یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پاسخ عبدالعلی بازرگان به محسن کدیور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : مش قاسم

عنوان : شما که لالائی بلد بودید چرا خوابتان نمی برد؟
پدر آقای بازرگان که یک ملای بیسواد را به امامت رساند و نقش نخست وزیر اول او را بازی کرد مگر نمی دانست که ملای بیسواد که سوار بر مردم شود یا مردم باید بمیرند و یا ملایان شیاد بمیرند وگرنه آنها پائین بیا نیستند. هنوز بقیه دوستان ملی-مذهبی این عبدلعلی خان از تربه آخوندها می خورند که نمونه بیشرم آن سحابی می باشد که با اراجیف مضحک تلاش می کند چهره کریه رژیم را تطهیر کند. ملی-مذهبی بی شرم دیگر اعتباری ندارند که سروران سابق خود را مقصر بدانند و خود را تبرئه کننند.
۲٨۷٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : منوچهر زال

عنوان : آشفته فکری تا کجا
جناب سیامک مهر که هم نام کوچک اش و هم نام بزرگش گواه بر ایرانی اصیل بودنش دارد یعنی با اسلام و فرهنگ اسلامی خود را جدا میداند، در کمال آشفته فکری هم از کشتار و دد منشی "حکومت اسلام" میگوید و هم هنوز در خرافات اسلام غوطه ور هست و گمان دارد که کدیور، خمینی، خاتمی، و دیگر جانیان این رژیم "اسلامفروشان" هستند. عجبا!. اسلام فروش یعنی چه ؟ اینان آیینه تمام نمای اسلام هستند و شما جناب سبامک مهر در خواب غفلت که فکر میکنید اسلام چیزی جز این هست که این ددان انجام داده و میدهند؟ اسلام راستین، اسلام ناب محمدی، اسلام صدر اسلام و غیره همین جنایات و وحشی گری هست و بس و این شما هستید که در خواب گرانبار ۱۴۰۰ ساله فرو رفته اید.
۲٨۷۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : عصبانی از دست دروغگویان

عنوان : اینها از سنگ پای قزوین هم پر روترند. من جای اینها بودم سرم را می گذاشتم و از خجالت می مردم.
واقع که اینها انقدر بی شرم هستند که زبان آدمیزاد لال می شود. بازرگان از همدستی با خمینی پشیمان شد. شاید هم از اینکه با بختیار هم رای نشد هم پشیمان بود. ضدیت بازرگان با زن تفاوت چندانی با ضدیت خمینی با زنان نداشت. او مخالف حضور زنان در جلسات بود، این یعنی چه؟ نیمی از جامعه بخاطر این خر مقدسان تهی مغز باید در خانه می ماند و کلفتی و جوجه کشی برای مردان می کرد. حال پسر بازرگان از کدیور دروغگو می نالد و یک مشت دروغ هم خود بار ما می کند آنهم درباره امام دجالش. واقع که اینها فکر می کنند که ما در عهد بوق زندگی می کنیم و اینترنتی نیست که ما به همه اطلاعات موجود درباره خمینی دروغگو و خدعه گر دسترسی نداشته باشیم. همه اینها دروغگو هستند. توی چشم آدم نگاه می کنند و دروغ می گویند. خجالت در فرهنگ اینها اصلا و ابدا معنی ندارد. اینها از سنگ پای قزوین هم پر روترند. من جای اینها بودم سرم را می گذاشتم و از خجالت می مردم.

آخر یک کسی بمن بگوید که چطور کدیور جلوی دوربین به میلیونها ایرانی که بسیاری در تظاهرات ها شرکت داشتند می گوید که نه شما نگفتید نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران بلکه گفتید هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران. بعد هم همان صدای امریکا نوار تظاهرات را چند روز بعد پخش می کند و مستند نشان می دهد که مردم شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را سر دادند و آبروی نداشته این استاد دانشگاه امریکا را می برد. بخدا اگر من جای اینها بودم دیگر جرئت نمی کردم که رو بنمایانم. عجب رویی، رو که نیست از سنگ پای قزوین هم پر رو تر است.
۲٨۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : منوچهر زال

عنوان : اقای بازرگان یک نامه هم به اقای سحابی بنویسید
آقای بازرگان ممکن هست لطف کنید و یک نامه سرگشاده ای هم به یار و یاور همیشه گی تان اقای سحابی بنویسید تا اینقدر مثل حزب اللهی های تهی مغر ایقدر خمینی خمینی نکند و برای یک چندرغازی که از قبال حکومت شاه و شیخ نصیب اش شده ضدیت آشکاری با واقعیت نکند و قربانیان، اعدام شده گان، تجاوز شده گان بدست این حکومت پلید و خونخوار را با مسولین و جانیان این رژیم یکی نه پندارند؟ آخر ایشان عمرش سر بام هست و این همه دورغ و ریا و تزویر برای نجات این رژیم برای چیست؟ شما که میگوید عملکرد این رژیم با عملکرد اسلام متفاوت هست (که هیچ دلیلی بر آن نیست) پس به دوست و همفکر دهها ساله تان بگویید چرا چنین میپندارد و و چنین اشکار و تهوع آور دروغ میگوید و از این رژیم ددمنش حمایت میکند و مخالفانش را تروریست و قدرت طلب و غیره مینامد؟ ایا شرم برای اقای سحابی معنی و مفهومی دارد؟ آیا بهتر نیست که برای گفتن حقیقت و ارشا کسی از رفقای خودتان ابتدا شروع کنید که مدیور و مهاجرانی درست شدنی نیسیتند
۲٨۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : شافعه وتری

عنوان : خمینی طغیان کرد
در مورد تعلّق خاطر خمینی به مستضعفان باید پرسید مگر اسیرانی که سالها به جرم ناکرده زندانی شده بودند و حتّی برخی از آنها در اسارت از دوران نوجوانی به جوانی رسیده بودند، ازمصادیق بارز انسانهای به استضعاف کشیده شده نبودند؟
رفتار خمینی را با این مستضعفین دیدیم و دیدیم که چون خود را در حد خدا میدید بی آنکه نگران خشم خدا بر خود باشد در سال ۶۷ با حکم ویژه اش همه ی این مستضعفین را طعمه ی غضب خود کرد. مستعفین از نظر خمینی تنها کسانی بودند که چشم بسته گوش به فرمانش بودند. خمینی و امثالش فقط به زعم خود مسلمانند یزعمون ان آمنوا...( سوره ی ۴ آیه ی ۶۰) بلکه آنها طغیانگرند. پس" برخیز بر علیه فرعون که او طغیان کرده است"
۲٨۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : رئوف رئیسی

عنوان : هرچه توان داریم در گفتن حقیقت وازادی وطن وحوق بشردریغ ننمائم
درود بشما اقای بازرگان که باشهامت حقیقت را شمردی و باصدای رسا بیان کردی که این اقایان مملکت را به خرابه ای تبدیل نموده اند بلکه در حق انسانها از هیتلر هم پیشی گرفتند من بتمام انهائیکه اعتراض خودرا
در مقابل این حکومت جبار بیان میکنند ارج می نهم ویقین می دانم این
روشنگری ها اثر خودرا هرچه زودتر خواهد گذاشت پیروز باشید.
۲٨۶٨۱ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : نیاز

عنوان : گستاخی مطلقا ارتجاعی یا شجاعت؟؟؟
جناب بازرگان میفرمایند: "بدون آنکه خواسته باشم نقش مبارزات شجاعانه آقای خمینی با استبداد شاهنشاهی درسال‌های ۴۱ و ۴۲ ..."
ببخشید هان! شما نیز در تحریف تاریخ دست کمی از کدیور ندارید. بابا دست از تعریف و تمجید از این خمینی جلاد بردارید. لطفا بفرمایید کجای مبارزات خمینی با اصلاحاتی که تحت عنوان انقلاب سفید منجر به رسیدن زنان به حقوق بیشتر، اصلاحات ارضی، مبارزه با بی سوادی و غیره میشد "شجاعانه" بود؟ این ارتجاع و گستاخی و نشانه عقبماندگی محض بود. این قربانی کردن منافع ملت ایران در پای خرمقدسی و تححر و کینه توزی کور به شاه بود. اگر مقاومت ارتجاعی و طرفداری از فئودالهای زالوصفت و دفاع از آن شرع مقدسی که دختر نه ساله را به مرد هشتاد ساله به زور شوهر میدهد بنظر حضرت عالی شجاعت است، پس طالبان و القاعده باید دست خمینی را از شجاعت بسته باشند.
خواهشا قیافه آزادیخواهانه و مترقی در مقابل کدیور نگیرید که خودتان هم در عمق افکارتان دست کمی از ایشان ندارید. شما بهتر است با شهامت اخلاقی خطاهای پدر خودتان را که برخلاف زنده یاد بختیار منافع ملی را قربانی خرمقدسی و فرصت طلبی خود کردند انتقاد کنید. همان پدر شما نیز سال چهل و دو دنباله رو خمینی بر علیه منافع زنان ما سینه چاک میداد.
۲٨۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : ندا ازادیخواه

عنوان : هشدار به اقای کدیور
برای یاد آوری به آقای کدیور مرحوم بازرگان آن زمان که شما در س فقه می آموختیتد خطاب به مردم گفت ( دمکراسی نه دادنی است نه گرفتنی ، دمکراسی را باید یاد گرفت) جمله ای در همین منظور . وقتی ایشان مثل همقطارانشان در برابر چشم میلیونها انسان نگاه می کند وبه دورغ شعار معروف مردم را انکار می کند وبعد هم در نامه ای عنوان می کند که من با این شعار موافق نیستم . خوب مرد حسابی از اول بگو من مخالف این شعار هستم چرا دیگر سعی می کنی مردم را بقولی مردم کوچه وبازار ...ببپیچانی ...بعد هم دیدی که مردم آبرو برایت نگذاشتند . در ضمن بروید وروی حرفهای بنیانگذار این رژیم جهل وفساد وجنایت فکر کنید واز تعصبهای مذهبی کور خودتان را بیرون بکشید وبه مردم واسلامی که نه محمد بلکه به اسلامی که علی در دوران خلافتش برقرار کرد اندیشه کنید . دوران فرمانهای سربریدن مردم تمام شده .شهامت به خرج بده ودوران کشتار انسا نها را بدست محمد رسوا کن . اسلام خوشبختانه در طول این سی اندی سال در ایران به لجن کشده شده وبا صدها هزار خون انسان آلوده شده .بروید فکری به حال امامتان بکنید که مردم ایران برای سگ ارزش واحترام قائل هستند که برای روحانیت دیگر نسیتند .
شما هم بهتر برای اینکه به صف مردم بیآئید آن لباس خون شقاوت وجهل وریا را از تن بدر کنید .
۲٨۶۷۶ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : محبوس در ایران زیر نفس منحوس

عنوان : گویی زنده یاد مهندس بازرگان صداقتش را نیز برای فرزندش عبدالعلی به ارث گذاشته است
گویی زنده یاد مهندس بازرگان صداقتش را نیز برای فرزندش عبدالعلی به ارث گذاشته است! اما در اینکه این آقای کدیور و آن مهاجرانی از آدمهای بسیار کم سواد و پرمدعایی هستند هیچ شکی نمی توان روا داشت! سواد آنها حتا همان سواد اسلامی نیز در حد سواد حاجی بازاری های روشنفکر است. آدمهایی بی بضاعت فکری. البته اینها هم بنوبه خود خودی و غیر خودی دارند، و چند چاپلوس بله قربانگو و احسنت گو و باریکلا گو و تکبیر گو هم دور و برشان هستند و بنا بر ایبن خیلی زود غرررره می شوند.
یاد مهندس بازرگان بخیر! اگر چه مسلمان بود ولی آدمستان هم بود!
۲٨۶۷۰ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

    از : داور -

عنوان : تشکر
دست مریزاد آقای بازرگان. دارید به صراحت لهجه پدر مرحوم و شجاعتان نزدیک میشوید
۲٨۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست