یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پایان دورانی که غرور گدایی کرد - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : بهروز

عنوان : نقد یک جمله ای
شعبده بازی برای گم کردن سوراخ دعا به طریق عامدانه به جهت خودسفیدکنی در محضر گزمه خانه حاکم، دادفریاد و قیل و قالی علیه "ایده ئولوژی لیبرالیسم"، که حتی اگر بجا باشد، این که این سیاست و ایدئولوژی در کدام طبقه، گروه، حکومت و ارگان سرکوب در ایران مادیت می یابد.
٣٨۴۹۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : لادن الف

عنوان : به آقای پیروز
آقای پیروز
با درود و خسته نباشید. معمولا شما در ذیل مقالات آقای قراگوزلو مشارکت میکنید که به نظرم باید از شما و همه کسانی که چنین احساس اجتماعی و نقادانه دارند تشکر کرد. نفس مشارکت در بحث خود امر مهمی است و موید روحیه جمعگرائی و در مقابل همان آسیبی است که نویسنده فرهیخته و دانشور ما مرتب آن را نقد می کند.
البته زنان عربده نمی کشند اما زنان در شرایط متعارف و معمول مانند خانم تاپر سر کارگران را هم گرد تا گرد نمی برند. زنان سیاستمداری مانند خانم رایس هم چیزی از تاچر کن نداشتند و این نوع بیان قراگوزلو نوعی بیان استعاری برای نشان دادن اوج خشونت تاچریسم است. من البته با زنان سیاستمداری مانند خانم مری رابینسون و کلینتون و مشابه اینها کمترین حس مشترکی ندارم اما آیا دیده اید که در مقالات جناب دکتر قراگوزلو از این واژه برای این گونه سیاستمداران زن استفاده شود. کاری که تاپر و تاچریسم با انسانیت کرد بیش از عربده کشی بود.
من به عنوان یک زن خدمت شما می گویم که این عربده کشی برای وصف روحیه تاچر بسیار تقلیل گرایانه است. موفق باشید.
یادم رفت از قراگوزلوی خوب به خاطر این مقاله خواندنی تشکر کنم. به امید بهبودی ایشان و به امید رهائی زن که معیار رهائی جامعه است.
٣٨۴۹۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : مهری ش.ح

عنوان : اوه شاملو! چه عالی.....
محمد جان عزیز ما با وجودی که هنوز هم تند و تیز می نویسد و می کوبد و جلو می رود رویه بسیار جالبی را برگزیده است. شاملو! آه ! شاملو.! ناباورانه شاملو.........
مقاله " ازشب هنوز مانده دو دانگی" و این مقاله ( پایان دورانی که غرور گدائی کرد) از دو شعر کاملا اجتماعی احمد شاملو گرفته شده است و محمد جان باید برسم امانت درانتهای مقاله با یک ستاره مشخص می کرد. اینکه شعر تا چه حد می تواند به خدمت سیاست در بیاید من با احتیاط حرف می زنم. هنوز ترجیح می دهم که آیدا در آینه بخوانم. از آراگون چشمان الیزایش را بیشتر دوست دارم.نرودا را به امثال مایاکوفسکی ترجیح می دهم و شعرهای عاشقانه فروغ را از اجتماعی هایش بیشتر می پسندم. وارد شدن در موضوع تعهد هنر نه در اینجا می گنجد و نه من در برابر محمد جان که خود در این زمینه دو کتاب و چند مقاله مفصل دارد صاحب نظرم. اما به گمانم استفاده از شعر میتواند فضای مقاله را تلطیف کند حال آنکه فضای مقاله محمد جان سخت خشن است. و این در ذات سیاست است که با تحکم سخن بگوید. سوال من این است که آیا واقعا محمد جان می خواهد بگوید سال بد ؛ سال باد ؛ سال اشک ..... سالی که غرور گدائی کرد...... تمام شده است؟ اما امروز در تهران و همه روز در همه جای این و آن شهر گزمه ها را می بینی که دهانت را می بویند مبادا که گفته باشی دوستتت دارم.
دختران جوان شهر من برای هیچ مورد نامهری های عصبی قرار میگیرند و پسران به جرم زدن ژل به موهایشان تحقیر میشوند. شنیدن موسیقی در اتومبیل جرمی است نابخشودنی. آیا دوران گدائی غرور تمام شده است؟
در پایان مقاله خوندم که محمد جان بیمار بوده است و بستری. دوست مشترکی این را گفته بود. نمیدانم. ما که سالم هستیم دچار افسردگی شده ایم حال او که چند بار ضربه جسمی خورده است. هر کاری از دست من و دوستانم ساخته باشد دریغ نخواهیم کرد.
طبق معمول از مدیران اخبار روز سپاسگزارم.
٣٨۴٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : عربده
جناب قراگوزلو،
بانوان تا آنجا که من دیده و میدانم عربده نمیکشند ، یعنی ظریف تر از آنند که عربده بکشند ، آنها جیغ میزنند و فریاد میکنند. عربده مخصوص ما " آقایان " است.
٣٨۴٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : سعید میم

عنوان : پروسه کار به شغل و اتمیزه شدن
آقای قراگوزلو از این درجه هوشمندی و زیرکی بهرهمند است که در هر مقاله جدید خود هم به منتقدانش پاسخ دهد و هم مواضع جدیدی مطرح کند و هم به سئوالات مطرح شده در کامنتها جواب دهد و در مجموع به شکل کاملا حساب شده همان اندک کسانی که به هواخواهی از لیبرالیسم پای مقالات ایشان ابراز وجود میکنند را جای خودشان بنشاند. باور من بر این است که همه کسانی که روی مقاله اول این مجموعه یعنی مقاله روزی که رفت بر باد کامنت گذاشتند و قراگوزلو را با عجله به " نوحه خوانی " و مرثیه سرائی متهم کردند حالا خجولانه میبینند که اشتباه کرده اند . خصلت دیگر قراگوزلو این است با وجود نقد به گذشته چپ ایران (جنبش فدائی) به آنان به دیده احترام و ستایش مینگرد و صداقت و شهامت و جسارت آنان را میستاید. شکی نیست که اگر اکنون پویان ها و جزنی ها هم در کنار ما بودند به نقد مشی چریکی میرسیدند.
با تشکر مقاله بسیار خوبی بود که نثر روان آن به خواننده کمک می کند که از دشواری واژه های سیاسی خسته نشود. در پایان پیشنهاد می کنم نویسنده عزیز ما واژه های کلیدی را در انتهای مقاله خلاصه وار تعریف کنند. چونکه من به فرهنگ سیاسی داریوش آشوری مراجعه کردم و خیلی از اصطلاحات را نیافتم و از چند نفر هم تلفنی پرسیدم آنان هم نمی دانستد. مثلا مولتی تود یعنی چه؟
این را هم بگویم که روند تبدیل طبقه کارگر به انسانهای منفرد که در اینجا هدف نولیبرالیسم گفته شده خیلی جالب تعریف شده و ما کارگران متخصص بوضوح این پروسه را در زندگی و محل کار خود ملاحظه میکنیم
٣٨۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : نادر حقیقت

عنوان : اکبر گنجی و مانیفست سرمایه داری
مقاله نئوکان سبز آقای قراگوزلو تحلیل دقیقی از موقعیت" لیبرال کنسرواتیست " هائی همچون اکبر گنجی و محسن سازگارا بدست داده بود. آن مقاله زمانی منتشر شد که اکبر گنجی از سوی موسسه میلتون فریدمن جایزه ویژه نیم میلیون دلاری حقوق بشر دریافت کرد. قابل توجه هوادران جنبش سبز که تئوریسین و مانیفست نویسشان اکبر گنجی است. در همین راستا مدتهاست که آقای محسن سازگارا هم به کتابخانه " پرزیدنت بوش " تشریف برده و در آنجا مشغول تز دادن به مردم بدبخت ایران است.این ماهیت رهبران سبز نیازی به افشاگری ندارد و خودشان خودشان را روشن و افشا می کنند. این موضوع را به واسطه اشاره آقای قراگوزلو به اکبر گنجی یاد آور شدم. اما.... اما اخیرا آقای گنجی اظهارات مشعشعی فرموده و در خیال خود به نقد و نفی مارکس پرداختهاست. این موضع گیری سفارشی باید خیلی معنا دار باشد. در شرایطی که سوسیالیسم بتدریج از خرابه های آنچه که بدرست و زیزکانه مورد تاکید قراگوزلو واقع شده در حال عروج و بروز و خیزش است نهادهای سرمایه داری افرادی ماننداکبر گنجی را به میدان می فرستند تا علیه مارکس درفشانی کنند.
٣٨۴٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست