از : فلاح فلاح
عنوان : خاطرات علم
کمک شاه به شاهان مخلوع:
""" بعد صحبت پادشاه افغانستان پیش آمد. ماهانه ده هزار دلار به او مرحمت می فرمایند بعلاوه برای خود و دخترش دو منزل در رم خریدیم. ماهی هزار دلارهم به دخترش مرحمت می کنند.""" ص: ۲۹۵/۵.
"""فرمودند، هزار دلار به ماهیانه ده هزار دلاری پادشاه افغانستان برای تحصیل بچه ها اضافه کن. همچنین ماهیانه ده هزار دلار به پادشاه یونان بده. بعد هم یک منزل برای پادشاه افغانستان در رم بخرید. همه این پول هارا از بودجه سٌری دولت بگیرید.""" ص۱۳۸/۳.
۲۶۲٨۰ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : فلاح فلاح
عنوان : خاطرات علم
"""مردم خیال میکنند تمام بازی خارجی است یا خارجی بود ولی من تصور میکنم اگر انسان اندکی شهامت ودل داشته باشد، خارجی گه میخورد که بتواند فضولی بکند، تمام بد بختی ها که داشته ایم بر اثر پفیوزی خودمان بوده است.""" جلد سوم ص ۱۰۲
اگر ما بگوییم شاه پفیوز بود شما باور نمی کنید، علم را که نمی توانید انکار کنید!
۲۶۲۷۹ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : الف آواکیان
عنوان : حزب رستاخیز
دکتر عباس میلانی، در باره حرب رستاخیز
«این شور وشوق ساختگی وتحمیلی، این تظاهرات فرمایشی گسترده که در اقصی نقاط کشور در دفاع از حزب بر پا می شد همه از جنم جنبش های توده ای مضحک دوران استالین ومائو بود. پیوستن به حزب رستاخیز عملا در نظر مردم اجباری شده بود. شایع بود که پاسپورت تمام کسانیکه به حزب نپیودند توقیف خواهد شد «معمای هویدا، ص۳۷۱)
۲۶۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : فلاح فلاح
عنوان : یک داستان کوتاه
قابل توجه خانم م شفا:
شاه در یکی از سفرهایش به ایتالیا از فرماندار شهر تقاضای زن می کند وقتی این خبر به "آندره ئوتی " نخست وزیر ایتالیا می رسد وی با تعجب می گوید: «این تقاضا را عاری از نشانه نجیب زادگی می دانم.»
۲۶۲۷۷ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : حمید زرگری
عنوان : باج سبیل
آقای پرسشگر خاطرات اقای علم را هم بخوانید این دوست قدیمی و کارچاق کن عیاشی های ملوکانه خاطرات جالبی دارد.
او در باره ی باج دادن شاه به انگلیسی ها می نویسد:
قراردادی که برای تعدادی از ساختمان های مسکونی نظامی با یک شرکت انگلیسی توافق کرده ایم چیزی از دزدی سرگردنه کم ندارد. اشاره کردم آنها در عمل ۶۰۰ میلیون دلار از پیشنهادات رقبا بیشتر می خواهند. انتظار داشتم شاه دستور توقف آن را بدهد. اما با این که به دقت به حرف های من گوش داد اظهار نظری نکرد. شاید خیال دارد از طریق دولت عمل کند و یا شاید هم آن را به عنوان باجی تلقی می کند که باید به انگلیسی ها داد تا آنها را ترغیب کند نفت بیشتری از ما بخرند.
۲۶۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : خاتـــم الشعرا درباری
عنوان : جواب سوال ششم پرسشگر
آقای پرسشگر من جواب سوال آخر شما را می دانم. نقشه ی خرابکاران برای ایران این بود که سیفون دربار را بکشند و ایران را از نجاست تخیله کند. سرانجام مردم آمدند و با کمک خرابکاران سیفون را کشیدند. اما شاه که آدم دور اندیشی بودبا پیش بینی قبلی، دربار و حوزه علمیه باشاه لوله بهم وصل کرده بود. درنتیجه نجاست از حوزه ها بیرون زد .
۲۶۲۷۱ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : مرتضی ر
عنوان : آنکه نامخت ....
آقای زرگری ، سپاسگزارم، مرا از پاسخگویی به دروغگویان بی نیاز کرده اید. اما اینان که از گذشت روزگا ر نیاموخته اند، هرگز چیزی نمی آموزند.
چندین چراغ دارد و بی راهه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش!
۲۶۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ناصر ب
عنوان : کاهدون
ناشناس جون میشه بگی تو توی کاهدون چیکار می کردی؟ حتما با پنجاه ساله رفته بودی ملاقات پرسشگر!
۲۶۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹
|
از : حمید زرگری
عنوان : دستان داوری کنید
دروغ پشت دروغ، جعل پشت جعل، آقایان, بس کنید، این مادر داغدیده دروغ نمی گوید. شما دروغ می گویید. :
"""""برای فرزندان من اشک تمساح نریزید!
فاطمه سعیدی (مادر شایگان)
برای فرزندان من اشک تمساح نریزید!
نامه سرگشاده به خلقهای قهرمان ایران در مورد کتاب اخیر دشمن
خلقهای قهرمان ایران!
در این دوران پیری و کهولت، در شرایطی که قلبم همچنان و مثل همیشه برای آزادی و سعادت مردم ستمدیده ایران و برای همه کارگران و زحمتکشان که خود جزئی از آنها بودهام میتپد، کتابی به دستم رسید که اطلاعاتیهای جمهوری اسلامی در ادامه و تکمیل سرکوبگریها و جنایات ساواک، بر علیه مردم ایران منتشر کرده اند. این کتاب تحت عنوان «چریکهای فدائی خلق، از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷» از طرف به اصطلاح «موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی» که در حقیقت شعبهای از ساواک ضد خلقی جمهوری اسلامی است تحت نام مستعار مزدوری به نام «نادری» چاپ و منتشر شده است.""""
نوشته ی خانم شایگان مشخصا در پاسخ نادری است اما ناشناس تحریف می کند و می نویسد:
"""جناب مرتضی ر
طیق معمول به کاهدان زدید.
نامه خانم شایگان در پاسخ به کتاب
"چریکهای فدائی خلق، از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷"جدیدترودر تاریخ آبان ۱۳۸۷ - ۱ نوامبر ۲۰۰۸ منتشر شده است و اقای نادری کتاب را در بهار ۱۳۸۷ چاپ ودر اکتبر ۲۰۰۹در پاسخ به انتقادات از جمله مطلب خانم شایگان, منبع اصلی را که "نشریه داخلی شماره ۲۲ دی ماه ۱۳۵۵ چریکها صفحات ۳۵ الی ۳۹ " است وبشرح ذیل منتشر کرد........"""
آقایان قباحت دارد.
۲۶۲۵۴ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : واقعیات پنهان
جناب پرسشگر
فردی راجع به کوچک جنگلی اشاره داشت. میدانستید حکومت"جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران" در گیلان تاسیس کرده بود.
و اما رزم ارا:
دولت رزم آرا (شوهر خواهر صادق هدایت) نیز که در کشاکش بین دولت های روسیه و انگلیس، بدنبال نیروی سومی (آمریکا) بود، با اجرای اصلاحات گستردهی اداری و اجتماعی (از جمله مبارزه با فساد و سوء استفاده های مالی مقامات دولتی، افزایش مالیات ثروتمندان و خصوصاً تقسیم اراضی دولتی بین روستائیان و تشکیل انجمن های ایالاتی و ولایتی مندرج در قانون اساسی مشروطیت) در مسئلهی نفت نیز ضمن درخواست نصفانصف (۵۰-۵۰) سودِ حاصله از درآمد نفت، بر آموزش ده سالهی ایرانیان در امور فنی صنعت نفت و کاهش تعداد کارکنان انگلیسی و هندی شرکت نفت تأکید ورزید. این طرح با حمایت و همدلی آمریکائی ها (که در آن زمان واقعاً از دوستان و حامیان ایران بودند) همراه بود و براساس آن برای اولین بار، ایران اجازه می یافت تا دفاتر شرکت نفت را بازرسی کند و صادرات شرکت نفت انگلیس را در بنادر ایران زیر نظر داشته باشد. رزم آرا معتقد بود که «با توجه به فقدان امکانات فنّی و تدارکاتی و مالی، ملّی کردن شتابزدهی صنعت نفت، بزرگترین خیانت است» و… این طرح معقول و ممکن (و نه مطلوبِ) رزم آرا و توصیه های دلسوزانه وی، متأسفانه در هیاهوها و جدال ها و جنجال های نمایندگان مجلس و روزنامه های وابسته به آنان تحقق نیافت بطوریکه شخصیت حقوقدان و برجسته ای چون دکتر مصدّق از تریبون مجلس خطاب به رزم آرا فریاد کرد: «به وحدانیّت حق، خون می کنیم! خون می کنیم! می زنیم و کشته می شویم! اگر شما نظامی هستید، من از شما نظامی ترم. می کُشم! در همین مجلس شما را می کُشم!».
چهار روز بعد، سپهبد حاجعلی رزم آرا، نه بدست دکتر مصدّق، بلکه بدست فدائیان اسلام کشته شد و شگفتا که قتل رزم آرا با تائید و جشن و پایکوبیِ عموم رهبران جبههی ملّی (و از جمله مصدّق) همراه بود
فکر ملّی کردن نفت از کیست؟
بی تردید، ملّی کردن صنعت نفت و استیفای حقوق تاریخی ملّت ایران، یکی از بزرگترین رویدادها و دستاوردهای ملّی در تاریخ معاصر ایران است. دربارهی مبتکر این فکر، روایات مختلفی در میان است و عمدتاً فکر ملّی کردن نفت را ساخته و پرداختهی دکتر حسین فاطمی یا دکتر محمّد مصدّق می دانند در حالیکه پیگیری بحث های مربوط به نفت در مجلس، نشان می دهد که سال ها پیشتر، ساعد مراغه ای سیاست «تحریم مذاکرات نفت» را آغاز کرده بود و سپس در همین زمان، غلامحسین رحیمیان (نمایندهی قوچان) طرح «الغای قرارداد نفت جنوب» را به مجلس پیشنهاد کرد و از مصدّق نیز تقاضا نمود تا آنرا امضاء کند، ولی مصدّق از امضاء و تائید این طرح قانونی، خودداری کرده بود. (متینی، صص ۱۵۸-۱۵۹، به نقل از: کی استوان، ج ۱، ص ۲۲۲-۲۲۳). حسین مکّی ضمن اینکه خود، نریمان و حسین فاطمی را مبتکر این طرح می داند، تأکید می کند که « دکتر مصدّق آخرین کسی بود که امضای خود را پای پیشنهاد نهاد». (متینی، ص ۲۲۸، به نقل از: موحّد، ج ۱، ص ۱۱۸)
از طرف دیگر: دکتر مصدّق در ملاقات با شاه و در پاسخ تلگراف تشویق و تائید او تأکید کرد که: «شاه، سهم بزرگی در موفقیّت های دولت (در امر ملّی کردن صنعت نفت) داشته است و نام او در تاریخ خواهد ماند … هر موفقیّتی درهر جا و هر مورد تحصیل شده، مرهون توجّهات و عنایات ذات اقدس ملوکانه است که همه وقت، دولت را تقویت و رهبری فرموده اند». (متینی، صص ۲۶۵ و ۲۹۳، به نقل از: مصدّق، ص ۳۶۶؛ موحّد، ج ۱، ص ۴۵۶)
۲۶۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹
|