از : موسی کریمی
عنوان : نه به احمدی نژاد = نه به خامنه ای وشورای نگهبان و سپاه
در فرایند رقابت « انتخابات» ۲۲ خرداد باردیگر بسیاری محاسبات حکومت و مخالفان آن غلط از آب درآمد.
ـ مردم بار دیگر سرفراز ند و در نهایت شفافیت نشان دادند که رای آْنها به رقبای احمدی نژاد وبخصوص میر حسین موسوی تعلق گرفت که دنیائی را به تحسین واداشته اند.
ـ حکومت در نهایت استصال علیرغم تمام فیلترها و محدودیت ها ی وقیحانه و ضد بشری که در مورد اغلب داوطلبان کاندیداتوری در «انتخابات » اعمال کردند. حتی به نتیجه ی «درست » رقابت بین ۴ کاندیدای از « آب گذشته ی» حکومتی و تائید شده ی شورای نگهبان «رهبری» تمکین نکرد و با بی آبروئی تمام احمدی نژاد را به نحو ذلت آمیزی بدون درنظر گرفتن قداعد من درآوردی خودشان «پیروز» اعلام کردند.
ـ منقدین و مخالفین حکومت با شیوه های مختلف قبل و بعداز «انتخابات» موضع گیری نمودند که اصلا غیر طبیعی نیست در این باره باید بنویسیم ، بخوانیم و همکاری و همفکری کنیم.
دوستان عزیز ! سخنان احمدی نژاد علیه دزدی های هاشمی رفسنجانی را در مناظره با میر حسین موسوی را بخاطر میاوردید ؟ احمدی نژاد با این حربه میخواست بسیار فرصت طلبانه رای جمع آوری کند. اما چرا احمدی نژاد در باره غارت بین المال صحبت کرد.
اصولا در تمام دعواهای حکومتیان مسئله اشان فقط ثروت های نجومی ست.
آیا تابحال از این همه جانهای عزیزی که توسط این آدمخواران از بین رفته اند صحبت شده ست.
خب ما هم که در اخبار روز مسائل ایران را دنبال می کنیم ، باید تلاش کنیم که مردم ما در این مبارزه ی شکوه مند برای بکرسی نشاندن حق بدیهی خود یعنی تائید پیروزی «انتخابات» با آرائی که به میر حسین موسوی دادند یا ابطال «انتخابات »و یا تجدید انتخابات با چفت وبست یک بار برای همیشه «انتخابات» نمایشی را به انتخابات واقعی تبدیل کنند که در تاریخ ماندگار خواهد شد. برویم تا انتخابات آزاد در ایران نهادینه گردد. این به نفع تمام نحله های فکری ست. اما وقتی آقای موسوی در قبل از «انتخابات» گفتند که نهضت آزادی «مرتد » نیستند و لی با انها همکاری نمی کند ! من دلیلی نمی بینم که روی ایشان حساب کنم.
دوستان عزیز از صمیم قلب میخواهم که مردم ما پیروز شوند تا از شر احمدی نژاد خلاص شویم. این ها مانع از برشمردن خصوصیات و انحرافات عدیده آقایان نمی شود. اما لازم به یادآوری ست که در نهایت صمیمیت و بردباری با دلواپسی ها برخورد منطقی نمائیم.
وقتی نوشته ایراهیم نبوی درباره ی نماز جمعه هاشنی رفسنجانی را خواندم که بعنوان «روز مبادا» ی هاشمی توصیف کرده بود. درتمام این نوشته فقط از کارهای
نیک هاشمی و فرزندانش صحبت شده بود که البته معنی دار ست و آدم در میماند چطور یک «نویسنده » احساساتش را و « خلاقیتش » را چنان کنترل مینماید که به تیریش قبای رفسنجانی بر نخورد. البته من از نبوی ، بهنود و نظائر آنها انتظاری جز این ندارم .
این هموطنان تا بحال در برابر تمام فجایعی که در این ۳۰ سال بر سرمردم آمده طوری برخورد می کنند که گویا « اجنه ها » چنین برخورد های سبعانه ای را به هموطنان خود روا داشته اند. معلوم نیست چه تضمینی ست که بازهم تکرار نشود.یکبار سعید حجاریان را با « تیر غیب » فلج کردند و اکنون با یارانش اسیر ست. معلوم نیست چه بلائی بر سر سهراب اعرابی و رویا موسوی آوردند.
اخبار روز که ابراهیم نبو ی نیست که چشمش را بر همه چیز ببند ، اگر دراین نوشته دروغ و تهمتی وجود دارد محبت نمائید اشاره فرمائید تا ما هم روشن شویم.
نه دوستان ! ما میتوانیم آگاهانه با علم کامل به ماهیت و نقش خامنه ای، رفسنجانی ، شیخ یزدی ، مصباح یزدی،عسگراولادی ، شریعتمداری، جنتی ، خاتمی ، کروبی ، میرحسین موسوی و بسیاری دیگر که در صحنه ظاهر نیستند و در پس پرده برای کسب قدرت بیشتر درگیرند قدم های سنجیده برداریم.
شناخت رهبران و مسئولان سیاسی مذهبی ایران اصلا ضرری ندارد و برخورد شیخ یزدی به هاشمی رفسنجانی نیز نسبت نمونه ی دیگری از جنگ قدرت می باشد.
شیخ یزدی منکر مشروعیت نطام توسط مردم ست و میگوید نطام مشروعیت خود را از خدا گرفته ست. او میخواهد که رفسنجانی را ساکت کند یا سناریو احمدی نژاد
علیه رفسنجانی ادامه پیدا کند . مردم چه «گناهی » کرده اند. که جلادان آنها یک دیگر را تیکه پاره کنند و بعد بسراغ مردم بیاند.
فراموش نکنیم که هم اکنون احمدی نژاد که تنفیذ نشده و مشروعیت ندارد و برای تقلب انتخاباتی وزیرکشورش باید استیضاح شده و بر کنار شود. با وقاحت در حال تشکیل کابینه ست و با جنجال آفرینی مسائل «انتخابات» تقلب و ابطال آن را تحت الشعاع قرار داده ست. مشاعی را خودشان قبول ندارند و معلوم نیست چرا احمدی نژاد که هنوز معلوم نیست باید محاکمه شود یا تبعید با نهایت تردستی به بحران آفرینی مشغول ست . نمایند ه ی رهبر در سپاه هم همین اراجیف را علیه رفسنجانی گفته هست. قضیه چیست ؟
آیا کسی نباید در باره ی هاشمی صحبت کند با فقط اخبار روز ؟ خواهسمند ست به داخل این نظاره فرمائید و صف بندی را ببینید کسی از چپ باقی نگذاشته اند که در ایران نقشی داشته باشد . اجازه دهید اخبار روز و نیروهای چپ و دموکرات با همفکری بیشتر بهتر به مبارزات مردم خدمت کنند. بقول آقای سروش در لندن
در اوائل انقلاب او و مصباح یزدی در برابر احسان طبری و فرخ نگهدار بحث آزاد میکردند و حالا بعداز ۲۹ سال در کنار هم علیه حاکمیت فعالیت می کنند.
۱۴٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨٨
|
از : ناصر مستشار
عنوان : چاقو دسته اش را نمی برد!
روزهائی را بخاطر می آورم که چگونه روشنفکران ایرانی، کتاب عالی جناب سرخپوش نوشته اکبر گنجی را دست به دست می کردند تا از وقایع پشت پرده جنایات رفسنجانی آگاه شوند اما امروز همان روشنفکران برج عاج نشین و کتابی و طرفدار فرمولهای غیر منطبق با جامعه ایران اینک به انتظار نشسته اند که رفسنجانی در نماز جمعه دست به کدام معجزه سیاسی برای نجات مردم می زند!
رفسنجانی همچون چاقوئی است که هرگز به رژیمی که خود بر سرکار آورده است صدمه نخواهد زد. روشنفکرانی که تاکنون از او انتظار نجات داشته اند، بسیار خوش خیالند!
تاریخ ستم حکومت گران علیه مردم ایران همواره بدانجا رسیده است که حاکمان ستمگر، مردم بی پناه را وادار می سازند تا به هرناجی هرچند ساختگی امید ببندند! در سالهای گذشته بسیاری از ایرانیان برای رهائی به شخص حقه بازی بنام «هخا« ایمان آورده بودند.هنوز بسیاری از مردم ایران به پیشگوئی "شاه نعمت الله ولی " در مورد مسائل امروز ایران که در چندین قرن گذشته حدیث شده است اعتقاد دارند.
« اولأ نظام استبداد دینی آیت الله خمینی ساخته و پرداخته قرنها حاکمیت جهل و خرافاتی ایست که سلاطین وشیخ السلام ها در ایران حاکم کرده بودند و اکثریت قریب به اتقاق جامعه ایرانی حتی امروز یکی از خرافی ترین جوامع جهان معاصر است.«از مقاله انسان تاریخ ساز ، یا تاریخ انسان ساز؟ نوشته دکتر کاظم رنجبر)
در همینجا باید اشاره کرد که تنها مردم ایران یکی از خرافی ترین جوامع جهان نیستند بلکه اکثریت آنهائیکه تا کنون در ایران ادعای روشنفکری داشته اند نیز خرافی و بدون بنیاد های فکری سالم ومترقی و مدرن بوده اند! چگونه کمونیست های یک مملکت می توانند در ۳۰ ساله گذشته از آخوندها دنباله روی کرده باشند؟
(مقصود من از کعبه و بتخانه توئی تو
مقصود توئی کعبه و بتخانه بهانه. شیخ بهایی.)
مردم ایران در طول تاریخ همواره برای مبارزه با ظالم داخلی و یا بیگانه به یک بهانه و ابزار متوسل شده اند اما به ناگاه به همان عامل و ابزار موقت برای مبارزه با دشمن ایمان آورده و دل بسته اند.برای مثال ، مردم ایران برای مبارزه علیه حکومت دویست ساله اعراب به شیعه ایرانی به شیوه ابزاری روی آوردند اما آنقدر در شیعگری افراط کردند که عاقبت به مرکز شیعه در جهان تبدیل گردیدند! کار به جائی رسید که حتی فردوسی ضد عرب به شیعه گروید !مگر فردوسی نمی داست که رهبران و امامان اولیه شیعه نیزعرب بودند؟
پس از ۳۰ سال اختلاف و پراکندگی اپوزیسیون سیاسی در برابر حکومت اسلامی به روزگاری رسیده ایم که عالینجاب سرخپوش ها به قهرمانان بخشی از نیروهای سیاسی سابق و کمونیست و سکولار و لائیک تبدیل شده است.هاشمی رفسنجانی در همه جنایات رژیم اسلامی و ادامه جنگ جنون آمیز ایران و عراق در ۳۰ سال گذشته شرکت داشته است. در ۳۰ سال گذشته بیشتر رفقا و برادران و خواهران و مادران و پدران نیروهای سیاسی در دوران صدرات همین هاشمی رفسنجانی اعدام و شکنجه شده اند. روزهائی را بخاطر می آورم که چگونه روشنفکران ایرانی، کتاب عالی جناب سرخپوش نوشته اکبر گنجی را دست به دست می کردند تا از وقایع پشت پرده جنایات رفسنجانی آگاه شوند اما امروز همان روشنفکران برج عاج نشین و کتابی و طرفدار فرمولهای غیر منطبق با جامعه ایران اینک به انتظار نشسته اند که رفسنجانی در نماز جمعه دست به کدام معجزه سیاسی برای نجات مردم می زند!
اپوزیسیون پراکنده در ۳۰ ساله گذشته آنقدر بی عرضگی و بی شعوری وبی عملی از خود نشان داد که عاقبت هاشمی رفسنجانی به قبله عالم مخالفان تبدیل شده است.اپوزیسیون باید بسیار شرمسار باشد که طی ۳۰ سال بحث های سوسیالیستی ،سکولار ،لائیک جدا از توده و غیره که در غیاب اشتراک مردم در همه مبارزات روشنفکری ،باردیگر جنبش روشنفکری مانند انقلاب ۵۷ به دنباله روی از نیروهای مذهبی دچار شده است. از یک طرف خرابکاری های سازمان مجاهدین خلق با استمرار انقلابات ایدولوژیک فرقه ائی و ارتجاعی در دهه هشتاد میلادی و در ادامه با شاه بازی های سلطنت طلبان بهترین موقعیت را به حکومت اسلامی داد تا رژیم بتواند بی اعتباری اپوزیسیون را برای مردم به نمایش بگذارد. در ۳۰ سال گذشته تمام نشست ها و کنگره ها یکی پس از دیگری به شکست انجامیدند. اگر میرحسین موسوی به تشکیل حزب و جبهه رضایت داده است این بدان معنی است که وی به جنبش اعتراضی علیه تقلب و کودتا در ۲۲ خرداد خاتمه داده است و لااقل می خواهد تا چهارسال آینده در دوران دولت احمدی نژاد به شکل حزبی و یاجبهه ائی برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری تلاش نماید. دکتر اکبر اعلمی به درستی اشاره کرده است که آقای موسوی در بیست ساله گذشته کجا تشریف داشتند تا به معضلات حکومت انتقاد نمایند اما اینک به یکباره کاسه داغ تر از آش شده اند. بقول معروف این مستمع بود که صاحب سخن را بر سر ذوق آوره است. این حضور میلیونی مردم به ستوه آمده از مظالم حکومت اسلامی بود که آقایان کروبی و موسوی را به رهبری جنبش پرتاب کرده است وگرنه آنها خود بفکر براه انداختن جنبش علیه نظام نبوده و نیستند .
همه جنایات و نابسامانی های کنونی ایران بدست آیت الله خمینی بنیانگذاری شده است اما اصلاح طلبان برای نجات مردم ایران ـ شعار برگشت به دوره خمینی را سرلوحه برنامه خود قرار داده اند.«میرحسین موسوی همچنین بر "رهایی بخش" بودن "اسلام راستین" وناب محمدی و ضرورت پرهیز از دخالت دادن "بیگانگان" در ماجرایی که "یک اختلاف خانوادگی" است تأکید کرده است.اطلاعیه میر حسین موسوی ۱۰/۴/۸۸ « همانطوریکه همگان مشاهده می کنیم، متاسفانه آقای موسوی همه جنبش کنونی مردم ایران را به"یک اختلاف خانوادگی"تقلیل داده است و آنطوریکه بنظر می رسد آقای موسوی بیشتر غم دین و نظام ورژیم را دارد تا غم مردم و ایران را ؟ آیا شکست اصلاح طلبان مساوی با ناکامی مردم است؟آیا سازشکاری اصلاح طلبان با استبداد ولایت فقیه ورهبر به معنای کنار آمدن مردم با دیکتاتوری است؟آیا جنبش کنونی مردم ایران ـ آنچنان به رهبری اصلاح طلبان وابسته است که بدون رهبری آنها منزوی و خانه نشین خواهد شد؟ آیا مردم ایران بدون اصلاح طلبان نیز به مبارزات خویش برای رسیدن به آزادی ادامه خواهند داد؟ با بیانیه ۳ تیرماه موسوی خطاب به ایرانیان خارج از کشور ،اینگونه می توان از همه در گیری های انتخاباتی ۲۲ خرداد ـ دریافت که همه دعواهائی که تاکنون بین آنها صورت گرفته ـ تنها نزاع خانوادگی پایوران نظام بوده است وهیچ ربطی به مردم و اپوزیسیون نداشته و ندارد ، بلکه همه نزاع های آنها تنها برای کسب قدرت در جمهوری اسلامی و بدست آوردن کلید رهبری کشور بسیار حساس ،ایران بوده است. «(اینجانب ضمن تشکر مجدد از اعتراضات مسالمت آمیز شما هموطنان خارج از کشور که انعکاس وسیعی در جهان داشت از شما میخواهم که با استفاده از کلیه راهکارهای قانونی و وفاداری به نظام مقدس جمهوری اسلامی، صدای اعتراض خود را در تقلب گسترده انتخابات به گوش مسئولین کشور برسانید. من کاملاً بر این نکته واقفم که خواسته مشروع و برحق شما هیچ ارتباطی با فعالیت گروههایی که معتقد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیستند، ندارد. بر شماست که صفوف خود را از آنان جدا کرده و اجازه سوء استفاده از موقعیت کنونی را به آنان ندهید.ا میرحسین موسوی۱۳۸۸/۴/۳)«
باید به نیروهای موسوم به اصلاح طلبی گفت :امام راحل شما اصلاح طلبان ،کروبی ، موسوی وخاتمی، دشمن مردم و آزادی و فرهنگ ایران بود
آیا درست بود که روشنفکرانی که روزگاری بعنوان شخصیت های شناخته شده کمونیست سابق و سکولار و لائیک امروز و دارنده جایگاه خاص سیاسی اینگونه منتظر نماز جمعه به امامت عالینحاب سرخپوش بمانند؟نماز جمعه هم تمام شد و از سیل خروشانی که بقول شما روشنفکران که قرار بود تا رژیم را جاروب کند خبری نشد.برای اپوزیسیونی که هیچگاه قدم جدی برای اتحاد برنداشته اند و برایش نسخه گوناگون می پیچیدند و امروز به نماز جمعه امامزاده رفسنجانی امید بسته اند ،آیا باید اشک ریخت یا خندید؟ نیروهای سیاسی که در گذشته به برنامه حداقل برای اتحاد و ائتلاف رضایت نمی دادند حالا به امامزادهائی همچون رفسنجانی دخیل بسته اند. فرق هاشمی رفسنجانی با احمدی نژاد در فتح و اداره جهان بدست اسلام در کجاست؟ وی امروز در نماز جمعه ائی که روشنفکران سنگ آنرا به سینه می زدند با اشاره به بحث چگونگی شکلگیری نظام اسلامی، گفت: از معجزات بزرگ پیغمبر این بود که موفق شد در آن دوران عجیب در منطقهای کاملا جاهلی که یک مکتبخانه هم در آن نبود تعداد باسواد آنجا به اندازه انگشتان دست و پا بود تاسیس مکتبی را برعهده داشته باشد که پس از ۱۴۰۰سال اسلام قویترین مکتب انسانی دنیاست و«« تا قیامت باید همه دنیا را اداره کند.««
آقایان موسوی و کروبی بشدت بدنبال برگشت جامعه به دوران حکومت امام راحل خمینی هستند و بارها آنرا نوشته اند، اما این در حالی هست که دوران حکومت خمینی عصر خونریزی مردم ایران بود و سئوال در اینجاست چرا باید آن دوران بار دیگر تکرار گردد؟ خاک عالم بر سر اپوزیسیون اخته و بی شخصیتی که بدنبال نماز امامت جمعه رفسنجانی عرق می ریزد و همه آرمانهای سکولاریته و لائیسته خود را فراموش می نماید و بدنبال رهبری کروبی و موسوی می دود.در انقلاب ۵۷ روشنفکران می خواستند از خمینی به شکل ابزاری علیه شاه استفاده نمایند اما خمینی زیرک تر بود و توانست از روشنفکران به شکل ابزاری بهره ببرد تا به قدرت برسد و سپس همه روشنفکران را به زباله دانی بیفکند.اینک نیز روشنفکران می خواهند تا از موسوی و کروبی استفاده ابزاری بهره بگیرند تا به اصطلاح به آمال دروغین سکولار ناکجا آمد خود برسند. امروز نیز میرحسین موسوی با اپوزیسیون دنباله رو ،همان تاکتیک خمینی را به خدمت خواهد گرفت. اپوزیسیون ایرانی یعنی شکست پی در پی و عاقبت هیچ! نگاه کنید که اپوزیسیون سیاسی ایران برای بر آورده ساختن جامعه مدنی به کدام نیروی سیاسی امید بسته است: برنامه مبارزاتی به سبک شاه سلطان حسین صفوی که همواره با دعا و راز و نیاز می خواست عله دشمنان خود پیروز شود را اینک اصلاح طلبان در عصر کنونی دنبال می کنند (جبهه مشارکت اسلامی ایران*)« در غروب آخرین جمعه ماه رجب برای شادی وجود نازنین حضرت مهدی(عج) و ضمن دعا برای فرج آن حضرت دست به سوی آسمان برده و با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد، آزادی اسرای ملت مسلمان ایران را از خداوند متعال درخواست می داریم.
از همه دوستان و همفکرانی که تمایل دارند در این دعای ملی شرکت کنند می خواهیم با نوشتن یک صلوات در بخش نظرها در پایان همین مطلب، با ذکر نام و حرف اول نام خانوادگی و شهر محل سکونت(علی- ص از تهران) و در صورت تمایل با نوشتن ایمیل، آمادگی خود را برای ذکر ۲۲ صلوات بر محمد و آل محمد در روز جمعه و در منازل خودشان اعلام نمایند. گفتنی است برای ختم این ۱۱۰ هزار صلوات ۵۰۰۰ نفر از یاران سبز اندیش باید اعلام آمادگی نمایند.
در ضمن در صورت تمایل با نوشتن ایمیل خود ما را در اطلاع رسانی بیشتر یاری نمائید«.
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ (جبهه مشارکت اسلامی ایران*)سایت نوروز
۱۴٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨٨
|
از : ژاله چگنی
عنوان : آشتی ملی
شما که حاضر نیستید واقعیت خواسته های جنبش ایران را ببینید و هنوز برای تحلیل از نگاهی قدیمی که دیوارهایش دیریست فرو ریخته حرکت میکنید .شاید بد نباشد که بپذیرید که اپوزیسیون چپ در خارج از کشور در طول این سی سال نتوانسته برای هیچ مناسبتی پانصد نفر را دور هم جمع کند در داخل هم کسی به رهنمودهای که داده اید عمل نکرده. پس اینقدر دگم نباشید و همه را قاتل نبینید (گر حکم شود که مست گیرند...)و بپذیرید که مردم ایران رژیم را نمی خواهند سرنگون کنند و تا بحال شعار سرنگونی نداده اند.این جوانها بسیار عاقل و واقع بین هستند آزادی نسبی ، ابطال انتخابات ، آزادی روزنامه ها ،نبودن گشت ارشاد ...خواسته های آنهاست .وآنها یک رهبر دارند به نام موسوی و چه شما را خوش بیاید و چه نه. موسوی رهبر جنبش سبز ایران است و او نیز در طول این سالها تغیر کرده و در حال حاضر نیز نشان داده که با مردم است و در کنار مردم.بد نیست امثال شما نیز تغییر کنیددر غیر این صورت حداقل به قول مثل معروف مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان دست از سر مردم ایران بردارید و به جای آنها حرف نزنید . البته باید با آنها بود ولی خود را قیم آنها ندانست و آرزوهای خود را خواسته آنها قلمداد نکنیم.البته سخت است .ولی واقعیت این است که ما ایرانیان خارج کشوریم و بعضی از ما هنوز تیتر انقلابی را فقط و فقط حق خود میدانند و حتا بعضی تا آن جا پیش میروند که زندانیان اخیر را هم همه قاتلین سابق میدانند . آشتی ملی باید شامل ما هم بشود .با واقعیت آشتی کنیم!
۱۴٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ تير ۱٣٨٨
|
از : سربلند
عنوان : جنبش مردمی و رفسنجانی
رفسنجانی و جنبش مردم دغدغه های متفاوتی از هم دارند. نگرانی رفسنجانی از این است که حکومت کودتا او و فرزندانش را نیز ببلعد. دغدغه های مردم بسته شدن کوچکترین روزنه های امید آنهاست برای رسیدن به آزادی های بیشتر اجتماعی و سیاسی. در عین حال بر این باورم که جنبش مردمی به آن درجه از بلوغ و شعور رسیده است که از تلاقی منافع نه تنها با رفسنجانی بلکه با هر شخص یا دولت دیگر به نفع پیشبرد اهداف جنبش بهرمند شود بدون اینکه خود را در اختیار آنها قرار دهد.
۱۴٨۲۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ تير ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : تا فروپاشی ............
به نظر من اگر نیروهای سیاسی اپوزیسیون ، استراتژی مشخصی داشته باشند، که ندارند، هرکس ، حتی خامنه ای، اگر در آن راستا قدمی بردارد یا سخنی بگوید، باید استقبال کرد.
رفسنجانی دیگر آن مرد قدرتمندی که در دهه های گذشته بود ، نیست و دامنه نفوذ محدودی دارد و خاتمی اینک نقش مهمتری بازی می کند.
استفاده از واژه "عالیجناب سرخ پوش" ، در شرایط کنونی از طرف خود اکبر گنجی هم مورد استفاده قرار نمیگیرد. زیرا حاوی آدرس غلطی است و مناسب شرایط روز نیست.
مهمترین قسمت سخنان رفسنجانی ، تاکیدش بر جمهوریت نظام بود .
مهمترین نتیجه گیری از سخنان رفسنجانی و مسائل حاشیه ای نماز جمعه او برای گوش ها و چشمان تیز ، آن بود که هنوز تا فروپاشی فاصله داریم.
۱۴٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣٨٨
|