عنوان : نسخه صندوق بین المللی پول که توسط طرفداران نظام سرمایه در ایران دنبال می شود
برای اطلاع کسانی که علاقمندند، در آدرس زیر می توانند به نسخه پیچیده شده توسط صندوق بین المللی پول که در ماه ژانویه ۲۰۱۰ منتشر شده است دسترسی پیدا کنند:

http://www.imf.org/external/pubs/ft/scr/۲۰۱۰/cr۱۰۷۶.pdf

این متن به انگلییسی است ولی نسخه ای است که هم موسوی تحت عنوان اینکه این یک طرح شناخته شده است انرا تایید کرد و هم حسن داعی و هم نگهدار. کلا تمام جناحهای مختلف تجدید سازمان سرمایه داری درایران این نسخه را دنبال می کنند. اختلافشان بر سر این است که چگونه اجرا شود که اولا موجب شورش مردم نگردد و ثانیا خودشان در قدرت باشند که ۱۰۰ میلیارد دلار در امد حاصله از این قطع سوبسید ها را به جیب جناح خود بریزند. محمد قراگوزلو در کمپ مخالفین بازسازی سرمایه داری در ایران قرار دارد. نظرات قراگوزلو حتی با رییس دانا که معتقد به سوسیال دمکراسی از نوع آلمان است ( رجوع کنید به مصاحبه ایشان با رادیو برلین در ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۸ که روی یوتیوپ می باشد) نیز متفاوت است. ایشان خواهان آلترناتیو سوسیالیستی در مقابل نظام سرمایه داری هستند نه بزک کردن سرمایه داری و نه دفاع از بخش خصوصی تحت عنوان صنایع ملی و غیره. جنبش کمونیستی ایران سالهاست که از چپ " ضد امپریالیستی" که بخشی از جنبش ملی اسلامی بود وداع گفته است. هر گونه بازسازی نظام سرمایه داری در ایران بدون استقرار دیکتاتوری امکان ناپذیر است. قطع یارانه ها و مواضع نیروهای مختلف جنبش احیای سرمایه داری نشان داد که تفاوت این جناحها نه بر سر اصل موضوع یعنی آزادی و برابری بلکه بر سر نحوه اجرا و تقسیم اموال غارت است. به عبارت دیگر دعوا بر سر لحاف ملا است.
٣٣۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : خیلی مفید بود
با تشکر از استاد ارجمند جناب محمد قراگوزلو. مقاله بسیار مفید بود به خصوص فهم آن ساده تر از مقالات قبلی لین نویسنده بود و برای همه از جمله من که اقتصاد نخوانده ام بسیار گویا و روشن بود. به این امید که در آینده نیز شاهد مقالات مشابهی از محمد قراگوزلوی فرزانه باشیم. در ضمن خواهش من این است در صورتی که ایشان کامنت ها را میخوانند لطف کنند در یک یا دو سطر هم که شده چیزی بنویستد . این امر نه فقط نشان دهنده علاقه و اهمیت وی به نظر خوانندگان است می تواند به فضای بحث ها روشنی دهد. در هر صورت شاید قراگوزلو گرامی کارشان زیاد باشد و فرصت کافی نداشته باشند. اگر ممکن است در این صورت ایشان لطف کنند و به نامه هایی که برایشان می فرستیم پاسخ دهند من و دوستانم تا کنون چند نامه به همین نشانی موجود فرستاده ایم که متاسفانه بی جواب مانده است.
٣٣۵۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : نقد موسوی و سبزها لازم است
دوستان خواهشمندم توجه کنید
اول باید به دوستان عرض کنم که مگر می شو.د تحلیلگرو نویسنده برجسته ای مانند آقای قراگوزلو به مهمترین مباحث سیاسی کشور وارد شود اما در مورد سبز ها اظهار نظر نکند. اگر کسی مخالف نظرهای ایشان است می تواند جواب بدهد این چه استدلالی ست که از منتقدان بزرگ خود می خواهیم در این یا آن مورد حرف بزنند یا نزنند. به عقیده من احترا به آزادی بیان یعنی این که هر کس می تواند با استناد به دلایل عقلانی و مفید به نقد هر فرد یا گروهی بپردازد. آیا اگر محمد قراگوزلو موسوی و گروهش را نقد نکند مساله حل است؟ دوم این که اخلاقی کردن بحران اقتصادی رویه درستی نیست. مارکس در گروندریسه کوشیده است توضیح دهد که بر خلاف پندار تئوریسین های سرمایه داری مانند آدام اسمیت در ثروت ملل آز و طمع انسان ها به وجود آورنده سرمایه داری نیست. آقای سالاری باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که انسان از جامعه تاثیر می گیرد و همان انسانهای طماع اگر در یک جامعه سللم سوسیالیستی قرار گیرند به هیچ عنوان با طمع و آز خود به شهروندان دیگر تعرض نخواهند کرد
٣٣۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : قراگوزلو- رئیس دانا یا نگهدار-داعی؟ خطاب به تلویزیون آمریکا
من برنامه ووا را دیدم و به مناظره ی آقایان نگهدار و داعی گوش دادم. و در این جا می خواهم جند نکته را خدمت دوستان عرض کنم
۱. دفاع فرخ نگهدار از بازار آزاد همان است که محمد قراگوزلو از آن به ( سقوط آزاد آن هم با مغز ) یاد کرده است. واقعا در روزگاری که در آمریکا نیز امثال استیگلیتز خود کنترلی بازار را عامل اصلی بحران اخیر دانسته اند انسان باید یا خیلی نا آگاه باشد یا سرمایه دار یا دیوانه که از بازار آزاد و حذف خدمات حمایتی دولت دفاع کند . این سه فاکتور کم و بیش در مورد فرخ نگهدار صادق است و متاسفانه ما هر چه قدر پیش می رویم در مواضع فرخ نگهدار و دوستانش از اصول اولیه سوسیال دموکراسی نیز خبری نمی بینیم.
۲. آقای حسن داعی البته می خواست که طرح حذف سوبسیدها را رد کند اما از آن جا که اصول اولیه اقتصاد سیاسی را بلد نبود نتوانست به درستی و از موضعی علمی حرف خود را به کرسی بنشاند.
۳. شک نداشته باشید یک خط نوشته محمد قراگوزلو و فریبرز رئیس دانا به کل مباحث بی سر و ته و البته ارتجاعی نگهدار می ارزد. من نمی دانم آقای نگهدار به پشتوانه کدام مطالعه و سابقه خود در باره موضوع دشواری مانند اقتصاد سیاسی اظهار نظر می کند . شاید او می خواهد مردم را بخنداند.
۴. من دائی جان ناپلئون نیستم اما به نظرم تلویزیون آمریکا عمدن به آقای نگهدار تریبون می دهد تا از این طرح دفاع کند و بعد از آن می خواهد به شیوه ای تلویحی این نتیجه گیری را به خورد بینندگان خود بدهد که ببینید این چپ ها هم با بازار آزاد موافقند. به این ترتیب به اهداف واقعی خود دست می یابد. اگر رسانه آمریکا حتی یک درصد حسن نیت داشت به جای نگهدار از دو اقتصاد دان موافق و مخالف دعوت می کرد. مثلن از آقای خاوند به عنوان یک تحلیلگر اقتصادی راست و همکار خودشان و آقای قراگوزلو به عنوان یک تحلیلگر اقتصاد و سیاست چپ و مخالف آمریکا. در این صورت می شد به اندک حسن نیت آمریکا امتیاز مثبت داد. این رسانه روز به روز نزد مردم ایران اعتماد خود را از دست می دهد و به همین خاطر نیز مرتب با تعویض مجری و برنامه می خواهد جایی برای خود باز کند.
٣٣۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : ‫باید اول فرهنگ مضر حرص و آز را آگاهانه از میان برداشت
جناب کوشا
‫متأسفانه معیار خوشبختی در تفکر بشر مترقی و مدرن امروزی و یا الگویی اروپایی بسیار خودخواهانه، حریصانه و منفردانه همراه با تکروی، رقابت ناسالم و حسرت و حسادت وحشتناک رو به رشد میباشد. یک خانواده متوسط و حتی حقوق بگیر اروپایی تفکرش از خوشبختی داشتن خانه شخصی، ماشین، قایق، موتور از نوع بسیار مرغوب و گران، پول و مال و دارایی فراوان و رفاه و سفر زیاد، داشتن چندین املاک و خانه و آپارتمان اجاره ای، حتی اگر همه آنها صددرصد در گرو قروض طویل المدت بانکها باشند، بی اعتنا به وضعیت آیندگان، میباشد. اگر بزودی ۹ میلیارد جمعیت دنیا همه از دم چنین تفکر و آرزویی از خوشبختی داشته باشند، و فرض کنیم در عمل و سیاست و حکومت و تکنولوژی آنقدر پیشرفت کنیم که بتوانیم به همه این آرزو ها جامه عمل بپوشانیم، حداقل شش کره زمین دیگر لازم داریم تا پاسخگوی این نیاز خودخواهانه بشر مدرن امروزی باشیم.

نمونه جالب ‫این نو اندیشه و فرهنگ، زندگی بسیاری کارگران مقاطعه کار کشورهای پیشرفته است که حریصانه در پی انباشت ثروت و رفاه شخصی و بی اعتنایی به محدودیت های کره زمین هستند. آنان در بهترین مناطق شهر خانه شخصی میخرند و مدام بر ملک و املاک اجاره ای و سرمایه گذاری خود میافزایند و به انباشت تصاعدی کربن زمین هم کاری ندارند!

اندیشه های سوسیالیزم و کمونیسم برای این گروه مترادف است با فقر و و حرمان و پس رفت! چگونه میتوان انتظار داشت که این گروه از مردم حریص و خودخواه از حقوق پایمال شده بقیه محرومان جامعه شان دفاع کنند؟ مشکل اینجاست؟ بشر امروز تفکری بسیار بینهایت، حریصانه و خودخواهانه از خوشبختی دارد! تا چنین فرهنگی وجود دارد، تغییر وضعیت بسیار ناممکن بنظر میرسد؟ طبقه متوسط مردم ایران را ببینید، حتی حقوق بگیران و زحمتکشان، چگونه اسیر و برده این نوع تفکر و فرهنگ زندگی میباشند. اشکال تفکر خود الگوی اروپایی−آمریکایی است!
٣٣۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : به جنبش سبز حمله نکنید
بیش از دو سال است که هر گاه مقاله ای از آقای قراگوزلو می خوانم یا مصاحبه ای از ایشسان می شنوم تنم می لرزد. دوستان می دانند چرا و توضیح آن زیاد دشوار نیست. آقای قراگوزلو به هر مناسبتی از دموکراسی مورد علاقه خود {شما بخوانید دیکتاتوری } تا یارانه ها در مقاله حاضر و کلن تمام مقالاتش.... تا ضربه ای به جنبش سبز و رهبران بزرگ آن نزند دست بر دار نیست. عزیز! شما که طرفدار مردم هستی آیا مواضع چند وقت اخیر خانم دکتر رهنورد را مطالعه فرموده اید؟ آیا این که جناب مهندس موسوی از حذف یارانه ها به عنوان شب تاریک یارانه ها سخت گفته موضع غلطی ست؟شما یک جمله کوتاه از آقای خاتمی را گرفته اید و آن را همچون چماق تو سر جنبش و رهبرانش می زنید. مضاف به اینکه به نظر من درست نیست که شما رهبران و روسای جمهوری دیگر کشورها از جمله فرانسه و انگلیس و آلمان را دلقک و شیاد بخوانید. آیا این عبارات در ادبیات سیاسی تعریف شده است. به نظر من در کل چپ هایی مانند جناب قراگوزلو و دوستانشان در غرب از جمله چاوز و اورتگا و مورالس هیچ فرقی با احمدی نژاد ندارند . من البته قصد اهانت به جناب قراگوزلو ندارم اما معتقدم که او باید حرف خود را بزند و دست از سر جنبش بر دارد.
٣٣۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : چگونه؟
با سلام خدمت استاد عزیزم جناب دکتر قراگوزلو. من لاله ص هستم و چون هنوز تحصیلاتم در رشته کارشناسی ارشد جامعه شناسی تمام نشده با پوزش از شما و خوانندگان با نام مشفقی نظر می دهم.من سه کتاب اخیر شما را خوانده ام و به گمانم شما به طرزی هوشمندانه دارید ابتدا به تفسیر جهان و حوادث جاری میپردازید. در کتاب دمواکرسی نقد همه جانبه راست در کنار شرح روند دموکرسی پارلمانی بسیار روشن است و در کتاب اگزیستانسیالیسم که البته فهمش برای من دشوار بود شما مبانی ساختاری فلسفه وجود را با تفسیر دقیق اندیشه های انقلابی سارتر توضیح داده اید و در بحران به ترسیم آلترناتیو و نحوه یا چگونگی تغییر جهان وارد شده اید. اگر دوست کامنت گذار محترم جناب محسن کوشا توجه کنند در سطر پایانی این مقاله به نحوه تغییر جهان اشاره شده است. میدانم که این اشاره کوتاه و نا کافی ست اما در جامعه سرمایه داری تنها راه نجات سازمان دان به کارگران است. من سال هاست که در دانشگاه هستم ولی معتقدم جنبش دانشجویی به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد. دست استادم را می فشرم و رویش را به گرمی می بوسم. با تشکر از سایت خواندنی و جالب اخبار روز.
٣٣۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : فرخ نگهدار راجع به اقتصاد بیشتر می داند یا قراگوزلو و رئیس دانا؟
در تفسیر خبر صدای امریکا مشاجره ای بین حسن داعی و فرخ نگهدار درباره طرح «هدفمند کردن یارانه ها» درگرفت. فرخ نگهدار سخت از این طرح حمایت کرد و آنرا در راستای منافع ملی ایران ارزیابی کرد. صدها اقتصاددان ایرانی از هر طیف و گرایش سیاسی درباره این طرح مسخره هشدار دادند ولی فرخ نگهدار همه اینها را در چند دقیقه گفتگو و مشاجره با حسن داعی رد کرد. خمینی هم می گفت که ۳۰ میلیون بگویند آری من می گویم نه. حال نگهدار هم می گوید همه اقتصاددان ها بگویند این طرح بد است ولی من می گویم خوبست.

فرخ نگهدار راجع به اقتصاد بیشتر می داند یا قراگوزلو و رئیس دانا؟
٣٣۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : یک سوال از دکتر محیط
من با مواضع جناب قراگوزلو آشنا هستم و می دانم که وی پیش از انتخابات ۱۳۸۸ موسوی را نماینده جناح هاشمی رفسنجانی و کلا بازار گرایان خصوصی محور ایران خوانده بود. درست یا نا درست در نقد تعرض ایشان به اصلاح طلبان تا کنون مقالات زیادی منتشر شده که متاسفانه از طرف محمد قراگوزلو بی پاسخ مانده است. اما سخن و یا سوال من این نیست. من می خواهم پرسشی را با دکتر محیط عزیز در میان بگدارم و امیدوارم که در برنامه ی تلویزیونی خود پاسخگو باشند. دکتر محیط در چند ماه گذشته چنان که می دانیم چند بار به آقای قراگوزلو انتقاد وارد کرده و حتی ایشان را نه فقط مخالف جنبش سبز بلکه "دشمن مردم ایران" خوانده است . این که استدلال آقای دکتر تا چه حد درست است فعلا از آن می گذرم اما من هر گاه به سخنان ایشان گوش می دهم یک مخالفت شدید و غلیط با امپریالیسم آمریکا و سیاست های نولیبرال می بینم و تعرض و تهاجم ایشان رات به صندوق بین المللی و بانک جهانی و گات میستایم. خیلی خوب حالا می خواهم از ایشان بپرسم وقتی که آقای محمد خاتمی با این صراحت از سیاست های نولیبرال دفاع می کند ( جوری که آقای قراگوزلو نوشته و من به منبع آن نیز رجوع کردم ) آیا می توان هم از خاتمی دفاع کرد و هم ضد سرمایه دار بود؟آقای دکتر محیط این تناقض را چه گونه توضیح می دهند؟
٣٣۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨۹       

عنوان : چگونه ، اینجا وآنجا می توان نیوکان ها را متوقف کرد ؟
۲۰ سال تهاجم:
بعداز سقوط شوروی نیوکان ها با استراتژی جدید تحت عنوان گلوبالیزاسیون شروِع به تهاجم گسترده ی نظامی به مناطق نفت خیز جهان ،انتقال واحدهای تولیدی و سرمایه گذاری های "بی رویه" در اروپای شرقی،آسیاوآمریکای جنوبی نمودند.

پیامد ها:
ّ
۱.افزایش بیکاران، پراکنده کردن صفوف جنبش کارگری در دهه ی ۹۰میلادی.تضعیف "جامعه ی رفاه" و..و..

۲.وابستگی شدید مالی ی کشور های اشغالی

تجدید نظر در استراتژی !
در اواخر قرن ۲۰ امپریالیستها با هماهنگی وسیعی سرمایه گذاری در چین و هندوستان و چند کشور دیگر را با نام سرمایه گذاری در کشورهای با "دستمزد پایین" شتاب دادند که در بحران اخیر دست سرمایه داران در کشورهای متروپل را باز گذاشت که تا که توانستند کارخانه ها و شرکت های "مازاد" را تعطیل نمایند از امریکا تا اروپا

تمام این توطئه ها در فرصت اخیر "بحران مالی" صورت گرفت.تصادفی نیست که سر و کله ی محافظه کار ها همه جا پیداست.

"رشد اقتصادی" چین و هندوستان یعنی نیولیبرالیست ها با دستمزد کم در این کشورها هم به وحشتناکترین شیوه مردم را استثمار نمودند و هم سوسیال دموکراتها و جنبش کارگری و چپ را به پایین درجه مقاومت و رزمندگی تنزل دادند.

اعتراض های کارگران و سایر اقشار در اروپاعالی بود و هست گسترده تر و منسجم تر باد !

سوال اینست که وقتی نیوکان ها در این ۲۰ سال هر کار خواستند کرده اند چگونه ، اینجا وآنجا می توان آنها را متوقف کرد ؟
لطفادر این باره بنویسید.
٣٣۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۹