عنوان : مجاهدین از بدو تولد در حال آدمکشیند! از کشتار در بین خودشان تا کشتار مردم و تا به امروز! مجای این توهین است؟ اینها را خودشان در روزنامه ی مجاهد نوشته اند!
آقای ۷۷ شما موسوی را با رجوی مقایسه می کنی!! شما جنبش سبز را با این جنبش اروپا نشین و اشرف شهر نشین مسعود رجوی مقایسه می کنی! کدام یک از این نوشته ها توهین است! مجاهدین خودشان سی سال است و حتا بیشتر که در آدمکش بودن خود مصرند حالا شما می گویی نیستند، از بمب گذاری در سینما ها و کشتن آمریکاییها و انگلیسی ها گرفته تا کشتن هزاران نفر از مردم عادی ایران، تا کشتار طرفداران « مسئله دار » خودشان، همکاری باصدام حسین را که ما نیافریده ایم. ولی واقعا این نوشته ی شما دردناک است. کـِی و کی به مجاهدین در این صفحه فحش داده این ها اخبار خود مجاهدین است. مجاهدین یکی از گروههای خطرناک ترور بین المللی هستند. آنها هر روز نیازمند بازیچه شدند، آنها بدون آلت دست دیگران بودن را بر نمی تابند، روز ی آلت دست خمینی بودند، روز ی آلت دست بنی صدر بعد آلت صدام بودند، و حالا که دیگر با فیلم و تصویر صدا و فریاد آلت دستی خودشان را به سرتا سر جهان فریاد می کنند و نمایندگان سرسپردگی خودشان را به حضور انورتان تقدیم می دارند. اگر مجاهدین یک جو شرف داشته باشند همین گذارش بسیار دوستانه اخبار روز برای آنها اگر نه یک اعلام جرم بلکه یک افشاگری ست!
مرگ بر ارتجاع، مرگ بر اسلام سیاسی چه رجوریستی آن و چه خامنه ای آن
۲٨۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : قبل از هر چیز شما باید به انتقاد از جنایاتی که خواسته و یا ناخواسته انجام داده اید بپردازید. برناه شما چیست؟ از این هیاهو گذشته عملاً چه کاری می خواهید برای ایران بکنید؟
من یک زمانی فکر می کردم که همکاری مجاهدین و صدام در جنگ تبلیغات رژیم است
تا اینکه یک روز از مجاهدی شنیدم که با افتخار می گفت ما در زمان جنگ ایران و عراق به جبهه ایران شبیخون می زدیم افراد پایین تر را پاکسازی می کردیم و چند نفر از افسران و مسئولین را که اطلاعات داشتند زنده به عراق می بردیم. و با افتخار می گفت که این کار ما را حتی کماندو های عراقی نمی توانستند بکنند... هر وقت این را یاد می آورم جانم می لرزد. آیا چنین سازمانی باز می تواند در ایران جایی داشته باشد؟
آن شخصی که از برادران دو قلو گفته حرفش خیلی درست است. از دو برادر یکی به پادشاهی رسیده حالا آن دیگری می گوید ولیعهد من بودم و تو جای مرا گرفتی. خوب اصلاً فکر کنیم تو ولیعهد با این سابقه درخشان چه گلی می خواهی به سر ملت ایران بزنی؟ آن بچه هایی را که شماها افتخار پاکسازی آنها را داشتید فرزندان مردم بودند. همان مردمی که شما از آنها حرف می زنید.سرباز بودند و از وطن دفاع می کردند برای رسیدن به حکومت باید هر کاری کرد؟ پس شما فقط و فقط برایتان حکومت مهم است. نه مردم ایران و نه عدالت نمی تواند در برنامه سازمان شما جایی داشته باشد. شما به یک مافیا بدل شده اید. رژیم اسلامی کشتار ها کرده و حالا شما می خواهید بیایید و دریای خون راه بیندازید. خوب بعد چه؟ ایران به پول پوت احتیاج ندارد، ایران به حکومتی دمکراتیک نیازمند است. جای شما در این حکومت دمکراتیک کجاست؟
۲٨۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : حملات به مجاهدین خلق ایران از روی حقارت و حسادت می باشد
تشکر از سایت اخبار روز که نظرات شورای ملی مقاومت ایران را بدون سانسور منعکس نموده است. خانم مریم رجوی روی نفی حکومت مذهبی و حجاب اجباری انگشت گذاشته است. مخالفت با سنگسار و اعدام یک وجه مشترک نیروهای دیگر با شورا و مجاهدین خلق است. اپوزیسیون جمهوری اسلامی باید روی نقاط مشترک به وحدت برسد و دست از فحاشی و خود زنی بردارد. بدون یک نیروی قدرتمند و متشکل اپوزیسیون ایران معجونی است از صدها گروه نا همگون و متضاد که هرگز به اتحاد عملی نمی اندیشد. یکی از علتهای بودن این حکومت مرتجع اسلامی عدم اتحاد و همبستگی مخالفان روی شعارها و خواستهای مشترک می باشد.
۲٨۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : از ابو عمار (یاسر عرفات) تا بولتون و ازنار!!!!!!!!!!!!!
با سلام به همه هموطنان گلم،
با خواندن این گزارش مو به تن من سیخ شد. آخه چگونه یک "سازمان" سیاسی می تونه مدافع این سیری باشه که طی سی ساله گذشته پشت سر گذاشته؟
بمب گذاری و قربانی کردن جوانان ناز ایرونی بخاطر امیال بیمار گونه مسعود،
شتافتن به دامان صدام جنایتکار،
کشتار مردم بیگناه کرد و شیعه،
حمله نظامی به کشور و تهیه بهانه برای اعدام جوانان زندانی در داخل،
رها کردن جوانان ساکن بیابان اشرف به امان خدا،
و حالا دعوت از دشمنان ایران به یک گردهمایی آبکی و فخر فروشی!!!!!!!!!
۲٨۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : داستانی است
داستانی است برخورد آقایان آزادیخواه و لاییک با مجاهدین. شخصا مارکسیست هستم و نه عضو و نه هوادار سازمان مجاهدینم. اما خواندن این فحاشی های هیستریک به مجاهدین مشمئزم می کند. همین آقایان و خانمها که گلو می درند در حمله به اسلام گرایی مجاهدینی، در برابر اسلام گرایی موسوی غش و ضعف می کنند و یادشان می رود که لاییک هستند و ناقد بی تخفیف مذهب گرایی. همین ها که این چنین حساسند به اینکه این شورا چرا مریم را به عنوان رئیس جمهور موقت برگزیده، خودشان به موسوی پست ریاست جمهوری در فردای تحولات ایران را می دهند و قبلا در برابر تعیین بازرگان به عنوان نخست وزیر و یا تعیین شورای انقلاب توسط خمینی دم بر نیاورده بوده اند. مجاهدینی که می تواند بزرگترین تظاهرات خارج از کشور را سازمان دهد، با فحاشی و گلو دریدن ها از صحنه سیاست ایران حذف شدنی نیست. مجاهدین تنها سازمان واقعی اپوزیسیون ایران است که از حد مجفلی چند نفره و یا یکی دو نشریه الکترونیک فراتر است و سازمانی قابل اعتنا است. گردش به راست آنها و نزدیکی آنها به بولتون ها و دیگر راست های بین المللی تنها مایه تأسف است. مجاهدین اگر واقعا نیروی خود بر سر شعار خود یعنی دگرگونی از درون جامعه و توسط مردم می گذاردند قطعا نیروی مردمی در مبارزه با جمهوری اسلامی قوی تر می شد، اما توسل جویی به غرب آنها را به همان مسیری می کشاند که سبزها جستند و آخر سر مشت های خود را خالی یافتند.
۲٨۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : به پروین کرد
خانم پروین کرد! جان فدایت خان عزیز! ولی آخر با کدام منطق جنبش با این عظمت و با این پرهیز کاری از خشونت را جذام سبز می خوانی. من بتو بسیار احترام می گذارم! اما خواهشت می کنم تا یک بار دیگر تمامی اعلامیه های موسوی و رهنورد را دوباره بخوانی و آنها را در جایگاه خودشان بررسی کنی. در جایگاه خودشان در زندان اوین بزرگ ایران. دوست عزیز این تو هستی که حیفی چنین نظری را داشته باشی. البته که آزادی و اگر تو جمعیت چهار پنج ملیونی تهران، دو ملیونی اصفهان، شیراز تبریز یزد خراسان و... را جذام بنامی پس می خواهی روی کدام جنبش حساب باز کنی؟؟ مگر نه این است که در جنبش همه هستند، از چپ تا راست، از شرق تا به غرب، از شمال تا به جنوب! ولی تو از مجاهدین نترس، مجاهدین در فردای انقلاب نیز به بمب گذاری و انتقام از مردم ادامه خواهند داد! این کل کاریست که خواهند کرد. شاید هم اعلام انحلال کنند و با یک نام دیگر بیایند. مگر همین شورای ملی مقاومت که حالا اخبار روز ارگان خبریش شده همین نیست! اما تا زمانی که سربازان مجاهد انتقام خودشان را از دستگاه رهبریشان نگیرند ، و بعد اعلام انحلا نکنند اتفاق خواصی مگر پیر شدن و مرگ تدیجی ندارند.
۲٨۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : با سلام به نظری که از تهران داده شده بود و سحوا برداشته شد
داستان مجاهدین و پاسداران یک موضوع بسیار جالب است برای بررسی این دو همجنس و همکردار! اینان هر دوگروه آخوندزاده اند، اسلام زاده اند و علویند! اینان هر دو فرزندان راستین حوزه اند! اینا هر دو فرزندان شریعتید. بیخود نیست که در عراق آنها زندان بان شدند و حتا رییسشان رجوی و چند فرمانده ی دیگر مجاهدین دربان اتاق خواب پسران صدام شدند! آنها آدرس خانه های خواهر و مادر من تو را که هیچ آأرس خانه های خواهر و مادر خودشان را هم به صدام و سربازانش دادند تا بیایند و کار آنها را بسازند. چه گروهی غیر از مجاهدین در ایران با لباس شخصی هاا قابل مقایسه است، رجوی غیر از با طائب با کدام کس دیگر می شود مقایسه اش کرد!! چرا نظر به آن اهمیت را که از جنوب تهران فرستاده شده بود را حذف کردید. در ایران برادران کرد، برادران آذربایجانی برادران بلوچ حتا همین گروه ریگی را که اعدامش پیئسته در حد و حدود یک گروه معترض حتا با اقدام مسلحانه شرکت کردند. ولی آخر بگویید کدامشام کدام آدمکش حرفه ای شدند، کدامشان وطن فروش شدند، کدامشام مردم کوچه و بازار را برگبار بستند، کدامشان در سبزی فروشی و بقالی بمب گذاشتند، کدامشام مردم را هل دادند تا زیر کامیون بیندازند، لازم نیست من بگویم خود آنها از اقدامات قهرمانانه شان سی سال است که در روزنامه مجاهد می نویسند. ولی واقعا چه فرقی ست بین آن زن چادر به سر بسیجی خانم فاطمه الیا که حتما تیر خلاس زنی ست در کابینه ی محمود احمدی نژاد با این مریم ماه تابان! و ای وای که اینان این دو گرو آدم کش خمینیستها و خامنه ایست ها از یک سو و از دیگر سو مجاهدین و رجویست ببیند که به واژگان هم تجاوز کرده اند زیبا ترین نامها را چگونه به خشونت آغشته اند، مریم ماه تابان ، و رهبر فرزانه!! با تمام خونخواری و ضدیت با ایران و چنانکه آن خانم یا آن آقا از جنوب تهران نوشته بود و متاسفانه حذف شد با همه ی ضدیت با بشر این حکومت ، شما این قوز بالا قوز را چگونه ترسیم می کنید دستبوسی رجوی از صدام!!! مجاهدین و جوانان گول خورده مسعود مریم ، این لباس شخصی های اروپا نشین و شهروندان شهر اشرف بگویندم که اینهمه بیداد را چگونه توجیه می کنند! از چهار پنج سال پیش گروهی مجاهد به ایران باز گشته اند چند نفری از آنها در کرج هستند، باور کنید آنچه را از اردوگاهها و زندانها، سرویس های امنیتی برادر مسعود رجوی و مریم ماه تابان می گویند بسیج و سپاه و لباس شخصی های ایران در برابرش رنگ می بازند. و اما حتما این نظر را نیز ف سخن محو خواهد کرد! من نمی دانم ایران عزیز ما را چه رسیده بوده است که روز پدرش بنام یکی از خونآشام ترین شخثیت های تمامی طول تاریخ باید باشد! علی!! آری علی که در یک نصف روز قادر است هزاران نفر را از دم شمشیر بگذراند، و بع هم برای بیوه جوانی اشک بریزد!! و این علی مولای رجوی ماه تابان است، و همین علی مولای سید علی خامنه ای ست و هم احمدی نژاد و فرقه آنان! تازه آنچه از سخنان رجوی و هم خامنه ای بر می آید این هر دو نه حتا با اشااره که بصورت مستقیم می گویند ما همان مولای امروزیم. کافی ست احتمال تعطیلی اسلام را بطور موقتی نزد خمینی و خامنه ای و فتوای ازاله ی بکارت آنها و فتوای تجاوز بزنان و دختران و پسران و... با فتوای امساک جنسی و جدایی زن و مرد، و دستور جدا شدن مریم ماه تابان از شوهرش و ازدواج با مسعود و اعلام معجزه بودن این دستو و این عمل را با هم مقایسه کنیم. من از دوستان خارجه نشین، از این سایت محترم درخواست می کنم که رای و نظر جنوب شهری را از تهران به این صفحه باز گرداند. شما باید در افشاگری این فرقه و آن فرقه کوشا باشید. به نظر بنده نیز این سازمان پیوسته به آسیاب خونین این نظام ضد بشری [ون ریخته استو به این تنور وحشت هیزم ریخته است. این سازمان پیوسته «دلیل» و «منطقی» بوده تا هر کسی را حکومت خواست سر به نیست کند بگوید مجاهد است. و مجاهدین هم البته از این بابت که لیست « شهدایشان » بلند تر می شود تن به این کار داده اند! زیرا این مجاهدین چنان مورد تنفر مردمند که از ترس این آدمکشان به این آدمکشان دیگر پناهنده می شوند.... نه عمامه و نه روسری = جمهوری ایرانی
ممنونم از توجهتان زنده باد یک جمهوری لاییک در ایران
۲٨۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : برادران دوقلو!
سازمان مجاهدین خلق در جهان بینی، شیوه-ی اندیشیدن و هدف هایی که دنبال میکند هیچ ناسانی با برادران حزب الله ای و حکومت اسلامی ندارد و پاژنام برادران دوقلو برای این دو کیش مذهبی زیبنده تر است. زیرا آبشخور اندیشه های این سازمان و آنها که ساختمان حکومت اسلامی را در ایران پی ریخته اند، یکی است و آن ایدیولوژی اسلامی است. تنها ناسازگاری سازمان مجاهدین خلق با حکومتِ اسلامی بر سر جانشینی ولی فقیه و رهبری جهان اسلام است که این سازمان «امیرالمومنین رجوی» را شایسته تر میداند. بسی جای افسوس است که بخشی از فرهیختگانِ این کشور که دمکراسی را در اروپا آزموده اند، با وجودِ برخوردار بودن از سه دهه آزمون ناگوار درآمیختن دین در حکومت، چشمان خودشان را بر خواستِ بُنیادین مردم ایران در جدا سازی راه دین از راه حکومت بسته اند، و همچنان ناآگاهانه در زیر «عَلَمِ» آن ایدیولوژی سینه میزنند که بارها ناتوانی خودش را در کشورداری نشان داده است. هواداران مجاهدین خلق که پاژنام های دانشگاهی نیز با خودشان یدک میکشند، آیا هرگز از خودشان پرسیده اند که چرا آنها بجایِ برگزیدنِ جایگاه زندگی و گردهمایی خودشان در کشور آزاد و دمکرات فرانسه، عربستان سعودی را برای این هدف ها برنگُزیده اند که نُخستین پروشگاه ایدیولوژی دینی آنها بوده است؟
۲٨۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : تبریک بگردنندگان اخبار روز
کسی قادر بنشر گزارشی بااین وسعت و «عینی» از گرد همآیی ستون پنجم استعمار نمیتوانست باشد.همکاران دیروزی صدام حسین و ماموران امروزی موساد از طریق جان بولتن همانند رضا «ربع» پهلوی» هرگز آلترناتیو برای آزادیخواهان واستقلال طلبان ایران نخواهند بود.فاجعه ای بس سخت تر و مرگبارتر از نظام جنایتکار اسلامی خمینی توسط این «جریان مقاومت» مشکوک دستپرورده استعمار جهانی است. چندی پیش دولت آلمان باین نتیجه رسید و اعلام کرد که « درج نام مجاهدین و شورا در فهرست سازمان های افراطی خارجی، که به درخواست و برای خوشآمد رژیم ایران از ۱۷سال پیش صورت گرفته » بود، و اخیرآ آنرا «حذف» نمودند. البته بموازی این عمل هم آنها سه کشتی زیردریایی مجهز به بمبهای اتمی بنام «دولفین» باسراییل اهداء نمودند که فعلآ «منتظر» چراغ سبز استعمار جهانی واستقرار «همکاران» محلی برای حمله بایران هستند. وابسته بودن فرق نمیکند، صدام حسین باشد و یا یک کشور نژادپرست و جنگ طلب دیگر. «سازمان مجاهدین» یکبار با کمک صدام حسین بزرگترین جنایتی که قادر بود یک «خودی» بنماید، انجام دادند. امروزه استعمارگران و سوداگران جنگ بار دیگر این ستون پنجم و دشمن خونی مردم ایران را «علم» کردند. مبارزه مردم ایران نه فقط بر علیه هرنوع استبداد شه و شیخی، بلکه برعلیه هر جریان مشکوک سلطنت طلب و و مذهبی مثل «مجاهدین» تارسیدن بآزادی ادامه خواهد داشت.
۲٨۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

عنوان : واما نظر خود بنده از از قلب غرب!
رادیو فرانسه به نقل از خبرگزاری ایسنا افاضات شاه ولایت حضرت علی خامنه ای درروز ۲۶ ژوئن تولد امام علی ابن ذولفقار را منتشر نموده :ایشان فرموده اند در دوران فتنه(منظورش جذام سبزست)با توجه به غبارآلودگی فضابرخی نخبگان نیز دچار خطا واشتباه میشوند/بنا براین دردوران فتنه "شاخص" لازم است /اوافزده است شاخص همان راهیست که امام علی مردم را بآن ارجاع میدادند وامروز هم بآن نیازست! یعنی ادارهء جامعه با دستورات اسلام !.زندگی در زیر دگنک اسلامی علوی را ملت ایران۳۲ سالست با جان وتنشان احساس وتجربه کرده اند و تا خر خره ازآن بیزارند .حال جناب پرزیدنت برگزیدهء مقاومت ساکن درحومهء پاریس که روز تولد امام علی همان بقول خودت "شیر پیروزمند خدا(صدالبته بزور ذوالفقار)و امیرموئمنان"را رهائی بزرگ انسان و سرچشمهء (نور ایمان)میدانی / ترا به سر (سیاه بند) همان شیرپیروزمند خدایت راستش را بگو تفاوت (هنگ علوی)باصطلاح مقاومت شما با (سپاه علوی) ضدمقاومت و آدمکش درچیست ؟ آیا غیراز اینست که آنها را ۳۲ سال پیش فاشیسم بینالملل در قدرت گذاشت تا هراز گاه عربدهء لاتی (زرگری) برعلیه اربابان براه اندازد(همان قدرتی که شما استحقاق خودمیدانیدش و امروزه بهمان فاشیسم بین انلملل برای بدست آوردنش بهر قیمتی متوسل میشوید /حتئ تحریم فاجعه بار ملت ایران وچه بسا حملهء یانکیها بکشور راکه ملتش وجه المصالحهء بین فاشیست مسلمانهای سیاه وسبز وامروز یهو (بنفش شده) قرار گرفته اند)؟.اما خواهر پرزیدنت برگزیده ءمقاومت! که برای دستیابی به قدرت از درگاه فاشیسم بیناملل خاضعانه میخواهی تا هر چه بیشترمردم ایرانرا درمنگنهء تحریمها قرار دهد یلکه (مقاومت) قدرتی بدست آرد واز گوشبفرمانی غفلت نورزد !!چه چیز باعث شده تا آن (مس سرخ ضد امپریالیستی )که ۳ مستشار امریکائی رادرخیابانهای تهران و بحق به جهنم فرستاد/ درغربت و تبعید و واماندگی و درماندگی (درد هجران) مس اش زر شد وچتر و بادکنکهایش (زرد) ؟در روز تولد ایمام علی چنان خوشی ای زیر دلش میزند که به تنگه نفس میافتد و یهو (بنفش) میگردد!!؟؟عالم پزشکی برین عقیده است که پس از وضعیت بنفش /وضعیت کبودی پیش میآید و پس ازآن ممکنست سیاهی و نتتیجتآ مرگ پیشآید (نمیدانم شاید هم ازخوشی)؟ اما ایکه " ز دوریت خون بود روان از دو دیده گان مریم جان /یار خوشگلم مریم جان /خون مکن دلم مریم جان)# تو ئی که بگزاف لاف حجاب (اجباری اسلامی) میزنی و از فاشیسم (عمامه پیچ) ایراد دروغین( بنی اسلامی ) میگیری !در هیئت یک زن خود محجبه !؟ که سخت بر سر ایمان علویش میلرزد .بدان آگاهباش که نسل جدید لااقل زن ایرانی کمترین ارزنی هم با لچک میسیز پرزیدنت مقامت پیمانه نمیکند ! تو و باصطلاح مقاومتت در ۳۲ سال پیش سیر میفرمائید غافل ازاینکه جوان امروز در روز زندگی میکند و فقط میخواهد سر به تن هرگونه رژیم ایدئولژیک نباشد .چه بقول حضرت مستطابت (عمامه پیچ) و چه از نوع (خود حضرتت) لچک پیچ که نماد بردگی و بندگی و زیردست بودن زن در حکومت علوی چه سیاه جه سبز و چه رنگ (خلق الساعهء بنفش خود رنگ کن)!( بجایخر رنگ کن) میباشد.چراکه مردم ایران علیالخصوص زنان از اسلا م علوی سیاسی مدتهاستکه که گذشته اند ! حال چه حاج خانم نوبلیست مکشفه و آواره در بلاد غرب و چه میسیز روشنفکر ! فارین پالیسی محجبه ءچاقچور گل منگلی درونی خالکوبی شده و نورسیده (زهرا خانم) قرن بیست و یکمی اش "که همگان حقوق بشرو برابری صد درصدی زن را در قرآن کریم کشف فرموده اندبا پشیزی قیاس نمیکنند !. اما مریم جان باورکن با همهء پرت و پلاگوئیهای (احساساتی وار وقدرت خواهت)دلم نمیآید ترا درردیف زنان خودفروخته ای از نوع آنانکه بحثشان رفت بگذارم چرا که تو با ایمان خدا پرستی ات که حق ات است /با این زبالهها تفاوت داشتی / اما با کمال تآسف و بهر۰ دری زدن) توی (مس)با زباله های باری بهر جهت امروزین متآسفانه در یک سطح است/ با این تفاوت که این زنان ضد زن زرت وزرت با جوایز رنگارنگ( رنگ میشوند) وتو اما پارلمان مارلمانهای جهان دموکرات منش! را برای جایگزینی آخوندها با قدمهایت رنجه میفرمائی!. اما درین بین حق من زن ایرانی (مهم نیست از چه تباری ) کجاست ؟ در لوای شاه ولایت که قوانین علوی ۱۴۰۰ سال پیش به من (زن) تنقیه میکند یا توی معتقد به لچک به بندگی و بردگی انسان زن در حکومت شیر پیروزمند خدا و امیر موئمنان ؟!!اگر جهان کثیف سرمایه داری از هرطریقی شاید از (نوع تو) بخواهدبر من (زن ایران نشین) کوچکترین غلطی بکند /همانطور که در برابر لشگریان اسلام ناب شیعی از ۲۶ اسفند ۵۷ تا امروز ایستاده ام بازهم خواهم ایستاد . من برعکس شما هیچ کاری با فاشیستهائی ازنوع جان بولتون و آزنار اصلآ ندارم . # ترانهء یار خوشگلم مریم جان را یادم نیست قاسم جبلی یا منوچهر شفیعی یا بهرام سیر خوانده بودند ؟" ز دوریت خون بود روان از دو دیدگان مریم جان / ....؟؟ یار خوشگلم مریم جان خون مکن دلم مریم جان / بوسه ای گیرم ازلباننت / ازلب همچو گل خندانت ! من اما مرد نیستم و نه زنی از نوع لزبین/ اما اینقدر عقلم میرسد تابهرچه لب و دهان و دندان دروغگو و فرصت و قدرت طلب بجای بوسه فقط تف کنم !
۲٨۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹