عنوان : پرچم شهید را بدوش خود نکشید
جناب باران
بدرستی نفهمیدم که چگونه مطلب اینجانب را با جرم دانستن عقاید و مذاهب ربط میدهید؟ یا شاید منظورتان این است که چشم خود را باید بر روی نظامی از باورها و ارزشهایی که ضد انسان و ضد آزادی است و هم اکنون بر روی مردم ایران شمشیر میکشد، سکوت کنیم؟ از سه تا بزرگترین دین های جهان تنها اسلام است که بدادگاه نقد و انتقاد قرارنکشیده شده است، چون اسلام هم با انسان و هم با آزادی بیگانه است. به الله نه میتوانی نه بگویی و نه حتی حق داری بوجودش تردید نمایی. میگوئید نه؟ به ۳۲ سال حکومت اسلام در ایران نظر بیافکنید آیا باید بخود افتخار کنیم که مقام دوم را در بدار آویختن مردم را بدست آورده ایم، زنان را به سنگسار میکشیم، بهترین جوانان این مملکت را کلید بهشت بگردن شان میآویزیم و به نیستی میفرستیم و یا در زندانها قتل عام میکنیم؟ آیا با ید به خود افتخار کنیم که مخالفان و دگر اندیشان را به زندان میافکنیم و مورد شکنجه و تجاوز قرار میدهیم؟ دینی که هم اکنون بر ما حکومت میکند نه تنها مسئول ۱۴۰۰ سال فقر و عقب ماندگی در ایران و همچنین اکثر کشورهای مسلمان است، بلکه مسئول تمام جنایات و خونریزی و تخریب و ویرانی و نیز سقوط و انحطاط معنویت در ۲۳ سال حکومت در ایران دانست. اسلام در دیگر کشورها از جمله افغانستان و پاکستان هم پرونده ای چندان درخشان هم ندارد.
جناب باران
دوران مظلوم نمایی دیر زمانی بسر آمده است. اجازه بدهید که دینی که در دامنش خمینی و خامنه ای و رفسنجانی و احمدی نژاد و پاسدار و بسیجی پرورش می یابند در ترازو ی سنجش قرار و یا بعبارت دیگر بدادگاه بکشانیم و در باره اش قضاوت کنیم. تنها از این طریق است که دین میتواند از سیاست جدا و مردم در پرستش آزاد گردند.
جناب باران
چه خوب بود قبل از آنکه متهم کنید و محکوم و پرچم شهید را بدوش بکشید، به اصل موضوع میپرداختید و روشن میکردید که آیا خمینی و خامنه ای را باید مسئول این حکومت جبار بدانیم و یا آئینی که بدان باور دارند؟ من آنها را با هم یکی میدانم دلایل خود را نیز ذکر کرده ام، سخن شما چیست؟
٣۹٣۹۷ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣۹۰       

عنوان : یکی میگوید ، در اروپا نباید مسلمانی وجود داشته باشد ، دیگری میگوید در ایران هم همچنین !
هنوز سانحه بمب گذاری و به رگبار بستن مردم بی‌ گناه در اتریش از جراید روز محو نشده است ، هنوز مردم متحیر آنند که چرا قربانیان این حادثه باید به جرم داشتن عقاید،مذهب و مرام کشته شوند ؟ مگر داشتن دین و عقاید،مذهب و مرام از الفبای مدنیّت و اصول دموکراسی نیست ؟ در این کره خاکی "زندگی‌" حق طبیعی تمام انسانهاست ! چرا برای مسلمانان باید استثنا باشد ؟! اسلام ستیزی در دهه اخیر آنقدر برای نئولیبرالیسم‌ها سلاح استراتژیکی مؤثری شده که با اتکا بر آن میخواهند سکوی پرشی برای حل تمام بحرانها موجود خود داشته باشند . چنان تبلیغ کرده اند که گویا اسلام با تروریسم متولد شده است ! انگار که مسلمانان همه تروریسم اند ! این تبلیغات تا آنجا پیش رفته است که اگر میلیون‌ها مردم مسلمان را هم بکشند دیگر حتی کسی‌ به خاطر انسان بودن آنها هم متأثر نشود ! باید این سیاست‌ها اعمال شوند تا ثروت و ذخایر زیر زمینی "کشور‌های مسلمان تروریست بدنیا آمده " بطور قانونی و در ازای اهدای "دموکراسی" بلیعده شوند ! بکشید این مسلمانان تروریست مخازن نفت داران را ! یکی میگوید در اروپا نباید مسلمانی وجود داشته باشد دیگری میگوید در ایران هم همچنین ! در امتداد اهداف "این مقاله"، بهتر نیست که مسلمانان ایران و کشور‌های اسلامی را قتل عام کنند و از نسل‌های "خالص" قوم یهود،یا مسیحیان و یا بهتر از آنها نئولیبرالهای بسته بندی شده بیاورند تا زاد و ولد کنند و همه چیز را خالص و پوست کنده به از "مسلمان بهتر‌ها بدهند" ! بهتر نیست که حتی دین اسلام را هم به دادگاه بکشانند و محاکمه کنند ؟!....در ایران مبارزه با ولایت فقیه یعنی‌"جدایی دین از سیاست"، مبارزه‌ای در راه دموکراسی طلبی است، ولی‌ مبارزه با اسلام یا هر مذهب ، مرام و مسلک دیگر، مخالف دموکراسی و شیوه‌ ای کاملا فاشیستی است !
٣۹٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣۹۰