یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حدود انسان بودن ِ آیت الله خامنه ای - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : عباس

عنوان : انسان
این درست که فرخ نگهدار چرند می نویسند و دارای افکاری بغایت سازشکارانه است ولی از طرح مطالب شعاری چه چیزی می توان بدست آورد. هم خمینی و هم خامنه ای هر دو انسان هستند. انسان بودن دلالت بر هیچ ارزشی ندارد تا بر ناانسان بودن آنها تأکید شود.حتی می توان گفت که بصورت شخصی آنها مقصر هیچ تحول خاصی نیستند. اگر وجود شکنجه، فقر و بدبختی را به وجود افرادی شریر، ظالم و سادیست فروکاهیم فقط بر بیسوادی و درماندگی خود پای فشرده ایم. ساختارهای اجتماعی در فرایندی پیچیده کنشگران خاص خود را می سازند. مارکس یکبار برای همیشه مشخص ساخت که سرمایه دار سرمایه داری را نمی سازد، سرمایه داری سرمایه دار را می سازد. در فرایندی معین کسانی مانند خمینی و خامنه ای نقش خاصی را بعهده می گیرند. نفرین بر آنها و خلع آنها از مقام انسانی شان هیچ مشکلی را حل نمی کند. باید وضعیتی را نقد کرد که آنها را می آفریند.
۲۶۲۵٨ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : آقای مسعود نقره کار ایا پاسخی به این سوالات داده اید؟
آیا از خود سوال کرده اید که چرا تمام همان سازمانها و جریاناتی که د ران سالها دنبال راه رشد غیر سرمایه داری و امام ضد امپریالیست بودند، بازهم در مقابل موسوی و گنجی و کروبی و غیره غش کردند. آیا پرسیده اید کسانی که به هواداران خود می گفتند که از اعدام جوانان احساساتی نشوید چرا که اینها در خط امریکا بوده اند، امروز طرفداران عدم خشونت مردم شده اند. آیا پرسیده اید که ... به نظر من این نتیجه بررسی غلط نیست. این منافع طبقاتی جنبش ملی اسلامی است. هر جنبشی که در ایران بخواهد سرمایه داری و نظام کسب مافوق سود را در ایران نگه دارد، احتیاج به کار ارزان و کارگر خاموش دارد. این نیز ممکن نیست مگر با دیکتاتوری. به همین دلیل است روزی طرفدار راه رشد غیر سرمایه داری است ، روزی با زیاده خواهی سپاه مبارزه می کند و روزی از سرمایه تولیدی علیه سرمایه بازاری. ولی همیشه مواظب است که به اساس این ضرورت دیکتاتوری یعنی کسب مافوق سود از طریق استثمار کارگران ضربه ای وارد نشود. نه فرخ نگهدار عاشق خامنه ای است و نه ببو است که وی را نشناسد. ایشان برای حفظ ماشین سرکوبی تلاش می کند که اگر شکافی بردارد نه از تاک نشان خواهد بود نه از تاک نشان. اگر ایشان عدم خشونت مردم را می خواهد نه به خاطر مخالفتش با اعدام جوانان که برای شکاف بر نداشتن این ماشین سرکوب است. اگر کارگران و مزد بگیران در ایران بتوانند در این ماشین سرکوب شکاف بوجود اورند ، انوقت برابری را برابری در مقابل قانون ترجمه نخواهند کرد. برابری را برابری از استفاده از تمام مواهب اقتصادی جامعه تفسیر خواهند کرد. آزادی را به دمکراسی پارلمانی که چند نفر از طبقات حاکم را انتخاب کنند برای چند سال تفسیر نخواهند کرد، ازادی را تا آزادی کامل سازمانهای خود برای اداره جامعه و شوراهای کارگری تفسیر خواهند کرد. این ان حلقه ایست که فرخ نگهدار را به سروش و موسوی و کروبی و گنجی و ... وصل می کند. این آن حلقه ایست که ا.ن. را به موسوی و موسوی را به جمهوری اسلامی متصل می کند. اگر مطمین باشند که با رفتن خامنه ای و سپاه و ... قدرت سرکوب نظام از هم نمی پاشد، مطمین باشید یکروز نیز از ان حمایت نمی کنند. همانطوریکه وقتی که از شاه نا امید شدند و اطمینا ن یافتند که رسالت سرکوب را خمینی میتواند بعهده بگیرد، از جبهه ملی تا چریک فدایی ، از شورای سلطنت تا ... همه بگرد وی جمع شدند. اگر حماقت چند افسر کله شق شاه نبود، اینها ماشین سرکوب شاه را بدون به هم خوردن در دست گرفته بودند و ما سرکوب دهه ۶۰ را در ۵۸ داشتیم. شما تا دست به ریشه این استبداد در ایران که همان ضرورت بقای نظام سرمایه برای کسب مافوق سود است نبرید مجبورید که به داستان سرایی بپردازید. به کشف سرشت بد این و ان نایل ایید. بدنبال حلقه ای باشید که مجاهد را در کنار سلطنت طلب و سازمان فرخ نگهدار را به موسوی وصل نمود. همه بخوبی میدانند راه بازسازی سرمایه دارانه ایران نیاز به سرکوب دارد. این ان حلقه ایست که اینها را به هم وصل می کند و علیرغم اختلافاتشان در مواقع حساس به هم نزدیک می کند.
۲۶۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣٨۹       

    از : الف ر

عنوان : به گمان من
مسعود نقره کار عزیز
آدم ها عمدتأ دو جور هستند . یا ــ دست کم ــ من دو جور دیده ام . یک جورش کسانی هستند که بدون حقیقت نمی توانند زندگانی کنند ، و یک جور دیگرش آدم هائی هستند که با حقیقت و راستی نمی توانند زندگانی کنند . راست اینکه بعضی از حقیقت هراس دارند و بعضی از ناراستی دچار وحشت می شوند .
وقتی که برابری با قدرت در توان نباشد ، امید برابری با آن هم نباشد ، در فرومایگان سازشی درونی رخ می نماید و این سازش ، راهی به ستایش می یابد ، میدان اگر بیابد به عشق می انجامد ! بسا که پاره ای از فرومایگان ، در گذار از این ورطه ، به حد ستایش دژخیم خود رسیده اند و تمام عشق های گم کرده ی خویش را در او جستجو کرده و ـ به پندار ـ یافته اند .
این هیچ نیست ، مگر گریز از دلهره ی مدام . تاب بیم را نیاوردن ، فرار از احتمال رویاروئی با قدرتی که خود را شکسته ی محتوم آن می دانی و در جاذبه ی آن چنان دچار آمده ای که می پنداری هیچ راهی به جز جذب شدن در او نداری . چه خوی و خصال شایسته ای که به او نسبت نمی دهی ؟؟! او برایت بهترین می شود . به قدرت جامه ی زیبا می پوشانی ، با خیالت زیب و زینتش می دهی تا هم جواب خودت را بدهی که ناروا رفتار نمی کنی و هم ، پرستش و ستایش به دلت بنشیند .
مسعود عزیز ، اقرار به گناه و اشتباه ، جسارت می خواهد که این جسارت خجسته در افرادی چون نگهدار ، نه وجود داخلی دارد و نه نمود خارجی .
با سپاس و قدردانی . الف
۲۶۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۹       

    از : مریم ن

عنوان : شباهت نگهدار با خامنه ای
آقای نقره کار میدانم که یاوه نویسی های نگهدار هر انسانی همچون شما را به عصبیت و انفجار میکشاند ولی اگر فبول کنید که مسله مسله اصلاح طلبی و سیاسی نیست بل ایدیولوژیکی-اقتصادی هست که نگهدار را در کنار خمینی، خامنه ای و احمدی نژاد میگذارد آنوقت دیگر وقت گرانبها را به پاسخگویی این مادون انسان ها بهدر نمیدهید. برای یک لحظه فکر کنید که ایا تفاوت فکری ای بین نگهدار وخامنه ای هست؟ آیا هر دو برای واندن در فدرت دست به جنایت نمیزنند (که هر دو زده اند منتها یکی در قدرت حکومتی و دیگری در قدرت سازمانی). و در یک لحظه فکر کنید که اگر این رژیم سرنگون شود ایا همراه با خامنه ای، نگهدار هم به محاکمه کشیده نمیشود؟ آیا ثروت عظیمی که نگهدار و خانواده اش از قبل این رژیم در بساز بفروشی در ایران و ونزویلا بدست آورده اند، چه میشود؟ هیچ حرکتی در این زمانه جدا از منافع اقتصادی نیست. البته سایت اخبار روز هر زمان که این مسایل در مورد نگهدار مطرح میشود سانسور میکند و امیدوارم که قبل از سانسور شما این مطلب را بخوانید و بعنوان یک دوست نادیده و همدرد وقت با ارزش خود را برای این ضد بشر ها هدر ندهید. شاد باشید
۲۶۱۹۷ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۹       

    از : پ پیمان

عنوان : در تایید گفتار آقای منوچهر جمالی
جناب آقای منوچهر جمالی
ضمن تایید گفتار شما مینی بر اینکه تمامی جنایاتی که در سی و یک سال اخیر در ایران توسط مسولین و حکام حکومت اسلامی رخ داده نباید فراموش کنیم که تمامی مواد ضد مردمی و غیر دمکراتیک مندرج در قانون اساسی ، اساسا" از احکام قرآن و فرهنگ تثبیت شده اسلامی منتج شده و بیرون آمدن از جهنمی که حکومت اسلامی و فقها و یاران همفکرشان برای مردم ایران ساخته اند آشنا کردن مردم از آیات خشونت و کشتار دگراندیشان در قرآن است. شکستن تابو های مقدس در فرهنگ جامعه وظیفه یکایک ایرانیان دمکرات و آزادیخواه است . تابوی عدم انتقاد به آیه های قرآنی، عدم اظهار نظر در باره پیشوایان مذهبی و عدم برخورد به جنایات خمینی که در حق مردم ایران روا داشته. باید با تمامی خرد و دانش مچ خرافه گویان و خرافه پرستان را باز کرد.

اندیشمندان و نویسندگانی که در این زمینه ها فعالیت دارند بزرگترین خدمت را در این زمان به فعالین جنبش ترقی خواهانه مردم ایران می نمایند. جامعه ما نیاز به یک رنسانس فرهنگی عظیم دارد. زدودن فرهنگ مسموم اسلامی از اذهان مردم . فرهنگ ترس، فرهنگ دروغ، فرهنگ ریاو تزویر، فرهنگ بت و شخصیت پرستی، فرهنگ ناچیزگرفتن خود و رهبر و امام پرستی، فرهنگ کهنه اندیشی، فرهنگ نواندیشی، فرهنگ ضد زن، فرهنگ ضد ادیان دیگر، فرهنگ خشونت، فرهنگ شهید پروری، فرهنگ گریه و زاری، فرهنگ ضدشادی، فرهنگ کشتار و خون، فرهنگ عزاداری، فرهنگ ضد موسیقی و رقص، فرهنگ تملق و چاپلوسی و فرهنگ آدمکشی...

دکتر پ. بیمان
۲۶۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : همه جنایاتی که کرده میشود ، طبق همین « قانون اساسی » هست
آنانکه باتئوری حقوقی« قانون اساسی» آشنائی دارند، میدانند که آنچه درحکومت اسلامی ایران، قانون اساسی نامیده میشود نه قانونست نه اساسی، ولی همه جنایاتی که این حکومت کرده و میکند، طبق همین « ِشبهِ قانون اساسی » میباشد
۲۶۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست