نشست باکو، خشم تهران
-
محمدحسین یحیایی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : البرز
عنوان : استانهای آذربایجان ایران
جناب یحیایی گرامی، اینکه مردم استانهای آذربایجان ایران به مانند مردم سایر نقاط ایران بواسطه سیاستهای نادرست حکومتهای ستمگر از عدالت و رفاه اجتماعی محروم بوده و هستند، بر تمامی ایرانیان آزادیخواه، انساندوست و وطن دوست پوشیده نبوده و نیست. اما اینکه اجلاس مورد اشاره شما در شهر زیبای باکو، برای استانهای آذربایجان ایران نام مجعول «آذربایجان جنوبی» را اختراع و کشف میکند. به حق خشم هر ایرانی آذربایجانی را بر می انگیزد.
جناب یحیایی گرامی، برخلاف «اندوخته های علمی اجتماعی مشاوران حیدر علی اف» و یا «یاوه های حسین شریعتمداری» مردم استانهای آذربایجان خود را، علیرغم تمامی مشکلاتشان، ایرانی دانسته و به گواه تاریخ همواره در کنار دیگر هموطنان ایرانی خود برای بهبود زندگی ایرانیان در تمامی نقاط ایران در تلاش بوده و هستند.
جناب یحیایی، برای رسیدن جامعه ایرانی به عدالت و رفاه اجتماعی، نیاز است، به تفکر جمعی برای نهادینه کردن دموکراسی در اندیشه و فرهنگ ایرانی، و نه تکه تکه کردن ایران
۵٣۲۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۲
|
از : امیر جهانفر
عنوان : نشست باکو، خشم تهران
سلام آقای یحیایی
نوشته اید که در این کنفرانس، مشاور رئیس جمهور پیشین آذربایجان، مدیر پژوهش های منطقه قفقاز و برخی دیگر از دانشگاهیان و نمایندگان پیشین پارلمان آذربایجان شرکت کرده، و چالش های موجود در منطقه و جامعه آذربایجان جنوبی را مورد بررسی قرار داده اند.
ننوشتید که شرکت کنندگان ایرانی این کنفرانس چه کسانی بودند، و به جز نگرانی به حق از فاجعه خشک شدن دریاچه اورمیه بر اقلیم منطقه (آربایجان، ارمنستان، ایران، ترکیه ...)، نگرانی از وضعیت زندانیان سیاسی، ... سرفصل دیگر چالش ها چه بوده است. چون با آگاهی به این موضوعات است که، می توان ارزیابی درستی، از بحث های کنفرانس، و بیانیه رسمی جمهوری آذربایجان، انجام داد.
به سخن پراکنی های وابستگان جمهوری اسلامی هم اشاره کرده، و به درستی آنها را بی پایه و واهی قلمداد کردید.
ادعاهای غیرقابل قبول داخلی، و غیر قابل پذیرش در مقیاس جهانی، توسط دست اندرکاران جمهوری اسلامی، امری عادی است. ولی از شما و دیگر هموطنان انتظار می رود که مشابه آنها عمل نکنید.
شما در چند جایِ نوشته خود، از استان های آذربایجان (و شاید دیگر استان های همجوار آن)، به عنوان آذربایجان جنوبی، نام بردید. در حالی که در اطلس های رسمی جهان (نه نقشه های ساخته و پرداخته قرن بیستم اتحاد جماهیر شوروی و وابستگان آن)، منطقه ای به این نام وجود ندارد. برای صحت اظهارات من، می توانید به گوگل مپ، نشنال جیوگرافیک، دانشگاه هاروارد و نظایر آن مراجعه کنید. در تمام این نقشه ها، یک کشور آذربایجان وجود دارد، که از منظر جهانی، به نام جمهوری آذربایجان، شناخته می شود.
شما به درستی اشاره کرده اید که «جامعه ایران و آذربایجان در طول چندین دهه، از تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی در یک مرکز، که با گذشت زمان به استبداد مطلق در دست شاه و یا ولایت انجامیده، رنح برده و برای برون رفت از آن، راهی جز تقسیم قدرت و نظارت بر عملکرد آن متصور نیست. برای رسیدن به دمکراسی پایدار، تشکیل قطب های سیاسی و اقتصادی مردم محور (و منطقه ای - از من)، در راستای سیاست و اقتصاد ضرورت زمان و تاریخ کنونی جامعه است».
اضافه برآن، عموم افراد کشور، با هر گرایش عقیدتی و قومی، با برخورداری از حق برابر در همه امور کشور، و در رأس آن آموزش به زبان مادری، فرهنگ و سنن خود، موجب اعتلای همبستگی ملی، خواهند شد.
۵٣۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱۲)
نظر شما
اصل مطلب
|