یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چشم انداز فروپاشی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : فرزان داد

عنوان : چرا به نقش نیروهای سکولار و مسئولیت آنها در سازماندهی خود و جنبش اشاره نمی شود
با درود فراوان،

من هوادار سایت شما هستم و روزانه آن را دنبال میکنم . نوشته شما را با خوشحالی خواندم. به باور من مهمترین خطری که در اوضاع کنونی حرکت مردم را تهدید میکند نبود یک سازمان قوی دارای توان رهبری جنبش سکولار و دموکراتیک میباشد.

موسوی و جنبش سبز کار خود را به خوبی و بسیار بیش از انتظار انجام داده اند. ولی آن چیزی که جای آن در جنبش خالی است وجود یک سازمان یکپارچه، سکولار و دموکراتیک است که قادر به ارائه تحلیل سریع از اوضاع بوده و توان کمک به حرکت مردم را داشته باشد، به نحوی که در این شرائط حساس ایران، دستاوردهای حرکت خونبار مردم به هدر نرود.

با آروزی سربلندی و پیروزی

فرزان
۱۹٣۱۶ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨٨       

    از : حسام کیاست

عنوان : باز هم «نیاز» !
تو که پدرت را «مصدقی کور دل » می شناسی تکلیفت معلوم ست.
۱۹٣۰۱ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨٨       

    از : ناصر مستشار

عنوان : اگر انقلاب نیست، پس چیست؟
اگر قیام و حضور میلیونی مردم ایران در شهرهای مختلف ایران که در دفاع از آزادی و حاکمیت ملی که بطور مستمر درحال جوش و خروش هستند ـ انقلاب نیست،پس چیست؟مردمی که برضد استبداد به قیام بپاخاسته اند تنها برای به کرسی نشاندن حقوق خود به میدان آمده اند ،مادامیکه بدان دست نیابند از حرکت باز نخواهند ایستاد.

مستمع صاحب سخن را بر سر ذ وق آورد!با درود بیکران به مردم ایران!باردیگر عطر انقلاب علیه ستمگران ، فضای ایران را فرا گرفته است!مردم از آغاز به ستمگران پیام دادند ،اگر پاسخمان را بدرستی ندهید به خیابانها خواهیم آمد ! و در روزهای متوالی روز قد س ،۱۳ آبان ،۱۶ آذر ، آمدند و گفتند وعده ما در روز عاشورا حسینی که همین نیز شد!در همان آغاز حرکت مردم ،شور جنبش آنها به بهمنی بزرگ تبدیل شد که از قله های یخ زده برسر تاریک اندیشان ـ فرود آمد.

اگر قیام و حضور میلیونی مردم ایران در شهرهای مختلف ایران که در دفاع از آزادی و حاکمیت ملی که بطور مستمر درحال جوش و خروش هستند ـ انقلاب نیست،پس چیست؟مردمی که برضد استبداد به قیام بپاخاسته اند تنها برای به کرسی نشاندن حقوق خود به میدان آمده اند ،مادامیکه بدان دست نیابند از حرکت باز نخواهند ایستاد.عظمت خیر کننده قیام مردم ایران در هفت ماهه گذشته و بخصوص روزههای اخیر تا امروز برای همه جهانیان علیه انحصارگرایان کودتا گر،بسیار خیره کننده بوده است تا آنجائیکه همگان را چه در داخل و خارج در برابر مردم بزرگ ایران به سر تعظیم واداشته است

طبعاآقایان موسوی و کروبی نیز با مشاهده سیل خروشان مردم ایران در خیابانها به وجد آمده اند واز اهداف آنها تبعیت خواهند نمود.آری! در طول تاریخ همواره این مردم بوده اند که افراد را به رهبری جنبش هدایت کرده اند .اگر اصلاح طلبان باران می خواستند اما اینک سیل جاری شده است و سیل جاری شده با خروش هرچه بیشتر ـ اصلاح طلبان را نیز به همراه خود می برد.اگر امروز کسی بخواهد باقدرت سازش مند و در ادامه مبارزه تعلل کند ،نابود خواهد شد.سئوال اساسی اینجاست که نیروهای اصلاح طلب تا کجا می خواهند با سیل خروشان مردم همراهی نمایند؟ تا کنون آقایان موسوی و کروبی از انرژی بی کرانی که از مردم کسب می نمایند علیرغم همه تهدیدهای حکومتی توانسته اند باصلابت در راه رسیدن به خواسته های مردم ایستادگی نمایند. سیدعلی خامنه ائی بعنوان رهبر جمهوری اسلامی نتوانست موقعیت حساس جامعه را تشخیص دهد و اصلاح طلبان را در قدرت سهیم نماید لهذا مردمی که به نامزدهای اصلاح طلب رای داده بودند در چشم انداز خود می خواستند از تاریکی حکومت ولایت فقیه ، راهی به روشنائی باز کنند که با سد رژیم ولائی مواجه شده اند.اگر اقرار شاه در شنید ن صدای انقلاب باعث شعله ور شدن انقلاب ۵۷ گردید اما اینک هفت ماه است که سخنرانی مفتحضانه سید علی خامنه ائی در نماز جمعه تهران در ۱۹ یونی یعنی چند روز بعد از انتخابات ۲۲ خرداد علیه آرای اکثریت مردم باعث خروش مردم ایران شده است. رژیم ولایت فقیه با زورگوئی ها و تزویر مفرط علیه جامعه ایران ، بالاخره به مردم ایران شیوه قیام را آموخت. به هنگام وقوع کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ،خرد جمعی مردم به این تشخیص رسید که دیگر سکوت جایز نیست و دیگر همه بردباری های خود را در برابر حکومت اسلامی از دست دادند لهذا در هفت ماه گذشته بطور شجاعانه ائی علیه دولت کودتا به خیابان ها آمده ا ند وتا کسب آزادی از پای نخواهند نشست .مردم ایران در دوم خرداد سال ۷۶ نیز تلاش نمودند تا امکان راه پذیرش اصلا حات را به حکومت اسلامی و به پایوران اسلامی دادند اما به گوش آنها فرو نرفت .مردم ایران این روزها به کمتر از رسیدن خواستهای بنیادی خود رضایت نخواهند داد. مدتهاست که سرنگونی رژیم اسلامی در دستور کار مردم ایران قرار گرفته است! دشمن علیه مردم ایران چه جنایاتی خواهد کرد که رژیم اسلامی در ۳۰ گذشته نکرده است ! علیرغم اینکه همه جنایت هارا در ۳۰ ساله گذشته خود رژیم اسلامی در حق مردم ایران مرتکب شده است اما حکومت همه آنها را به دروغ به بیگانگان نسبت داده است. ۳۰ سال جنایت در حق مردم مظلوم ایران را حکومت اسلامی انجام داده است نه بیگانه!۳۰ سال تمام ماموران رژیم اسلامی به دختران در زندانهای جمهوری اسلامی تجاوز کرده است.حتی به پسران رحم نکره و آنها را نیز تجاوز کرده اند.دیگر چه مانده است؟دختران را برای تن فروشی به کشورهای همسایه یا فراری دادند ویا فروختند.در ۳۰ ساله گذشته حکومت اسلامی چه جنایاتی در حق مردم بی دفاع و صبور ایران نکرده است.اگر دشمن به ایران تجاوز کند ، کدام جنایات بدتر از رژیم اسلامی را که در حق مردم ایران که رژیم اسلامی بدان دست نزده است؟پس رژیم اسلامی از دشمن بدتر است!جوانان معتاد،کلیه فروشی،کودک فروشی،خود فروشی زنانه و مردانه ،بیکاری، دزدی،قتل و جنایت و ......غیره که اگر همه آنها بر شماریم مثنوی و معنوی هفتاد من می گردد!این دشمن بیگانه کجاست؟آیا جزء این هست که رهبران جمهوری هزار بار بدتر از بیگانه جنایت می کنند.
۱۹۲٨۷ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : تحلیل ها و عملکرد ها
آقای تابان تحلیل و جمعبندی شما بنظر من درست است. منتهی حالا هم فکر نمیکنید که اپوزیسیون حداقل در خارج کشور در این شرایط، با یک موضعگیری مشترک میتوانست یا میتواند گلی به سر این جنبش بزند. شما خواسته های مشترک اپوزیسیون را میدانید و آن را برشمرده اید. اما نه در سازمان اکثریت و نه در اتحاد جمهوری خواهان هیچ قدمی برای دادن یک اعلامیه ساده مثل همان خواست مشترک که برگزاری انتخابات آزاد باشد برنداشته اید. منظور من البته دادن اعلامیه با هماندیشان خودتان نیست بلکه با دگر اندیشان دموکرات خودتان است مثل جبهه ملی، مشروطه خواهان و بقیه. بالاخره بعد از سی سال ما هم میتوانستیم کمی دموکراسی تمرین کنیم. شاید بگویید تقصیر ما نیست آنها حاضر نیستند اما شما میتوانید علنا دعوت مشخصی از همه آنها بکنید و اقلا عزم خود را به اطلاع عموم برسانید. اما بعید میدانم عزمی باشد.
۱۹۲٨٣ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨٨       

    از : همشهری .

عنوان : آلترناتیو سومی هنوز وجود ندارد!
همه چیز در محافل ایرانی ها ، تحت تاثیر وقایع دیروز، عاشورا، در کشومان قرارگرفته است. در رابطه با جنبش بعد از انتخابات، یک معمای کلیدی وجود دارد که همه را گیج کرده است ، هرچند برخی به روی خود هم نمی آورند . معما این است که چرا دو بخش از حاکمیت ، که هردو در حفظ پایه های نظام منافع مشترک دارند، آن چنان رودرروی هم قرار گرفته اند، که این پایه ها به لرزه در آمده است. چرا برخلاف نظر تمام کارشناسان سیاسی در آستانه انتخابات، موسوی که میتوانست هم در داخل و هم در خارج، با دستی گشاده تر از احمدی نژاد مانور دهد ، با تقلب حذف می گردد و چرا او و هم تیمی هایش، با جسارت ایستادگی کردند؟ البته میشود صورت مساله را ساده کرد و گفت که مثلا :منافع گروهی چشمان هردو جناح را کور کرده است تا جایی که تیشه به ریشه هم میزنند. ولی این ها تا کنون زرنگ تر از این حرفها بوده اند. تنها یک سناریو قابل تصور است: جناح تندرو ، حفظ نظام را با تقویت موقعیت نظامی ، از جمله با سلاح هسته ای، ممکن میداند و آرزوی "ابرقدرت منطقه" شدن را در سر می پرورد و می پندارد که حتی حمله نظامی به ایران هم نعمتی است که به تحکیم تمرکز قدرت کمک خواهد کرد . آن ها مدعی هستند که سیاست ایستادگی در مقابل بوش جواب مثبت داد . پس میتواند هم چنان ادامه یابد. جناح دیگر ولی بقای نظام را در داشتن رابطه اقتصادی و سیاسی با جهان ممکن می داند و حاضر است که در شرایط خطرناک کنونی ، از جاه طلبی های هسته ای صرفنظر کند.آن ها از در گیری نظامی ، در غیر این صورت ، مطمئن هستند. ادامه اختلافات دو جناح ، هرچه بیشتر عرصه را برای پدیدار شدن آلترناتیو سوم فراهم می سازد . و به نظر میرسد که هردو، پل های پشت سر را نیز خراب کرده اند. ولی هنوز نمیتوان از "سقوط" ، صحبت کرد. زیرا اگرمثلا اروپایی ها، خواهان جابجایی قدرت در داخل خود حاکمیت باشند، و آلترناتیو جدید ، که در حال ظهور است ، مجال سازماندهی نیابد، آنگاه چنین اتفاقی خواهد افتاد. ضمنا مناطق نفوذ قدرت های بزرگ، پس از فروپاشی شوروی، به صورت اصولی تعیین شده است. در شرایط کنونی، نظامی شدن حاکمیت و دستگیری رهبران جناح مخالف، از دید تند روها، به مرحله اجتناب ناپذیر نزدیک می شود.
۱۹۲۷۵ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨٨       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : مثل اینکه صدای مردم را در روز حسین پارتی(عاشورا) نشنیدید
همانطور که امروز مردم در خیابانها اعلام کردند به چیزی کمتر از سرنگونی این رژیم تن نخواهند داد. بنابراین بهتر است فعلا از نیروهای ملی اسلامی بخواهید دندان طمع حفظ این رژیم را بکشند و به صف مردم بپیوندند و خواهان سرنگونی این رژیم شوند. ثانیا معلوم نیست که مردمی که به خیابان آمده و رژیم را بزیر بکشند بدون اینکه ارگانهای قدرت خود را تشکیل دهند موفق به این کار شوند. بنابراین سوال اینجاست که مگر این مردم خودشان چلاقند و یا تجربه سال ۵۷ ندارند و نیروهای کمونیست جامعه هم بیکار نشسته اند که انوقت قدرت را از ارگانهای خود بگیرند و خود را منحل کنند و به رای شما بگذارند. مردم در انقلاب با پای خود رای میدهند و خواهند داد. متاسفانه دیگر دور جنبش ملی اسلامی تمام است. از این به بعد دعوای اصلی بر سر ناسیونالیستهای طرفدار غرب و جنبش کمونیستی است. ملی اسلامی ها هم شقه شده و یک عده با رژیم می مانند و یکعده دیگر به ناسیونالیستها و عده معدودی نیز به دسته های غرو لند تبدیل میشوند برای آینده. بنابراین بعد از حسین پارتی و قدرت نمایی مردم، باید گفت قدرت مردم متشکل در آینده تعیین می کند و تاریخا این قدرت مردم متشکل یعنی چپ جامعه. طرح رای گیری بدون طرح سرنگونی از آن شوخیهای بی مزه ایست که فقط موجب تاسف و سر تکان دادن یکعده میشود تا وحدت دادن. بیشتر برای راحت کردن اعصاب جنبش ملی اسلامی قبل از فرو پاشی آن است.
۱۹۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست