از : داریوش مرادی
عنوان : آنکه نیاموخت از گذشت روزگار هیچ نیاموزد ز هر آموزگار !
"حرف های چریک های سوپ انقلابی سابق و نئولیبرال های امروز را با جویده های شریعتمداری مقایسه کنید!"
آیا این متد تهمت و افترا پدیده ایی جدید است ؟ آیا این همان متدی نیست که همه مخالفین فکری خود را " امریکایی "، " اپریمی" ، ماجراجو" و ..... می نامید ؟و امروز مخالفین فکری خود را " چریک های سوپر انقلابی " " نئو لیبرال " و نهایت با "شریعتمداری" مقایسه و همسان می کند ؟ این دوستان متاسفانه نشان داده اند در درس گیری از تاریخ شاگردان خوبی نیستند .
۹٣۹۴ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : سا یه
عنوان : حرف های چریک های سوپ انقلابی سابق و نئولیبرال های امروز را با جویده های شریعتمداری مقایسه کنید!
حرف های چریک های سوپ انقلابی سابق و نئولیبرال های امروز را با جویده های شریعتمداری مقایسه کنید!
۹٣٨۶ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : بهمن گرانمنش
عنوان : تراژدی یا کمدی
نمیدانم سخنان گهربار جناب پرویز بصیر را "تراژدی" یک انسان یا یک حزب بنامم یا "کمدی"؟ ایشان از آقای نادر عصاره ایراد میگرند که چرا شما که در سازمان اتحاد فداییان هستید که خود را کمونیست میدانید، میخواهید با اکثریت که طرفدار سرمایه داری هست، اتحاد کنید؟ و سپس میگویند که این دید از "عشق به نام فدایی" هست. تا اینجا حرف شما درست. ولی از کدام زمان حزب توده ضد سرمایه دار شده؟ در سالهای ۴۰-۵۰ که عاشق اصلاحات شاه بود و بعد از ۵۷ تا کنون عاشق سرمایه داری انگلی بازاری اسلامی بوده و هست. تازه اکثریت نوزاد به حق حزب توده هست. شما که "عشق به حزب توده" هوش، چشم، و گوش تان از شما سلب کرده. چرا به آقای نادر ایراد میگیرد. حداقل ایشان هنوز از هوش و چشم و گوش بهره مندند. ایا نوشته شما یک جوک بی مزه هست و برای خنداندن مردم یا مسخ فکری توده ای ها در اثر همکاری با انسان نما های بجا مانده از عصر حجر اسلامیون است؟
۹٣۷٣ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : رضا اکبر ابادی
عنوان : خبردیر هنگام
در مثل است که یک سیاح انگلیسی در زمان های سابق درماه محرم به ایران سفر میکند.هنگام سیر وسیاحت در شهرهای مختلف هم جا با دسته های عزاداری روبرومیشود که با خود زنی با دست وزنجیر وگاها قمه به شیون وزاری مشغولند وزنهایی هم به دنبال آنان در چادرهای سیاه چنگ بر صورت میکشند وبارخهای خراشیده بشدت میگریند. سیاح بالخره با کنجکاوی بدنبال کشف علت این رفتار ایرانیان میگردد تا اینکه کسی را که زبان او را بلد بوده پیدا کرده وعلت را میپرسد. وجواب میشنود که این عزاداری به خاطر کشته شدن حضرت حسین امام سوم شیعان است که در جنگ با حکومت وقت در مکانی به نام کربلا درعراق کنونی در حدود ۱۴۰۰ سال پیش رخ داده است . سیاح درکمال نا باوریب وانگشت حیرت به دهن بی اختیار زیر لبی زمزمه میکند:عجب: این خبر چقدر قدر دیر به گوش جماعت پیروان امام حسین رسیده است؟
آقای پرویزبصیر. داستان حزب قهرمان توده ایران شما هم بعنوان گردان پیشاهنگ طبقه کارگر ایران همین است. مثل اینکه خبر شهادت دوم این حزب در نزدیک به سه دهه پیشین خیلی دیر به گوش شما رسیده است. البته از این بابت نباید زیاد نگران بود چون روح"خلاق" حزب شما از مدتی پیش با حلول در وجودمبارک یکی از سرآمدگان عصر ما، اقای بابک امیرخسروی ومریدانشان همچنان به خلاقیتهای اعجاب انگیز برای ادامه سنت حزب توده ایران شما ادامه میدهند. خصوصا از زمانی که آقای محسن حیدریان کشف کرده اند که آقای خاتمی تنها شخصیتی است که دارای استعداهای فطری ومادرزادی برای رهبری کشتی طوفان زده سیاست در ایران است وسپس فرموده اند هرکس به میر حسین موسوی رای ندهد راه جهنم را درایران فرش وبه منافع ملی ایرانیان خیانت میکند، دیگری نباید از فقدان حضور فیزیکی حزب شما در صف اپوزیسیون که بقیه را درحکم پشه حساب میکند، چندان نگران بود. بالخره بایستی کسانی باید میزان وترارزوی خدمت وخیانت در صف اپوزیسیون باشند وچه ترازویی بهتر دقیقتر از آقای بابک امیر خسروی ومریدردیف اول ایشان آقای حیدریان ظاهرا مخالف شما ولی درواقعا معرف تام فرهنگ وسیاست تیپیک حزب شما .
می بینید که بار دیگر ثابت میشود که هرکه ناموخت از گذشت روزگار، هیچ ناموزد زهیچ آموزگار. بنابراین بحث در مورد صحت اعتبار ادعاهای شما در متصف کردن حزبتان به انواع واقسام محاسن کوچک وبزرگ به سختی سودمند به نظر میرسد. رفتاررهبران شما در زندان وبیرون از آن وخصوصا خطی ومشی واستراتژی آنان حد اقل در ۴-۳ دهه اخیر از سالهای ۵۰ تا کنون وضعی پدید آورده که حتی اگر روزی شما با برخورد با این گذشته مشحون از اشتباهات فاجعه بار خود، حاضر به وحدت با چپ های سوسیالیست دیگر باشید کسی با طیب خاطر دست شما را قبل از اثبات برادریتان در عمل نخواهد فشرد. به همین ترتیب است داستان اتحادعمل حزب شما با بقیه. وچه بسا در شرایط فعلی بهتر باشد فعلا کلاه خودتان را دو دستی سفت ومحکم بچسبید، اتحاد عمل پیشکشتان. بهتر است اگر هم ایرادی به دیگران دارید از مقایسه آنها با برنامه حزب خودتان صرفنظر کنید، چون همه معترفند که هیچ کسی نمیتواند مثل شما برنامه حزبی داشته باشه، خداوند تبارک وتعالی ازروز اول خلقت عالم وآدم تاروز قیام قیامت، انحصار مطلق تمامی حقایق مربوط به برنام وسیاست در ایران را فقط بنام گردان پیشاهنگ طبقه کارگر؛ حزب توده ایران ثبت کرده است ولاغیر.
۹٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : تقی گیلانی
عنوان : نقد شما از چیست؟
نویسنده این مقاله که بنظر به نقد نوشته نادر عصاره اقدام کرده، انگار در اواسط کار یادش رفته تیتری که برای نوشته اش گذاشته چه بوده و تقریباً نیمی از نوشته اش را به نقد اکثریت و یا برخی افراد آن نسبت به حزب توده ایران اختصاص داده و در کلیت خود بجای مباحثه درباره قضیه ای که خود آنرا مبنا قرار داده - یعنی موضوع وحدت - به دفاع از حزب توده ایران و فلان و بهمان نگاه بدان پرداخته و خود نیز به دام شعارنویسی افتاده.
در بخش اول نوشته ایشان، بنظر ایشان اصل تجمع نیروهای سیاسی تحت عنوان کنگره را خیلی جدی گرفته اند و انتظار دارند از درون آن معجزه ای روی دهد که با واقعیت زندگی روزمره سیاسیون در خارج از ایران بالاخص آنچه که بازمانده فعالیت تشکیلاتی امروزین معنی میدهد، مغایرت دارد. گزارش نادر عصاره نه برای پاسخ برنامه ای و تدقیق اصول و مبانی وحدت نیروهای سیاسی، بلکه به ابزارهائی تأکید داشت که نوعاً پنهان در کششی بین همین بازماندگان سیاسیون محدود به نام فدائی، موجود است. اشارات ایشان - نادر عصاره -بیشتر حاشیه نگاری کنگره ای است که در اینجا و آنجا گزارشات مشخصی نیز برای مباحثات جاری در آن نگاشته شده.
اینکه حزب توده ایران چنان هست و چنین، و اگر روزی تقّی به توقی بخورد این حزب بیشترین نقش را میتواند ایفا نماید، واقعاً که اوج شعار نویسی و ساده انگارانه ترین شکل تبلیغ برای یک جریان سیاسی است که خود را میخواهد جدی بنمایاند. اصولاً کار سیاسی، یافتن راه ها و راهکارهائی است برای برون رفت از چنان اوضاعی که جریان مورد نظر در محدود ترین وضعیت خود قرار دارد. در همان زمانی که شما از آن بمثابه نمونه ای یاد میکنید - مثلاً در اوایل سالهای ۵۷ - واقعیت این است که بخش بمراتب گسترده تری از نیروها - بدون اینکه بازمانده تشکیلات چریکی فدائیان نقش آنچنان خاصی در آن بازی کنند - بسوی چنین سازمانی روی آوردند و حتی در میان مذهبیون نیز بسیاری بسوی مجاهدین کشیده شدند. اقبال عمومی نسبت به جریانات سیاسی مختلف، بیشتر ناشی از فضائی بوده که در سالهای پیش از انقلاب بوجود آمده بود و کمربندهای ساواک بنحوی از انحاء سست تر عمل میکرد. با اینهمه در چنان فضائی همانگونه که همگان شاهد بوده ایم - منظورم همگانی که در آن سالها با فعالیت سیاسی درگیر بودند - نه تعقل و درکی مستحکم از فعالیت اجتماعی همگون و بعبارتی تشکیلاتی، بلکه عملکرد احساساتی!! نسبت به فعل و انفعالاتی بود که در جامعه جاری شده و از سوی دیگر، هجوم اراذل و اوباشی به نام حزب الله باعث میشد تا علاقه مندان به تحولات معقول اجتماعی خود را با نام احزاب و گروههای لائیک معرفی نمایند. وگرنه تبعیت از رفتارهایی منطقی و متناسب با آینده سیاسی جامعه ما متأسفانه نه از سوی حزب توده ایران، سازمان چریکها و یا مجاهدین بلکه تنها و شاید در محدوده بسیار بسیار کوچکی خود را نمایاند.
بهرحال اقبال بخش معینی از جامعه به سوی نیروهای سیاسی در چنان فضائی را نمیتوان مبنای دقیقی برای درست بودن انتخاب هائی دانست که یک حزب - با همه دستهائی که در طی تاریخ بر تحولات فرهنگی و اجتماعی در ایران داشته - حداقل در این سه دهه اخیر دنبال کرده است.
ایراد شما به نوشته نادر بیش از اینکه توضیح دهنده واقعیت جاری در نشستی باشد که نام کنگره بر خود داشته، بیشتر تلاشی بوده که در ادغام معانی، در دفاعی بسیار ساده از موجودیت حزب برداشتید.
در پایان تأکید میکنم من هم بعنوان یک تماشاچی ساده کنگره - نه میهمان، نه میزبان، نه این و نه آن - باید به اطلاع شما برسانم که افراد شرکت کننده در آن نشست، بیش از تمایل وحدت در سطح جنبش سیاسی موسوم به چپ، بلکه درون خود احتیاج به همنوائی و همزبانی دارند که از نبود آن هم اکنون نیز بشدت رنج میبرند. شما نگران جایگاه خود در ذهن فدائیان نباشید، آنان بیش از اینکه به نقد عملکرد شما در این یا آن دوره تاریخی بنشینند، عملکرد علاقه مندان به شما درون تشکیلات خود را به نقد و حتی داوری سخت می کشند که متأسفانه کارنامه جالبی نیز در دوره نزدیکی شخصی خودشان به حزب شما نداشته اند. داوری آن مجموعه چه بطور رسمی و چه منفرد نسبت به نقش تاریخی حزب توده ایران، بیش از اینکه در تبعیت از این یا آن شعار باشد، همواره از دقت معینی برخوردار بوده.
۹٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : پویان
عنوان : نیروهای چپ نه از حزب شما، بلکه باید از نتایج فاجعه بار سیاست های نادرست حزب شما درس بگیرند
آقای بصیر، حزب شما نقش بسیار مخربی از بدو استقرار حکومت اسلامی داشت. ترویج تئوری راه رشد غیر سرمایه داری و انتظار تحقق آن در حاکمیت روحانیان مرتجع و تجار بازار از عجایب روزگار است. حزب شما تا زمانی که زیر ضربه رفت، معتقد به مترقی بودن خمینی بود و نقش محوری برای او در «جبهه متحد نیروهای ترقی خواه و دموکراتیک میهن» قائل بود. بعد از یورش گسترده حکومت به حزب شما، از خواب بیدار شدید و بدنبال عوامل امپریالیزم در رژیم خمینی می گشتید. ولی هرگز نفهمیدید که این حکومت که حاصل توافقات غرب با خمینی بود، حتی حق زندگی هم برای نیروهای چپ قایل نیست. همان نیروهای خط امام، رهبران شما را در کمیته توحید به بدترین وجه شکنجه کردند و تعداد زیادی را در قتل عام ۶۷ کشتند. آیا هرگز انتقاد اصولی از خطاهای فاحش خود تا قبل از ۶۱ کردهاید؟ نیروهای چپ نه از حزب شما، بلکه باید از نتایج فاجعه بار سیاست های نادرست حزب شما درس بگیرند.
۹٣۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : سمیر بانی
عنوان : حزب توده
یک حزب را در عرصه های گسترده حضور اجتماعی در سیاست های عملی آن می شناسند و ارزیابی می کنند. حزب توده وابسته به منافع و سیاست های شوروی، مدافع و همکار تا به آخر رژیم جمهوری اسلامی، و حزبی با سیستم تام گرا و مستبد بود. این حزب ضربات جبران ناپذیری به اندیشه و آرمان چپ آزادی خواه و عدالت طلب وارد کرده است و باید حساب همه را پس دهد. این حزب همچنین مسئول ناکام کردن آرزوهای اعضا و هوادارانی هم هست که با یک دنیا آرمان خواهی و عشق به آزادی و عدالت، زمانی به این حزب رو کرده بودند. هرچند استدلالات نویسنده در مورد اظهارات احساسی و فرقه گرایانه و بی وزن آقای عصاره کاملن درست است.
۹٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|
از : حمیدرضا زمانی
عنوان : راست افراطی سراز زیر عبای امام در میاورد.
حزب توده ایران مانند سربدران -سیه جامگان-سرخ جامگان-ووو متعلق است به دوره ای از تاریخ گذشته که خود را حزب طراز نوین طبقه کارگر مینامید که هیچگاه ودر هیچ منبعی طراز نوین بودن ان مشخص نشد --با احترام به تمام شهدا و مبارزان زنده این حزب من بر این عقیده ام که این حزب تنها و بزرگترین مانع در را مبارزات سوسیالستی در ایران بوده من فقط دوره بعد از بهمن پنجاه وهفت را میگویم و نسبت به مسائل و کارکرداین حزب در دوران حکومت پهلوی اظهار نظر نمیکنم .
و با طرح مسائلی که آقای بصیر مطرح کردند یا زمانی می افتم که در کوران مبارزات وبحران های سالهای بعد از بهمن که همین مطالب و مسائل با کمی تفاوت در سطح جنبش مطرح شد و بسیاری در اغوش این حزب که به آغوش حکومت منتهی میشد غلتیدند و ما الان یعنی سی سال بعد میتوانیم بجرئت بگوییم خطرات ولطمات از راست بسیار بیشتر از دیگر دشمنان طبقه کارگر و مارکسیسم است.
حمید رضا زمانی
۹٣۴۰ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣٨٨
|