یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جمهوری خواهی، همین امروز! - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : تهرانی

عنوان : هنر حرف زدن
این میشکای مازندرانی در زمان شاه چند سالشان بوده که اینهمه بوی گند به مشامشان رسیده؟ با این لحن سخن گفتن کسی به جایی نمیرسد. ایشان در ظاهر از چپ دفاع می کند ولی آبرویی برای جنبش چپ باقی نمیگذارد. این نحوه برخورد مثل حرفهای بعضی گروههای سلطنت طلب است که میگویند هربلایی سر فدایی و مجاهد آمده حقشان بوده و شریک جرم رژیم هستند!!

هر شخص و گروهی میتواند از این حرفها پشت سرهم سوار کند و شعار بدهد, اینکار هنر نیست.
٨۲٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : میشکا اسپهبدی مازندرانی

عنوان : رژیم شاهنشاهی بوی گند میداد
اقایان و خانمهای شاه الهی ها ,ساواکی های شکنجه گر وارتشیانی که دستتان به خون ایرانیان اغشته است و در روزهای اخر عمر رژیم منحوس شاهنشاهی تان بسوی مردم تیراندازی میکردید وحالا از قبر سربراورده اید رژیم شاهنشاهی شما بوی گند میداد وشما بهتر از هرکسی میدانید بوی گند رژیم شاهنشاهی از درون بدجوری مشام ایرانیان را میازرد.با تمام دشمنی بحق روشنفکران و مردم عادی با رژیم اسلامی از بوی گند رژیم شاهنشاهی نمیکاهد.اکثریت ایرانیان هرگز حاضر نیستند بجای همین جمهوری اسلامی جنایتکار رژیم جنایتکار شاهی برگردد وهمین نقطه قوت حکومت اسلامی است که با تمام نفرت به ان مردم همین حکومت را به نوکران بیگانه ترجیح میدهند که با هیچگونه شرمی از افتخاران نداشته حرف میزنید. شما دیگر سنی ازتان گذشته بروید خاطرات امریکائی ها و انگلیسی های دست اندر کار کودتای ۲۸ مرداد و اربابان شاهتان را بخوانید شاید بتوانید کمی از روند زندگی بیاموزید و اینطور مزخرفات را بعد از انهمه فاجعه وننگ رژیم شاهنشاهی تان ننویسید
٨۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : .. ..

عنوان : جایزه برای پاسخ به یک سوال ساده:
از رضا پهلوی و داریوش همایون می پرسم ، در صورتی که ایده و اندیشه ای جدی، به عنوان دفاع از مشروطه پادشاهی وجود دارد ، بعد از سی سال به این سوال پاسخ دهید:
مگر نه این است که طبق ده ها سند و مدرک از خود شما ، از جمله خاطرات خود محمدرضا پهلوی، آمریکایی ها با فرستادن ژنرال هویزر ، با دور زدن شاه ، به خالی کردن زیر پای او و راندنش از تاج و تخت مبادرت کردند ؟ پس چگونه است که شما هنوز هم بر همین امامزاده دخیل بسته اید؟ چرا وحشت دارید حتی در این مورد از آمریکا انتقاد کنید؟ کجاست آن تحلیل " سلطنت طلبانه " ای که این واقعیت تلخ قرارداشتن سرنوشت شاه در دست یک ژنرال آمریکایی را توضیح دهد؟ چه درس عبرتی از این حقیقت چون روز روشن گرفته اید؟
آیا جز این است که آنچنان تا بن دندان به همین ژنرال ها وابسته اید که جرئت نزدیک شدن به این موضوع را هم ندارید؟

خدایگان اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر ، بادی بود در مشک آمریکایی ها . به تلنگری جلال و شوکتش دود شد و بر آسمان رفت .
شما چه دارید بیشتر؟
٨۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : رضوان مزینی

عنوان : رویا های دائی جان ناپلئونی
هموطن محترم «رضوان » چشم شما روشن که که چهره های فعال چپ بسوی رضا پهلوی گرایش پیدا کرده اند. ولی از این نمی توانید نتیجه ای گرفت امری ست طبیعی در تمام جهان ایران ۷۰ میلیونی ست این آمار را بهم نمی زند موفق باشید.

از کجا فهمیدی دوستان جمهوریخواه ما حرفی برای گفتن ندارند؟

آیا واقعا تنها چیزی که از رفتار جمهوریخواهان میتوان استنباط کرد این است که آنها بدجوری عصبی هستند؟ رفتار آنها را کجا دیدی ؟ آهان ! در دنیای مجازی

چطوری ثابت میکنی که گروههای کمونیست بر این باور بودند که با دست یازی بر عنوان جمهوریخواهی میتوانند ماهیت خود را پشت این عنوان پنهان دارند و چنین وانمود کنند که خواستار حکومتی چون جمهوری آلمان برای ایران هستند؟ این اطلاعات «دست اول» را از کجا کسب کردی ؟ چقدر دم و دستگاه ضد اطلاعات شما خوب کار میکنه ! زدی به خال ! دستخوش !

وقتی «رضوان» میگوید : خوشبختانه با شکست دو پروژه "اتحادیه جمهوری خواهان" و "جمهوری خواهان لائیک" این تلاش ایشان بر باد رفت.
آدم پی میبرد که عجب هموطنان «دموکرات » و« آزادیخواهی » داریم هنوز به قدرت نرسیده «فاتحه ی » دیگران را میخوانند و دلش به «شکست» دیگران خوش ست . وای بوقتی که دوباره برگردندبه «اوین» .

ایشان ادامه میدهند : امروز شاهد هستیم که چهره های فعال چپ بسوی رضا پهلوی گرایش پیدا کرده اند و این امر در داخل ایران نیز، در بین جوانان، تاثیری مثبت داشته. در هر صورت بگذارید این رفقای چپ و مصدقی ما همچنان بر طبل ناآگاهی بکوبند چرا که چنین برخوردهایی بیش از هر کس به خود آنها ضربه میزند.

البته عاقلان دانند که وقتی جک استراو ـ وزیر خارجه سابق انگلیس ـ از دخالت های انگلیس برای روی کار آوردن رضاخان و یا دخالت انگستان در کودتا ۲۸ مرداد علیه دولت منتخب مردم اظهار تاسف می کند حال کی منقلب میشود.

واقعا این همه «شرم » و «حیا » از کجا آمده که هیچ مورد مستدل و مستند برای دفاع از ۵۸ سال حکومت وابسته به استعمارتان وجود ندارد. ولی خود را با آخوندها مقایسه می کنید . بقول معروف حتما میگوئید : ادب از که آموختی از بی ادبان ! به به چقدر مدرن و مترقی !
اما چرا خود استعمار گران«لامذهب» هم بی چشم و رو هستند و از شما «قدردانی » نمی کنند .واقعا حق کشی ست اینقدر ناز آخوند ها را می کشند و لی برای شما تر های خرد نمی کنند.

حالا چرا تلافی این نامردمی را از صبح تا شب به چپی ها و مصدقی گیر میدهید . بروید ایران و مملکت و مردم منتظر شما هستند تا طاق نصرت بزنند .


عجب مکافاتی گیر کردیم هرجا دونفر آدم حساب حرف میزنند ، میچرند وسط !
بقول احمد شاملو تی پائی که در ۲۲ بهمن به اونجاشون خورده بد جوری درد آورده !
٨۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : امیر /

عنوان : تا یار که را خواهد و میلش به که باشد!
استراتژی آمریکا ، تا امروز، بر اساس اصل هژمونی بلا منازع بر جهان قرار داشت. در این حالت ، رژیم های پادشاهی مانع کنترل کامل سیاست های داخلی کشورها ارزیابی میگردید. زیرا خطر استفاده از قدرت متمرکزبرای امتیازگیری و یا اتخاذ سیاست های ناهمخوان با "ابرقدرت مادر" از جانب فرد قدرتمند همیشه وجود دارد. ازاین رو آمریکایی ها ، همان طور که اجازه سلطنت به "ظاهر شاه " ندادند ، به " رضا پهلوی" هم نخواهند داد. واسطه هایی چون "مشروطه خواهان " ، در حقیقت دالانی هستند برای تماس آمریکایی ها با جمهوری خواهی. این سیاست اگر به درستی پیش رود، برخلاف نظر بسیاری، آمریکایی ها گروه های سلطنت طلب را در "جمهوری خواهی" زیر کنترل خود حل خواهند کرد و نه برعکس.

مهم ولی این است که اخیرا با بروز بحران مالی ، هژمونی یک جانبه آمریکا بر جهان، زیر سوال رفته است. این که این امر در نحوه برخورد آن ها با گروه های طرفدار پادشاهی هم در این راستا تغییر خواهد کرد یانه ، سوالی است که باید برای پاسخ به آن منتظر شد.
٨۲۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : رضوان

عنوان : چپهای دموکرات نما
در یک کلام دوستان جمهوریخواه ما حرفی برای گفتن ندارند. آن یکی به حزب مشروطه بدوبیراه میگوید و اینکه چرا اسمش را گذاشته حزب مشروطه و اینکار از دید این خانم ادعای قیمویت داشتن این افراد بر مشروطه خواهی است. چنین تحلیلی با هیچ منطقی جور نیست. خب اگر چنین باشد میتوان گفت که اتحادیه جمهوری خواهان نیز با اسم خود ادعای قیمومیت بر جمهوریخواهان را دارد. تنها چیزی که از رفتار جمهوریخواهان میتوان استنباط کرد این است که آنها بدجوری عصبی هستند. گروههای کمونیست بر این باور بودند که با دست یازی بر عنوان جمهوریخواهی میتوانند ماهیت خود را پشت این عنوان پنهان دارند و چنین وانمود کنند که خواستار حکومتی چون جمهوری آلمان برای ایران هستند. خوشبختانه با شکست دو پروژه "اتحادیه جمهوری خواهان" و "جمهوری خواهان لائیک" این تلاش ایشان بر باد رفت. امروز شاهد هستیم که چهره های فعال چپ بسوی رضا پهلوی گرایش پیدا کرده اند و این امر در داخل ایران نیز، در بین جوانان، تاثیری مثبت داشته. در هر صورت بگذارید این رفقای چپ و مصدقی ما همچنان بر طبل ناآگاهی بکوبند چرا که چنین برخوردهایی بیش از هر کس به خود آنها ضربه میزند.
٨۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : .. ..

عنوان : " وابسته " یا " مستقل" !
۱- " جمهوری خواهی" ، در نام خود نیز تاکید بر مرزبندی با نظام پادشاهی دارد و در بدو امر مخدوش کردن این مرز ، با زمزمه های همکاری با "مشروطه خواه " و "سلطنت طلب" ، عملا امکان پذیر نبود .
۲- سازمان های سلطنت طلب ، بر محور مرکزیتی آگاه به منافع خود و بدون زیگزاگ های پر دامنه استوار ند که با کمک ارگان های اطلاعاتی و حمایت های مستقیم و غیر مستقیم مالی و رسانه ای آمریکا و انگلستان ، ظاهرا به حیات خود ادامه میدهند..
۳- جمهوری خواهان ، با گرایشات گوناگون ، عمدتا متشکل از اعضای سازمان های چپ ، اعم از "پشیمان " و "سرموضع" ، بر خلاف سلطنت طلبان ، به اعتبار بدنه ، یعنی حمایت های غیر تشکیلاتی قشرهای مختلف مردم و نه مرکزیتی هدفمند و با برنامه و به عنوان یک " گرایش" و نه تشکیلات و سازمان ابراز وجود کردند. این " گرایش" خود از ده ها گرایش تشکیل شده است که تنها وجه مشترکشان همین جمهوری خواهی است . این گرایشات در صورت حرکت به سمت تحلیل واحد از حاکمیت جمهوری اسلامی، که علی الظاهر بستر فعالیت را مشخص مینمود، میتوانستند از حیث تئوریک ، بهانه وجود داشته باشند. تازه پس از آن تشکیلات منسجم لازم بود که آن هم بدون پول امکان پذیر نیست. راه کسب منابع مالی را هم دو گروه خوب میدانند: ۱- همین سلطنت طلب ها ؛ ۲- مجاهدین خلق .
۲- جمهوری خواهان با این مشکلات در حال "آب رفتن " هستند و در روند تحلیل با کوتوله های سلطنت طلب به تدریج هم قد شده و یا خواهند شد .
۳- آویزان کردن مدال جمهوری خواهی به جلیقه پادشاهی ، خواست بازیگران اصلی صحنه ، یعنی آمریکایی هاست . هرچند آن ها خود خوب میدانند که این تنها یک امتیاز سمبلیک است زیرا نه تشکیلاتی وجود دارد که با آن همکاری کنند و نه بااین همکاری ، بسیج مردمی امکان پذیر است.
۴- " هرزه گردان سیاسی" ، در این میان کم نیستند که " پاندول وار" ، از چپ به راست ، از راست به چپ، کمی پایین ، کمی بالا ، به سیر و سیاحت ، یا به خیال خودشان : " مبارزه سیاسی " مشغولند. بگذار این بار بخت خود را کمی هم باکسانی بیازمایند که لا اقل دستشان توی جیبشان میرود . برای مردم اگر " دمکراسی" ندارد ، برای آنان شاید " گرین کارت" داشته باشد.
۵- دو گرایش عمده نهایتا از دل جمهوری خواهی بیرون خواهد آمد: اول ، کسانی که تضادشان با ج.ا آنچنان قوی است که حاضرند در خدمت مستقیم و غیر مستقیم سازمان های وابسته به آمریکا در آیند . و حداقل دنیا را خواهند داشت تا آخرت شان چه باشد. دوم ، کسانی که تضادشان با آمریکا آنچنان قوی است که با اکراه یا بی اکراه ، نهایتا ترجیح خواهند داد در داخل حاکمیت ، و در میان گروه های سیاسی داخل کشور به دنبال متحد برای تغییرات دمکراتیک بگردند.
آنهایی که باور دارند هم میتوانند ضد آمریکا باشند و هم خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی ، حال دیگر باید آموخته باشند ،که در این جهان برای تاثیر گذاری ، میبایست تشکیلات منسجم و منابع مالی قوی داشت و تازه شطرنج سیاسی را هم بلد بود. وگرنه ره به جایی نخواهند برد.
٨۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : بی طرف از تهران

عنوان : آیا مشروطه خواه وجود دارد یا ندارد؟ آیا چپ وجود دارد یا ندارد؟ آیا...
پرسش من این است که آیا مشروطه خواه وجود دارد یا ندارد؟ آیا چپ وجود دارد یا ندارد؟ آیا جمهوریخواه وجود دارد یا ندارد؟ آیا لیبرال وجود دارد یا ندارد... اگر اینها همه وجود دارند...حالا پرسش من از مشروطه خواهان، از جمهوریخواهان، از چپها از لیبرالها این است که ما با آن گروه دیگر چه کنیم؟ خواهش من این است که بی آنکه شعار بدهیم تحلیل کنیم که اگر وجود آن دیگری را نادیده گرفتیم چگونه باید او را از صحنه حذف کنیم. منتظر پاسخ هر یک از شما ها هستم.
٨۲۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : رضوان مزینی

عنوان : مزاح کنیم !
دوستان عزیز از ورجه وورجه ی شاه الهی ها در این سایت نارحت نشوید .در سایت خودشون از این خبرها نیست که دکمه ی «کامنت دونی» را باز بگذارند تا ذوب شدگان پهلوی بتوانند اظهار نظر کنند.البته از اسامی مستعار آنها معلوم ست که خیلی دست و پا چلفتی هستند مثلا اگر اسم خودشان را بگذارند «رسولی» یا «ثابتی» یا « منوچهری» یا « حسینی» یا «جوان» کسی ایراد خواهد گرفت ؟ تو ذوق آنها نزنید اگر نمی دانند مشروطه چیست، این که عیب نیست ! چون در زمان «پدر تاجدارشون» نه قانون بود نه قانون اساسی نه انتخابات نه مجلس ـ حزب فقط رستاخیز ـ مثل حزب فقط حزب الله !

حالا داریوش همایون که قبل از کودتای ۲۸ مرداد با صلیب شکسته ی ناری ها با حزب سومکا رهبر چماقداران بود و تو سر مشروطه خواهان میزد و داماد رهبر کودتا شد بعدا شد رستاخیزی ، حالا بنا به اقتضای تغییر شرائط جوی «مشروطه خواه » شده تا بلکه این بار با این تاکتیک «خدمتی» به پسر شاه بکند. البته شوهر خواهر رضا یهلوی یعنی اردشیر زاهدی هم در این میان بیکار نیست.میگویند پرویز ثابتی هم«مشاور» مخصوص ست.

البته رضا پهلوی بسیار خوش شانس ست از یک طرف شوهر خواهرش ـ اردشیر زاهدی ـ کمکش می کند . از طرف دیگه شوهر خواهر شوهر خواهرش ـ داریوش همایون ـ مواظب اوست. به این می گویند همبستگی هزار فامیل سابق !

بهترین کار اینست که با این ها یحث سیاسی نکنیم بلکه مزاح کنیم. مثل هادی خرسندی که حساب همه را میرسه نه به چپ رحم میکنه نه به راست نه به شرق نه به راست ! دمش پرم !
٨۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

    از : علی رضا

عنوان : به مشروطه خواهی که زمانی چپ بوده است
خودتی!
٨۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست