از : ازاده عیدی
عنوان : سانسور عقاید دیگران
چرا سایت کلمه که اداعای ازادی خواهی میکند مطالب من را درباره قتلهای دهه شصت درج نمی کند نتیجه گرفتم که اینان از نفس ازادی دفاع نمی کنند بلکه از دوستانشان که در بند هستند دفاع میکنند و چرا ان زمان که مجاهد وتوده ای و دگراندیشان و اعضای جبهه ملی در زندان واعدام بودند از ازادی وازادگی دفاع نمیکردند چرا ان زمان از حصر خانگی ایت الله منتظری گله نمی کردند .
روزگار غریبیست روز اقای موسوی ودوستانشان باید به تاریخ جواب بدهند
۴٨۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱
|
از : ناصر ایرانپور
عنوان : پاسخی کوتاه به تبلیغات مسموم علیه مردم کردستان
در روزهای اخیر و به دنبال انتشار توافقنامه مشترک حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومهله کردستان ایران و در کنار تأییدها و استقبالهای گسترده، موجی از تبلیغات رسانهای ناروا و گمراهکننده نیز در قبال این توافقنامه به راه افتاده است که توضیحاتی را از جانب ما امضاکنندگان این توافقنامه برای افکار عمومی مردم ایران ضروری میسازد.
پارهای از این تبلیغات رسانهای چنان دروغپردازانه و مشمئزکننده و چنان نازل و آمیخته به عوامفریبی است که شایسته یک جوابگوئی جدی از جانب ما نیست. به کسانی که از ولایت فقیه طلب توبه کرده و او را برای سرکوب خلق کرد ستایش میکنند و اعلام میدارند که حاضرند در همگامی با این سرکوب به آستانبوسی رژیم سرکوبگر حاکم بروند تا به خیال خود جلوی تجزیه ایران را بگیرند، چه جوابی میتوان داد؟ مردم کردستان از این توهینها و تهدیدها بسیار شنیده و آنرا نادیده گرفتهاند. تأسف ما اما از شمشیر کشیدن کسانی است که بخشی از نخبگان روشنفکری و سیاسی ایران را تشکیل میدهند و اکنون با بیانیهای سرتاپا غیرواقعی به هراسافکنی و گمراه کردن افکار عمومی میپردازند و فضای بدگمانی و دشمنی را در میان مردم ایران دامن میزنند.
امضاکنندگان بیانیه از همان قدم اول با شعار "دفاع از تمامیت ارضی" و "مبارزه با تجزیهطلبی" یعنی حربهای که تاکنون توجیهگر تمام سرکوبهای رژیم حاکم در کردستان بوده وارد میدان میشوند. خود تیتر بیانیه آنها یعنی "حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی"، بنا را بر یک اصل وارونه و غیردموکراتیک میگذارد. به اعتقاد ما سرآغاز هر کارپایه سیاسی که بتواند امروز مبنای اتحاد اپوزیسیون دموکراسیخواه و فردا مبنای قانون اساسی ایران قرار گیرد، دموکراسی، حقوق بشر، پلورالیسم و برسمیت شناختن حقوق ملیتها و تعهد به عدم خشونت در مناسبات داخلی مردمان ایران است و دقیقا رعایت و پایبندی به این اصول است که میتواند به بهترین نحو وحدت ایران و استقلال واقعی کشور را، که ما نیز به طیب خاطر آنرا پاس میداریم، تأمین و تضمین کند. جای تأسف است که دوستان دموکراسیخواه ما که در سایر موارد به راحتی دموکراسی را مورد ستایش قرار میدهند و از آن سرمایهای برای خود میسازند، به کردستان و حقوق ملی کردها که میرسد دفاع از دموکراسی را چنین دشوار مییابند و درعوض چنین نامسئولانه به تحریک احساسات و چرخاندن چماق تهدید متوسل میشوند و بدون هیچ دغدغه اخلاقی خود را با تیمسارهای دیروز و سرداران امروز همصدا و همشعار قرار میدهند. همین پدیده به روشنترین نحو ثابت میکند که در کشور کثیرالملله ایران برخورد صحیح به مسأله ملیتها و به رسمیت شناختن حقوق آنها چه سنگ محک مهمی برای بازشناسی دموکراسیخواهی واقعی است.
برای ما بویژه مایه تأسف است که تعدادی از دوستان امضاکننده بیانیه با وجود آشنائی نزدیک با جنبش کردستان و احزاب کرد و اطلاع از باورها و مواضع و عملکرد دهها ساله ما و پس از عمری که خود با مبارزان کرد حشر و نشر داشته و چه بسا در گذشته خود مدافع حق تعیین سرنوشت و نظام فدراتیو برای ایران بودهاند، حال همه چیز را از یاد برده با ترجیعبند "تجزیهطلب اعدام باید گردد" دم گرفتهاند. آیا این دوستان نمیدانند که ایجاد پانیک غیرواقعی در مورد تجزیه ایران آبی است که مستقیما به آسیاب رژیم جمهوری اسلامی ریخته میشود و تنها به ایجاد تفرقه و دلسردی در صفوف جنبش عمومی آزادیخواهی ایران خدمت میکند؟ آنهم در شرایطی که بیش از هر زمان ملیتهای ایران به منظور سرنگون نمودن رژیم جمهوری اسلامی و ساختن ایران آینده احتیاج به اتحاد و برنامه مشترک دارند.
ما امضاکنندگان توافقنامه مشترک حزب دموکرات کردستان ایران و حزب کومهله کردستان ایران، ضمن تأکید مجدد بر مفاد این توافقنامه اعلام میداریم که هدف ما تأمین خواستهای برحق مردم کرد در چهارچوب یک ایران آزاد، دموکراتیک، فدرال و سکولار است. ما این موضع را نه برای خوشامد این و آن بلکه بر اساس باورمان و در راستای برنامه سیاسی دهها ساله احزابمان اتخاذ کردهایم. ما به صراحت بر لزوم برقراری یک نظام فدرال در ایران تأکید میکنیم و برآنیم که یک چنین نظامی نه فقط خواست خلق کرد و سایر ملیتها را به بهترین نحو تأمین میکند، بلکه گام بزرگی در راه دموکراتیزه کردن ایران و ساختار سیاسی دولت در این کشور و همچنین نیرومندترین ضمانت حفظ همبستگی درونی جامعه ایران، همزیستی مسالمتآمیز مردمان آن و حفظ وحدت کشور ایران است. جنبش کرد هرگز کینه و نفرت قومی را دامن نزده و تأیید نکرده بلکه از محتوائی کاملا دموکراتیک و مترقی برخوردار است. خواستهای ملی کردها نیز که امروزه در شعار فدرالیسم بیان می-شود از نرمها و استانداردهای دموکراتیک و پذیرفته شده جهانی تبعیت میکند و علیه هیچ قومیت و زبان و فرهنگی نبوده بلکه علیه ساختار غیردموکراتیک و فوق متمرکز دولت در ایران است و پیروزی خود را نیز در ایجاد تغییرات دموکراتیک در کشور و نه در ایجاد خصومت با هیچ بخش دیگر جامعه ایران میبیند.
ما به اتکای عملکرد دهها ساله خود تأکید میکنیم که کردستان پایگاه مستحکم آزادیخواهی و دموکراسیخواهی در ایران بوده و میباشد و در سختترین شرائط نیز از هیچ نوع دوستی و همکاری با مبارزان سراسر ایران دریغ نورزیده بلکه همواره تکیهگاه همه آزادیخواهان ایران بوده است. امروز نیز نزدیکی و همکاری فشرده احزاب باسابقه کرد که از بزرگترین پایگاه مردمی و اعتماد تودههای وسیع برخوردارند در قالب این توافقنامه مشترک، به سهم خود جبهه مبارزه علیه اسبتداد حاکم در ایران را تقویت میکند و میتواند همچون محور محکمی در ایجاد هر ائتلاف اپوزیسیون دموکراسیخواه ایرانی عمل کند و بنابراین بحق باید با استقبال اپوزیسیون دموکراسیخواه سراسر ایران روبرو شده و به فال نیک گرفته شود.
ما ضمن قدردانی عمیق از همه دوستانی که در مقابل اینگونه هجومهای ناروا به دفاع از خلق کرد و خواستهای برحق آن و به دفاع از احزاب کردستان برخاسته-اند، آژیتاسیون خصمانهای را که علیه مردم کرد و احزاب آن به راه افتاده است محکوم میکنیم و معتقدیم این نوع زبان و تبلیغات نامسئولانه و غیردموکراتیک تنها فضای سیاسی را مسموم و متشنج کرده و افراطگری را در همه سو تقویت می-کند، جنبش آزادیخواهی و ضداستبدادی عمومی در ایران را تضعیف مینماید. بنابراین از همه روشنفکران و شخصیتها و نیروهای سیاسی میخواهیم ضمن تقبیح این هیاهوی تبلیغاتی مسمومکننده به تأمین فضای مناسب برای یک دیالوگ سازنده و متین و توأم با احترام کمک نمایند.
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب کومهله کردستان ایران
۲۲ شهریور ماه ۱۳۹۱
۴٨۰۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : امان از دست سانسور
جناب ملکوتی سانسور نمودن نظر مخالفین نظر عناصری مثل شما باعث یکطرفه و یک دست نمودن نظریات، مانع روشن گردیدن این کمپلکس اتهام زدنی واقعی و یا کذایی میشود. و شما نسبت بابرازت هجری برای حمله نظامی قوای خارجی بایران خیلی «خوشبینانه» برخورد مینمائید. موضع ایشان از هوا گرفته نشده است. همانگونه که یک سازمان سیاسی شرکت خودرا در کنفرانسهای «مشکوک» صیهونیستها اینگونه توجیه مینماید « سازمان ما در آن رسمآ شرکت نداشت، ولی اعضاء درجه بالا خودشان شخصی در آن شرکت نمودند». این فرد (هجری)آیا چنین درخواستی کرد و یانه؟ زمین را بآسمان دوختن کمکی بشرایطی که در آن قرار دارید، نخواهد کرد.
۴٨۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱
|
از : سیروس ملکوتی
عنوان : ناقوس جنگ و هراس پروری از تجزیه ایران
میبینم اکثر دوستان و هموطنانی که بر اتهام تجزیه طلبی احزاب کردی اصرار میورزند دلایل خود را بر بنیاد چند سند تفسیری قرار داده اند. مانند درک و اتخاذ نوعی از رفتار سیاسی در وقوع جنگ میان غرب با رژیم ایران، و یا مانند درک از فدرالیزم و ساختار نظام کشوری و یا درک از مفهوم یکپارچگی و تمامیت ارضی. هیچیک از این موارد نمیتواند شواهد معتبری دال بر تایید این اتهام باشد زیرا همه این موارد موضوعات تفسیربردار در گوناگونی خود میباشند. از جنگ می اغازم که وسیله بازی و سرگرمی بسیاری از کنشگران دلمشغول سیاسی گردیده است. مدتهاست که ناقوس جنگ دارد به تعیین بهای نفت و بازار بورس امداد رسانده و کارتلهای اقتصادی را به مدیریت چنین هراس پروری مطبوعاتی کشانیده است. این اولین باریست که گستره زمانی و تبلیغ یک جنگ اینچنین به درازا کشیده میشود هرچند در دوران جنگهای سرد نیز شاهد چنین ترفندهایی نیز بودیم . در همین رابطه اینجا و انجا روشنفکران ایرانی بدون داشتن کوچکترین توان هر گونه مقابله نظامی و یا اجتماعی وارد گود تبلیغات شده و انواع اندیشه های خود را در تایید و یا تکذیب جنگ ارائه نمودند. چندی پیش تعدادی از طرفداران بی برو برگرد نظام سانترالیزم سیاسی و پادشاهی از چنین اتفاقی استقبال نموده و جنگ و مداخله غرب را مدخلی بر ازادی میهن خواندند. البته جز چند تنی از ما کمتر کسی از این اورده ادعای ازردگی نمود . من به ان دسته از نیروی اندیشه تعلق دارم که ناقوس جنگ را بخشی از زبان عربده و تهدید مینگرم . این ناقوس جنگ بیش از انکه به اندیشه رهایی از نظام کمک رساند امدادگر همین نظام میباشد، زیرا با دخالت مدیریت همین نظام غیر ملی ، ناقوس جنگ را به ناقوس انشقاق ملی تبدیل مینماید .تومارهای ضد جنگ یکی از کودکانه ترین اقداماتیست که بخشی از روشنفکران تصور نموده دارند در گود سیاست چرخ پهلوانی خود را میزنند. کنشگران سیاسی طرفدار وقوع جنگ هیچ درک و تحلیل مشخصی را از این هیاهوی تبلیغاتی در اختیار نگذارده اند. اینکه این جنگ دارای چه مشخصاتیست، اینکه ایا یک حمله نظامی -هوایی به برخی از تاسیسات را محدود میشود و یا قرار است جنگی کلاسیک در گستره همه ابعاد نظامی ان باشد؟ایا استراتژی این جنگ برای واژگون نمودن نظام میباشد یا اینکه قرار است انان را مطیع سیاست خود پای میز مذاکره بنشانند؟ اگر نابودی نظام در کمین طراحان این جنگ و اصولا سیاست غرب نهفته است پس چرا تمام انرژی و نیروی معنوی و مادی این دولتها در اختیار تنها منتقدین درون نظام یعنی بخشی از اصلاح طلبان قرار میگیرد؟ چرا تا کنون از نیروی انحلال خواه و سرنگون خواهان ایرانی نه دعوتی در پشت دربهای بسته گردیده و نه حداقل امدا د را برای توفق این سیاست بر سیاست ماندگاری نظام را در اختیار این و ان نهاد مدعی گذارده اند؟ انچه اسرائیل در طرح زبان نتان یاهو و فراکسیون حامیش از جنگ میگویند همانا یک حمله هوایی به تاسیسات هسته ای نظام بوده و نه جنگی تمام عیار، با این حال در خود اسرائیل تحلیلگران بر این باورند که ناقوس جنگ نتان یاهو تنها امکان ماندگاری او را بر قدرت تضمین مینماید و بر این باورند این سیاست با بزرگنمایی و نزدیکی چنین رویدادی میتواند سرپوشی بر نارسایی های موجود بگذارد. خب میبینیم که تفسیر من و بسیاری همانند من از جنگ گونه دیگر است . و من انرا جنگی میان نهاد قدرت مالی -نظامی میبینم . این جنگ بطور مستقیم از ان من به مثابه ملت ایران یا اسرائیل و یا کشورهای غربی نیست. چنگیست که سیاست های خودکامه از سویی و امپراتور های خرد و کلان جهانی از ان سخن میرانند و خود را برای ان صحنه ارایشی میدهند. بسیاری از کنشگران سیاسی ضمن تقبیح جنگ فریب هنگامه این اتفاق را با طرح دفاع ملی رژیم نخواهند خورد، بنابراین از همین اکنون نوید هماوایی را بدین نظام ویرانگر نمیدهند . ناقوس جنگ بهانه ای گشته تا ثبات نظام را در طرح ماندگاریش پدید اورد. انان که بی دانش و یا با خرد تضمین شده وارد گود حمایت پدافند ملی البته در گردان تومارنویسی و عربده کشی میشوند و نا امدگان را در این پدافند خیالی ضد ارزشهای ملی و فاقد اعتبار هستی شناسانه از خاک و تمامیت ارزی میخوانند ، دلالان سیاست مماشات بیش نیستند ، امدند تا اعتبار ناداشته یک نظام امت پرور را با نام و معنای ملت و ملی بیامیزند و از این بستر توهم ماندگاری جنایت پیشه ترین نظام را مشروعیتی تاریخی و ملی ببخشایند. این توهم سازی البته میبایست انشقاق درونی یک اپوزیسیون انحلال خواه را نشانه خود بگیرد و مشروعیت اخلاق ناداشته خود را در ترجمان بی اخلاقی دیگران ارائه دهد. انحلال خواهان البته در کنار نظام در هیچ هنگامه ای و به هیچ بهانه ای نمیتوانند از یک همیت ملی سخن برانند، حتی در هنگامه داستانی چون جنگ. اگر این هنگامه خیالی و اتوپیک نیز صورت خقیقت به خود گیرد رسالت ما تنها سرنگونی نظام و ایجاد و برقراری مدیریت نوین سیاسی خواهد بود که تداوم هر جنگی را به انسدادش کشانیده و صلح را برای توفق دمکراسی در ایران فراهم اوریم . این ان سیاستیست که حقیقت ملی بودن را به تعریف میکشاند و نه در افتادن در دامان الوده و ضد ارزشهای ملی نظام جمهوری اسلامی .
۴٨۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱
|
از : علی کبیری
عنوان : ایران ملک مشاعی است که هر ایرانی مالک قطعه ای از آنست، بدون محدودیت جغرافیائی!
درود بر پیروز گرامی. واقعاً مایل نبودم در این بگو مگوی بی حاصل وارد شوم. ولی عده ای ومنجمله اخبار روز، دارند از دو حزبی دفاع میکنند که اعتقادی به تمامیت ارضی این مملکت ندارند. بقول مثال معروف، دزد حاضر و بز هم حاضر. مصاحبه ی جناب عبدالله مهتدی با العربیه به آدرس اینترنتی http://www.alarabiya.net/articles/۲۰۱۲/۰۸/۲۴/۲۳۳۹۹۶.html موید نظر اینجانب است. ایشان در آن مصاحبه اعلام کرده اند که «...ما از جنگ علیه ایران حمایت نمی کنیم اما در صورت بروز چنین جنگی میان غرب و ایران ما به هیچ عنوان در کنار رژیم تهران نخواهیم ایستاد...» تحلیل منطقی این اظهار نظر اینست که اگر ایران مورد حمله ی خارجی قرار گرفت، جناب مهتدی کمونیست و شرکاء تنها و تنها ناظر بمبارانهای دیگر مناطق ایران وکشت وکشتارهای مردم غیر کرد ایرانی خواهند بود ولی ابداً بر علیه متجاوز خارجی نخواهند جنگید. هر کس این بیانیه ی جناب مهتدی را تحلیل منطقی کند، قطعاً به این نتیجه میرسد که زیر این کاسه نیم کاسه ای هم وجود دارد. چون بقول معروف در این میان نان و حلوائی تقسیم نمیکنند، مگر اینکه جناب مهتدی از مهاجمین خارجی از همین حالا تضمین گرفته باشند که اگر حمله ای از جانب مهاجمین اجنبی صورت گرفت، منطقه ی کردستان در امن و امان بوده و مورد تهاجم خارجی قرار نخواهد گرفت. وگرنه هیچ آدم عاقلی از همین حالا با اطمینان همچه ادعائی نخواهد کرد. منظور اینست که اگر ایشان مطمئن نبود که در صورت حمله، کردستان هم جزئی از مناطق مورد حمله خواهد بود، دست به چنین ادعای بچگانه ای نمیزد. ولی از طرف دیگر واقعیت اینست که این فرد رهبر یک حزب سیاسی بوده و جزء مغز متفکر آن حزب میباشد. پس بدون دلیل حرفی از دهان ایشان خارج نمیشود. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که این رهبر و حزب کمونیست کومله که ایشان رهبری آنرا به عهده دارد، با مهاجمین سر وسرّی دارند. از سوی دیگر، ایشان به صرف ادعای کمونیست بودنشان، نمونه ی چین و جنگ بین کمونیستها و کوئومین تانگ را پیش رو دارند. در حین جنگ بین این دو حزب، چین به یکباره مورد هجوم ژاپنیها قرارگرفت. آقای مائو ملاحظه کرد که اگر چین مغلوب ژاپنیها شود، از آن پس دیگر نه از تاک نشانی خواهد ماند و نه از تاک نشان. پس رهبری حزب کمونیست چین در کنار کوئومین تانگ مرتجع و وابسته به غرب قرار گرفت و با ارتش ژاپن جنگید و چین را به پیروزی رساند. اتفاقاً همین سیاست هم سبب شد تا بعد از شکست و تسلیم ژاپن، حزب کمونیست تمام سلاحهای ژاپنیها را مصادره کرده و سپس با قدرت بیشتری به نبرد با کوئومین تانگ ادامه داده وبه پیروزی برسد. اما باید توجه داشته باشیم که مائو از قبل با ژاپنیها زد و بند نکرده بود. در مورد حزب دمکرات کردستان و جناب حجری هم همین بس که بعنوان یک حزب و رهبر سیاسی آن، حتماً ایشان قادر هستند تا الف را از ب تشخیص دهند. قطعاً راهبرد سیاسی ایشان و حزب متبوعشان هم با راهبرد سیاسی جناب مهتدی و حزب متبوعشان در این مورد هم جهت است. به همین جهت هم آن جمعی که آن اعلامیه ی معروف را امضاء کرده ومورد غضب اخبار روز قرار گرفته اند، به این نتیجه ی منطقی رسیده اند که این دو حزب به تمامیت ارضی ایران اعتقادی ندارند. اگر کومله به تمامیت ارضی ایران اعتقاد داشته باشد، در صورت حمله ی دشمن به این سرزمین، با شیطان هم بر علیه دشمن مشترک متحد شده و بر علیه آن خواهد جنگید. مگر این مملکت ملک طلق آخوندها است که اگر مورد تعرض دشمن خارجی قرار گرفت، مخالفین سیاسی آخوندها دست روی دست بگذارند تا دشمن خاک این سرزمین را به توبره کشیده و سپس کلک خود اینها را هم در فرصت مناسبی بکند؟!
۴٨۰۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی - که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
در فلسفه و علم فیزیک زمانی تصور میرفت که ذره ( A -tom ) غیر قابل
تقسیم است. آن زمانی بود که مثلا در جنگهای داخلی امریکا ، حدود ۱۵۰ سال
پیش ۱۱ ایالت جنوبی تصمیم به تجزیه و جدایی گرفت و چون قانون اتم هنوز
بر قرار بود با بیش از یک میلیون تلفات در کشوری با جمعیت ۳۰ میلیون
یعنی سه در صد ، صلح و آرامش برقرار و امروز بر دنیا آقایی میکنند.
سالها طول کشید تا معلوم شد که نه تنها اتم قابل تجزیه است بلکه ظاهرا حد تجزیه
بسیار بیشتر از آنست که تصور میرفت. پس از این کشف بزرگ " اتم " ها نه تنها تجزیه شدند بلکه به این تجزیه ها شتاب داده شد در حالیکه " غیر اتم " هایی مانند چین و هند و روسیه و آلمان و غیره دست نخورده باقی ماندند.
باید به قضای روزگار رضایت داد و از سر راه سیل بکنار رفت. اگر سیر تاریخ
چنین باشد این تجزیه ها ادامه خواهد یافت ولی اینرا به عشاق نمیتوان گفت که
نیست در لوح دلشان جز الف قامت یار. گوشت دم توپ هم که زیاد است.
اینرا بارها گفته ام و بار دگر میگویم ؛ کردستان به مفهوم سرزمین کوهستانی
هیچگاه کشوری واحد , با زبان واحد ,و مذهب واحد ,و فرهنگ واحد نبوده است.
اکنون اگر عشاق خیال میکنند که میشود بر خلاف جریان روزگار شنا کرد
و از چیزی که هرگز واحد نبوده ، واحد بوجود آورد خیر پیش.
گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله ماست - آنچه البته بجایی نرسد فریاد است
به کسی که عاشق تاخت و تاز است نمیتوان گفت قاچ زین را محکم بگیر
فکر میکنم از آن مرحله گذشته ایم و همه عاقلان کور و کر شده اند حتی اخبار روز .
تنها یک معجزه میتواند از سالها خونریزی خرابی و بدبختی در این ناحیه عجالتا " امن " دنیا جلوگیری کند. و معجزه قرنها پیش وفات یافت و مذاهب جدید هم دیگر چنین ادعایی نمیکنند.
۴٨۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱
|
از : هوشنگ اسدی II
عنوان : من به عنوان نیمه کرد و نیمه مازندرانی
با درود بر همه موافق و مخالف!
هومن در پایین نظر بسیار واقبینانه داده است. راه آینده کردستان پلورالیسم در ترکیب پیچیده مردمی با دیگر مللتهای منطقه بویژه ایران زمان میبرد، من مطلب زیر را برای مسٔولان این سایت فرستادم در اینجا تکرار مینویسم تا بدانید که ما / من "
نیمهها " چه فکر میکینم. ایران پر است از میلیونها این نیمهها یا چند گانه ها.
......
■ من به عنوان نیمه کرد و نیمه مازندرانی برایم مهم نیست چه نامی برای حکومتهایی منطقهای گذاشته شود سه اصل برایم مهم است ۱- تعهد رسمی و قید آن در اساسنامه همکاری احزاب کردی که تمایت آرضی ایران اساس همدلی با همه مردم ایران است. من کردزاده سوادکوهی که از نسلهای مهاجر کرد هستیم خود را صاحب ایران میدانم و انهاییکه دهها سال خود را در جنگ درون قبیلهای میکشتند نمیتوانند یکباره دمکرات باشند، در فنجان خود میتوانید طوفان ایجاد کنید. شما باید همراه ۷۰ میلیون ایرانی به نتیجه برسید.
۲ - برنامه ریزی کلان اقتصادی، سیاست خارجی، ارتش و زبان رسمی پارسی برای همه شهروندان یکسان و دولت مرکزی مسول اجرای آن است.
۳- یادگیری یکی از زبانهای اقوام که بیش از ۵ مردم را تشکیل میدهند برای پارسی زبان به عنوان زبان دوم اجباری باشد.
هوشنگ اسدی II
۴٨۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱
|
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : دبیری، هومنی، مردی شریفی --- به حق گویم که شایسته حریفی
گفته ام و باز تکرار می کنم که: تنها راه رسیدن، ایجاد حکومت قانون است. و بعد از بر قراری دمکراسی - آن دمکراسی ای که روی کاغذ است، نه نوع دروغین و مصلحت نظامی آن - در این چهار کشور؛ کرد ها می توانند و باید با هم روابط گسترده ی فرهنگی داشته باشند. یکی شدن این چهار نقطه ی کرد نشین حتی اگر دیگر مانع خارجی نداشته باشد، در تضاد های درونی ای که بین کرد ها از نقطه نظر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بخصوص هژمونی طلبی۱ وجود دارد به هیچ رو فعلاً، در سی، چهل سال پیش رو، شدنی نیست. مگر اینکه بخواهند خودشان را الکی با شعار ها مشغول کرده، گول بزنند. و به قول مولانا فخر الدین علی صفی نویسنده ی لطایف الطوایف بخاطر «عین» خود را به کشتن دهند.
۱ - یک مثال از بسیار - هنوز هیچی نشده، بخشی از کرد های سیاسی هژمونی طلب به کرد سورانی می گویند: کرمانج جنوبی. و این یعنی زیر پا گذاشتن آشکار و خشن حقوق فرهنگی یک خلقی. یعنی دقیقاً همان بلایی را که حکومت های مرکزی به سرشان آورده اند - مثل ترک کوهی - حالا آنها تصمیم گرفته اند به سر خودی ها بیاورند. و از این دست فاکت ها در چهار نقطه ی کردستان بسیار است که مانع چسبندگی این چهار پاره ی کهن می گردد.
آیا این چهار پاره ی متضاد روزی به دست شاعر تاریخ در دو بیت، منظم به هم می آیند؟
جواب به این پرسش دشوار است. باید به همان تاریخ سپرده شود.
ولی همینقدر می توان گفت که:
می رسد او که روندست هر زمان
دست تاریخ است و کار ناگهان
با احترام ویژه به همه ی مادران و پدران کردی که در این سال های اندوه فرزاد ها از سیروان وجودشان ستانده شد.
ز اندوه دوست
چو پاییزی ارغوان
در دل هَزارم من.
یعنی: با شمایان
ز ژرفای جان
هم زهارَم من.
زهار = فریاد، هاوار، آن فریاد که که تا دور دست، رونده است.
۴٨۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : هشدار آزادمنشی دلسوز مردم ایران به یک نشریه
گرداننگان محترم سایت اخبار روز، اگر اندکی احساس مسولیت در قبال مردم ایران مینمائید، مبادرت بسانسور باین کامنت ننمائید.
چند روز اخیر بطور چشم گیری در رابطه با توافقنامه دو «حزب» کردی در رابطه با عمل کرد مشترک آنها در باره «خودمختاری» و « تدوین قانون اساسی» کردستان ایران با توسل بقوه قهریه و بکمک ارتش نجات بخش ناتو و اسرائیل و اعلان منطقه ممنوعه پرواز استان کردستان از جانب اشغالگران خارجی، جنب و جوشی فراوان ازجانب آنهائیکه دارای شناسنامه ایرانی، ولی دشمن موجودیت وطن ما هستند تا اشخاص بدون شناسنامه و مجهول و مشکوک در دفاع از این «توافقنامه» هر کدام بنحو و استدلال مخصوص بخود، دست بنگارش و انتشار تراوشات نظریات خصمانه نسبت بموجودیت ایران و اساس همبستگی ملی ما ایرانیان میزنند. در اینجا آنچیزی که مایه تعجب است که سایتی که مسولین آن ادعای آنرا دارد که با خمیرمایه «چریکی سیاهکل» و بر گرفته از چهارجوب تفکرات انساندوستی و وطنپرستی آنان و رنگین شده با خصلت حزب توده را یدک میکشد، اینچنان کوشش و جدیت در تبلیغ و پخش نظریات ضد ایرانی این جریانها که انتصابی «نمایندگی» حدود هفت درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل که جملگی مردم زیر بند ستم دیکتاتوری عریان رژیمهای شه و شیخ قرار دارند، شده است. مردم ایران از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق متحمل قربانی فراوانی و با از دست دادن صدها هزار جوانان خود برای رسیدن بآزادی، استقلال و ارزشهای انسانی در جامعه شدند و برای حفظ و حراست مرزها با ارتشهای متجاوز امثال عراق که از پشتیبانی دول استعماری غرب و شرق و مزدوران «وطنی» برخوردار بود، بهترین و دلاورترین جوانان خود را از دست داد. و امروز همان عوامل ارتجاعی جهان در صدد ایجاد پایگاه برای حمله نظامی و کشتار ما ایرانیان مسئله خودمختاری را توسط ایادی خود مطرح میسازد. برای آنها «سمینارهای» تعلیماتی مهیا میسازد و بودجه کمکهای «بشردوستانه» در اختیار میگذاردووو
در میان بس معما شده که سایت اخبار روز چه رلی را بازی میکند.
من بعنوان یک ایرانی آزادمنش وملی و بدور از وابستگی باین و یا آن قدرت جهانی خودرا در قبال تحولات و اتفاقات جنایتکارانه که در شرف وقوع است، خود را مسول میدانیم و هشدار به نیروهای ملی و ایرانی میدهیم که در مورد ایران، آینده این کاشانه کهنسال ما مسولانه برخورد کنند. اطلاع رسانی این سایت در مورد «مشکلات» در مورد توافقهای کردهای خارج نشین یک جانبه است و مستمر شدن آن عواقب بس خطرناک در پی خواهد داشت که مسولین خود دانند.
نگاهی کوتاه از درج تعداد «مقالات» در جهت تآئید «توافقنامه» ضد ایرانی و ضد مردم ایران گروههای داعیه «نمایندگی» مردم کرد ایران را دارند، نمایانگر کشش و طرفداری بی جون و جرای این سایت است که امیدوارم «برداشتم» نا صحیح باشد.
امروز سه شنبه، ۲۱ شهریور، مقالات مندرجه در سایت اخبار روز در رابطه با جنبه توافقی با «توافقنامه» بشرح زیر است:
۱ ـ حمله به احزاب کردی را متوقف کنید! (یادداشت سیاسی «اعلان مواضع سیاسی»)
۲ ـ بیانیه ی جمعی - " حفظ تمامیت ارضی" بهانهای برای پایمال کردن حقوق ملت ها
۳ ـ سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان: حق تعیین سرنوشت یک اصل اساسی بین المللی است
۴ ـ کوردها خود را برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران آماده می کنند
(ع. شریف زاده)
۵ ـ جوابیهای کوتاه به آقای ابولحسن بنی صدر -( ابراهیم جهانگیری)
۶ ـ نخبگان ایران، نفت روی آتش نریزید!؟ (ابراهیم فرشی)
۷ ـ مانیفست هراس پرورانه از تجزیه ایران ،واکنشی از نبود معرفت سیاست و فقدان عاطفه ملی (سیروس ملکوتی)
۸ ـ چرا نمی توان بر اساس "قواعد دمکراسی" با "اپوزیسیون ایرانی" به گفتگو نشست . (بهزاد خوشحالی)
۹ ـ زنده باد کورد تجزیه طلب، بخوان استقلال طلب! (کامران امین آوه)
۱۰ ـ "حقوق مردم کرد" آرزوئی شکوفا در دل ایران دمکراتیک (مارال سعید)
۱۱ ـ توافقنامه حزب دموکرات و کومه له و برخورد غیرمسئولانه جمعی از احزاب راست و چپ ایرانی (امجد حسین پناهی)
۱۲ ـ عکس العملها به توافقنامه دو حزب کردی! (ندا شهبازی)
۱۳ ـ سر منشاء توهم تجزیه و خشم دون کیشوتها (ن. گلاله کمانگر)
دوستان مسول سایت، آیا فکر نمیکنید غلو و گزافکاری را بحد اعلا رسانده اید و یا اینکه بوی کباب و تقسیم نمد، حواس شما را هم برده است .
ما در این خصوص اطلاع رسانی ادامه خواهیم داد در هر کجا و در هر مکان و در هر زمان.
۴٨۰۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱
|
از : هومن دبیری
عنوان : برای آنها که دلشان مانند مردم ایران شور میزند
برای آنها که دلشان مانند مردم ایران شور میزند.
بد نیست که مروری داشته باشیم بر وقایع بعداز جنگ اول جهانی و انقلاب اکتبر روسیه ، این حوادث باعث شدند تا نقشه ی خاورمیانه تغییر اساسی نماید. انگلستان بیش از تمام کشورهای استعماری در منطقه نفوذ داشت و تخصص استخراج نفت را یدک کش می نمود.
ابتدا ، در سال ۱۲۹۹ شمسی/ ۱۹۲۰ میلادی ، رضا خان در ایران کودتا کرد و نخست وزیر احمدشاه شد و چند سال بعدش اعلام سلطنت کرد.
در همین ایام امپراتوری عثمانی سقوط می کند و به چند حکومت تجزیه میشود که مردم کُرد آن تحت سه نوع حکومت متفاوت «مدیریت» شدند :
* حکومت ترکیه - بصورت جمهوری تشکیل شد و آتاتورک اولین رئیس جمهور آن گردید. ( حدود ۲۰ درصد مردم ترکیه کُرد بودند، تا امروز با شدیدترین سرکوب دولتی روبرو بوده اند) - ترکیه در شرائط مطمئن اقتصادی و «سیاسی» نسبت به کشورهای بحران زده ی اروپائی در وضع ممتازی قرار دارد. با دستِ باز نیروهای مخالف ِ داخلی را سرکوب می کند و برای دخالت در امور سایر کشور های منطقه نیز با جاه طلبی «خرابکاری » می کند.
* حکومت عراق - بعداز کنفرانس صلح در پاریس عراق تحت قیمومیت انگلیس خانواده های هاشمی را به پادشاهی میرسانند- در این مدت نهضت آزادیبخش عراق بارها توسط انگلیس سرکوب میشود - سال ۱۹۳۲ ملک فیصل اعلام «استقلال » می کند. در عراق نیز حکومت مرکزی بارها شیعیان ، کردها ،و آشوریها را بسیار خونین سرکوب کرد. حکومت سلطنتی تا ۱۹۵۸ دوام می آورد. به رژیم جمهوری تبدیل شد که بارها در آن کودتا صورت گرفت. بعداز سقوط حکومت صدام ، رهبران شیعیان که به حکومت ایران تمایل دارند قدرت را در دست دارند و کُردها مناطق ِخود را اداره می کنند.مسیحیان و سنّی های عراق در شرائط بسیار ناعادلانه ای قراردارند. هنوز زود ست این کشور به تعادل نسبی سیاسی برسد.
* حکومت سوریه - در همان کنفرانس فرانسه، قیمومیت سوریه را بعهده میگیرد. سوریه سال ۱۹۴۱ اعلام استقلال می کند. سال ۱۹۵۰ حزب بعث بعنوان قویترین حزب سوریه قدرت را دردست گرفت. سوریه از همان ابتدای تشکیل دولت اسرائیل مخالفت خود را به تقسیم فلسطین به دو دولت عربی و یهودی اعلام کرد. در تمام مبارزات علیه صهیونیسم حضور فعال داشته و بلندیهای جولان را بعداز جنگ شش روزه در ۱۹۶۷ از دست داد. امروز سوریه در سرنوشت سازترین برهه ی تاریخ معاصر در یک جنگ داخلی میسوزد . اکثریت مردم سوریه مسلمان سنّی می باشند و کرد ها ۱۰ درصد و آشوریها و سایر مسیحیان ۱۰ در صدر از جمعیت این کشور را شامل میشوند که در شرائط دایمی جنگ از حقوق اساسی خود محروم و حتی سرکوب شده اند.
نتیجه : وضعیت متفاوت مردم کرد در سه کشور فوق الذکر از یک طرف و مردم کردستان ایران از طرف دیگر که حداقل از بعداز مشروطه تا بحال در شرائط کاملا جداگانه ای پیکار نموده اند نشان میدهد که بعضی ادبیات رایج شده در بین کنش گران سیاسی از واقعیت های موجود در ۴ کشور مورد نظر که مردم کرد در آن زندگی می کنند بسیار بیگانه ست .
راه خطرناک:
هرگونه رمانتیزم انقلابی و یا دنباله روی از این یا آن جریان کردی ( مثلا کردستان عراق ! ) ، ممکن ست به بهای سنگینی ، نه تنها برای کرد های ایران یا حتی کردان سایر کشورهای متبوع تمام شود. حتی سرنوشت عموم مردم منطقه را به خطر می افکند.
راه مطمئن:
اگر کردهای هرکشور ، با اتکاء به مردم خود و سایر هموطنان مبارز خود ، حکومت مرکزی را بیش از پیش به چالش بکشند. زمینه برای رشد مردم سالاری در هر ۴ کشور با آهنگی متفاوت ولی برای آینده ای بهتر ،تداوم خواهد یافت. تجسم کنیم : مردم ترکیه، عراق ، سوریه و ایران از این تضادها و مصیبت های شوم سربلند بیرون بیایند و کشورشان دارای حکومت های مناسب ، مردمی و شایسته بشوند. آیا تحقق آرمانهای بحق کردها عملی تر نمیشود.
مگر به آینده ی مردم کشور خود و منطقه اصلا علاقه ای نداشته باشیم و فکر کنیم : بما چه مربوط ، ما گلیم خود را از وسط طوفانی که در این کشورها بر پاست بیرون خواهیم کشید.
۴٨۰٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱
|