خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج
-
انور میرستاری
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : خسرو صدری
عنوان : اکبر گنجی را باید قدر دانست
نوشته اید:
-"تاکنون در جایی نخوانده و یا نشنیدهام که هیچ نیرویی از اپوزیسیون، از راست راست گرفته تا چپ چپ، چه با دین و چه بی دین، به طور رسمی و طی بیانیه ای بگوید که میخواهد اسرائیل و یا کشور دیگری به ایران حمله نظامی کند".
همین سایت اخبارروز تا کنون چندین نقد در برخورد با درخواست های مستقیم ویا تلویحی برخی به ظاهر "اپوزیسیون" ج.اسلامی ، منتشر کرده است. مقالات اکبر گنجی نیز روی سخن با این "پدیده جدید" تحمیل شده به محافل روشنفکری ایران دارد. عجیب است که شما از این جریانات اظهار بی اطلاعی می کنید.
"مهمترین مخالف پروژه اتمی ایران، ملت ایران و نه ملت یا دولت اسرائیل است. مگر خطر بمب های اتمی کشورهای هند، پاکستان، اسرائیل و ... برای ما بیشتر از ملتهای خودشان است"؟
فرض می کنیم منظور شما از "پروژه اتمی"، پروژه نظامی اتمی است، زیرا برکسی پوشیده نیست که پروژه اتمی از صنایع ضرور برای پیشرفت است. تازه با چنین فرضی، به این نتیجه می رسیم که شما تمام قدرت های ریز ودرشت را که به دنبال تهیه یا مدرن کردن زرادخانه هسته ای هستند، ابله می دانید. خوب این هم نظری است و در عالم سیاست حتما نباید نظر را به اثبات رساند . همین پاکستان که شما توان هسته ی اش را پوچ و مضر دانسته اید، به خاطر این توان است که آمریکا هرچه در آنجا می کند به حال وروز افغانستانش نمی تواند تبدیل نماید و بالاخره دمش را روی کولش می گذارد و با قهر وتهدید از آنجا در می رود. منظور آن که آن قدر ها هم که شما فکر می کنید این اسلحه بی خاصیت نیست.ولی اینکه ملت ایران را مهمترین مخالف پروژه هسته ای معرفی کرده اید، شاید بر اساس نظر سنجی و یا احتمالا حمل پلاکارد برعلیه پروژه هسته ای در تظاهرات میلیونی دوسال پیش است ، که ما از آن بی خبریم. شاه هم بدنبال همین پروژه بود و بسیای از اپوزیسیون هم در این رابطه خیلی با احتیاط اظهار نظر می کنند. ضمنا یهود های اسرائیل خودر را"ملت یهود" می نامند و نه "ملت اسرائیل". اخیرا نیز بحث در این مورد بین چپها و راست هایشان بالا گرفته است.
میزان تجاوزات اسرائیل به در ودیوار، غریبه و همسایه ، با تنها چند دهه عمرش، به رکوردی دست نیافتنی در تاریخ بدل شده است و تنها آمریکا توان برابری با آن را دارد. این که این همه سعی بخرج داده اید تا این رکورد را با ادعای حضور پاسداران درلبنان و عراق مقایسه کرده ، تاخت بزنید، انسان آشنا به سیاست را کمی مشکوک می سازد.بخصوص وقتی با این اظهار نظر برای بی اهمیت جلوه دادن بمب های اسرائیل و در نتیجه بی پاسخ گذاشتن پیشنهاد اکبر گنجی برای خلع سلاح اتمی همه در منطقه، همراه شود:
" اسرائیل به دنبال امنیت خودش است ونه قدر قرت بودن منطقه( واقعا دل آدم کباب می شود برای این همه مظلومیت اسرائیل)...راستی بمب اتم اسرائیل در برابر سنگ و کلوخ بچه های پابرهنه فلسطینی به چه کار می آید"؟( شما مثل این که معلم کودکستان بوده اید).
آدم به یاد ارثیه تقسیم کردن برادر رند بعد از مرگ پدر می افتد:"زیبا تر آنچه ماند زبابا از آن تو/بد ای برادر از من و اعلا ازآن تو/ازصحن خانه تا به لب بام از آن من/از بام خانه تا به ثریا ازآن تو ( این بمب بی خاصیت را همان به که اسرائیل داشته باشد.آقا این همه اش ضرر است .باید برای نگهداریش هزینه کند. ما چرا داشته باشیم؟)
سفره آرایی ، در کار سیاسیون روشی شناخته شده است و ما یاد گرفته ایم به "منو" که نگاه می کنیم ، اول دنبال غذای اصلی بگردیم. اصل مطالب شما هم همین ها بود.
درست از این روست که باید قدر اکبر گنجی را، در این آشفته بازار دانست.او به همان اندازه که برعلیه ارتجاع داخل مبارزه می کند، از ستمگران خارج نیز فاصله می گیرد.
۴۱۴۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۱)
نظر شما
اصل مطلب
|