یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

از ۲۲ بهمن ۸۸ باید بسیار بیاموزیم! - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : حسن زارع

عنوان : چه کسی زنگوله را به گردن گربه میاندازد
اقای تابان گرامی
از اینکه کوشش میکنید تا این کاروان متشنج براه افتتد بسیار جای تشکر دارد.
عقاید و نظرات سیاسی ما همه محترم ولی واقعیت ۳۰ سال نظام اسلامی و بر خورد مخالفان نظام ما ر ا بیشتر از هم دور کرده تا نزدیک.
نظام و کیفت ان روشن است و حساب خود را با مخالفان روشن کرده است.
ما مخالفان نظام پس از سه دهه هنوز بر سر مواضع سال ۵۷ ویا قبل از ان هستیم.
برای نمونه هنوز اسلام برای مجاهدان و نظام سوسیالیستی برای چپ هدف و جامعه ایده ال است.. اشتباه نشود من مخالف ابراز عقیده تیستم من میگویم جامعه ایرانی یکبار دچار مصیبت اسلام شد و نباید اجازه داد مصیبتی بنام جامعه بی طبفه توحیدی بر ان حاکم شود.در سی سال گدشته
کوشش فراوان شد تا مجاهدان همراه شوند ولی استبداد رجوی مانع از کار شد.
اقای رجوی میخواهد نفر اول و حاکم باشد واین مخل ازادی است. مشگل از شما نیست استبداد دینی در چهره رجوی نمایان است وکامنت اقای سالک بهترین گزارش از سازمان مجاهدان است.همانگونه که ما زیر استبداد دینی دیگری از نوع رجوی نمیخواهیم برویم همین نقش را جریان چپ رادیکال باز ی میکند.
استنتاج تاریخی ما باید این باشد که دو جریان رادیکال چپ و و دینی بیشتر گشور را به اشوب و از هم گستگی میکشانند. انچه به عنوان وظیفه باقی میماند دفاع از ازادی انتخابات و بر قراری حکومت قانون و جدائی دین از حکومت است و این مردم هستند که حرف اخر را میزنند.جای خوشبختی است که با چپ بهتر میتوان به توافق رسید تا با دین گرایان.بنا بر این همه نیروها که به اصل بالا باور دارند همراه ما هستند.مجاهد تا کنون در جا زده و این اخرین فرصت است که خود را از قید استبداد رجوی و اوهام دینی برهاند. مشگل مجاهد فقط دین نیست بلکه فرد پرستی است.این مجاهدان هستند که باید خود را از شر دیکتاتور نجات دهند.
۲۱٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : بابک سرمدی بابک سرمدی

عنوان : شعار دموکراسی
شعار دموکراسی‫
‫‫‫‫تنها تغییر و پولاریزه شدن همه نیروهای مخالف در جهت پذیرش یکدیگر و رعایت حقوق دموکراتیک یکدیگر و پولاریزه شدن در زیر پرتو یک شعار، آنهم فقط شعار دموکراسی، ممکن است بتوان این امواج اعتراضی سردرگم را، که بسیار هم آسیب پذیرند، چون رژیم با تمام قدرت سرکوبگرانه اش در انتظار وقوعش غافلگیرانه و دست به ماشه هرآیینه در کمین و سنگر فولادینش نشسته، به طوفانی و سونامی انقلابی−اجتماعی که سراسر میهن را بگسترد، مبدل ساخت و نتیجه مثبت و امیدوارکننده گرفت.

ایران زمانی به راه پر نشیب و فراز دموکراسی قدم خواهد گذاشت که همه مردم معترضش
‫ (از تمام نقاط ایران و بی توجه به تمام تفاوتهای لهجه ای، زبانی و فرهنگی متنوع و از تمام استانها و شهرها و روستاها)
‫با فهم کامل دست از شعارهای حاشیه ای و واپس گرا دست بردارند و از روی عقل، منطق، آگاهی، خرد جمعی و ملی با اراده و اشتیاق کامل یک صدا، فقط شعار دموکراسی برای ایران را سردهند. برای مثال شعار:
‫ نه این، نه آن، هیچ کسی؛ نظام ما، دموکراسی
‫را هر جا که توانستند ( در اتوبوس، تاکسی، سینما، مسابقه فوتبال، زندان، سخنرانی، ....) سر دهند تا شعار ملی و همه گیر ملت بزرگ ایران شود. و یا شعار دموکراسی دیگری مانند:
‫ اینست شعار ملی؛ حکومت سکولار، دموکراسی
۲۱٨٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : تلاش بسیار خوبی برای اتحاد نیروهای ناسیونالیست طرفدار غرب می کنید وخسته نباشید
به نظر می آید که بعضی ها متوجه تلاش خستگی ناپذیر شما برای اتحاد نیروهای جنبش ناسیونالیست طرفدار غرب نمی شوند و بطر ق مختلف بر سر راه شما سنگ می اندازند. به نظر من هم شما بعید است که موفق شوید این نیروها را متحد کنید. مثلا برای مجاهدین و جلب آنها، ابتدا این سازمان بایستی از پوسته فرقه ای مذهبی بیرون آمده و شکل یک تشکیلات سیاسی را بخود بگیرد. این مستلزم یک خانه تکانی حسابی است. همچنین نیروهای مشروطه طلب و جمهوریخواه نیز بایستی بر بسیاری موانع غلبه کنند تا بتوانند باهم یک اعلامیه بدهند. به همین دلیل اگر چه شما بدرستی انگشت بر یک ضعف اساسی در این جنبش گذاشته اید ولی این جنبش ناتوان تر از آنیست که شما می پندارید. یکی از دلایل مهم ضعف این جنبش، وجود عقب ماندگی مفرطی است که این جنبش هنوز خودرا از جنبش ملی اسلامی جدا نکرده است و با هزار ویک رشته و از ترس انقلاب مردم به آن وابسته است. به همین دلیل و با این ضعف است که جنبش کمونیستی در ایران از شانس بزرگتر ی برای متحد کردن و رهبری خواسته های آنها دارد. جنبش کمونیستی با تجربه انقلاب ۵۷ و با اتکا به یک طبقه کارگر بزرگ و باخواسته ها و تجربه یک انقلاب که از کارگران صنعتی گرفته تا کارگران کشاورزی ، معلمان، پرستاران، خیل عظیم بیکاران جوان تشکیل شده و بر این زمینه خواست آزادی ، برابری و یک حکومت انسانی را به یک ضرورت تبدیل می کند. به هر صورت خسته نباشید. به نظر من وجود یک جریان متشکل ناسیونالیست طرفدار غرب فرصت بهتری به جنبش کمونیستی داده می شود که با نقد آن، مردم را در مورد آلترناتیوهای نیو لیبرالیسم واکسینه کند و صحنه سیاسی ایران را پیشرفته تر کند. متاسفانه بورژوازی ایران بدلیل در یوزگی تاریخی خود قادر نبوده و حتی جربزه آنرا ندارد که به اندازه برادران حتی راست خود در اروپا باشد و همیشه یک دستش از ترس مردم توی دست اخوندها بوده و اگر هم فاصله گرفته با هزار رشته به آن چسبیده و چنان از مردم و جنبش آنها می ترسد که با هر خیزش مردم دهها قدم عقب می نشیند و با جناحهای مختلف اسلامی میسازد. بنابراین ضمن تقدیر تلاشهایتان، امید زیادی برای تلاشتان نداشته باشید. فعلا جنبش کمونیستی در ایران تا مدتها یکه تاز صحنه سیاسی هر جنبش انقلابی خواهد بود.
۲۱٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : جمشید سالک

عنوان : همکاری؟
آقای تابان محترم،
خواست مذاکره برای انجام همکاری با مجاهدین از سوی اپوزیسیون واقع بینانه نیست. آنها اگرچه عملا امروز در ضعیف ترین مقطع حیات سیاسی خود به سر می برند، و اصولا موجودیتشان در گرو زدوبندهای سیاسی بین المللی است، اما همچنان خودرا تنها جایگزین بلامناع جمهوری اسلامی میدانند و در صورتی مذاکره و همکاری را بادیگران می پذبرند که بتواتتد سلطه خودرا را بر آنان اعمال کنند.
اگر واقع بینانه و بدون حب و بغض به کارنامه ی بیست و چندساله ی اخبر مجاهدین نگاه کنیم سکتاریسم را بزرگترین عامل جدایی ها و ریزش هادر این سازمان می بینیم.
هریک از کادرهای موثر این سازمان که نگاهی به آینده داشت از این سازمان بریده و امروز منتقد جدی گذشته ی خود و رهبری این سازمان آنست.
امروز از آن سازمان وسیع و کوشا که روزی می توانست نیرویی برجسته و کارا در معادلات سیاسی ایران باشد چیزی جز عناصری سالخورده به جای نمانده است که اکثریت قریب به اتفاق آنها به " ایدئولوژی" اطاعت پای بندند و علیرغم اشتباهات عدیده رهبری که تلاشی و اضمحلال سازمان را در پی داشت هنوز از آن کنده ی دودناک انتظار آتش طور دارند.
مساله حذف مجاهدین نیست. اصولا حذف، پدیده ای استالینیستی، و از موضع قدرت قابل اعمال است نه از سوی اپوزیسیونی که جگر زلیخا را به خاطر میاورد. نیروهایی مانند مجاهدین روند تجزیه و حل خود را سالهاست آغاز کرده اند و نام نشان قابل اعتنائی از آنان برجای نیست. این "سرنوشت" دامنگیر کلیت جنبش خارج کشوراست، اما نیروهایی که اشتباهات فاحش و مکرری کرد اند زودتر از صحنه خارج می شوند. و مجاهدین در این زمینه پیشگامند.
شما به یکی ازر عمده ترین مشکلات اپوزیسیون و به زعم من بزرگترین مشکل اشاره کرده اید:
این مشکلات ""مشکلات فرهنگی و حتی روانی و تاریخی است. اپوزیسیون ایران هنوز از عوارض انقلاب بهمن ۵۷ و سال های اولیه ی بعد از ان رهایی نیافته است. یک انشقاق بزرگ مربوط به همین انقلاب است که بین اپوزیسیون شرکت کننده در انقلاب و اپوزیسیونی که بعد از سرنگونی نظام گذشته شکل گرفت (سلطنت طلب ها) شکافی عمیق ایجاد کرده است. این شکاف همچنان باقی است و تا زمانی که جامعه ی ایران از نظر تاریخی انقلاب بهمن را پشت سر نگذارد و نتواند قضاوتی ملی نسبت به آن شکل بدهد، (مثلا مثل انقلاب فرانسه در جامعه ی فرانسه) این شکاف باقی خواهد ماند.کشور، چشم اندازهای مثبت تری پدید امده است.""
شاید تا نسل شما که من هم با اختلافی چند ساله در آن قرار می گیرم گرفتار فعالیت سیاسی است، آن قضاوت ملی فراهم نیاید و تا آن قضاوت ملی پدید نیاید تحقق دولتی ملی در ایران بعید بنظر می رسد
قاطبه ی هموطنان ما در ایران از نظر تاریخی انقلاب بهمن را پشت سر گذاشته اند، آنان خواستهای مشخصی دارند که اگر آقای موسوی هم آنها را عملی کند به او رای می دهند. آنان تحقق خواستهای خود را منوط به تشکیل دولت مجاهدین یا آقای پهلوی و یا سوسیالستها و جمهوری خواهان خارج نمی دانند. اگرچه جمهوری خواهی شعار اصلی آنهاست.
جنگ جناحها ی جمهو ری اسلامی و ناکامی اصلاح طلبان در قبضه ی کامل قدرت سیاسی، حقانیت کاذبی برای اصلاح طلبان فراهم آورده است که هموطنان داخل راز پیروزی را در کسب این قدرت و تحویل آن به اصلاح طلبان میدانند و دراین مسیر تاکنون هزینه های سنگینی هم پرداخت کرده اند.
آقایان موسوی و کروبی و شرکا نیز بی کفایتی خود را در برگزاری تظاهرات ۲۲ بهمن نشان داده اند. حالا باید منتظر بود که هموطنان داخل دوباره ابتکار عمل را در دست بگیرند و راههای تازه ای برای تعمیق مبارزه پیداکنند.

مشکلات نیروهای برون مرزی اما از جنس دیگری است. همکاری و پیوندی هم اگر بوقوع بپیوندد سخت شکننده است و مثل گذشته چشم انداز قبضه ی قدرت که آشکار شود اختلافات دوباره آشکار می شود وحباب اتحاد میل به ترکیدن می کند.
تازه با حضور اینهمه جوان متخصص ایرانی در داخل و کشور که مطلقا با فرهنگ سیاسی ما آشنایی ندارند، همکاری ما چه دردی را درمان می کند.
۲۱٨٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : کیوان الف

عنوان : آقای تابان ، آخر تا به کی؟
آقای تابان، آخر تا به کی میخواهید از آدمخواران اسلامی دفاع کنید؟ گیرم گرفتن جان برادر و همرزمانتان برایتان ارزشی ندارد، گیرم گرفتن جان ندا، سهراب، اشکان، مهدی و ترانه و صد ها گل نو شکفته برایتان کاملا بی ارزش هست، گیرم، ... اما براستی شب که سر بر بالین میگذارید با وجدانی اسوده بخواب میروید؟ خوب به این جمله خود نگاه کنید:"اشتباهی که در بین «سبزها» صورت گرفت نیز به این حادثه کمک کرد. تقریبا همه ی کسانی که در این چند روز در این مورد اظهارنظر کرده اند، پذیرفته اند که رهنمودهای ارایه شده و نقشه های تاکتیکی که برای این روز طرح شده بود، دارای اشتباهات جدی بوده اند." براستی شیادی و شارلاتانی گری ذاتی لشگریان اسلام را تنها "اشتباه" میدانید؟ یعنی ۱۴۰۰ سال قبول قوانین ضد بشری و وحشیانه را که جان های شیفته ای را هر دقیقه در پهنای جهان میگیرد، تنها ناشی از "اشتباه" میدانید؟ آیا برای این آدمخواران بجز منافع مالی و قدرتی و در نتیجه برقراری حکومت وحشت اسلامی، هیچ چیز مهم دیگری وجود دارد؟ آیا اینان ریا کاران حرفه ای برای نشان دادن حمایت مردم از حکومت جهل و جنون اسلامی نبود که مردم را روانه میدان ازادی کردند تا رسانه های دست جمعی دولتی و خارجی عکس ها از جمعیت ملیونی آنها روانه دنیا نکنند؟ آیا بعد از شاید بیش از ۴۰ سال فعالیت سیاسی به این اندازه ساده اندیشید؟ از کدام "کسانی" نام میبرید که تنها به "اشتباه" این جرثومه های فساد و تباهی سخن گفته باشند؟ از مواجب بگیران اینان که نمیگویید؟ انسان های آگاه این سرزمین نه تقریبن بل تحقیقن میدانند و میگویند که "اشتباهی" در کار نبوده و تنها در کنار هم بودن و اتحاد مرتجعین برای ادامه حکومت ننگین اسلامی بوده و بس و این شیادان تاریخی همانند همیشه دست اتحاد بسوی هم دراز کرده برای سرکوب مردم و ادامه سلطه رزیم حهل و جنایت
۲۱٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : Kiomars Baharmast

عنوان : شوخی
امیدوارم که در این مورد غیر ممکن شوخی میفرمایید. همانقدر که جریانات افراطی درون حکومت خواهان دمکراسی در ایران هستند که سازمان مجاهدین به رهبری آقای رجوی.
۲۱٨۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : اسد مذنبی

عنوان : گفتگو با مجاهدین خلق
آقای تابان عزیز
پیشنهاد گفتگو با مجاهدین خلق عمل پسندیده ای است و کار نشد ندارد اما بشرطی که این سیاست به سرنوشت "مهدی سامع "ختم نشود!
۲۱٨۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست