یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گردهمایی بزرگ شورای ملی مقاومت در فرانسه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : پیمان شهرابی

عنوان : تبریک بزرگ
فقط جای تبریک دارد برای همه مردم ایران وآزادیخواهان
همه نظرات را خواند بدون اغراق اینکه در بین نظرات نکات جالبی بود حرفی ندارم و خیلی عقده گشایئ وضدیت هم بود و رژیمی هم بود
مهم اینست مسئولانه به آزادی اعتقاد داشته باشیم
بهر حال اینکه برای آزادی باید هر بهایئ پرداخت و هر جریانی یا سازمانی گامی بر می دارد حمایت باید کزد

تبریک بر برگزار کنندگان
تبریک بر آزدیخواهان
۲٨۶٣۲ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : روح انگیز

عنوان : مجاهدین از حالا لشکر دارند، این دیگر چه صیغه ایست که یک سازمان/حزب گارد نظامی فرقه خود را داشته باشد؟
آیا منشور سازمان مجاهدین بر اساس منشور جهانی حقوق بشرست یا نه؟

آیا زنانی که میخواهند عضو فعال این سازمان باشند باید پوشش اسلامی داشته باشند یا نه؟

چرا این سازمان اگر سکولار است حجاب را رعایت می کند و مرتب سخن از علی و عبارات اسلامی در گردهمایی ها را بکار می برد؟ این دیگر چه نوع سکولاریسم است؟ بنظر من مردم فریبی ای بیش نیست. خمینی هم قبل از رسیدن بقدرت می گفت حجاب اجباری نیست و همه احزاب حتی کمونیست ها هم اجازه فعالیت دارند.

نظر دهنده ای موضوع مهمی مطرح کرد که من تا بحال در جایی ندیده بودم و هیچوقت به آن فکر نکرده بودم و حالا که چند مجاهد در اینجا هستند جواب بدهند. اگر شما حزب سیاسی هستید سپاه پاسداران خودتان را چرا دارید؟ دو شاخ دارید یکی مذهبی سیاسی و یکی مسلحانه. این توازن را بین احزاب در آینده در انتخابات کاملا بهم می زند. ما نمی توانیم به شما اطمینان کنیم چون از حالا لشکر نظامی برای حفظ منافع خودتان را دارید، یعنی چه؟
مجاهدین از حالا لشکر دارند، این دیگر چه صیغه ایست که یک سازمان/حزب گارد نظامی فرقه خود را داشته باشد؟ این اصلا قابل قبول نیست.
۲٨۶۱٣ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : امیر

عنوان : گربهِ مرتضی علی و جدایی دین از حکومت
من میدانم که جناب خشایار رخسانی هم میداند که جدایی دین از حکومت، نه امروز، که سالهاست جزو برنامه های شورای ملی مقاومت و مجاهدین است و بارها هم تکرار شده است.

پیدا کنید گربهِ مرتضی علی را !
۲٨۶۰٨ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : اردوان شاهسوندی

عنوان : فروغ جاویدان یک ننگ است که داغش بر پیشانی مجاهدین خلق تا ابد فروزان خواهد بود.
این گردهمایی ما مردم ایران را نمی ترساند. انتخاب ما بین رژیم و مجاهدین خلق ایده هر که بوده باشد برای حفظ منافع خودشان بوده. منافع ملی ما با هیچیک از ایندو خشونت طلب و تمامیت خواه حفظ نمی شود. اگر این گردهمایی را برای ترساندن رژیم ترتیب داده اند و در عین حال برای روحیه بخشی به مجاهدین باز هم به ما مربوط نمی شود. این جو سازی ها که به جهان غرب القا کنند که آپوزیسیون واقعی اینست و مردم ایران مجاهدین را می خواهد یک دروغ بزرگ است و ما باید واکنش نشان دهیم و بگوییم که اینها نمایندگان ما نیستند و این سازمان یک فرقه دینی خطرناک دیگریست که ادای دمکراسی و حقوق بشر در می آورد. مجاهدین خلق با دمکراسی هیچ میانه ای ندارد و در پیشوا رجوی و همسر رئیس جمهورش خلاصه می شود. سازمانیست که یک قشر خودی دو نفره و یک قشر ۷۵ میلیون ناخودی دارد. ما تبعیض نمی خواهیم، پیشوا و رئیس جمهور از قبل منصوب شده هم نمی خواهیم.

فروغ جاویدان یک ننگ است که داغش بر پیشانی مجاهدین خلق تا ابد فروزان خواهد بود.
۲٨۶۰۴ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : به آزاداندیشان

عنوان : کابوسی هشدار دهنده!!!!!!
چه زیباست که شاهدیم این روزها را! شاهدیم که خون "بچه" ها چه در قیام شصت، چه در اعدام های دهه شصت و چه در "فروغ جاویدان" به بیهودگی ریخته نشد.
شورای ملی مقاومت پیروز شد، بواسطه حمایت مترقی ترین نیروهای بین المللی (نئو کنسرواتیو های آمریکایی و فاشیست های اروپا) با استفاده از ابزار فوق العاده دمکراتیک (جنگ) بر کشور مسلط شدیم. حیف که کوردلان بخیل در آذربایجان و کردستان و بلوچستان، طعم پیروزی مقاومت را به کام ملت قهرمان ایران تلخ می کنند. امروز غلبه بر این کوردلان در الویت قرار دارد. و این امر بدون رهبری مسعود و مریم مان غیر ممکن است. تا رفع غائله نباید به عناصر پوسیده و ورشکستگان سیاسی ای که در دو نظام شاه و شیخ خوش رقصی و خوش خدمتی می کردند و همواره خنجر به پهلوی ملت قهرمان ایران زده اند اجازه عرض اندام داد. ما فرزندان ملت قهرمان ایران اجازه تضعیف کشور را نمی دهیم و نمی گذاریم مزدوران شاه و شیخ با کمک دشمنان ایرانی و ایران زمین ملت قهرمان ایران را از رهبری مریم و مسعود محروم کنند!
...
خدا را شکر از خواب پریدم!
هنوز احمدی نژاد و خامنه ای در حال زدن دست و پا های آخرند و اگر فقط یک کمی از خرد استفاده کنیم هنوز می توان از این تعبیر شدن این خواب شوم جلو گیری کرد
امیدوارم که چنین کنیم
۲٨۵۹۴ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : خشایار رخسانی

عنوان : گربه-ی مرتضی علی و سازمان مجاهدین خلق
اگر سازمان مجاهدین خلق بخواهد در مبارزه با حکومت آخوندی در جبهه-یِ آزادیخواهان جای بگیرد، باید نُخست برادریش را ثابت کُند. شرط برادر بودن نیز این است که این سازمان جدایی دین از حکومت و دمکراسی و آزادی را بپذیر. در غیر اینصورت این سازمان هیچ تفاوتی با حزب الله ندارد. تا زمانیکه این سازمان این سه بُن پایه را نپذیرد، نمیتواند با پنهان کردن خودش در پشت پرچم سرنگ شیرخورشید نشان، خود را یک سازمان سیاسی ایرانی بنامد، چهره-ی زشت با هدف هایِ اهریمنیش را نهان سازد و ادعای فرمانروایی بر ایران را داشته باشد. اصل درآمیختن دین در حکومت که به بُنپایه-ی این سازمان و به بخش جدا ناشدنی از آن واگردانده شده است، به همان اندازه این سازمان را با فرهنگ و مردم ایران بیگانه کرده است که حزب الله با فرهنگ و مردم ایران بیگانه است. شرط کُنشگری سیاسی برای سازمان مجاهدین خلق در فردای آزادیِ آزادیِ ایران این است که اصل جدایی دین در حکومت و دمکراسی را بپذیرد، در غیر اینصورت، دادنِ پروانه-ی فعالیت سیاسی به چنین سازمانی، همانند یک خودکشی برای ساختار دمکراسی در ایران خواهد بود، زیرا آزمون های تاریخی نشان داده اند که چنین سازمان هایِ خودکامه با سواستفاده از ساز و کار های دمکراسی یعنی گُزیدمان (انتخابات) آزاد بر سرکار میآیند و پس از آن دمکراسی را برمیچینند. همان آزمون ناگواری که آلمانی ها با حزب نازی داشتند و امروز در آلمان به بازماندگان این حزب پروانه-ی کُنشگری سیاسی داده نمیشود.
گروه هایِ سیاسی که به جدایی دین از حکومت باور ندارند، در واپسگرایی و خطرناک بودنشان برایِ همبودگاه هایِ آزاد که خواهان آزادی و نهادینه شدن دمکراسی هَستند، هیچ تفاوتی نمیکنند ؛ اکنون چه نام آنها سازمان مجاهدین خلق باشد و یا چه حزب الله و یا القاعده و طالبان. گویا برای هواداران سازمان مجاهدین خلق خیلی دشوار است که آزمونِ ناگوار درآمیختن دین در حکومت را دریابند که مردم ایران برای پی بردن به آن ناگُزیر بوده اند از میان دوزخ گُذر کُنند و سه دهه است که دارند برای آن هزینه-ی هنگفت پرداخت میکنند. از اینرو هوادارن سازمان مجاهدین خلق را باید که بگونه ای شستشوی مغزی داده باشند که آنها یا رویا هایِ شخصی خودشان بجای واقعیت های روزمره مینشانند و یا ناتون از اندیشیدن باشند زیرا برای آنها تفاوت نمیکند که فرنودآوری و استدلالی که طرف گفتگو برای آنها میآورد تا چه اندازه قوی است، آنها در این گُفتاوردها همیشه همانند «گربه-یِ مرتضی علی» چهار چنگولی پایین خواهند آمد. اگر سازمان مجاهدین خلق به بُنپایه و اصل جدایی دین از حکومت باور میداشت، میبایست که در عمل نشان میداد؛ و در عمل یعنی اینکه منشور سازمانی خود را برپایه-ی قانون های شناخته شده و پذیرفته شده در جهان آزاد بازنویسی میکرد و نه بر پایه کتاب های آسمانی و سنت پیامبران. اکنون این سازمان هرچند که بخواهد خودش را با همه-ی سُرخاب هایِ جهان بُزک کند، و ژست مدرن بودن بخودش بگیرد، و برای نمونه به هموندان زنش دستور دهد که بجای دستمال سیاه، دستمال بنفش یا گُل گُلی به سرکُنند، ولی اینکارها در کیستی و ماهیت واپسگرای این گروه مرموز هیچ چیزی را دگرگون نخواهد کرد، چونکه گرفتاری بُنیادین این سازمان با همبودگاهِ جوان و آزادِ ایران که خواهانِ آزادی و جدایی دین از حکومت است و برچیدن حکومتِ اسلامی است، گُشوده نشده است و همچنان پابرجاست.
در اینجا گرفتاری بزرگ دیگر این است که آدم نمیداند که هنگامیکه سازمان مجاهدین خلق از یک دورانِ گُذرایِ شش ماه در گرفتن قدرت سخن میگوید، منظور آنها از این «شش ماه» چیست؟ آیا آنها این «شش ماه» را با روزهایِ آسمانی حساب کرده اند یا روزهای زمینی؟ اگر منظور آن ها روزهای آسمانی است، که به حقیقت و خُداترس بودن این سازمان نزدیکتر است، پس بر پایه-یِ تفسیر قرآن علامه طباطبایی که این سازمان سرسپردگی و ارادت ویژه ای به آن دارد، هر روز خدا شش هزار سال درازا دارد. پس تا واسپردن قدرت به مردم ایران، آنها باید یک چندهزار سالی منتظر بمانند.
دیگر اینکه اکنون به انگاریم که حکومت اسلامی هم برپایه-ی ادعای سازمان مجاهدین خلق از گردهمایی فرانسه آشفته شده است و خامنه ای و همپالگی هایش در بیت رهبری هم از ترس نخوابیده اند، خوب که چی؟ در این میان چه سودی مردم آزادیخواه ایران خواهند بُرد که خواهان جدایی دین از حکومت هَستند و چه گامی در راه آزادی و نهادینه شدن دمکراسی و گرامیداشت حقوق بشر برداشته شده است؟ آنهم هنگامیکه نه تنها سازمان مجاهدین خلق هرگز به این ارزش ها باور ندارد، بلکه این دو جریان در واپسگرایی باهمدیگر همتازی و مسابقه گذاشته اند؟ سازمان مجاهدین خلق در سه دهه گذشته به پاس رهبری «فرزانه-ی» مسعودِ رجوی به پُشت قباله مریم رجوی فروکاسته شده است. درگیری این سازمان با حکومت اسلامی یک دعوای خانوادگی و شخصی است. بگونه ایکه این سازمان هیچگاه بر سر جابجایی همگی سامانه-ی حکومت اسلامی سخنی به میان نمیآورد، زیرا که به ادامه-ی حکومتِ اسلامی باور دارد. و منظور این سازمان از سرنگونی حکومت اسلامی نیز همیشه سرنگونی خامنه ای بوده است، زیرا مسعود رجوی خود را برای رهبری جهان اسلام، یک ولی فقیه شایسته تر از خامنه ای میداند.
از این روزن، گردهمایی فرانسه مایه نگرانی نیروهایِ آزادیخواه و خردگرای ایران نیز هَست، هنگامیکه آنها تماشاگر سواستفاده-ی رهبران سازمان مجاهدین خلق از احساسات پاک مشتی جوان ناآگاه و ناآزموده میشوند که از سوی رهبران این سازمان بازی خورده اند که با وعده هایِ دروغین، از آنها بجای پلکان قدرت طلبی در درگیریِ خانوادگی و شخصی میان دو دودمان رجوی و دودمان خامنه ای، بهره میبرند.
۲٨۵۹٣ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : آذری

عنوان : سازمان مجاهدین خلق باید شاخه نظامی خود را که زبان زور و تجاوز است را منحل کند. ما قادسیه سوم نمی خواهیم.
سازمان مجاهدین خلق یک حزب سیاسی نیست بلکه یک فرقه دینی-سیاسی است که بدنبال قبض قدرت مطلق در ایران است و به هر دروغ و دغلی متوسل می شود تا فرصتی بدست آورده و پایه های استبداد خود را در ایران بسازد. برای اینکار بیشتر از ۶ ماه زمان لازم ندارد و برخلاف خمینی که شاخه نظامی خود را پس از ورود به ایران بوجود آورد، سازمان مجاهدین از بدو تولدش شاخه نظامی داشته است و سربازانی که مثل فداییان حسن صباح اگر سازمان بگوید برای مسعود و مریم رجوی بکش و شکنجه کن به آسانی اینکار را انجام می دهند و هیچ ابایی هم از مرگ ندارند. اگر یادتان باشد یکی از همین سربازان شهادت طلب همین سازمانت در فرانسه خود را بخاطر مریم ماه تابان خود را به آتش کشید. چنین طرز تفکری بسیار خطرناک و کور است و هیچ تفاوتی با طالبان های انتهاری ندارد. اگر این سازمان بدنبال قبضه کردن قدرت نبود مثل یک حزب معمولی عمل می کرد و نیازی به یک شاخه نظامی مثل حسن صباح نداشت. روایتی از حسن صباح است که دانستن آن برای ما در قرن ۲۱ و در رابطه با مجاهدین خلق بسیار مهم است. سفیری به دیدار حسن صباح به قلعه اش رفت و حسن صباح برای اثبات قدرت و نفوذش بر سربازانش، به دو تن آنها گفت که خود را از قلعه به پایین پرتاب کنند، هر دو بدون کوچکترین تامل و تعللی خود را به پایین پرتاب کرده و خود را کشتند.

جامعه ایران امروز دیگر جامعه سال ۵۷ نیست و بخصوص در یکسال اخیر چنان تحولی را پشت سر گذاشته است که شهادت طلبی و شهید پروری و دنباله روی کورکورانه از مذهبیون و روشنفکران را کنار گذاشته است. مجاهدین خلق در فضای سالهای قبل از انقلاب و در آن جو زندگی می کنند و برایشان ذره ای اهمیت ندارد که جامعه امروز ایران چگونه جامعه ای است و چه می خواهد. آنچه برایشان اهمیت دارد رسیدن بقدرت به هر قیمتی است تا جامعه ایرانی را بدلخواه خود مهندسی کنند و ۳۱ سالی هم اینها پدر مردم را دربیاورند. رفتار ۳۱ سال اخیر اینها هیچ اعتمادی را نسبت بخودشان جلب نکرده است. با بیگانگان مصاحبه و گفتگو می کنند، به لابی گری با آنها می پردازند ولی به ما ایرانیان هرگز مجال سئوال کردن و پاسخگویی به اعمالشان را نداده اند.

منابع مالی اینها از کجا تامین می شود؟ چرا به یک شاخه نظامی نیازمندند؟ چرا مثل یک حزب سیاسی معمولی عمل نمی کنند؟ چرا در این ۳۱ سال ذره ای متحول نشده اند؟ چرا با احزاب دیگر میانه ای ندارند؟

که از آغاز تولدش همیشه بدنبال حامی معنوی و مادی بیگانه بوده است. اگر به تاریخ آنها نگاه کنید می بینید که مسعود رجوی از شوروی سابق تقاضای کمک کرد، بعد از صدام تقاضای پایگاه و حمایت کرد و در این چند سال اخیر لابی گری هایش با دول اروپایی و آمریکا به اوج خود رسیبده است. شاخه نظامی این سازمان برای تسخیر قدرت در ایران حفظ شده است و برای تحکیم نظام خود پس از تسخیر ایران. ما با این سازمان هیچوقت نه به آزادی خواهیم رسید، نه به استقلال و نه به لیبرال دمکراسی. شاخه نظامی اینها برای تحمیل خودشان به ماست.

سازمان مجاهدین خلق باید منشور سازمان خود را بر مبنای منشور جهانی حقوق بشر قرار دهد، باید چنان تغییرات بنیادینی در سازمان بوجود آورند که ما بطور شفاف ببینیم که واقعا دمکراتیک شده اند، منابع مالی خود را اعلام کنند، گذشته خود را نقد کرده و از آن فاصله بگیرند، از انجام اعمال زیر زمینی کلا خودداری کنند، بما پاسخگو باشند و مهمتر از همه اینها شاخه نظامی خود را که زبان زور و تجاوز این سازمان است را باید منحل کنند.

ما قادسیه سوم نمی خواهیم.
۲٨۵۹۱ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : یوسف آذربایجان

عنوان : ضدیت مجاهدین با ملت ترک آذربایجان.
ضدیت مجاهدین با ملت ترک آذربایجان. اگر دقت کرده باشید مریم خانم برای عوام فریبی هم که شده در تاورنی در رابطه با غیر فارسها از عرب -کرد و بلوچ نام میبرد ولی حاضر نیست از ملت ترک آذربایجان اسمی بیاورد .البته این مساله بیانگر این واقعیت است که فرقه رجوی پایگاهی در آذربایجان ندارد و مساله حقوق ملی ملتها برای فرقه رجوی مثل جن و بسم الله میباشد.و عوام فریبی دیگری که به کار برده اند موی سر - سبیل و حتی ابرو های سفید مردان را رنگ کرده اند که ظاهری جوان داشته باشند و از نقاط مختلف اورپا با خرید بلیط هواپیما و هتل به پاریس جمع کرده بودند.
۲٨۵٨۹ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : . .

عنوان : ای کاش روشنگری می کردید
اما شما به جای روشنگری دارید زرنگ بازی می کنید. نه شش ماه، بلکه هیچ کس حق ندارد حتی یک روز بی انتخابات رئیس جمهور شود. این کار رهبران مجاهدین تجاوز است به قانون، و یک نمونه از سر هم بندی های شما است. تقریباً همه روشنگری های شما همینطور نیمه جان می باشد. این توضیحات برای اعضای گوش به فرمان شما کار ساز است، اما برای نسل نوین و آگاه ایران خنده دار است. سئوال در بین سازمان شما جایی ندارد. هر کس هم آمد مخالف نظر شما حرف زد فوراً یک مارک به پشتش می چسبانید؛ چون شما را غیر دمکراتیک پرورش داده اند. آیا با این فرهنگ می توانید روشنگر باشید؟
۲٨۵٨۷ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

    از : بخواب رفتگان و جنگ سالاران بازنشسته در پادگان اشرف

عنوان : همه این شعار ها برای دوره انتقالی است و البته بعد از دوره ۶ ماه مسعود رجوی تصمیم میگیرد که چه کسی حکومت کند
البته میدانم که باز چندتا بچه مجاهد مرید مسعود و مریم ماه تابان عصبانی میشوند و مثل رهبرانشان به فحاشی میپردازند. خوب مگر رهبران حکومت اسلامی به مخالفین فحاشی نمیکنند? حق مجاهدین هم هست که به مخالفین فحاشی کنند. حکومت اسلامی همه مارا ضد انقلاب میداند چون شعار مرگ بر ولایت فقیه سر میدهیم و مجاهدین هم مارا طرفدار حکومت اسلامی میدانند چون ما جمهوری ایرانی میخواهیم و نه جمهوری دمکراتیک اسلامی مجاهدین. برای دوستانی که میگویند مریم برای ۶ ماه دوره انتقالی ریس جمهور است باید بگویم که مردم ایران دیگر گول این حرفها را نمیخورند چون مگر سال ۵۷ شورای انقلاب موقت نبود و برای دوره انتقالی نبود? بعد چی شد? مگر حافظ اسد و گذافی و مبارک قرار نبود دوره انتقالی فقط ریس جمهور باشند? خوب وقتی ۶ ماه ماندین و انتخابات ازاد مثل حکومت اسلامی برقرار کردید و دوباره مریم شد ریس جمهور مادام العمر و مسعود هم شد ولی فقیه و مخالفین شما هم شدند محارب با خدا انوقت چه کسی بداد ما میرسد? مردم دنیا نمیگویند شما چقدر احمق بودید که عمامه بسرها را بیرون کردید و لچک بسر ها را اوردید? نه اقا شما اگر عرضه دارید بروید افراد دربند در پادگان بدون اسلحه اشرف را نجات دهید نجات ایران پیشکشش تان.مردم ایران با ایجاد جمهوری ایرانی بر اساس حقوق بشر راه را برای شما هم به عنوان شهروندان ازاد میکنند و تلاش کنید تا بتوانید چند نفرتان را به مجلس بفرستید و رهبرانتان هم بخاطر همکاری با صدام حسین خودرا اماده کنند تا در یک دادگاه صالحه به خیانت های خودشان جواب دهند
۲٨۵٨۶ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۶۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست