از : منوچهر زال
عنوان : شروع حمله موسوی اللهی ها-پیش بینی نبود، صرفا شناخت بود
چند ساعت پیش مقاله آقای پیچگاه را خواندم و در ستون نظرات نوشتم که چند ساعتی صبر کنید تا حمله لشگریان اسلام -موسوی اللهی ها را ببینید. من نه پیشگو هستم و نه با خدا و پیغمبر، امام و فرشته گان و نیروی امداد غیبی، سرکار دارم و این حرفم را صرفا از روی شناخت آدم های مسخ شده در ولایت اسلام عزیز نوشتم. دیدید که سخنم درست بود و ۲ نفر از موسوی چی ها همانند مراجع تقلید که طبق نحص صریح قران، انسان ها را همانند گوسفند میدانند و از جانب آنها فتوا میدهند و سخنگوی آنانند، پرخاش و ناسزا گویی را از جانب "مردم"نثار آقای پیچگاه کرده اند.اینان آنقدر هول بودند که اولی، ابتدا ادعا میکند که مردم بدنبال موسوی راه افتادند و یک خط پایین تر میگوید موسوی دارد بدنبال مردم میآید. دومی تحت رهبری پیک نت سعی در ترساندن مردم دارد که اگر موسوی را قیول نکنید، آمریکا و اسراییل شخص مورد نظر خودشان را "رهبر" خواهد کرد. ایشان نمیگوید که مگر تمامی دستگاه های تبلیغی دول غربی و ایضا شرقی، موسوی ودیگر مقلدان امام راحل را در بوق نگذارده اند و شب و روز به تبلیغ آنها دست نمیزنند و هر روز انواع و اقسام جوایز حقوق بشری و روزنامه نگاری و غیره را به این جماعت چماقدار امام نمیدهند؟
تنها به این جمله موسوی چی دومی نگاه کنید تا نهایت نا آگاهی و تهی گویی را مشاهده کنید:"که تصمیم گیری های اصلی، مخصوصا در زمینه ترور و کشتار ها جنایت های مستقیم، به وسیله خمینی و چند تن از آخوند های مورد اعتماد او سازماندهی و اجرا می شود" کسی نیست از این جناب بپرسد که اگرتمامی این جنایات اسلامی را خمینی دستور داده و به اجرا گذاشته، پس چرا امام جدیدتان (موسوی) میخواهد که به دوران "طلایی امام راحل" برگردد. نکند شما میخواهید هادی غفاری، خلخالی و یا لاجوردی دروان بازگشت به دوران طلایی امام راحل باشید و بدین سبب هست که عاشق سینه چاک موسوی شده اید
۲۹۷۵٣ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : "خیانت به مردم"
"شما در روز اول نخست وزیری به مردم تعهد داده بودید که به مردم خیانت نکنید و حقایق را برایشان بازگو کنید. اتفاقا قسم هم خورده بودید که به این تعهد عمل کنید ولی آن تعهد را شکستید. شکستن تعهد به این بزرگی هم یعنی خیانت. آن موقع حقایق را از مردم با مهارت پنهان کردید. آلان هم که آنها را بازگو نمیکنید.".
خب اینکه یعنی محاکمه و محکومیت و حکم اعدام در دادگاه " مردم !! ".
"آیا بازهم توقع دارید که مردم به شما اعتماد کنند؟ ".
این "مردم" که به قولی ۲۵ میلیون و به قولی ۱۳ میلیون آنها به این " خائن " رای دادند و دو روز بعد ۳ میلیون آنها در تهران به خیابان آمدند و رای خود را تائید کردند ، به احتمال زیاد بعد هم تائید خواهند کرد.
جناب پیچگاه ، فرض و پیشنهاد و سوال شما بی مورد است. مساله برای مردم اعتماد به موسوی نیست.مردم شاید بعد از فریبی که از بسیاری از رهبران و روشنفکران و احزاب در ۷۰ -۶۰ سال گذشته خوردند دیگر به هیچکس اعتماد نکنند. "مردم " در این انتخابات شکافی دیدند و فرصتی یافتند که وجود خود را اظهار کنند و تا آنجا که این فرصت موجود است از آن حمایت خواهند کرد.موسوی برای آنها وسیله است نه هدف. این موسوی نبود که دنبال مردم آمد . این مردم بودند که دنبال موسوی آمدند و اکنون موسوی ست که سعی میکند به آرمانهای مردم نزدیک شود. مساله مردم مبارزه با رژیم است نه " خیانت " موسوی و یا هر "رهبر" فرضی دیگری که احتمالا کمتر از او خیانتکار نخواهد بود. مردم در فکرند که شاید از این پل تا آن پل فرجی باشد.
۲۹۷۴٨ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣٨۹
|
از : باخبر
عنوان : موسوی را تخریب کنید، اسراییل و قبیله جان بولتون شخص دیگری را برای شما در نظر گرفته اند
ـــ موسوی را تخریب کنید، اسراییل و قبیله جان بولتون شخص دیگری را برای شما در نظر گرفته اند ـــ
از سخنان آقای «علی پیچگاه» در این نوشته خطاب به موسوی:
«شما همه حقایق را هیچگاه نخواهید گفت چرا که فقط از آن مطلع نبودید بلکه در تمام کارها و تصمیم ها دخالت مستقیم داشتید.»
«کسانی که در قتل و عام زندانیان در سال ۶۷ نقش مستقیم و اساسی داشتند. دقت کنید:«نقش مستقیم و اساسی] میخواهید در این مورد هم بگویید که از این قضیه هم مطلع نبودید؟ شما نه تنها اطلاع داشتید بلکه در آن مشارکت هم داشتید و شریک جرم محسوب می شوید. در همان روزها خامنه ای که از قتل ها با خبر بود رفت پیش آقای منتظری تا دقیق تر از آن با خبر شود. آقای منتظری گفته بود که در زندانها دارند قتل و عام میکنند و به خمینی نامه نوشته و اعتراض کرده است. منتظری به همه شما گفت که اعتراض کنید. ولی شما بنده خمینی بودید و هیچ کدام اعتراض نکردید»
«منتظری به همه شما گفت که اعتراض کنید. ولی شما بنده خمینی بودید و هیچ کدام اعتراض نکردید»
شما این اسناد را از کجا آورده اید؟ در کجای خاطرات منتظری یا سخنان و نوشته های دیگر او آمده است که او موسوی را در جریان قرار داده است؟
استعفای موسوی در مهرماه، اندکی بعد از قتل عام ۶۷ در مرداد و شهریور، و اشاره او به «شورا» ها و امثال آن که بدون نظر او تشکیل می شدند و اقدام می کردند یعنی چه؟
قبل از انتشار نامه استعفای مهندس موسوی به ریاست مجلس وقت هم این موضوع، روشن بود که تصمیم گیری های اصلی، مخصوصا در زمینه ترور و کشتار ها جنایت های مستقیم، به وسیله خمینی و چند تن از آخوند های مورد اعتماد او سازماندهی و اجرا می شود، و حالا که نامه استعفای مهندس موسوی هم منتشر شده است با روشنی و وضوح تمام، ما این موضوع را می بینیم. متن این استعفا در همین اخبار امروز هم قابل دسترسی است. در صفخه خبر های روز.
دو دسته خیلی اصرار دارند موسوی را بدنام کنند. و معمولاً هم با جعل و دروغ.
دسته اول: کودتا چیان که در صورت لزوم، نقابی کاملاً متفاوت بر چهره می زنند.
دسته دوم: رقبای دیرین کودتا چیان در «اپوزیسیون» خاصی در خارج از کشور، که سعی دارد به طرف های اسراییلی و نئوکان ها بقبولاند که تنها آلترناتیو این رژیم است و آماده به خدمت. برای این کار باید چهره موسوی را تخریب کرد.
منظورم نویسنده این نوشته که نمی شناسمشان، و در نتیجه نمی توانم در باره اشان قضاوتی در این حد داشته باشم نیست. حرفم به موضوعی عام بر می گردد.
۲۹۷۴۶ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣٨۹
|
از : منوچهر زال
عنوان : منتظر یورش لشگریان اسلام باشید
این مقاله از آن مقاله های هست که آشکار گویی را بجای مصلحت اندیشی و محافظه کاری و سیاسی بازی، نشانده. نه برای دستخوش گرفتن نوشته نه ترسی از حمله لشگریان مسخ شده سبز اسلامی. ابن را داشته باشید و چند شاعتی صبر کنید تا اعضای سبز موسوی اللهی حملاتشان را شروع کنند و با فحاشی هایشان این صفحه را پر کنند. از جنایات استالین داستان ها بگویند، از طرف "مردم " وکیل شوند و فتوا دهند که "مردم" خواهان "یکی" شدن و "اتحاد" هستند و "کمونیست" های خدا نشناس همواره برای منافع "آمریکا" و دیگر شیاطین در ایجاد "وحدت کلمه" سنگ اندازی میکنند و الان جای این حرف ها نیست و هنوز "ابهامات" زیادی در مورد کشتارهای روزانه لشگریان گمنام امام زمان وجود دارد و تا این مسایل روشن نشده باید به "ایستاده گی" موسوی به ولایت فقیه ای که نودش میگوید قبولش دارد، احترام گذاشت و مغز، خرد، دانش، تجربه را در چاه جمکران ریخت و جملگی سر ها را بریده و در خدمت اسلام عزیز تنها تن شویم. میگویید نه، بلی تنها چند ساعت صبر کنید.
آقای علی پیچگاه ممنون از آشکار نویسی تان. شاد و پیروز باشید
۲۹۷٣۹ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣٨۹
|