از : حمیدی
عنوان : سوال
پس چرا خود غربی ها در دیکشنری های خود در برابر چنین کلمه هایی علامت تابو TABOOمی گذارند؟ مثلا رجوع کنید به دیکشنری Oxford Advanced Learners Dictionary of Current Englishl
۴۹۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : " زشتی "
جناب ربوبی،
گفتگو بر سر آن بود که بهترین واژه جهت بیان " آزار جنسی " ذکر شده در مقاله چیست؟ و مکان گفتگوی ما ایران است که با وجود سی و چهار سال جنایات رژیم " اسلامی " هنوز پارکینگ جمکران پر و زائران مشهد و کربلا و مکه بیشمارند . در این محیط که حتی ذکر کلمه پستان ممنوع است رایج کردن کلمه مهبل کار ساده ای نیست چه برسد به کلماتی که ذکر فرموده اید .
منظوراز " زشتی " مفهوم آن در جامعه ایران بود و گرنه جلوت پستان های خانم فراهانی را نیز بعضی حد کمال " هنر " دانستند که وارد شدن به آن مطلب ما را به بیراهه میاندازد و از موضوع مقاله دور میشود .
۴۹۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : مهدی
عنوان : فرق مهبل و واژن؟!
اصلا در بین ایرانیان بار کلمه "مهبل" هیچ فرقی با بار کلمه "واژن" نداره. و کسی که خجالت نکشه واژن رو در حرف یا نوشته استفاده کنه، به همون راحتی مهبل رو هم به کار میبره.
۴۹۵۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : محمد ربوبی
عنوان : توضیح
سخن بر سر اندام شناسی یا آناتومی است. همچنان که بینی یا چشم عضوی از اندام ماست ، کس و کیر و پستان نیز واژه ی عضوی از اندام انسان است. . منظور نام بردن عضوی از بدن مرد یا زن است . حال می خواهد تناسلی یا سکسی باشد.
پیروز نوشته » مهبل زشتی مفهوم سکسی آن را ندارد «!! چرا مفهوم سکس و سکسی یک واژه زشت باید باشد .
آیا مجسمه های برجای مانده از یونان باستان و یا مجسمه ها و تصاویر هندی . نیز میناتورها و نقش و نگارهای برجای مانده هنرمندان ایرانی که مردان و زنان را برهنه نمایش می دهند، چون ممکن است برای برخی « مفهوم زشت سکسی داشته باشند » نابودشان باید کرد. در سراسر ادبیات برجای مانده فارسی ، خواه نثر و خواه نثر چنین واژه هایی بس فراوان دیده می شود.
اما اخیرا تلاش براین است از به کار بردن چنین واژه ها جلو گیری شود. چون گویا منافی « اخلاق « است.
چندی پیش من نقدی از شاعر اتریشی ، اینگه بورگ باخمان در باره اثر فاکنر: هیاهو وخشم برای مجله کارنامه (تهران ) فرستادم که چاپ شد. شگفتی آور این که جمله ای از آن را تغییر داده بودند .
جمله چنین بود :
.... سرم را روی پستان های سفت نمناکش نهاد و حالا صدای ضربان منظم و آهسته قلبش را می شنیدم .
این جمله ، به این شکل چاپ شده : سرم را روی سینه سفت و نمناکش نهاد و..
چنین به نظر می رسد که در فرهنگ کنونی ایران چون واژه پستان ــ البته پستان زن ـ نیز « زشنی مفهوم سکسی دارد« ، حتی نوشتن آن مانند دیگر واژه ها شرم آور است و زشت !.
با وجود این ، چندین جلد کتاب کوچه که شاملو جمع آوری کرده و به چاپ رسیده آکنده از این واژه هاست و تا آنجا که من اطلاع دارم وزارت ارشاد و سایر مرشدها مانع انتشار آنها نشده اند.
در آناتومی ، فیزیولوژی ، پاتولوژی ، روان شناسی و روان کاوی به کاربردن این واژه ها ضروری است. بنابراین چرا در نوشتار و گفتار روزمره باید سانسور شوند و به جای آنها واژگان غریب به کار گرفت.
البته مراد نویسنده مقاله موضوع خاصی است که به درستی توضیح داده . اعتصاب اخیر زنان در بند نیز اشاره ای به این مشکل و گامی مثبت و موثر در برطرف کردن آن است . بیش از این هم نمی توان از آنها انتظار داشت.
۴۹۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : توضیح
در دنباله کامنت جناب یزدی بد نیست که این گفتگو را بجای مفیدی رساند .
گر چه مهبل کلمه رایجی در فارسی نیست ولی پیشنهاد سرکار خانم وحدتی درست است که باید آنرا آموخت و در فارسی رایج کرد.
مهبل قسمتی از دستگاه تناسلی داخلی زن است و ظاهرا بمعنی مجرای نزول کودک از رحم به پایین میباشد و بنابراین زشتی مفهوم سکسی آنرا ندارد .
قسمت خارجی دستگاه تناسلی زن را در کتابها فرج میگویند . Cunt و کس بمعنی فرج و مهبل در فرهنگ عامیانه میباشند و مفهوم سکسی دارند.
۴۹۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : رضا یزدی
عنوان : ما مترادف فارسی برای مهبل نداریم
آقای ربوبی ، کلمه کس همان مهبل در فارسی نیست ، کس به کل اندام جنسی زن می گویند که شامل مهبل هم هست ، یا من نمی دانم و یا ما اصلا در فارسی کلمه ای برای مهبل نداریم . در انگلیسی مترادف کس کلمه cunt است و مترادف مهبل کلمه vagina که ما در فارسی آن را واژن می گوییم که از فرانسه آمده است
۴۹۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۱
|
از : محمد ربوبی
عنوان : واژه ها
خانم، شما نیز مانند مدرنیست ها و پسا مدرنیست های وطنی با نامیدن مهبل و معقد همان مشکل سنتی نوشتار و شاید گفتار را دارید. چرا؟
یکی و فقط یکی از استادان ما در دانشکده پزشکی به هنگام تدریس ، بدون شرم این اعضای بدن را به نام آشنا می نامید : کس و کون و کیر!
ابتدا، صرفنظر از دختران دانشجو که جای خود دارد ! ما نیز « شوکه » شدیم و هاج و واج به هم نگاه کردیم و به استاد ، ولی کم کم عادت کردیم. البته فقط در دانشکده و در حضور این استاد !!
چندی بعد ، در درمانگاهی که من کار آموزی می کردم ، زنان روستایی و حتی اغلب زنان شهرستانی از « پریود» و .. چیزی نمی فهمیدند . آنها حتی قاعدگی را « حکم خدا » می نامیدند.
پنجاه سال پیش در دانشکده پزشکی مشهد.
محمد ربوبی
۴۹۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : گربه و زنگوله
گرچه ممکن است سرکار خانم وحدتی در باره شفاف گویی محق باشند ولی نوشته ایشان " از نظر تکنیکی دچار اشکال است که میفرمایند " چرا ...از واژه های رایج در زبان فارسی استفاده نمی کنیم؟ " و اینکه " مهبل: واژه ای که باید آموخت ". "مهبل " واژه رایج در فارسی نیست و ایشان اقرار دارند که آنرا باید آموخت . واژه رایج کلمه ایست که ایشان از گفتن آن طفره میزنند .
واژن و مهبل هردو خارجی، یکی لاتین و دیگری عربی ست و اینکه " از این رو،
گفتن "واژن" شاید زیاد سخت نباشد، در حالیکه گفتن "مهبل" برایمان بس دشوار و سخت است" در حقیقت چنین نیست و گفتن آن کلمه دیگر است که
" برایمان بس دشوار و سخت است، ".
مساله اینست که کی میتواند زنگوله را بگردن گربه بیندازد . میشود از واعظ شروع کرد؟
۴۹۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۱
|
از : صبور
عنوان : زنهار از این بیابان ،این راه بی نهایت
خانم وحدتی
اینجا ایران است. تابوی نام بردن از اندام های جنسی به ویژه از نوع زنانه بسیار ریشه دار است و مختص طبقه، مذهب یا گروه خاصی نیست. دردآور است اما اینچنین است و این که فعلا تا حد "مصداق آزار جنسی" پیش رفته ایم ، قدمی به جلو است. اینجا ایران است و دهه ۶۰ حتی زنان چپ از بر زبان آوردن واژه شورت و کرست یا سینه بند شرم داشتند. یادم می اید با توجه به محدودیت شدید هواخوری،باید در اتاق ها و روی طناب هایی که داستان خودش را داشت لباس ها به نوبت آویزان می شد و خلاصه هر روز چند بار با صدای بلند مسئله ای مربوط به لباس های زیر مطرح می شد. زنان چپ، تاکید می کنم "چپ" می گفتند"لباس زیر بالا"، " لباس زیر پایین" و اگر کسی از دهانش واژه دیگری می پرید با نگاه های آنچنانی و سرزنش روبه رو می شد. زنده یاد گیتی مقدم ، که ۱۷ سال حکم داشت و از توده ای هایی بود که از سال ها قبل از انقلاب با سازمان نوید فعالیت کرده بود حاضر نبود بگوید لباس زیر بالا یا پایین و این را نوعی تحقیر و بازگشت به عقب می دانست و همیشه بلند می گفت " شورت" و " سوتین". هنوز آن نگاه ها حتی از جانب اطرافیانش را فراموش نکرده ام. در چنین فضایی ، چنین محدودیت فرهنگی، با این شرم تاریخی که بر روح و روان ما حک شده است خیلی راحت نمی توان تابو شکنی کرد. شاید برای دوستان خارج کشور که در فضای فرهنگی دیگری به سر می برند به لحاظ ذهنی این تغییرات آسانتر باشد اما واقعیت جامعه و ریشه این تابوها خیلی متفاوت است. با استقبال از نوشته شما خواستم یادآوری کنم که باید گفت و گفت و کوتاه نیامد اما مبادا تصور کنیم که زود نتیجه خواهد داد. راهی دراز در پیش است . با درود
۴۹۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹۱
|