از : تقی گیلانی
عنوان : نه گفتن دیگر چه صیغه ای است!؟
بیانیه با این تیتر شروع شده که میخواهند به این، آن و اینطرف و آنطرف " نه " بگویند! آخه مگر اینجا مسئله رفراندوم هست؟ و اگه هست، چرا نه شما مشروط هست!؟ ساختار قدرت در ایران بگونه ای است که نه تنها اعتقادی به حضور نمایندگان مشخص مردم، بلکه اساساً به نمایندگی آنها ندارد و تمام اجزاء ساختاری ایدئولوژیک و تشکیلاتی خودش را در انتصاباتی مشخص پی میگیرد. در وجه دولتمداری، آن نیروهایی را وارد میکند که منافع قدرت را در مناسبات بین المللی که مهمترین منبع و منشاء مالی اش میباشد، در بهترین شکل تأمین و تضمین نماید و بدین صورت، نه تنها در ملزومات استراتژیک قدرت در پهنه جهانی، بلکه در پیشبرد مشخص نقش خود در منطقه تلاش معینی را در نظر میگیرد. فرو رفتن در چنین فریبی و دامن زدن بدان و اشاعه این تشتت فکری نسبت به اینکه انگار احمدی نژاد و دار و دسته اش بوده اند که اساساً در سیاست نقش داشته و حال وی را بعنوان یک مانع قلمداد کردن و خواستن از مردم برای کنار گذاشتن وی، همه و همه از کسانی که داعیه نگاهی غیرایدئولوژیک و بدور از نقش آفرینی معینی برای این یا آن وجه از سیاست های بین المللی دارند، واقعاً فاجعه بار است.
اگر هستند درون مجموعه ای که خود را سازمان فداییان می نامد در راستای پیشبرد وجه معینی از سیاست و نزدیکی به ساختارهای قدرت در دورنمایی هرچند دور، با اینهمه برای این مجموعه هنوز انتظار میرود نسبت به قضایا جدی تر از اینها باشد. شما با این استدلال بی پایه که انگار بنا به این یا آن نشانه رسانه ای مثلاً ولی فقیه طرفدار احمدی نژاد است و مثلاً سپاه دار و دسته معینی دارد که با چنین فردی و استراتژی وی همخوانی دارد و اصلاً چنین فردی برای نقش مضحک خود در حالت رئیس جمهوری پوشالی، صاحب استراتژی هست و ... ولی فقیه، خود نیز بعنوان یکی از بازیگران ساختار قدرت در ایران، موظف است تنور این فریب عمومی را گرم نگهدارد. نترسید از اینکه شما را به انفعال متهم کنند؛ شما مردم را تا جلوی جعبه هایی می کشانید که مثلاً قرار است وزارت کشور این مجموعه کاغذهای ریخته شده درون آنرا - احتمالاً عادلانه!؟ - بشمارد. بعد، در آنجاست که بیاد می آورید: میرحسین اصلاً منجمد شده در سالهای کور و تلخ و کشتار و جنگ و اینهاست و بوئی از قانون مداری و انسانیت و حقوق و اینها نبرده یا کروبی آنچنان در اوهام عجیب و غریب اش غرق است که امر به وی مشتبه شده که از این بازی پیش روی اساساً موضوع جدی ای هم در میان است و آخرالامر آن دکتر سردار خوش تیپ !؟ - تماشای همان مناظره سالهای اولیه وی کافی است تا به میزان وقاحت و مزدوری اش باور کنیم - و بعدی آن مظهر بلاهت که با لذت تمام نقش های مضحکی را در جهان سیاست بعنوان دلقک ایفا می کند و ... شما بعداز دیدن چنین افرادی، به مردم پیشنهاد رای سفید می دهید! جمهوری اسلامی زور میزند تا مردم را به جلوی جعبه هایش بکشاند؛ حتی نه به این دلیل که صرفاً دنبال مشروعیت است؛ آنها تلاش میکنند تا مردم و جناح های مختلف درگیر در مباحثات و قضایا سیاسی و غیره را در جرم ها و جنایات خود بنحوی از انحاء داخل کنند؛ آنها میخواهند سرنوشت سیاسی شان را به نام مشترک مردم هم به ثبت برسانند. نمی گویم برای نجات نام خود در برابر تاریخ فلان و بهمان کار را کنید؛ اما وقتی می بینید هیچ کدام از این عناصر کمترین حس و ظرفیتی برای حسی ملی و مردمی و قابلیت مدیریتی ندارند، خب، به مردم همین را بگویید. اینها وظیفه امروزین شما برای اندیشیدن نسبت به آن چیزی است که جاری است و نه در پاسخ به تاریخ و داوران آینده آن - که اگه قرار است چنین داورانی در میدان باشد، طبعاً جنایت کاران را باید محاکمه کند و نه بازی خوردگان را!!!!
بهرحال، راستش بعداز اینهمه تأخیر و دیدن اینهمه مضحکه که بعنوان نمایش مناظره و غیره مطرح شده و سوابقی اینچنین گسترده از جمهوری اسلامی، فکر کنم باید تأکید کرد که انگار مثل معروف " کوه، موش زائید " در رابطه با اعلامیه شما صدق کند! (باعرض معذرت! از نویسنده و تأئید کنندگان آن!)
۱٣٣۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : مش قاسم
عنوان : بلاخره تکلیف مردم چی هست؟
والا از اعلامیه های این اکثریتی ها نمی شود سر در آورد. تکلیف مردم چی است؟ شرکت کنند که خامنه ای ادعا کند که مردم با جمهوری اسلامی دوباره بیعت کردند؟
به اصطلاح یک سازمان سیاسی هستید و به صرف اینکه حتی اگر مردم نادان نیز بنا به مصلحت های شخصی مثل مهر در شناسنامه و غیره شرکت کنند دلیل نمی شود که این انتخابات باشد. باید موضع روشن سیاسی داشت و برنامه و هدف سیاسی. یا شما این رژیم را قبول دارید که پس شرکت کنید و یا ندارید که به فکر نابودی آن باشید. راستش از شما کاری انجام نخواهد شد و سی سال دیگر نیز همین جور برایتان خواهد گذشت. باید مردم را تشویق کرد که رژیم را سرنگون کنند نه اینکه ترغیب کنید بروند و رای سفید به آدمکشان بدهند!
۱٣٣٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : کسی از موسوی نمی پرسد ۲۰ سال گذشته پیش کش ۴ سال گذشته کجا بودی ؟
عنوان : چرا نیامدی وسط تا اینکه خاتمی آمد و حزب توده او را و نوری را می کوبید تا برای تو جاده هموار کند و سرانجام شریعتمداری او را تهدید و خامنه ای از او خواست برود از بازی بیرون
سیاست در ایران بر گفتن و عمل کردن و حاشا کردن استوار بوده و هست چرا؟ چون برای ایرانی افت دارد بگوید اشتباه کردم و حالا درستش این است۰ این نقص فرهنگی است۰ دومین نقص رو در بایستی و تعارف و ملاحظه کاریست که ریشه اش در عدم صداقت است۰
به همین دلیل خیلی از احزاب و گروههایی که علیه شاه جنگیدند و از روحانیت دفاع کردند و بعد دولت لیبرال ها را ساقط و خط امام ضد امپریالیست را به استقبال رفتند و دنبال خاتمی دویدند و امروز باز نقطه سر سطر از همان موسوی حمایت می کنند می گویند ما نبودیم۰ فلان و بهمان گروه بود۰ البته ۴ سال دیگر هم این اشتیاقشان برای موسوی را انکار می کنند۰ بعضی که زرنگترند و کارشانرا با تعریف و به به گفتن به موسوی و خارج کردن خاتمی و نوری و حتی کروبی ( درحد پخش اخبار جعلی در وبسایت راه توده و پیک نت ) به نفع جریان هوادار روسیه انجام داده اند حالا که با حمایت قابل پیش بینی رفسنجانی و ناطق و دیگر اصولگرایان از کاندید مورد علاقه شان و هم چنین متوهم کردن عده ای از جوانان و زنان نسبت به اصلاح طلب بودن این کاندیدای سراپا محافظه کار خیالشان راحت شده با وقاحت سیاسی به میدان آمده اند و پس از تسویه حساب با مخالفین دیرینه شان مدعی شده اند که فلان روزنامه نظرشان را دستکاری کرده۰ آدم یاد عذرها و تکذیبیه های احمدی نژاد و دیگر مسئولین می افتد۰
آقای مطهری که همیشه اصولگرای ارتجاعی بوده یکدفعه با احساس تغییر جو و نظر سلطان به سمت موسوی به صحنه می آید برای لگد زدن به احمدی نژاد۰ ظاهرا همه فهمیده اند که برای شهرت و فرار از مسئولیت گذشته باید این بادنجان سیاه بد مزه و نفاخ را طعن و لعن کنند۰ کسی از موسوی نمی پرسد ۲۰ سال گذشته پیش کش ۴ سال گذشته کجا بودی ؟ چرا نیامدی وسط تا اینکه خاتمی آمد و حزب توده او را و نوری را می کوبید تا برای تو جاده هموار کند و سرانجام شریعتمداری او را تهدید و خامنه ای از او خواست برود از بازی بیرون
۱٣٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : یک ناظر بی طرف
عنوان : سردرگمی و اغتشاش
در بیانیه شما سردرگمی و اغتشاش موج می زند. اول آنکه نمی دانید که انتخابات حق مردم است و اینکه در قرن بیست و یکم با امکانات و تکنولوژی بالای ارتباطات دیگر تصور ایجاد تغییر با ایجاد تنش های اجتماعی و از راه شورش های کور، بدون آنکه پایه های اجتماعی تغییر آماده و تدارک دیده باشند، راه به جایی نبرده و تنها گره های اجتماعی را کورتر می کند. ظاهرا شما در قدرت سیاسی محبوس و اسیر مانده اید و توانایی خود را برای نگاه به جامعه در کلیت آن به طور کامل از دست داده اید. جامعه ای که هم از دانشجوی آزادیخواه تشکیل شده و هم از بسیجی امیدوار به ولی. لطفا طرح هایتان را برای ایجاد تغییر و بهبود در این جامعه بدهید و نه مردم ساختگی در ذهن شما که تنها منتظر فرمان شما برای دادن رای سفیدند. آیا فکر مرحله دوم را هم کرده اید که رای های سفید چطور می توانند احمدی نژاد و راست افراطی او را از اریکه قدرت به زیر افکنند. دست کم تئوری خود را جوری ببافید که سر و ته آن به هم جفت شوند. آیا می شود نوک تیز حمله را متوجه راست افراطی دانست و به فکرمان قد ندهد که کوتاه ترین و سریع ترین راه به زیر کشاندن آن در شرایط فعلی، شرکت در انتخابات است؟ اگر به این نتیجه نرسیده اید، پس کل سیستم را راست و افراطی می دانید که مردم را به بازی گرفته است. نکند شما هم معتقدید که همه چیز نمایش است و توطئه (فرهنگ دایی جان ناپلئونی) و مردم باید یا خانه نشین شوند تا رژیم مشروعیت پیدا نکند یا انقلاب کنند تا زودتر رژیم ساقط شود. بگذارید مردم خود فکر کنند و تصمیم بگیرند که فرادایشان را یک سرسوزن هم که شده از امروز بهتر کنند. شما توصیه می کنید از همان سرسوزن هم صرفنظر کنند و منتظر شما بنشینند تا جنبش فرابروید. دوستان، اشتباه می کنید، جنبش در همین بهینه سازی های کوچک و گام های کوچک ولی رو به جلوست. اگر گام ها را کوچک ولی رو به جلو برداریم، در آینده ای که شاید چندان هم دور نباشد، پیشرفت را خواهیم دید. اگر اما مثل شما با فرهنگ نفی توخالی با آرزوهای بزرگ بخوابیم و در جا بزنیم، سرنوشت ما همان تاریخی است که اکنون صد سال است جلو چشم ما درجا می زند. شاید مردم این را برخلاف شما فهمیده باشند و بخواهند امکانات دیگری برای آینده خود آزمایش کنند. لطفن منعشان نکنید. البته اگر هم بکنید، تصور نمی رود تاثیر زیادی در جامعه داشته باشید و ندارید.
۱٣٣٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : شوخ طبع
عنوان : زنجیره انسانی سفید ایران را پوشاند.
زنجیره انسانی سفید (نماد رای سفید) ایران را پوشاند.
شما با این زبان میخواهید با مردم سخن بگویید؟ واقعا که شورش را در آوردید. کسی در این سازمان صاحب تلویزیون و اینترنت نیست که ببیند در ایران چه خبر است. نام این هر چیزی هست بجز یک سازمان زنده سیاسی.
۱٣٣٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : هرمس ب
عنوان : آشفتگی فکری تا سر حد فلج گشتن!
به نظرم این بیانیه آئینه تمام نمای تشتت و فلج سیاسی و عملی سازمان است. نکته عمده و مهمی که سازمان بر آن انگشت نهاده است یعنی مبارزه با راست افراطی و در راس آن رهبری؛ به جای این که سبب آن شود که یک کنش ایجابی و هدفمند در دفاع از کروبی شود، سر از انفعال سیاسی در می آورد. گویا دوستان چون مایلند با موضوعی مانند تحریم روبه رو نشوند، در پیش گرفته اند که سیاستی را در پیش بگیرند که نه سیخ بسوزد نه کباب! افسوس! روح بیانیه دعوت به اتحاد نیروها علیه ولایت فقیه و مهره او است، اما رهنمود عملی گزینش سیاست انفعالی است که معلوم نیست این سیاست سفید چقدر در جلوگیری از سیاست سیاه راست افراطی موفق خواهد بود. این بیانیه قبل از هرچیز پرده از یک موضوع برمی دارد و آن این است: سازمان فدائیان اکثریت فلج گشته است.
۱٣٣٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : حسن از لرستان
عنوان : عجب موضع انقلابی!!!؟؟؟
با این موضع احتمال بروز بحران در حکومت صددر صد شد و ایرانیان خارج اماده برگشت باشند.۱؟؟؟؟
فقط یک سوال میماند که تا سال ۶۵ اکثریت با کدام جناح همکاری داشت وایا این همکاری قطع شده یا کم؟؟؟؟؟؟
۱٣٣۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨
|
از : شبنم
عنوان : منزه طلبی سیاسی امروز روشنفکران و سیاسیون را فردا کسی نخواهد بخشید حتی انها که امروزبه توهم موسوی دچار شده اند۰
قبل از انکه دیر شود و جوانان به ستوه امده از فشار حکومت و حماقت احمدی نژاد را گول بزنند تا به کاندیدای نظام خامنه ای و رفسنجانی و ناطق نوری و حزب توده یعنی موسوی اصولگرا که برای نجات حکومت امده نه تغییر وضع مردم رای بدهند و ۴سال دیگر بدتر از خاتمی ملت را سرکار بگذارند بهتر است اصلاح طلبان دموکرات مثل فداییان و ملی مذهبی ها و اتحاد جمهوری خواهان و جبهه ملی نسبت به روشن کردن ماهیت این اتحاد شوم ارتجاع سرخ و سیاه که فقط به نفع روسیه وچین است اقدام کنند۰ نگذارید موسوی اصولگرا را به عنوان اصلاح طلب جا بزنند۰ او لایق رفسنجانی و ناطق و خامنه ایست۰ تحریم گزینه خوبی بود اما متاسفانه به نظرمیرسد نوعی تفریح و شب به خیابان ها ریختن که برای جوانها جاذبه دارد رفته رفته با هدایت زیرکانه رژیم و عناصر توده ای در روابط جمعی به سمت بدترین گزینه برای اینده ای دموکراتیک میرود۰ اگر قرارست مردم شرکت کنند گزینه کروبی بهتراست۰ منزه طلبی سیاسی امروز روشنفکران و سیاسیون را فردا کسی نخواهد بخشید حتی انها که امروزبه توهم موسوی دچار شده اند۰
http://azadipress.com/index.php?option=com_seyret&Itemid=۲۷&task=videodirectlink&id=۲۶۰
۱٣٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣٨٨
|
از : نیما
عنوان : اعتماد به نفس!
اگر قرار است احمدی نژاد رای نیاورد، و از هیچ کاندیدای دیگری حمایت نشود، چرا به پای صندوق رای رفت و رای سفید بدهیم. این خود به نفع ولیه فقیه که حامی اصلی احمدی نژاد است میباشد.
شما میدانید که تعداد زیادی از مردم در این انتخابات شرکت میکنند و نیز میدانید که با این وضعیت هیچ تغییر مهمی قابل پیش بینی نیست ولی شما شجاعت اعلام تحریم ندارید. یک سازمان پیشرو! نباید دنبالهرو اکثریت بی برنامه باشد، با اینکه نام اکثریت را هم در ترکیب نام داشته باشد باید مواضع شفافی را اعلام کند.
۱٣٣۷۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣٨٨
|
از : نصیحت اقا
عنوان : چخ عجب فدائیان خلق
چه عجب فدائیان خلق به جبهه مردم بر گشته است چشمشان نکنیم خوب است ولی ماهی را هر وقت از اب بگیری تازه است .
یک کار دیگری هم فدائیان خلق بکند خوب است اینکه گوش حزب توده را بگیرد و بکشدش تو جبهه مردم و نصیحتش کند بیشتر از این راه کج نرود .
۱٣٣۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣٨٨
|