آقای موسوی، لطفا خودکشی سیاسی نکنید!
-
جواد طالعی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : در پاسخ به دوست گرامی آقای بهرام ص
من نمی دانی نویسنده این مقاله به شما چه پاسخی خواهد گفت ولی من به سهم خودم می خواستم به یکی از پرسش های شما در مورد وجه تمایز «چپ سنتی» پاسخ بگویم و آن هم تنها در خصوص یک موضوع کاملا مشخص . ببینید اگر موافق باشید می توانید «فدائیان - اکثریت و اقلیت» را به عنوان چپ سنتی به حساب بیاوریم.
حال اگر به نام سازمان توجه کنیم می بینیم که این نام «فدایی» ست و یعنی شهادت و یعنی این که ما با یکی از مهمترین ارکان دینی نزد سه دین یکتا پرست سر و کار داریم، و بازهم فدایی و شهادت یعنی گمرکات احساس گناه در تشکیلات مذهب. چپ سنتی ایران یعنی تحجر مذهبی بدون عمامه. و به عنوان مثال ابتذال فکری این چپ سنتی را می توانیم برای مثال در آثار به اصطلاح نویسنده ای پیدا می کنیم که نامش را همه می دانیم : صمد بهرنگی.
البته من همان طور که عرض کردم از نظریات نویسنده مقاله در این زمینه بی اطلاع هستم. من کار خودم را انجام می دهم : تخریب و انهدام فرهنگ شهید پرور. خود نویسنده مقاله هم جاهایی از دلاوری تظاهر کنندگان حرف می زند...و من فکر می کنم که افرادی که تحت شرایط حاضر قلم می زنند، بهتر است که سنجیده تر بگویند. شاید که پیشگامان ایرانی مایل به کشته شدن و کشته دادن نباشند. حرف من را هم اگر قبول ندارید بروید و از کشته شده ها بپرسید که آیا آنها برای کشته شدن آماده بوده اند؟
۱۴۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣٨٨
|
از : بهرام ص
عنوان : روشنفکر کلیشه ای
سلام آقای عزیز! من فعلا کاری به رهنمود شما که موسوی اسم حزبش را چی بگدارد ندارم. شاید برایتان جالب باشد که بگویم ، من افکار شما را متاسفانه متعلق به عصر ارسطاطلیس میدانم. یعنی زمانی که دانش اجتماعی رشدی نکرده بود. شما براحتی تاثیر گدشته تاریخی را در تحولات اجتماعی نادیده میگیرید. در صورتیکه حداقل یک قرن و نیم است که بشرفهمیده هیچ تحول اجتماعی بصورت مجرد وخارج از امکانات تاریخا شکل گرفته درهیچ کجای این دنیا وبخواست این یا آن روشنفکر انجام نمیگیرد. این روز ها مد شده است که روشنفکران کلماتی مثل سکولارسیم و مدرنیسم را بعنوان مشخصه روشنفکری بجا و بیجا بکار برده وبه هرکس که با آنان موافق نباشد انگ سنتی بودن میزنند.مدرن و نو بی ارتباط با سنت تیست تاریخ یک جامعه به میل این یا آن مدعی روشنفکری تحول نمیابد.دیدگاه بی ارتباط با فرهنگ و تاریخ یک دیدگاه کلیشه ای است که میان برخی مدعیان روشنفکری مد شده. با این وجود دوست ندارم شما را روشنفکر کلیشه ای بنامم. زیرا باید بتوانم مهمترین مشخصه های آنرا شرح دهم که در اینجا نمیگنجد. از شما هم انتظار دارم وقتی از عبارت چپ سنتی استفاده میکنید، بگوئید چرا سنتی و مشخصه های آن کدامند.وگرنه تنها به قاضی رفتن همیشه رضایت بهمراه میاورد.وفریب خود سخت نیست. تکرار میکنم که کاری به رهنمود شما در مورد نام حزب آقای موسوی ندارم.
۱۴۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣٨٨
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۲)
نظر شما
اصل مطلب
|