محنت آنان ما را زجر می دهد. مطمئن باشید افرادی که از جنایات هولناک سران صهیونست برعلیه ملت مقاوم فلسطین دفاع می کنند، همان هائی هستند که اگر اسرائیل همین امروز بر سر مردم ایران همین کار را انجام دهد و بمب شیمیائی بریزد خوشحال و سر مست میشوند و جمهوری ننگین اسلامی برایشان بهانه بیش نیست، در هر حال اینان همواره مدافع دولت اسرائیل هستند و از قتل و عام لذت می برند .بدین خاطر که آنان از دیدن خون و کشتار مردم بی گناه مسرور شده و سر مست می گردند . هموطن بنویسید زیرا شما برای انساندوستان و انسانها می نویسید.
۶۲۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣٨۷
|
از : یک آدم معمولی
عنوان : این ها خودشان، خودشان را افشا می کنند!
انسان بی شیله پیله، انسانی که مغرض نیست، انسانی که به حقانیت خودش باور دارد، تهمت نمی زند. آیا مقاله را خوانده اید؟ آیا مرزبندی اصفهانی با ایده ئولوژی و با خود سازمان حماس، در این مقاله و مقالات دیگر او، به وضوح دیده نمی شود؟ با طرفدار حماس دانست او چه چیزی به جز سؤ نیت خود را آشکار می کنید؟ سوء نیت. ناتوانی در برخورد با منطق. و اعتقادخودتان به بطلان آنچه خودتان می گویید.
این جنگ، جنگ حماس و اسراییل نیست، بلکه جنگ اسراییل با مردم فلسطین است: کشتاری است که همه عالم دارند اخبارش را می خوانند ومی بینند. بنابر این، طبیعی است که کسانی که در این روز ها مرتباً علیه حماس می نویسند و می گویند قصد دیگری دارند.
قصدی که فکر نمی کنم نیازی به تشریح آن برای خوانندگان این سایت باشد. من بر خلاف بعضی ها دیگران را ساده لوح فرض نمی کنم. آن هم خوانندگان این سایت و سایت های مشابه را.
آیا در همین مقاله، مواضع رسمی ترین مقام حماس، یعنی اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت غزه را به نقل از هاآرتص نخوانده اید؟ چرا. خوانده اید.
آیا از این حد ابتدایی خرد، بی بهره اید که یک سازمان و گروه و حزب و فرد را بر مبنای مواضع امروزش ارزیابی می کنند؟ به خودتان پاسخ بدهید. کسی به جز خودتان نیازی به دانستن این پاسخ ندارد.
آیا این همه یهودیان آزاده در سراسر جهان، و در خود اسراییل، که به تجاوز اسراییل به غزه اعتراض می کنند و دولت اسراییل را عامل و باعث و بانی و مسبب این جنگ می دانند خواهان نابودی خودشان هستند؟ آنطور که شما ادعا می کنید؟
آیا میشل وارشاوسکی ها طرفدار حماس هستند؟ سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح چه طور؟ یوری آونری روزنامه نگار صلح طلب و میانه رو چه طور؟ حرکت اسراییلی «زنان سیاه پوش» چه طور؟ جنبش های متعدد سیاسی و مدنی در خود اسراییل چه طور؟...
هر چه بیشتر اتهام می زنید، بیشتر خودتان و آبشخورتان را لو می دهید...
بخش کوچکی از سخنان یوری آونری را هم ضمیمه می کنم:
٭ پرسش:
آیا شما حماس را دوست دارید؟
٭ پاسخ:
اصلاً. من باور های لاییک بسیار قوی دارم؛ و مخالف هر نوع ایده ئولوژی یی هستم که سیاست را با مذهب در هم بیامیزد. چه مذهب یهودی؛ چه اسلام؛ و چه مسیحیت. چه در اسراییل؛ چه در جهان عرب؛ و چه در آمریکا.
اما این، مانع از آن نشده است که با حماس صحبت کنم. همانطور که با دیگرانی هم که با آن ها همعقیده نیستم صحبت می کنم.
این، مانع از آن نشده است که میهمان حماس شوم؛ سعی کنم که آن ها را بفهمم؛ و با هم تبادل نظر کنیم.
در میان ایده های حماس، ایده هایی هست که من دوست دارمشان؛ و ایده هایی هست که من دوست ندارمشان...
این اصطلاح «به رسمیت شناختن»، اصلاً احمقانه است؛ و فقط بهانه یی است برای اجتناب از دیالوگ با حماس. ما نیازی نداریم که به این که کسی ـ هر کسی ـ ما را به «رسمیت» بشناسد...
اگر «آ» یک توافقنامه با «ب» امضاء کند، این یعنی که «آ»، «ب» را به رسمیت شناخته است. مابقی، همه چرند است و جفنگ.
این های و هوی امروز بر سر منشور حماس، های و هوی دیروز را به یاد می آورد که بر سر منشور سازمان آزادی فلسطین به راه انداخته شده بود.
و آن، در واقع، سندی بی اهمیت بود که سال ها به وسیله ی نمایندگان اسراییل مورد استفاده ی ابزاری قرار می گرفت تا توجیه و بهانه تراشی یی باشد برای رد کردن گفتگو با سازمان آزادی فلسطین.
زمین و آسمان را به هم دوختند تا سازمان آزادی فلسطین، آن را لغو کند. امروز چه کسی از آن منشور، حتی یادی هم می کند؟
کار ها و رفتار های عینی امروز و فردا هستند که اهمیت دارند؛ نه کاغذ های دیروز!
... «هُدنه» که حماس آن را قبول دارد در واقع امر، جایگزین و معادل صلح است. و مقوله یی است عمیقاً جا افتاده و محکم در سنت های اسلامی...
از آنجایی که «هُدنه»، دارای ضمانت اجرایی در اسلام است، تجاوز از آن و زیر پا گذاشتنش توسط مسلمانان با ایمان، غیر ممکن است.
یک «هُدنه» می تواند ده ها سال طول بکشد و تا بی نهایت ادامه یابد. و این یعنی صلح. در صورتی که رابطه ی میان دو طرف، زمینه ی عینیت یافتن صلح را به وجود آورد...
حماس اعلام کرده است که مخالف گفتگوی صلح محمود عباس با اسراییل نیست؛ به شرطی که نتیجه ی حاصل شده از این گفتگو به رفراندم گذاشته شود. و اگر مردم فلسطین، آن را تأیید کنند، حماس اراده و تصمیم مردم فلسطین را خواهد پذیرفت. این را خود حماس اعلام کرده است.
حماس نیز مثل همه ی نیرو های سیاسی دیگر فلسطینی، خواهان قدرتی است سیاسی در دولت فلسطینی یی که در مرز های ۱۹۶۷ تشکیل خواهد شد. و بنابر این، نیازمند آن است که از اعتماد اکثریت مردم برخوردار باشد.
ذرّه یی تردید وجود ندارد که اکثریت وسیع فلسطینیان، خواستار دولتی برای خود هستند و صلح. و حماس به خوبی این را می داند و هیچ عملی که اکثریت را از او دور کند انحام نخواهد داد... (بقیه در مقاله ی یوری آونری با لینک زیر:
http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۶/avnery-morning.html
لطفاً اعداد فارسی لینک را به لاتین تبدیل کنید.
۶۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣٨۷
|
از : مهسا
عنوان : به سپهر
دوست گرامی، خیلی کار خوبی کردید که بخشهایی از اساسنامه حماس و سخنان سران آن را در اختیار خوانندگان قرار دادید. منتهی طرفداران حماس، چون آقای محمدعلی اصفهانی، گوششان به این حرفها بدهکار نیست و هر چه هم شما دلیل و سند بیاورید که حماس یک نیروی ارتجاعی ست که خواهان نابودی اسراییل و حتی قوم یهود است، اینها باز هم دست از دفاع برنمیدارند.
(برای اطلاع خوانندگان: هر سه کامنت قبلی "سپهر" را بخوانید.)
۶۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣٨۷
|