از : به آقای تابان
عنوان : مالکیت خصوصی، مالکیت غیرخصوصی، اقتصاد دولتی، اقتصاد آزاد، اقتصاد مخلوط
آقای تابان عزیز،
موضع صریح سازمان فدائیان خلق در قبال مالکیت خصوصی چیست؟
برایم مشخص بفرمایید که در یک انتخابات آزاد در ایران مانیفست شما در باره موارد زیر چه در بر خواهد داشت:-
مالکیت خصوصی، مالکیت غیرخصوصی، اقتصاد دولتی، اقتصاد آزاد، اقتصاد مخلوط
همانطور که می دانید طبق منشور جهانی حقوق بشر مالکیت خصوصی بخش مهمی از حقوق حقه هر فردی است. واضح است که فرخ نگهدار با مالکیت خصوصی و بازار آزاد هیچ مشکلی ندارد.
دوم، فکر می کنید واکنش ملت ایران به بازار غیر آزاد و مخالفت با مالکیت خصوصی چه خواهد بود؟ منکه تا حالا رغبت و جنبشی مردمی که بدنبال براندازی مالکیت خصوصی در ایران باشد را به عمرم ندیده ام.
اگر ملت ایران به اقتصاد آزاد بگویند بله، سازمان های کمونیستی مثل سازمان فدائیان خلق چه خواهد گفت و خواهد کرد؟
٣٣۷۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : بهمن زنجانی
عنوان : از مبارزه حقوق بشری شناخت پیدا کنیم
آقای رشتی،
نظر شما احساسی و قابل درک اما ناشی از نداشتن شناخت است. یک سازمان حقوق بشری دارای آلترناتیو سیاسی برای یک رژیم نیست و بنا به تعریف نمی تواند باشد. فقط نقض حقوق بشر را نقد می کند، در هر رژیم و کشوری که رخ دهد، در آمریکا، اروپا، آفریقا و الی آخر. بنابراین حتا اگر رژیمی در حال سقوط حتمی باشد، سازمان عفو بین الملل یا هر سازمان دیگر حقوق بشری نمی تواند شعار سقوط یا حتا تغییر آن را بدهد. تنها می تواند از حاکمان خواهان تصحیح رفتارشان بشود یا در مواردی حتا خواهان پیگرد قضایی شان بشود (آن هم باید با دلایل و مدارک قابل ارائه در دادگاه و نمی شود به سبک مخالفان ما با جمع کردن امضا! خواهان محاکمه کسی شد حتا اگر از جنایتکار بودن او اطمینان داشته باشیم). زمانی که این حاکمان با مدرک از سوی دادگاه های بین المللی متهم می شوند (مثل نمونه عمرالبشیر) یا خودشان به جنایت اذعان می کنند (مثل جرج بوش در خاطرات اخیر)، سازمان های حقوق بشری نیز خواهان پیگرد قضایی این گونه حاکمان هستند، ولی باز هم نمی توانند خواهان تغییر رژیم یا حتا دولت در آن کشورها شوند؛ مثلا شعار بر له یا علیه بوش یا اُباما نمی دهند. عفو بین الملل هم در هر دو مورد بالا موضع گیری صریح کرده و به درستی خواهان پیگرد عمر البشیر و بوش شده است. مشکل شما ناشی از نداشتن آگاهی و شناخت از مبارزه حقوق بشری است.
٣٣۷۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : حمید ابراهیمی
عنوان : آیا باید نقد کرد؟
به همه دوستانی که میگویند بجای اعلام برائت از نظرات آقای نگهدار میبایست نظرات او را نقد کرد میگویم؛ همانطور که پرداختن به تحلیلهای حسین شریعتمداری (سردبیر دست نشانده ولی فقیه در روزنامه کیهان) کاریست بس بی ارزش و عبث، نقد نظرات آقای نگهدار نیز چیزی جز اتلاف وقت نخواهد بود. بگذریم از اینکه نظرات ایشان سی و چند سال است که در حال نقد است. آنهایی که از این نقدها بی اطلاعند احتما در سیاره ای بجز کره زمین زندگی میکنند.
٣٣۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : مسعود محمدی
عنوان : کمی عمیقتر به سازمانتان و مواضعتان فکر کنید
گامی مثبت است اما اصلا کافی نیست. به امید این که به نتیجه منطقیتر برسد. کمی فکر کنید که این چه سازمانی است که در آن از نگهدار و ملیحه محمدی گرفته تا "چپ" سلطنتی (= مبلغان نزدیکی به رضا پهلوی) تا آنهایی که خود را کمونیست می دانند، تا کسانی که خود را «سوسیال دمکرات» می دانند (حالا سوال نمی کنم چطور و چرا و با چه پشتوانه فکری و سابقه ای سوسیال دمکرات شده اند) تا چندین گرایش دیگر در آن گل می گویند و گل می شنوند و هر از گاهی از هم "برائت" می جویند (در باره این زبان دیگران تذکر داده اند. از این زبان هم "برائت" بجویید!). در یک اتحادیه یا سندیکا می توان و باید تمام این گرایش ها را داشت (هر چند در جنبش مخالفان ما این مساله در شرایط کنونی قابل تصور نیست)، اما در یک «سازمان» خیر. چگونه است که این گرایش های مختلف اکثریتی در بسیاری از سازمان ها و حرکت ها (با جهت گیری های مختلف مثل اتحاد جمهوریخواهان، جمهوریخواهان دمکراتیک لائیک، جبهه ملی اروپا ...) حضور دارند و باز هم در یک سازمان هستند؟ آیا چاره ای جز نگاه توطئه آمیز می ماند؟ آیا باید گفت می خواهند امکانات و انتخاب ها را برای آینده باز نگه دارند و هر کدام از این جریان ها که پا گرفت و "موفق" شد همه گرایش های اکثریت را در بربگیرد؟ اگر با هم تفاوت دارید این تفاوت هایتان در عمل چگونه منعکس می شود؟ فقط در نوشته؟ در عمل چه می کنید؟ اگر صداقتی در کار هست که حتما در بسیاری از افراد هست، دست از این نام بردارید و گذشته ای را که سرشار از اشتباهات فاحش است دور بریزید، سازمان های مشخصی با هویت خودتان به وجود آورید یا به سازمان های دیگری که فاقد این گذشته هستند بپیوندید. کمی هم به مواضعتان فکر کنید. یک روز دفاع بی قید و شرط از خمینی، یک روز دفاع بی قید و شرط از موسوی و کروبی! خواهان اجرای کامل قانون اساسی هم که هستید، پس اختلافتان چیست؟
٣٣۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : آمان محمد بیجارک
عنوان : دوستان باید با خود صادق باشند
نویسندگان نامه احمد و تابان هر دو دوستان اصلاح طلب هستند ولی چیزی که مرا به تعجب می اندازد این است که این دوستان با خود صادق نیستند زیرا انچه که فرخ میگوید خود آقایان هم در نوشته های مختلف ولی به شکل محافظه کارانه گفته اند و نوشته اند. اما یک چیزی که من را به تعجب انداخته گویا دوستان با تحول اقتصادی احمدی نژاد از ریشه مخالفند . دوستان حکومتهای دیکتاتور همیشه با رشوه و سرکوبی سر پا بوده است آنچه که امروز احمدی نژاد به صورت دست و پا شکسته صورت میدهد آینده ایران است این مسئله باعث خواهد شد که مردم ایران از دولتهای خود مستقل باشند و احتیاجی به این نخواهد داشت که دستش را به سوی حکومتهای خود دراز کنند. امروز مردم ایران وابسته به دولت است این تحول باعث خواهد شد در آینده دولت وابسته به مردم باشد. مردم پرستی را بگذارید کنار و یک خورده آینده نگر باشید.
٣٣۷۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : ایرج رشتی
عنوان : خود بزرگ بینی
خیلی ممنون که با این نامه جواب این حرافی ها دادید.
طرفداران هیتلر هنوزم معتقدند که اطرافیان هیتلر آدم ها بدی بوده اند و نه خود هیتلر لمپن. خامنه ای را از جنتی و خاتمی(نماز جمعه) و یا احمدی نژاد جدا دانستن کاری بسیار احمقانه است. خامنه ای مسئول همه ی سیاست ها و مشکلات ممکلت داری در ایران است. مگر اینکه کور و کر باشیم و قانون اساسی اسلامی و اعمال فاشیستی خامنه ای را در این دوران ندیده بگیریم وپندو اندرز های مسخره به" رهبر" بدهیم. من شخصن با سازمان عفو بین المللی مشکل دارم وقتی به تیهکاران حاکم در ایران نامه های شکایتی بخاطر زیر پا گذاشتن حقوق بشر می فرستن ولی ایرانیان را پشت سر هم با همین قانون اساسی ارتجائی اعدام می کنند. تمام
٣٣۷۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : کمال
عنوان : عجبا!
عجبا که وقتی پیشگامان جنبش یعنی کسانی چون میرحسین موسوی، وضع موجود را به ژیم های توتالیتر شبیه شوروی دوران استالین و یا رومانی زمان چائوشسکو مقایسه می کنند و دروغگویی دولتمردان جمهوری اسلامی را با تبلیغات گوبلز تشبیه می کنند، حالا فرخ نگهدار می آید و از خشن ترین فرد این نظام استمداد می طلبد و به خیال خود می خواهد او را اصلاح کند و به راه مردم بکشاند. عجبا از این ناآگاهی.
٣٣۷۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : ardeshir shomali
عنوان : ما از این مواضع اعلام برائت می کنیم!
با سلام به همه کسانی که نامه سر باز شده آقای نگهدار به آقای خامنهای را خواندن .
من با نامه یاد شده همراهم و اتفاقا بر عکس این دوستان و همه آنانی که تفسیری در این اعتراض نامه نوشتند .نامه آقای فرخ نگهدار را نسبت به جایگاهی که آقای نگهدار به عنوان یک اصلاحطلب و یک انسان خواهان تغییرات اجتماعی بدون خشونت و تغییرات ممکن با توجه به توازن نیروی واقعی و موجود در جامعه ،این نامه را بسیار دقیق و منطقی یافتم .البته اینهمه اعتراض را نیز درک میکنم . به خوبی به یاد دارم که حدوداً ۲۰ سال پیش آقای نگهدار نامه بازی هم به آقای رضا پهلوی نوشته بود در آنهنگام نیز همین برخوردها شاید هم تند تر به آقای نگهدار کردن اما همان دوستان معترض آن روز امروز چنان از نزدیکی به آقای پهلوی سخن میگویند که اگر کسی احتمالاً سیاست و برنامه آقای پهلوی را نقد کند از طرف همان معترضان دیروز به نامه آقای نگهدار غیر دمکرات و غیر حقوق بشری متهم میکند .به نظر من این نامه باز آقای نگهدا ر به آقای خامنهای به مراتب مناسب تر و ضروری تر بوده است .اجاز میخواهم از همینجا از آقای نگهدا ر تشکّر کنم برای نوشتن این نامه .
اردشیر -۲۰
٣٣۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : ناظر بی طرف
عنوان : حسرت به دل
دیر آمدی آقای تابان، ولی حالا هم که اومدی خوش آمدی!.سالیان ساله که من آرزو میکنم ایکاش به جای اینهمه سازمان و فرقه و گروه و دسته و انشعابهای رنگارنگ، گروهی از انسانهای مسئول و دلسوز و ایراندوست پیدا می شدن که دست در دست یگدیکه، طرح حزب چپ را بر بنیاد فرهنگ مردم ایران پی بریزن و دلیرانه می کوشیدن بدون خشونت و خونریزی و دوز و کلک یا وابستگیهای رسواکننده، به فریادرسی مردم ایران به طور کلّی برسن. دریغا که سالهاست حسرت به دل مونده ام. در این دنیای به این بزرگی، هیچ نشانه ای از آن انسانها نمی بینم. دریغا!.
٣٣۷۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|
از : مسعود سفری
عنوان : برائت
با سپاس از شما رفقا به جهت اتخاذ موضع نسبت به سیاستها و اعلام برائت از مواضع آقای نگهدار!
و اما دوست عزیز آقای بینام! نقد مطلب آقای نگهدار ( از سوی اعضای سازمان )اتلاف وقت - ایجاد سوء تفاهم و در مجموع ذهنیتی را در جنبش تقویت میکند که گویا رفقای سازمان با بخش قابل توجهی از مواضع ایشان موافق بوده و فقط در تحلیلهای اینچنینی با یکدیگر زاویه فکری دارند و از سوئی آقای نگهدار بیش از دو دهه است که ثابت کردند به چه اصول و پرنسیپهائی پایبندند و تا چه حد نقد ها را بجان میخرند!
٣٣۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۹
|