عنوان : بلانکیسم
خانم هلاله
با سلام و آرزوی سلامتی برای شما
در تمام مبانی نظری سوسیالیسم مارکس هیچ صحبتی و بحثی درباره تسخیر قدرت سیاسی توسط یک عده خاص نشده است. اگر شما مارکس را قبول دارید باید اصول اساسی آن را هم قبول داشته باشید. من البته اعتقادی ندارم که مارکس تابو بوده و هر چه گفته تا ابد لایتغییر خواهد ماند. من نیز مانند رفیق مان قراگوزلو ایراداتی به مارکسیزم ارتدوکس دارم اما اینجا بحث شما در واقع تکیه به یک تئوری غیر مارکسی است. این تئوری قبلا توسط آنارشیست ها و بلانکیست ها طراحی شده است و اگرچه یک توری انقلابی است اما مارکسیستی نیست.
خود رفیق البته باید به این سئوال جواب دهد اما من از مقالات ایشان حزب و قدرت سیاسی را استنباط نمی کنم. به تصور من رفیق به انقلاب مداوم اعتقاد دارند
کارهای تئوریک و مقالات خود را نیز در همین راستا تدوین می کنند. در این مقاله هم به نحو مشخصی کنار ارنست مندل ایستاده اند و گاهی نیز به نظریه پردازی های swp اشاره می کنند. به ایگلتون و سایر تروتسکیست های غیر ارتدوکس.
به هر حال من نظر و فهم شخصی خود را نوشتم و نخواستم منشا تئوری حزب و قدرت سیاسی در چپ ایران را بشکافم. می دانم که اشاره به این نکته نیز حساسیت برانگیز است.
آلمان
سیامک طاهری
۴۵۵۴۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۱       

عنوان : حزب و قدرت سیاسی و کارگران آگاه
همه می دانیم که هدف طبقه کارگر از مبارزه سیاسی و طبقاتی کسب قدرت سیاسی است. حال سئوال من از نویسنده عزیز محمد قراگوزلو این است که اگر بخشی از کارگران آگاه مثلا ۵ در صد آنان با همکاری روشنفکران انقلابی بتوانند قدرت سیاسی را کسب کنند چه باید کرد؟ آیا باید منتظر شوند تا بقیه طبقه نیز به آگاهی طبقاتی برسند یا تعرض به قدرت برای سرنگونی به یک اولویت تبدیل می شود. واضح است که من از تئوری حزب و قدرت سیاسی دفاع می کنم.
۴۵۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۱