از : باورصاد
عنوان : تحلیل کنید، نه قضاوت!
لطفن به این نکته توجه داشته باشید که "رهبران" جنبش دنباله روی از مردم می کنند. مردم به کمک یک هوش دسته جمعی تصمیم می گیرند در فلان تظاهرات شرکت کنند و بعد کروبی و پس از آن موسوی هم اعلام می کند شرکت خواهد کرد. رهبری با آن شکل کلاسیکی که شما در ذهن دارید، قابل حمل بر این جنبش نیست. اگر گلایه ای دارید، باید از مردم بکنید. بهتر بگویم، بروید دنبال ریشه های عدم علاقه ی مردم به پیگیری ِ قتل های زنجیره ای بگردید! شاید هم مردم مایل هستند شرکت کنند، اما هزینه ای که برای شرکت در چنین مراسم هایی پرداخت می شود بالا ست. بد نیست، به جای نشستن در موضع قضاوت در موضع تحلیل بمانید، مبادا مثل دوست کامنت گذار روزی مدعی شوید، "مردم دنبال احزاب چپ" راه خواهند افتاد. حرف هایی که سال ۶۰ هم مجاهدین و چپ ها زدند و با ندانم کاری بهانه به دست رژیم دادند تا جان هزاران جوان را بگیرند.
۱٨۵۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣٨٨
|
از : جواد مفرد کهلان
عنوان : در حال حاضر هدف دموکراسی و آزادی احزاب
انتظار زیادی از این جنبش سبز تحت رهبری نیمه دموکراتهای مذهبی نیست که تا ما را درون تشکیلات احزاب چپ مشایعت کنند. اگر شرایط دموکراتیک و آزادی احزاب حاصل شود، نیازی هم بدیشان نیست. با شکسته شدن جو اختناق استبداد سلطنتی و مذهبی که پیش آمده احزاب چپ اکثریت رأی مردم را کسب خواهند نمود؛ مصدق را سوای مسئله نفت، به خاطر همین ایجاد جو دموکراسی از سر راه برداشتند.
۱٨۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣٨٨
|
از : چنبش شکست نخوردگان
عنوان : چاقو دسته خود را نمی برد
به نظر من این تقصیر موسوی و کروبی نیست این تقصیر شماست که به آنها توهم دارید. موسوی بلند و روشن اعلام کرد که بعد از ۲۰ سال سکوت برای حفظ این رژیم از نابودی کامل به سیاست باز گشت. بعد هم گفت جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر نه کمتر. ضرب المثل معروف را شنیده اید که این می گوید نره شما می گویید بدوش. به نظر من حتی پیشروی این جنبش انقلابی در ایران در گرو این است که تا چقدر از این رهبری رد شود و مناسبتهای خود را بدون توهم به مذهب و رهبران مرتجع ان پیش ببرد. جنبش کارگری و سایر زحمتکشانی که می توانند با اعتصاب خود گلوی این رژیم را بفشارند بدرستی و از ترس اینکه مبادا مبارزاتش توسط این اصلاح طلبان ملا خور نشود حاضر نیست بطور کامل به میدان بیاید. برای به میدان آمدن این نیروی کارساز بایستی جنبش خود را از شر این رهبری رها کند. همه مردم در ایران می دانند که موسوی یک بهانه است. برای پیشبرد این جنبش بهتر است این را در عمل پیاده کنند از تکرار شعارها الله اکبر یاحسین میر حسین خود داری کرده و مناسبتها و فراخوانهای خود را شکل دهند. فقط از این طریق است که نیروی زیادی به جنبش اعتماد کرده و به میدان خواهد امد و حاضر است فداکاری کند. به نظر من جنبش کمونیستی ایران نشان داده است که بدرستی و بدون سازشکاری خواسته های مردم را فریاد زده است و انقلاب انسانی انها را نمایندگی می کند. مردم برای بیشرفت جنبششان چاره ای ندارند مگر اینکه حول این جنبش متشکل شوند. پیروزی و شکست این جنبش به این جهت گیری بستگی دارد.
۱٨۵۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣٨٨
|
از : پرتو نوری علا
عنوان : عده ای چشم و گوش بسته
سبزها از همان روزهای نخست اعلام کردند که به قانون اساسی رژیم وفا دارند و فقط در چارچوب نظام اسلامی، با محافظه کاران که از خط امام خارج شده اند، مخالفت می کنند. خوشبختانه سبزها به خلاف آقای خمینی که دروغ گفت و وقتی بر خر مراد سوار شد، گفت تقیه کردم، از اول مشخصاً راه و رأی خود را اعلام کرده اند. دنباله روی از آنان یا قبول چارچوب مخالفت و اصلاحاتشان، با سایرین است که مایل اند از آنان پیروی کنند یا نه.
در انقلاب ۵۷ این اتفاق افتاد، عده ای چشم و گوش خود را بستند و به زنده شدن تمام وقایع، تواریخ و حوادث مذهبی که در قالب آن ها انقلاب جلو می رفت بی توجه ماندند به این امید که آخوند شعور سیاست ندارد. ما آن را از دستشان درخواهیم آورد.
امروز نیز تمام اصلاح طلبان به صراحت از خط مشی و سیاست خود سخن می گویند، که این از نظر من قابل اهمیت و ستایش است، مابقی مشکل ماست که چشم و گوش خود را ببنیدیم و وقایع و عملکردها را آنطور که هست دریافت نکنیم و در اذهان خود هرچه را که می خواهیم به نفع خویش تعبیر و تفسیر کنیم.
در عصر مشروطه نیز وقتی آزادیخواهان و انقلابیون ندای برابری و مساوات و حقوق ملت سر داده بودند، منظورشان مثلاً حقوق برابر زن و مرد یا مسلمان و غیرمسلمان نبود. آنها هم خودی و غیرخودی داشتند. کجاست که مذهب (به هر شکلش) تسلط داشته باشد و خودی و غیرخودی نباشد.
متأسفانه از زمانی که بلشویک ها یک کشور تزاری را خواستند استانلیست کنند، سایه نحس خود را بر مردم و ملت ایران انداختند و فکر کردند از آب گل آلود ماهی خواهند گرفت. نگذاشتند مخالفان شوروی، مارکسیست های واقعی رشد کنند و پا بگیرند. و برای پیشبرد اهداف خود به دامن مذهب چنگ زدند و مردم عادی هم که همیشه از مذهب خورده اند به دامن مذهب دست التجاء بلند کرده اند. غافل از آن که مذهب دایره ای بسته است که کارکرد مثبتی اگر داشته باشد فقط و فقط در محدوده معتقدان به آن مذهب است و هرگز حرکتی رو به رشد و مترقی و سازنده نداشته است. یادش گرامی باد صادق هدایت که مذهب ما را جز "آداب کون شوری" چیز دیگری نخوانده است.
۱٨۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣٨٨
|