یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انتخابات – عروج و افول یک سیاست
خرداد ۸۸ – چه کسی حق داشت؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : معترض

عنوان : سواستفاده از مادرها را کنار بگذارید!
این «ما در» محترم آن قدر ذهنش جهت گیری شده است تا کسی حرفی می زند آن را به تحریم و آتش و باروت متصل می کند. من نمی دانم اصلا شعاری در آن پست قبلی دادم که بخواهد باروتی و آتشین باشد و باز نمی دانم «ما در» گرامی از کجا تشخیص داد که من طرفدار تحریم انتخابات هستم. اتفاقا من حالا دیدم که نامه ی خانم فهیمی را اخبار روز در قسمت خبرهایش هم گذاشته است و کسی هم به این موضوع اعتراضی نمی کند. مساله بر سر سوءاستفاده است. سوال من این بود که نامه ی خانم فهیمی چه ربطی به این یادداشت اخبار روز دارد. انتظارم هم این بود که خود اخبار روز پاسخ داد که ربط این نامه به یآدداشتش چیست؟
من شنیده ام که مادران دیگری هم هستند که با شرکت در انتخابات مخالفند. حالا باید لشکر کشی کنیم، یک دسته از مادرها این طرف و یک دسته آن طرف؟ آن چه که من به آن اعتراض کردم چماق کردن و بر سر و کله ی این و آن زدن بود. در این شرایط نمی شود بحث های منطقی جلو برد. این تحریک احساسات عاقبت خوبی ندارد.
همین!
۵٣٣٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ما در

عنوان : وحشت از تلنگری بزرگتر؟!
آقا یا خانم معترض دلیل عصبانیت شما برای من ناروشن است. اگر خانوم فهیمی خواهان تحریم انتخابات میشد، شما در آنصورت هم معترض پست کردن نامه ایشان می شدید؟
ایشان نظری داده اند و برای نظر خود ادله ای نیز ارائه کرده اند. شما هم به جای شعارهای باروتی و آتشین با دلیل با نظر ایشان مخالفت کنید.
مردم ما هیچگاه عقلشان را تعطیل نکردند. اما برخی مدعیان اپوزیسیون در مراحل حساسی از تاریخ کشور چرا! شما بیشتر نگران آن عقل های تعطیل باشید.
۵٣٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " هی تمرین دموکراسی کردیم "
جناب همایون ،
اگر ما " هی تمرین دموکراسی " کرده بودیم ، بعد از هر شکست به گوشه ای نمیخزیدیم و منتظر " ناجی !" بعدی نمیشدیم که ببخشید ، افسار ما را بگیرید و در پای صندوق " رفراندم !" بما بگوید چکار کنیم. لازمه شرکت فعال در انتخابات، آگاهی و
آموختن و آموزش دائمی ست. این تربیت با شرکت چهار در میان حاصل نمیشود. ارتش روس و انگلیس و آلمان و امریکا جز با تمرین دائمی آماده روز واقعه نمیگردند.
شرکت در انتخابات تمرین ماست و جز با تمرین نمیتوان بجنگ رفت حتی اگر بارها شکست بخوریم.
این بشرطی ست که به دمکراسی اعتقاد داشته باشیم و گرنه مبارزات خیابانی و بیابانی بتنهایی و امید به خدا کافیست !
۵٣٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : معترض

عنوان : عوامفریبی ارزان
این گذاشتن مقاله ی خانم فهیمی در زیر این نوشته به چه منظوری است؟ اصلاح طلبان احمدی نژاد را به پوپولیسم و عوامفریبی متهم می کنند، اما طرفداران خودشان - به خصوص دم انتخابات که می شود - دست هر عوامفریبی را از پشت می بندند. نظر خانم فهیمی به عنوان یک شهروند البته محترم است، می شود آن را خواند و درباره اش فکر کرد. اما بعضی ها ظاهرا می خواهند از آن چماقی بسازند. این جا فقط گویا قرار است خون جان باختگان مورد احترام مردم را وسیله ی عوام فریبی قرار دهند. این که سهراب در خیابان جان باخته چه دلیلی دارد که ما بخواهیم نظرات مادر ایشان را نشانه ی درستی و غلطی فکر و سیاستی قرار بدهیم و به آن فخر بفروشیم؟
همین جور برخوردهاست که می کوشد مردم در آستانه ی انتخابات عقلشان را تعطیل کنند و در موج احساسات تصمیمی بگیرند که فردا نتوانند دلیلی برایش پیدا کنند.
۵٣٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : همایون

عنوان : کلاه گذاشتن هم می تواند باشد
سلام پیروز عزیز
فکر نمی کنید بعضی وقت ها برگزاری این انتخابات های ۹۹ درصدی و مشابه و در نتیجه انداختن رای به صندوق ها کلاه گذاشتن بر سر دموکراسی است؟
به شیوه ی شما می توانم بپرسم، هی تمرین دموکراسی کردیم. بعدش چی؟ کجا قرار است این تمرین دموکراسی به خود دموکراسی بیانجامد؟
۵٣٣۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : " خدا خودش درست میکنه "
" تصمیم گیری در مورد انتخابات خرداد ۹۲ باید بر پایه ی این موضوع مرکزی صورت گیرد که انداختن رای به صندوق ها به تقویت حکومت منجر خواهد شد یا آن را تضعیف خواهد کرد؟ ".

انداختن رای به صندوق ها حکومت را نه تقویت و نه تضعیف خواهد کرد. حکومت دیکتاتوری احتیاجی به رای مردم ندارد. انداختن رای به صندوق ها دموکراسی را تقویت خواهد کرد. من در انتخابات زیادی شرکت کرده ام و در ۷۵ در صد آنها محرک نه حب علی بلکه بغض معاویه بوده است گر چه شاید بقول استالین (؟) انتخاب بین بدترین و بد ترین بوده است. حتی رای منفی هم شرکت در دموکراسی ست.

فرض کنیم بالاخره مبارزات خیابانی به نتیجه رسید و حکومت ساقط شد. ملتی که مشق دمکراسی نکرده چگونه میتواند حکومت دموکرات انتخاب کند ؟ و یا امید ما به آنست که " خدا خودش درست میکنه ".
۵٣٣۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ما در

عنوان : آقای خاتمی! از آبروی خود برای منافع عمومی بگذرید و برای آزادی و نجات ایران، در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شوید
جناب آقای خاتمی

امروز صبح من با الهام از شهدا و آسیب دیدگان به نیت درخواستی که از حضورتان داشتم کتاب حافظ را باز کردم و این شعر آمد:

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چونان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند

آقای خاتمی عزیز!

درود فراوان به شما که همیشه در راه برقراری صلح و انسان دوستی در راه اصلاحات و بهروزی کشورمان با تمام سختی ها و مشکلات همیشه پیش قدم بوده اید؛ و بر همین اساس، من به خود اجازه دادم دست یاری به سوی شما دراز کنم، زیرا نگرانم.

آقای خاتمی عزیز! نگرانم. می دانید چرا؟ چون مادرم و می ترسم؛ می ترسم از روزی که هیچ کس احساس وظیفه نکند، حتی شما بزرگوار، و آنگاه دیر شده باشد. نگران از اینکه روزی کشورمان را خودمان با دستهایمان به کسانی بسپریم که از جاری شدن حمام خون مانند کشور سوریه هیچ گونه وحشتی ندارند، و از این نگرانم که کشورم مانند دیگر کشورهای اطرافمان مورد هجوم بیگانگان قرار گیرد.

آقای خاتمی، ما فرزندانمان را در راه رسیدن به استقلال و آزادی و زندگی شرافتمندانه از دست داده ایم. خون آنها در راه آزادی کشورمان ایران، مظلومانه بر سنگفرش خیابان ها ریخته شد. آنها برای رسیدن به آرمانشان خواهان تغییر و اصلاحات بودند. برای یک بار دیگر هم که شده، احساس وظیفه کنید و به صحنه بیایید و نگذارید خون این جوانان و شهدای جنگ به یغما برود.

ما مردم همیشه و همیشه ضد خشونت و طرفدار صلح و پایبند به رفتارهای انسانی و قانونمند بوده ایم و هستیم. شما و تمام کسانی که دلشان برای ایرانی آزاد و آباد می تپد، دست های نیازمند ما مردم را در دستان خود بگیرید؛ تا با امید و یاری خداوند کاندیداتوری خود را در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کنید.

برای برون رفت از این بن بست حاکم بر جامعه ما و برای رسیدن به زندگی آرام و قانونمند، همگی آنچنان تلاش کنیم تا حتی اقتدارگرایان و انحصارطلبان نیز در سایه وجود ارزشمند جناب عالی احساس آرامش کنند و به تفاهم و همدلی با مردم برسند.

آقای خاتمی عزیز، از شما مصرانه تقاضا دارم منافع عمومی را بر آبرو و حیثیت خود که هرگز در بین اقشار مردم و افراد فرهیخته جامعه خدشه دار نشده و نخواهد شد، ترجیح دهید. امیدوارم با آمدن شما بزرگوار، ایران عزیزمان از این وضعیت خارج شده و راه نجاتی پیدا کند.

آقای خاتمی عزیز! در پایان به عنوان مادری دلسوخته از شما تقاضا می کنم امیدمان را ناامید نکنید.

با احترام فراوان

پروین فهیمی، مادر شهید سهراب اعرابی
۵٣٣۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : علی راد

عنوان : زمینه اجتماعی برای رادیکالیزه کردن جنبش
انچه از بطن جنبش سبز می توان دریافت عدم گسترش ان به فرودستان و نقاط دیگر کشور بود . این امر بیانگر گسست جنبش رای من کو بین طبقات متوسط و فرودستان و اقشار سنتی جامعه است . متاسفانه دوستانی که به رادیکالیزه کردن جنبش فرمان می دهند نه فرمان جنبش به دست دارند و نه راهبری را سراغ که بتواند براین شکاف جدی فائق اید و نه تحمل طبقه متوسط را درپرداخت هزینه ارزیابی می کنند . جنبش سبز از اوجی انی به فروکشی بطئی فروکاهید چرا که نه پیکره طبقه متوسط و نه رهبری جنبش امادگی این رادیکالیزم بی منطق را نداشت . اگر شعارجنبش در سطح رای من کو باقی می ماند و به سطح مرگ بردیکتاتور کشیده نمی شد اوج ان به سرعت فرو نمی کاهید و به عمق طبقات فرودست و غیرمرکز نشینان کشیده می شد . اکنون نیز دو نظریه وجود دارد . ۱- عقب نشینی برای بازسازی سازمان طبقه متوسط و ایفای نقش در بالا و پائین ۲- سکوت و صبر برای پیدائی زمینه های حضورخیابانی و جایگزینی حکومت از طریق قیام . ره حل سومی دردست نیست . برای راه حل دوم می بایست به عوامل خارجی و تهدیدهای جهانی و هژمونی داخلی توجه کرد . ایا ظرفیتی برای رهبری مردم در کف خیابان وجود دارد ؟ ایا تحول خواهان در داخل سازمان و رهبری لازم رادارند ؟ ایا تقابل با حکومت به جنگ داخلی منتهی نخواهد شد ؟ ( در واقع ایا حکومت تمام پایگاههای مردمی خودرا ازدست داده است ؟)ایا با رفتن به خیابان احتمال سوریه ای شدنایران نخواهد بود ؟ اگر چنین شود ایا تحول خواهان قدرت کنترل و هدایت خیابان رادارند ؟براستی باید به عواقب خطرناک چنین تحلیلهائی بدرستی و بادقت بیاندیشیم .تنها ارائه تحلیلهای رادیکال بدون بررسی حواشی ان منجر به همان چیزی می شود که در ۵۷ رخداد با هزینه ای بمراتب سنگینتر و غیرقابل کنترل تر از دهه ۶۰ . اکنون حکومت برخلاف شاه برای خونین کردن خیابان از اسد پایدارتر و درنده تر و مهیاتر است . اگر اسد پس از یکسال به تشکیل ارتش توده ای ۶۰ هزارنفره اقدام کرده . حکومت توانی بمراتب گسترده تر برای مقابله خیابانی دارد . اگر در دهه ۶۰ سازمانهای سیاسی با تشکیلات و کادرهای مجرب نظامی چنان قربانی حکومت شدند اکنون مردم درفرایند نبردهای خیابانی باید متکی به سلاحهای امریکائی و فرماندهی اشرفیان رجوی زده و گروههای کرد با هویتهای مشکوک و وابسته به عراق و غرب و جنبشهای تجزی طلبانه اذری و عرب و بلوچی باشند که از حمایت علی اف امریکائی و وهابیون و القاعده برخوردارند . افتتاح دفتر شورای مقاومت در امریکا خود نوید لابیهای خطرناکی را می دهد که می خواهد این میهن درمانده را بخون کشد . حکومت با نعلین ایدئو لوژی و شعار حفظ نظام اسلامی و تئوریسینهای قتلهای زنجیره ای اماده بخون کشیدن مردمی ست که بدون یک اندیشه منسجم به خیابان امده اند وبدون رهبری قابل اتکا به صف شده اند . دوستان خوب در نیت حسن شما شکی نیست اما از بیرون برای این مردم نسخه نپیچید . لطفا
۵٣٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : کاوه

عنوان : جلوگیری از گفتمان چپ در خدمت تثبیت حکومت
شما بدرستی نوشتید: عده ای از نیروهای اپوزیسیون، هر نقدی به اصلاحات و فراتر از اصلاحات به حکومت را به «براندازی» و «سرنگونی طلبی» مربوط کرده و هزینه های مخالفت رادیکال با وضع موجود را افزایش می دهند...........متا سفانه اخبار روز هم در موضعگیریهای پی در پی در همین راستا قلم میزند و معمولا این موضعگیریها در توجیهات مختلف خود را نشان میدهد.همچنین بسیاری از این نیروهای اپوزیسیون ؍؍اصلاح طلب ؍؍ کاملا اگاهانه توانسته اند که گفتمان بخشی از نیروهای چپ را در خدمت اهداف سیاسی خود( بخوان تحکیم جمهوری اسلامی) به خدمت بگیرند. انهابخوبی از حساسیتهای(سادگی) نیروهای چپ در خدمت استراتزی گفتمان خود بهره میگیرند.جا دارد اخبار روز بجای هشدارهای هراز چندگاه به این بخش از اپوزیسیون ٬گفتمان سیاسی خود را( که همان برچیده شدن بساط این حکومت است) شفاف تر و قاطعتر بیان کند.
۵٣٣۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست