یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حمله به احزاب کردی را متوقف کنید!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : حافظ شیرازی

عنوان : "انشالله که گربه است "
سایت اخبارروز به لحاظ مسئولیتی که تا کنون نشان داده است از ملتهب کردن فضای سیاسی پرهیز کرده و نمی خواهد دودی بلند شود که چشم اپوزیسیون را بیازارد . این شیوه وفادار منشانه به نیروهائی که به فردای ایران مستقل و دمکراتیک می اندیشند روشی سزاوار است اما سیر مسائل در خاورمیانه و شرایط ویژه امروز ایران و تلاش نیروهای از ما بهتران در دیگر پایتختها می رود تا شیوه های پراگماتیستی و ماکیاولیستی را رایج تر کند .

اتهام زدائی ( اتهام تجزیه طلبی ) بیش از آنکه به دفاع دیگران نیازمند باشد به صراحت آقای مهتدی و هجری نیاز دارد .

باشد تا اخبار روز از سیاستهای روز عقب نماند . دوستدار شما
۴٨۰۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : شب آبستن است تا چه زاید سحر
در حالی که امپریالیسم با ترفند تفرقه انداز و حکومت کن سر ما را تراشیده و آینه
بدستمان داده است بگزارش نیو یورک تایمز سه چهارم کوکائین دنیا با زیر دریایی
حمل و نقل میشود و امروز در سرزمین آزاد شده ! عراق ۱۰۰ نفر دیگر قربانی
تفرقه انداز و حکومت کن شدند و شاهزاده هری که دو هفته پیش لخت مادرزاد
در لاس وگاس شب را با خانم های! لخت

http://www.gossipcop.com/prince-harry-naked-pictures-leaked-nude-photos-strip-pool-pics-las-vegas-august-۲۰۱۲-party/

بسر کرده بود برای دو ماه به افغانستان رفته که لابد به جلوگیری از ترافیک مرفین
و هروئین در آن سر زمین آزاد شده کمک کند!
در جنوب ما هم ظاهرا مرد شماره دو القاعده و پنج " تروریست دیگر " در یمن طعمه هواپیما های بدون سرنشین شده اند.
این اخبار امروز مشرق و مغرب و جنوب ماست. در سرزمین دورتر، باگناه و یا بی گناه دیگری در زندان گوانتانامو بعد از ده سال " بمرگ طبیعی " از قید حیات " رهایی یافته است.

http://news.yahoo.com/guantanamo-prisoner-found-dead-u-military-says-۱۶۲۷۳۷۸۱۳.html

و ما در پنج شش جای این سایت مشغول مذاکره! برای صلح و سعادت خود و جلوگیری ! از سرنوشت مشابه ایم.

کد وارد کردن کامنت هم " مرفن " است !!
۴٨۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : راه حل مساله ملی کردها، برسمیت شناختن حق جدایی است نه دعوا بر سر تقسیم قدرت
مساله ملی کردها سالهاست که در عراق، ترکیه و سوریه و ایران توسط احزاب ناسیونالیست کرد مورد استفاده قرار می گیرد تا بتوانند با چانه زنی با دولتهای مرکزی و یا بازی در بین شکافهای دولتها ، به نان و نوایی برسند. امروز نیز اگر به این مساله با مسولیت برخورد نشود، سناریوی یوگسلاوی کردن و جنگهای فرقه ای اجتناب ناپذیر است. خصوصا تضاد بین سرمایه داران ترک و کرد، میتواند یکی از کشتارهای بزرگ را بر این منطقه تحمیل کند. به نظر من راه حل کمونیست کارگری که نفی فدرالیسم است، بهترین راه حل است. در این راه حل، مردم کردستان حق ماندن در ایران و یا جدا شدن را از طریق رای تعیین می کنند. اگر دولت مرکزی در ایران یک دولت مردمی باشد و مردم ببینند که منافعشان در ماندن در ایران است، رای به ماندن می دهند و اگر نه جدا میشوند. این بهترین راه برای مقابله با باج خواهی سرمایه داران کرد و مقابله با جنگهای ملی است. این راه حل مسلما توسط ناسیونالیستها مورد قبول نخواهد بود. اما نیروهای مترقی بایستی توجه کنند که فدرالیسم و تعیین مرزها قومی ، آغاز جنگهای بزرگ خواهد بود. خصوصا ترکها و کردها چنان با هم قاطی شده اند که تعیین مرزهای قومی به معنی دامن زدن به جنگ است.
۴٨۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : " حق تعیین سرنوشت "
در کردی مانند همه زبانها ضرب المثل هایی وجود دارد که عصاره تجربه ها و
بیانگر واقعیت ها در مقاطع مکانی و زمانی و موقعیت های مختلف میباشند.
در یک مثل کردی برای تقسیم سیخ کباب میگوئیم " سر سیخی له خوم، ته
سیخی له خوم ،بشمیش بیه ، گردتیش خوم" یعنی سر سیخ و ته سیخ مال من است. قسمتم را هم بده. بقیه را با هم میخوریم.
این مثل شاید کاملا با اوضاع امروز مطابقت نکند ولی بی شباهت نیست.

دو حزب کردی ایرانی در عراق معاهده ای امضا میکنند که اگر موافقت کردند با
اپوزیسیون هفتاد و دو ملتی مانند خودشان خارج ایرانی ، در ساقط کردن جمهوری اسلامی همکاری کرده و پس از سقوط ، " حق تعیین سرنوشت " برایشان محفوظ باشد.

فرض کنیم این هفتاد و دوملت خارج نشین و فقط حرف زن ، نماینده ایرانیان داخل کشور باشند. پس از آنکه اصفهانیها و مشهدی ها و تهرانیها و ارومیه ایها و غیرو کمک نموده و جمهوری اسلامی را ساقط کردند آنوقت " جمعی از آزادیخواهان و فعالین مدنی کردستان " مثلا با رفراندم تحت نظر بین المللی!! تمام سیخ را طلب کرده و ادعای استقلال میکنند.
آنوقت اصفهانی نمینشیند که سر خود را بخاراند و بگوید عجب خری شدیم!!
این معنی " حق تعیین سرنوشت " از نظر ایرانیان غیر کرد- بخوانید فارس - است و قبل از آنکه اتفاق بیفتد اصفهانی از زبان یک لر میگوید ممنون ، خیر ، " سی خوت بگیر ، سی خوت بخور " ، ما خود تکلیفمان را با جمهوری اسلامی معین میکنیم.
۴٨۰۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : روزبه صالحی صالحی

عنوان : توقف ابراز نظر چرا؟ نقد را ادامه دهید.
از اینکه سایت اخبار روز "توافقنامه دو حزب کردستان و کومه له" را در معرض تضارب آراء قرار داده جای سپاس دارد.اما بعد از بیان نظرات گوناگون به تواقفنامه مزبور دادخواهی توقف نظر داردشایسته پرنسیپ دمکراتیک سایت نیست.گرچه من نیز عناوین برخی نظرات از جمله آرزو را پسندیده نمیدانم. ولی با وی هم نظرم.اما امضاء کنندگان دو حزب قومی نیز مطالبی نوشته اند؛ عمل سیاسی مزبور را با هدف پایان بخشیدن سالیان متوالی مبارزه طاقت فرسای نمایندگان مردم کرد با هم و در مقام نمایندگان جنبش رهایی بخش مردم کردستان جهت فرو پاشاندن رژیم جمهوری اسلامی عنوان می کنند و مقرر می دارند منبعد در پرتو گفتگو بدیل مبارزه تنش زای گذشته؛ در صدد ترسیم نقشه راه برای احقاق حقوق قوم کرد و نظام فدراتیوی ایران برآمده که مسیر آن از کسب حمایت مشروع محافل بین المللی عبور می کند. اما برخلاف نیت سیاسی خود با واکنش خوانندگان روبرو شدند. باید بگویم کاربرد واژگانی از قبیل سکولاریسم، دمکراتیک و ... چندان نگران کننده نمی نماید. نگران کننده واژه جنبش رهایی بخش دانستن، از واژگان آکادمیک شرق بوده که امروز از اعتبار افتاده است.فدرالیسم نیز به توالی به بحث گذاشته شده است. قبلا نیز گفته شده که بحث فدرالیستی شدن ایران پس از تصویب قانون اساسی عراق در سال ۲۰۰۵ در سطح اپوزوسیون خارج کشور بالا گرفت. همه آگاهیم که فدرالیسم زوایایی دارد۱- استقلال طلبان که به صراحت موضع خود را نسبت به ایران آینده، جدایی اقوام و تشکیل دولت مستقل در منطقه می دانند.۲- تمامیت طلبان که خواهان یکپارچگی ایران بوده و عنصر تجزیه ایران را از ترکیب فدرالیستی خود خارج می کنند.که مشروطه خواهان و سلطنت طلبان در این زاویه می نشینند.۳- معتقد به سیستم نامتمرکز فدرال هستند. از دید اینان نظام فدرالی بر اساس "جغرافیای زبانی" خواهدبود که به نمونه هایی چون سوئیس، بلژیک،کانادا و هندوستان اشاره کنند.
اما تواقفنامه آقایان هجری و مهتدی از تبیین فدرالیستم غفلت و در اینجاست برای خواننده ترجمان این دو حزب کرد ایرانی از فدرالیسم آشکار نمی شود. پس واکنش خشمناک خوانندگان از این ابهام حرکت می کند.
در وضعیت بدون پیش فرض و عادی میشود رویکرد دو نماینده بخشی از مردم کردستان ایران را در دسته های ۱و ۳ قرار داد. اما وقتی می شنوند و می خوانی که مصطفی هجری دبیرکل حزب دمکرات از نهادهای بین المللی { البته نهایتا دولت های قدرتمند و ناتو بازوی مسلحشان}می خواهند که آسمان کردستان را منطقه ممنوعه پرواز اعلام کنند، پی می بری که الصاق عنوان نماینده جنبش رهایی بخش (علیرغم منسوخ شدن این واژه) بعد از این درخواست چه تاثیراتی سوئی بر هواداران تحقق حقوق اقوام خواهد گذاشت تا از انگ وابستگی به غرب برهند. امیدوارم این دو حزب با پیشینه که نزد بخشی از مردم کردستان پایگاه وطنپرستانه ای دارند؛ منظورشان درخواست آلترناتیو چلبی سازی، لیبیائیزه کردن ایران و یا حتی رهبر تراشی و اپوزوسیون سازی نبوده زیرا اینگونه تلاش ها در جای خود قابل بررسی هستند. اما نگرانی فعالان سیاسی ایران از تبعات منفی احتمالی این قبیل توافقنامه ها بیمورد هم نیست. نگرانی از تشویق غرب به انجام درخواست مصطفی هجری یک سویه و نگران کننده تر اوجگیری اردیکالیسم اقتدارگرایان تهران است. پس اپوزوسیون مجرب با خردورزی باعث تجمیع می شود نه تفرقه و پراکندگی صفوف اپوزوسیون. در چنین صورتی است که شاهد همراهی بیشتر مردم خواهد شد.با عرض تشکر از شما
۴۷۹۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : علی قدیمی

عنوان : دشمنی با ازادی
دوستان محترم اخبار روز
در این کشور کسانی هستند که همه ایران را بدون چشمداشتی دوست دارند.کسانی هستند که همه جای ایران سرای انهاست ولی از بخت بد امکان قانونی پیدا نکردند تا بتوانند به کشور خود خدمت کنند.
در ایران هیچ حزب و دسته و گروهی امکان کار حزبی و یا سازمانی ندارد و بنابر این نمیتوان گروهی را نماینده این گروه و ان دسته به رسمیت شناخت.
واقعیت این است که پس از انقلاب منحوس اسلامی هم ارتجاع اسلامی به ازادی حمله کرد و هم اینکه مخالفان استبداد نظر و یا برنامه مشترکی نداشتندو از همان اغاز تسلط بر قدرت هدف اخرین بود.برای نمونه توجه کننید))
۱) گروه قاسملو مدافع دزدان اوباشان و مزدوران بعث.مردم ۳۲۳ شهریور ۱۳۵۹
۲)باند قاسملو ساواکیها را برای همکاری علیه انقلاب می پذیرد.مردم ۴۱۵ ۱۳۵۹.
۳) حمله ضد انقلابیون فاشیت گروه قاسملو به دفتر حزب توده اریان در مهاباد .مردم ۲۷۰.
دوستان اخبار روز این سه مورد بالا مواضع یک حزب انقلابی و پیشرو و یا اوانگارد است.
هدف اساسن این است که زوایای تاریک تاریک اندیشی ما در برابر مخالف و ازادی و دمکراسی روشن شود ونه شماتت این حز ب ویا ان سازمان.
ما در ایران کار فرهنگی که منجر به ایجاد فضای باز و سالم سیاسی باشد انجام ندایم و اکنون همه ما چوپ ایمان به اعتقاد خود را میخوریم.
جای بسیار تعجب دارد که مدافعان سرسخت خلقهای تحت ستم و ستم ملی در این میدان حضوری ندارند و سکوت کرده اند .اگر واقعن کار به جنگ داخلی بکشد چه باید کرد؟
پاسخ مردم کوچه و بازار را چه کسی میدهد که مخالف جداسری و تجزیه و ووهستند.
ایا مردم ایران هنوز از دست رفتن قفقاز و ۱۷ شهر ان سخن نمیگویند؟
نسلهای پس از ما خواهند پرسید چه کردید که ایران این گونه شد؟
بنظر من نه تنها نظام شیطانی اسلامی مسئولانه عمل نمیکند بلکه مخالفان نظام نه برنامه دارند و نه مسئولیتی در باره انچه انجام میدهند.
به ا ین نقل قول توجه کنید.
( بدین دلیل ما به این نتیجه رسیدهایم که ادامه حیات در چهارچوب مرزهای ایران برای ملت کرد غیر ممکن شده است، )

ایا این هرج و مرج و استبدادنیست که عده ای بجای هفتاد ملیون ایرانی تصمیم
به جدائی میگیرند بدون اینکه بدانند و یا حدس بزنند چه عواقب شومی این تصمیمات دارد؟
۴۷۹۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : حمله بکدام احزاب کردی راستین ایران؟
امروز با انتشار این نیم مقال در این سایت بسیار روشن و مشخص گشت که چرا نظرات مخالفان تجزیه طلبی و مخالفان حمله نظامی بایران که توسط جریانهای مشکوک سیاسی دامن زده میشود از زیر تیغ سانسور گردانندگان این نشریه عبور نمیتواند بنماید. سکوت میتواند در قبال برآمدن و رشد نیروهای فاشیستی در جامعه رل عمده ایی را بازی نماید. و سنگینی بار جنایت سکوت برای ایجاد حمام خون در ایران توسط دشمنان، همسان با عراق برای برپایی « خودمختاری» کمتر از خود عمل نیست.
۴۷۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : کمانگر

عنوان : اینک گورستانی که آسمان از عدالت ساخته است
آن افسونکار به تو می‌آموزد که عدالت از عشق والاتر است. ــ دریغا که اگر عشق به کار می‌بود هرگز ستمی در وجود نمی‌آمد تا به عدالتی نابکارانه از آن‌دست نیازی پدید افتد. ــ آنگاه چشمانِ تو را بر بسته شمشیری در کَفَت می‌گذارد، هم از آهنی که من به تو دادم تا تیغه‌ی گاوآهن کنی!
اینک گورستانی که آسمان از عدالت ساخته است! ــ شاملو ــ


"همکار دربند، مگر می توان پشت میز صمد شدن نشست و به چشمهای فرزندان این آب و خاک خیره شد و خاموش ماند ؟
‎مگر می توان معلم بود و راه دریا را به ماهیان کوچولوی این سرزمین نشان نداد؟ حالا چه فرقی می کند از ارس باشد یا کارون، سیروان باشد یا رود سرباز، چه فرقی می کند وقتی مقصد دریاست و یکی شدن، وقتی راهنما آفتاب است. بگذار پاداشمان هم زندان باشد" تکه ای از نامه فرزاد کمانگر


"این روزها دیگر تنها در کوچه پس کوچه‌های شهرمان پرسه نمی‌زنم. دلم در میدان هفت تیر و انقلاب و جمهوری می‌تپد، در دستم شاخه گلی است تا به مادران داغدار این شهر نثار کنم.

این روزها فقط تنهایی ابراهیم در بازداشتگاه سنندج بر دلم سنگینی نمی‌کند، دیگر برادران و خواهرانم تنها در زندان‌های سنندج و مهاباد و کرمانشاه نیستند، ده‌ها خواهر و برادر دربند دارم که با شنیدن فریادشان اشکم سرازیر می‌شود و با دیدن قیافه‌های رنجورشان و لباس‌های پاره‌شان بغض گلویم را می‌گیرد و بر خودم می‌بالم برای داشتن چنین خواهران و برادرانی.

دیگر این شهر برایم آن شهر غریب و دلگیر با ساختمان‌های بلند و پر از دود و دم نیست، این روزها این شهر پر از ندا و سهراب شده، انگار پس از سال‌ها «پپوله آزادی»¹ در آسمان این شهر به پرواز درآمده و با مردم این شهر برای ترنمش هم آواز شده است." تکه ای از نامه فرزاد کمانگر

من عادت ندارم بیایم و نظرم را بنویسم ولی وقتی این مردمان حالا می خواهی اسم ایشان داعیان ملت کرد یا ترک باشد یا ایران پرستان سینه چاک و این دعوایی که سر خاک و زبان می کنند و برای آن حاضرند در همان جایگاه قرار بگیرند و همان کنند که رژیم پهلوی کرد جمهوری اسلامی کرد آمریکا می کند، دیگر کدام آزادیخواهی؟ کدام سوسیالیسم؟ چرا شما که سیاست پیشه گان ورشکسته هستید هنوز می خواهید بین مردمان خط جدایی بکشید نقشه جغرافیا ترسیم کنید؟
بارها نامه های فرزاد را خوانده ام غم او فکر او درد او و اینکه درد درد مشترک است.
آذری بودن من سبب اختلاف و دشمنی من با دیگر مردمان نمی شود. داشتن حقوق شهروندی و زبان مادری و .... دلیلی بر جدایی من از دیگر مردمان نیست. اینجا بحث سیستم حکومتی است ، دیکتاتوری است که سال ها ما را خفقان مان داده ستمی است که بر مردمان این سرزمین حالا چون سنی هستی بخاطر سنی بودنت، زنی ، بخاطر زن بودنت، یهودی هستی بخاطر یهودی بودنت، ترک زبان هستی بخاطر ترک زبان بودنت و امثالهم بوده

وقتی عاشق یک کرد شدم فهمیدم که اگر عشقی در کار بود نیازی به عدالت که شمشیر در کف ات می نهد، نبود. کنار یار، سرزمین من است .

اگر کمونیست ها مخالف دخالت خارجی و جنگ و تکه شدن ایران هستند به معنای آری گفتن به ستمی که بر مردمان ایران حالا بخاطر زبان یا دین یا جنیست میرود نیست. مبارزه بر علیه این رژیم بیداد هم در ایران و هم در خارج کشور در اشکال گوناگون جریان دارد منتها با راهبردها و راهکارهایی درون جوش و از پایین به بالا و متفاوت از آن چه که آنان که دل به مرحمت اجنبی خوش کرده اند.

و سیاسیون و وکیل مدافعان مردمان ایران که دل در گرو مرحمت بمب های کشورهای غربی و کمک سرمایه داری جهانی دارند، به دست بوس جنگ و مرگ می روید که آزادی به ارمغان بیاورید؟ همین الان در ایران و منطقه کم جنگ و مرگ و فقز و فحشا داریم؟
۴۷۹۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : دوستان بسیار گرامی سلام. لطفاً مثل خسروی صدری عزیز با نام خود بنویسید تا ................
... تا نظرتان جدی گرفته شود و در یاد ها بماند.
می توان با اسم کوچک و نام مستعار هم نوشت. مثل فرزاد عزیز که مدعی نیست برای کسی. فعلاً مدعی نیست و فقط یک پیشنهاد داده. یا حد اقل مثل پیروز عزیز نامی مستعار و دایمی را به نام خود ثبت کنید.
وقتی مدعی هستیم تا جایی که امکان دارد باید با نام و نام فامیلی خود نوشت.
من خسرو را مثال زدم چون آن عزیز مهربان را می شناسم.

به یاد دارم، زمانی اینجا بحث می کردیم و کسی با اسم و فامیلی می نوشت و پسوندی هم برای فامیلی خود درست کرده بود که همه مستعار بود. من او را می شناختم.
زمانی من هم با اسم مستعار می نوشتم. و گاه هم عوض اش می کردم. ولی دیر تر وقتی دیدم بعضی ها از اسم مستعار سو استفاده می کنند، بعد از آن فقط با نام خود نوشته ام.

در مورد این موضوع روز نیز در این مدت نظرات خود را بیان کرده ام و چیز جدیدی برای گفتن ندارم. چون دیدم «آرزو»ی عزیز از «بوی کباب» که من هم بکار برده بودم نوشته، این توضیح را لازم دانستم. زیرا من بوی کباب را برای حزب دمکرات و کومه له بکار نبرده بودم. در زیر همان کامنت نیز بلافاصله توضیح دادم.
چرا برای حزبی آن فراز را بکار نمی برم؟
برای اینکه در یک حزب نظرات مختلفی حاکم است که عموماً یکی برجسته می شود. و از سوی دیگر بسیاری از بچه های فعال در احزاب کرد را می شناسم که نظراتی متفاوت دارند. و باز از سوی دیگر یک حزبی می تواند امروز صادقانه نظری داشته باشد و دو فردای دیگر عوض اش کند. پس باید در قضاوت و بیان نظرات خیلی خیلی محتاط باشیم، تا با آتش بیاران همگام و همسو و همراه نگردیم.

و نکته ی دیگری را نیز باید متذکر شوم و آن این است که در این آشفته بازار خیلی ها به نام کرد و یا غیر کرد می توانند به میدان در آیند برای ایجاد اختلافات بیشتر.

به عبارتی دیگر عده ای نه کردستان و نه کل ایران و نه جهان به هیچشان نیست، فقط در پی ریختن بیشتر نفت بر روی آتش در حال گر گرفتن هستند. بیایید به این دام ها در نیفتیم. ما چه ایرانی و چه غیر ایرانی، قبل از هر چیزی انسانیم. هیچ چیزی و هیچ کسی نباید بتواند ما را از انسانیت و مهر انسانی خالی کند.
اگر شدیم، باید بدانیم که خود زنی کرده ایم.
بر قرار باد دوستی همه ی مردم جهان!
۴۷۹٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : آرزو

عنوان : بوی کباب
نیروهای سلطه گر ارتجاع جهانی در تلاش برای آرایش جدیدی سیاسی در منطقه ای استراتژیک هستند. حکومت های دیکتاتور مرتجعین کوچک دیگر بهره دهی گذشته را ندارند و تاریخ مصرفشان گذشته است. صحنه گردانان سیاست جهانی طرح های خود را پیاده میکنند، ناقضان حقوق بشر و یاران دیروز خود را اینبار به بهانه های حقوق بشر که خود به ان باور ندارند زیر تیغ میبرند. تقسیم منافع و انرژی منطقه و حکومت هایی که آرزوهای نیرو های سلطه گر جهانی را حفظ کند. مد نظر امریکا و اروپا است. روسیه و چین هم بدون گرفتن سهم تضمین شده خود تن به رضایت نمیدهند. در این بلبشو کوردان در عراق به نمایندگی بارزانی و طالبانی با تضمین هایی که به آمریکا داده اند تقریبن برای موقعیت مطلوبی فراهم کرده اند. در این میان عده ای بوی کباب شنیده اند، در حالی که فعلا فقط خر داغ میکنند. نیروهای سیاسی که خود را نماینده کوردان ایران میدانند، نیز بوی کباب شنیده اند، با اشاره و به چند مقاله ی افرادی (که هیچ نیروی سیاسی متشکل را پشت خود ندارند و ااغلب آپوزیسین بدون مردم خارج نشین هستند) ناگهان به این نتیجه میرسند که دیگر در چارچوب ایران نمیشود زندگی کرد.نه اکنون و نه در آینده با توجه به نظرات "اپوزیسیون" . منظور شان از اپوزیسون هم افراد و نیروهای خارج نشینی هستند که هیچ تاثیر عملی و سیاسی ندارند. دوستان کورد، اگر راه مستقلی میخواهید در پیش بگیرید بفرمایید، بهانه گیری نکنید. فقط به این فکر کنید که میخواهید مرزی با آذربایجان داشته باشید، طبق نقشه هایتان این مرز شما از ماکو تا نقده صحنه جنگ و خونریزی خواهد بود نه با فارس ها بلکه با آذری ها. کورد ها رو دست زیاد خورده اند ، مانند اهرم های سیاسی و نظامی آگاهانه به خاطر افق سیاسی خود با شاه و صدام و جمهوری اسلامی همکاری کرده اند. اکنون نیز اسراییل به خاطر حساسیت کردستان عراق کمک و روابط حسنه ای با بارزانی و شرکا دارد. تا زمانی که دوستانتان شما را با خاطر خدشان دوست داشته باشند از سعادت برای ملت کورد خبری نخواهد بود و شاهد دیکتاتورهایی کوچک کورد خواهیم بود که نه منافع مردم بلکه دوستان را حفظ خواهند کرد. دست شما را متاسفانه زیاد در پوست گردو گذشته اند.

آرزو میکنم که کوردان به آرزوی خود برسند ، هر چه باشد ، ولی نه به کمک نیروهای سلطه گر و مرتجع بلکه با اراده و خواست خلق خود.
۴۷۹۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۷٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست