از : فرهاد
عنوان : انجماد فکری
من در اینجا بنا ندارم که پاسخ آقای امینی و یا دوستانشان را در مورد دکتر سازگارا بدهم. یکی او را فرصت طلب و دیگری او را بی اعتنا به قتل احتمالی دهها میلیون انسان معرفی میکند. البته این دوستان گرامی طبق رسم رایج در جامعه سیاسی ما ایرانیان دلیلی برای صحبتهایشان ندارند و از این مکان بلندگویی ساخته اند برای درد دلشان (که البته به نظر می آید خیلی هم درد دل دارند). آقای سازگارا، اگر صلاح دانست، خودش پاسخ این دوستان را میدهد.
چیزی که برای من براستی تاسف بار است، اظهار نظرهای جناب امینی است. طرز تفکر این به اصطلاح فعال سیاسی سالخورده حتی از دیدگاههای جوانان کم تجربه کشور و یا شهروندان کم سواد میهنمان نیز عقبتر است. در حالیکه رژیم ضدبشری کلیه نفسها را بریده و در کمال وقاحت هیچ حقی را برای مردم کشور محترم نمیشمارد و بی مهابا جوانان ما را به خاک و خون میکشد، باز آقای امینی میگوید که ما نباید خواستار سقوط کودتاچیان باشیم و باید با آنها مدارا کنیم تا خواستهای ما را "محترم" شمارند. من نمیدانم که اگر آقای امینی و خانواده اش در داخل ایران زندگی میکردند و از نزدیک شاهد قتل عزیزان و جگرگوشه هایشان بودند، آیا باز هم از این درفشانیها میکردند یا نه؟ جریان سیاسی که آقای محمد امینی بدان تعلق دارد یکی از مرتجعترین و عقب افتاده ترین جرایانات سیاسی کشور است. جوانان ایران باید بی اعتنا به این نوع طرز تفکرها راه خود را برای سقوط ولایت فقیه و برقراری حکومتی دموکرات در ایران ادامه دهند.
۱۴۰۴۲ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨٨
|
از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : برای دفاع از جان آدمیزاد
با تشکر از نوشته های استاد گرامی
آقای محمد امینی
من پیش از این نظریاتم را در بارهی حوادث اخیر در جاهای دیگر در همین سایت به شکل اجمالی توضیح داده ام و در این جا نیز هم پیمان با نظریات شما بسیار مختصر عرض می کنم که من اساسا با اقداماتی که جان افراد را به خطر بیاندازد قویا مخالف هستم. و این همه قربانی و خصوصا تجلیل از آن را...تا جایی که همین قربانیان توسط افرادی نظیر آقای کروبی لقب «شهید» می گیرند، واقعا به عنوان زنگ خطر برای تمام ملت و تمامی فرهنگ ایرانی تلقی می کنم. در چنین صورتی ما ایرانی ها خیلی خطرناک به نظر می رسیم.
من شخصا شناخت دقیقی از آقای سازگارا ندارم، مطالبی به شکل گذرا دربارهی او خوانده ام، و در این مقاله نیز از طریق نقد شما می بینم که چه کاره است.
بدون شک، جان آدمیزاد برای افرادی مثل آقای سازگارا چندان اهمیتی ندارد، و مطمئنا ما می توانیم در طیف سلطنت طلبان و دیگران با افرادی مواجه شویم که به راحتی از احتمال دهها میلیون کشته حرف می زنند تا دولت مورد علاقه شان را به حکومت برسانند. یعنی این که باز هم بر می گردیم به همان اصل موضوعه یعنی بی ارزش دانستن جان آدمیزاد.
اتفاقا این آقای سازگارا و امثال او هنوز هم در پیوند با کودتاچیان هستند، چرا که این ها از منافع یک طبقه خاص دفاع می کنند، و تمامی شان نیز نمایندگی سرمایه داری جهانی را در کشور خودشان به عهده دارند. این طبقهی بورژوازی معامله گر است. شعار براندازی همان چیزی ست که کودتاچیان منتظر آن هستند تا کودتای خودشان را توجیه کنند. و خواهیم دیدکه فردا افرادی نظیر دکتر حسن عباسی استراتژ ایرانی که حتما معرف حضورتان هست، در این زمینه چه ها خواهد گفت.
با تشکر از خوانش شما
۱۴۰٣۴ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : بدون نام
عنوان : در پاسخ به نقد شما
بله خواست مردم در وهله اول همان ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن بود ولی با صحبتهای آقای خامنه ای در حال حاضر مساله به کلی عوض شده است. حاکمیت به سلامت انتخابات به شدت اعتقاد دارد و بر موضع خود پافشاری میکند و تمام معترضین را متهم میکند. مردم هم اکنون در مقابل دیکتاتوری ایستاده اند. هیچ عقل سلیمی خواهان آشوب و ناامنی و ریختن خون مردم بیگناه نیست و مردم نیاز به راهنمایی و هدایت دارند. راهکار شما چیست آقای امینی؟ فقط انتقاد از دیگران؟
در مورد آن قسمت از نوشته شما که اشاره به سخنان دکتر سازگارا دارید که ایشان میگوید سطح انتظارات راباید پایین آورد و در عین حال هدف سرنگونی کودتاچی است باید عرض کنم که برداشت بسیاری از خوانندگان به این صورت است که هدف نهایی سرنگونی آقای خامنه ای است و برای دستیابی به آن باید اهداف کوچکتر و کوتاه مدت تری را در نظر گرفت تا به آن رسید. بهتر این بود که برداشت خود را با صاحب کلام درمیان میگذاشتید و از صحت آن پیش از مطرح کردن مطمِن میشدید.
۱۴۰۲۶ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : خواننده مقاله
عنوان : آیا راه حلی هم پیشنهاد می کنید؟
جناب محمد امینی عزیز!
من چند مقاله ای از شما خوانده ام و شناختم از شما در حد همان مقالات است و بس. بنابر این، قضاوتی در مورد خود شما ندارم.
نه می توانم با محسن سازگارا موافق باشم که به نظر من فرد فرصت طلبی بیش نبود و نیست، و نه می توانم حتی نام تبهکارانی به اسم مسعود و مریم را در کنار نام فرزندان مبارزمان در ایران بگذارم و مبارزه مردم را با نام این دو رسوا آلوده کنم. این دو تبهکار به طور قطع و یقین، خواهان کشاندن جنبش به مرحله سرکوب شدن آن به دست خامنه ای هستند تا بلکه دوباره کالای بی مقدارشان در بازار جنگ طلبان و منتظران تجاوز به ایران قیمتی پیدا کند، و چند صباحی بر حیات انگلی شان اضافه شود.
اما از محتوای مقاله شما اینطور استنباط می کنم که گویا امیدی به ابطال انتخابات به وسیله دستگاه کودتا دارید.
شما به حق، و خیرخواهانه و مسئولانه می خواهید که از اینجا و در کنج امن و عافیت، برای مردم نسخه هایی نپیچیم که بهایی گرانتر از توان پرداخت آن ها دارند. در این مورد، من با شما همسو هستم. اما آیا می توانید بگویید چه باید کرد؟ راهبردی که شما ارائه می کنید، به نتیجه نمی رسد. ابطال نتایج انتخابات را کودتاچیان هرگز نخواهند پذیرفت، و ذات و ماهیت این رژیم ظرفیت چنین پذیرشی را ندارد.
نقد خیر خواهانه ضروری است. اما یافتن یک راه حل منطقی هم ضرورت دارد. باید همه با هم به این بیندیشیم.
۱۴۰۲۵ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : آر
عنوان : هیچ راهی، بجز به زیر کشیدن کودتاچیان و محاکمه آنان، ممکن نیست
این لینک یکی از آخرین اخباری است که در رسانه های جهانی در رابطه با نظر علی خامنه ای درباره انتخابات منعکس شده
http://news.yahoo.com/s/nm/us_iran_election
در این خبر اشاره شده که خامنه ای میگوید که تحت هیچ شرایطی زیر بار تجدید انتخابات نمیرود و به هر قیمتی که شده از این انتخابات حمایت میکند.
حال از آقای امینی سوال میکنم که آیا این اظهار نظرها درستی نظر آقای سازگارا را ثابت نمیکند که هیچ راهی جز به زیر کشیدن کودتاچیان و محاکمه آنان، برای رسیدن به یک نظام مردمی و مترقی، در ایران نیست؟
۱۴۰۲٣ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : نیما
عنوان : نظر دکتر سازگارا درست است
آقای محمد امینی در اشاره به مقاله دکتر سازگارا میگوید:"آقای سازگارا انگیزه بنیادین نوشته خود را چنین بیان کرده اند: «هدف: پایین آوردن کودتاچیان از قدرت و محاکمه آن ها». نه شکست کودتا، نه ابطال انتخابات، نه برگزاری انتخابات آزاد؛ بلکه پایین آوردن کودتاچیان از قدرت!"
این صحبت آقای امینی دقیقاً سفسطه کاری و پیچیده کردن گفتار برای گمراه کردن خواننده است. خدمت آقای امینی عرض میکنم که تجربه ۳۰ ساله گذشته ثابت کرده که در چارچوب نظام حاکم و در پناه ولایت فقیه امکان کوچکترین تحوّلی در کشور میسر نمیباشد. من خود با شور و شوق در این انتخابات شرکت کردم، ولی به دنبال اعلام نتایج و بویژه بعد از سخنرانی ولی فقیه و کشتار وحشتناک مردم بی دفاع بدست عمال رژیم، دیگر جای کوچکترین شبهه ای برای من نیست که ما هیچ راهی جز مبارزه برای سرنگونی ولایت فقیه و یا به زعم دکتر سازگارا پایین آوردن و محاکمه کودچیان نداریم. به باور من، بعد از سخنرانی ولی فقیه و اعلام نظر رسمی و قاطع شورای نگهبان مشخص شد که مسئله ابطال انتخابات بکلی منتفی است و برگزاری انتخابات آزاد میّسر نیست مگر با سقوط نظام ولایت فقیه.
من البته در این میان با محمد امینی و هم پالکیهایش سخنی ندارم. جرا که دیرزمانی است که به من ثابت شده که آنها نیز، همچون دیگر فرقه های ایدئولوژیک، مبانی عقیدتی خود را بر مصالح ملت ارجحیّت مینهند. ولی به دیگر دوستان و فعالین سیاسی که براستی به مصلحت ملت میاندیشند و به دموکراسی اعتقاد دارند توصیه میکنم که به گزینه مبارزه برای سقوط نظام فاشیستی/اسلامی و به دنبال آن برگزاری انتخابات آزاد با نظارت سازمان ملل به صورتی جدی بنگرند. با تشکر
۱۴۰۲۱ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : ایرانی لیبرال
عنوان : آقای امینی، دروغپردازی دیگر بس است
آقای محمد امینی، مقاله شما یکبار دیگر ثابت کرد که چه مقدار دوستان و هواداران جبهه متحد مصدق اللهی ها از درک مسائل جاری کشور دور هستند و در دنیای مجازی خود زندگی میکند. آقای محترم، بعد از قلدریهای علی خامنه ای در برابر ملت ایران و اینکه او بهیچ عنوان زیر بار تغییر نمیرود، ثابت شد که مشکل این مملکت نه احمدی نژاد بلکه شخص ولی فقیه است و مبارزه ما با دولت "کودتا" همانا مبارزه با ولایت فقیه و رژیم حاکم بر کشور است. آقای محترم، من از شما سوال میکنم که تا کی باید شاهد نابودی مملکت باشیم تا شما و دیگر "مبارزان" محترم خارج نشین به این نتیجه برسید که رژیم جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است و هدف ما همانا سقوط این رژیم باید باشد.
آقای امینی، این شما هستید که اندرزهای خطرناک میدهید. این شما و دیگر دوستان مصدق پرستتان (که آبروی مرحوم مصدق را نیز برده اید) هستید که با تظاهر به وطن پرستی و لیبرالیزم بزرگترین ضربه ها را به میهن دوستان واقعی زده اید.
این امثال شما و دوستانتان در جبهه ملی و نهضت آزادی بودید که با اداره کشور در دوران دولت موقت، رویای خمینی را برای برپایی ولایت فقیه تسهیل کردید و حالا با مسامحه کاری و اخلال در مبارزه، عملاً خواستار طول عمر این رژیم هستید.
محسن سازگارا هر چه باشد لااقل در حرف خود صداقت دارد. او برای برون رفت از منجلاب ولایت فقیه لااقل راه حلی را ارائه میدهد. نه آنکه در کنج دنیا مخفی شود و همواره آیه یاس بخواند.
۱۴۰۱۵ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : دفاع از "جمهوریت" در مقابل "امارت"
حق با شماست آقای امینی. ولی مشکل بتوان باور کرد که همه کسانی که به منطق این جنبش و راه هموار کردن تحقق شعار آن بی اعتنا هستند، خام و بی تجربه اند.
همیشه چپ ترین شعارها با راست ترین آن ها شانه به شانه هم می سایند و نیز از هم مدد میگیرند.
به امید حضور فعال شما در روشنگری های بیشتر.
۱۴۰۱٣ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : ستاره روشن
عنوان : قاتل ندا یعنی خامنه ای جانی نمی تواند انتخابات ازاد برگزار نماید
خامنه ای جنایتکار قاتل ندا باید در دادگاه بین المللی محاکمه شود و انتخابات می باست زیر نظر ملل متحد با شرکت آزاد همه گروهها بر گزار شود تا بتوان اسم ازاد روی آن گذاشت. تبلیغ برای شعبده بازی های ارتجاع اسلامی دشمنی با مردم و تمدن و فرهنگ آن می باشد.
۱۴۰۱۱ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|
از : ایرج رشتی
عنوان : بزرگترین تقلب در تاریخ ایران
آقای امینی
آقای سازگارا چند سال پیش هم نسخه پیچی کردند که چگونه و از چند مرحله باید گذشت تا به رفراندم رسید. مثل همان تزهای استالینیستی که مراحل مختلف برای رسیدن به جامعه بی طبقه کمونیستی نسخه پیچی می شده. البته این ذهنی گری ها از همان آرمان گرائی ایشان سرچشمه می گیرد .شعار امروزهمان طوری که بدرستی نوشتید: "ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد" است .
هنوز شورای نگهبان نگفته که این جابجایی (تقلب گسترده) رای ها بنفع کدام کاندید بوده(اسم نبرده)و چرا این متقبلین را دست گیر و محاکمه نمی کنند ولی معترضین را می کشند .کی جواب گوی این قتل ها است؟ این تقلب بزرگ توهین به شعور ایرانیان است . احمدی نژاد باید استعفا دهدو صادق محصولی (وزارت کشور),دانشجو...باید دستگیر و طبق قوانین خودشان دادگاهی شوند.
۱۴۰۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨٨
|