من یک فدایی خلق آذربایجان ام!
-
تنظیم و ترجمه از واهاب تبریزلی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : سهند نسیمی
عنوان : وحشت نا خود آگاه اقای مددی از هویت اش
من متن مصاحبه را خواندم و به صد ها انتقاد هایی که به شیوه بحث و موضوعات پیش پا افتاده و گاها کودکانه ای که هر سه نفر اصلی مصاحبه یعنی اقایان مددی و اردبیلی و اوبالی درش در گیر بودن فکر می کردم ناگهان بخود آمده و به صفات مشترکی که من هم با این سه فرد دارم فکر کردم . آنهم صداقت و ساده گی در بیان افکار و ارزو هایمان بود. من با اینکه این اقایان را نهمی شناسم و با برنامه و ایده و افکارشان اشنایی کافی ندارم ولی انگار که هر سه تایشان را سال ها شناخته و باهشان در زیر سقفی زندگی کرده ام. با همه احترامی که به همه اعضای خانواده آدمی قائل هستم چرا این حس درد و شادی مخصوص و یگانه--- البته بر ضرر و neutral ----فقط در برخورد با تورک های هم زبانم بهم دست می دهد.؟ برای اینکه ما از خانواده ملت تورک هستیم و ساختار ضمیر نا آگاه مان بنا بر دست آوردهای روانکاو برجسته فرانسوی لکان از ماده و ملزمه زبان مخصوص خود یعنی تورکی ساخته شده است. بنیادی ترین اجزای ذات آدمی را آواهای زیانی آن فرد نشکیل می دهد و این چیزی نیست که فقط روانکاوان و زبان شناسان بهش معتقد باشند . جدیدا دانشمندان علوم مغز و اعصاب با روانکاوان فروید- لکانی همکاری هایی داشته و کتابهای مشترکی هم منتشر کرده اند. نمونه اش کتاب Biology of Freedom نوشته مشترک دانمشند عصب شناس سویسی به نام Francois Ansermet و روانکاو لکانی فرانسوی Pierre Magistretti است که در آخر این پیام وئدیوی بحث میز گردی در باره این کتاب را هم درج خواهم کرد.
من با اینکه با افکار اقای مددی مخالف هستم ولی در صداقت باورهایشان نمی توانم شکی داشته باشم-- برای اینکه مدرکی دال بر عدم صداقت اش ندارم--- فقط تنها قضاوتی که می توانم در باره ایشان کرده باشم اینه که ایشان شدیدا از هویت خود بیزارند و از کلمه تورک وحشت دارند و این ترس و وحشت برای شخصی که سالها در داخل کوره مبارزه اجتماعی بوده کمی غیر عادی است.
ایشان برای فرار از هویت خویشتن نه تنهابه هر خس و خاشاکی دست می آویزند بلکه که دچار بیماری کم حافظه گی هم می شوند مثلا ایشان که خیلی بهتر باید
تاریخ شوروی را می شناختند یادشان می رود که در جنگ جهانی دوم استالین ایشان برای بالا بردن روحیه دفاعی ملت های شوروی پتر کبیر--- نکند که دموکرات بوده و ما بی خبریم--- را از قبرش بیرون کشیده و در مدح ایشان سرودها سروده و فیلم هم ساخته بودند ولی مثلا این گونه تاکتیک ها را برای رسول زاده نا مناسب می بینند. و یا مثلا برای فاشیست خواندن رسول زاده به پر پشه ای آویزان شده و از قول فردی که مثلا در ایتالیا بوده نقل می کنند که رسول زاده برای شان سخنرانی می کرده اند--- تازه محتوای سخنرانی ایشان هم معلوم نیست که کی بوده است..... من می توانم هزاران مثال تاریخی را یاد آوری کنم که افراد در دوره هایی اشتباهات خیلی بزرگی-- حتی مرتکب جنایت- نمونه اش مثلا قدیس مانندی مانند تولستوی که اذعان کرده که در این کره خاکی جناتی نیست که انجام نداده باشد و یا التوسر فیلسوف مارکسیست برجسته فرانسوی که زنش را به قتل رسانیده بود و ده ها هزار مثال دیگر-- را مرتکب شده اند. کلا فرق بین انسان و حیوان در این است که انسان موجودی است برزحی و دو شقه شده و اینهمه تضاد و ناهمگونگی انسانها بخشی از ماهیت و ذات بشری است و گرنه حیوانات با ظبیعت خودشان در صلح و صفا هستند. من از کتاب " پدیدار شناسی و روان درمانی" نوشته تئودور میلان و به ترجمه دکتر کرامت موللی--- که کتاب قدیمی و نایاب است--- نقل قولی می آورم که فکر می کنم نشان دهنده ذات و کنه آدمی است.
توصیح راجع به لفظ Dasein
هیدگر اساسا به جای لفظ انسان با توجه به دو جزئ ترکیبی این کلکه یعنی Sein ( وجود) و Da این لفظ را بکار می برد که ترجمه دقیق آن به فارسی مشکل است. این لفظ در زبان فلسفی متداول آلمانی به معنی وجود خاص آدمی است. در دیگر زبانهای اروپائی در ترجمه اثار هیدگر این لفظ را بعینه به کار برده اند جز آنکه بعضی از نویسندگان انگلیسی به جای آن Being-here یا Being-There گفته اند که ترجمه است غلط زیرا Da به معنای " آنجا" یا " اینجا" نیست بلکه هم به معنی" اینجا" ست و هم به معنی " آنجا". منظور هیدگر از " دازاین" این است که آدمی موجودیست که نه آنجا و صرفا روحانی است و نه اینجا و صرفا نفسانی است. بلکه موجودیست در کشاکش این دو وضع.
" مکن در جسم و جان منزل که این دون است و آن والا....... قردم زین هر دو بیرون نه نه اینجا باش و نه آنجا....... از سنائی---
قصدم از آوردن این نقل قول این بود که من متوجه شدم که هر سه نفر در گیر این مصاحبه در گذشته زندگی می کنند و می خواهند که وقایع و واقعیت های امروزی را با آوردن نقل قول هایی از این و یا از آن فرد بررسی کنند. حالا فرض کنیم که مثلا رسول زاده کلا فاشییست ۲۴ عیار بوده این چه ربطی به خواست طبیعی تورک های اذربایجان دارد. مثلا ۲۵ میلیون تورک ایرانی دست از مبارزه برای احقاق بنیادی ترین خواست هایشان بر دارند برا یانکه مثلا دکتر ارانی فرموده اند که زبان فارسی شکر است و غیره." مگر ارانی و کسروی و بهرنگی و دعقانی و پیشه وری و هزاران دیگر خدا هستد که ما باید تا ابد ازشان دستور بگیریم.
وقت خواب من هم گذشته فقط می خواهم که آدرس سایت دکتر موللی را درج کنم و مطالعه تمامی نوشته های با ارزش این سایت -- مخصوصا " مقاله " سخنی با شما" در صفجه اول را به همه مراجعه کننده گان این سایت مخصوصا دوستان هویت طلب تورک توصیه می کنم.
www.movallali.fr
اینهم وئدیوی بجث میز گرد کتاب" Biology of Freedom
http://www.youtube.com/watch?v=efevDDasVTw
٨۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣٨۷
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۱)
نظر شما
اصل مطلب
|