یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آقای شریعتمداری و پروژه‌ی قومی سازی ایران - محمد امینی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : س. آذر

عنوان : با چنین «روشنفکرانی» حل مسئله ی ملی در چهارچوب ایران شدنی نیست!!
متاسفانه تعداد روشنفکران معقول و معتدلی مثل آقای حسن شریعتمداری از تعداد انگشتان یک دست بیشتر نیست. در عوض تا بخواهید می توانید «روشنفکرانی» مثل آقای امینی را در هر گوشه ی کشور ایران هزار هزار ببینید.
بنده به عوان یک فعال ملی آذربایجانی - که عمری برای ایرانی فدرال و دمکراتیک رزمیده است - کم کم امید خود را برای حل مسئله و مشکل ملی در چهارچوب ایران امروزی از دست می دهم. تا افرادی مثل آقای امینی در میان نخبگان ایرانی اکثریت را دارا هستند، در هر تحولی دوباره استبداد بازتولید شده و در بروی پاشنه ی سابق خواهد چرخید.
با این طرز فکر و جهان بینی نخبگان ایرانی، کشور ایران دیر یا زود از هم خواهد پاشید.
۵۴۲۹۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : روشنفکران، صاحبان قلم و اندیشمندان ایرانی و به طبع ایشان تمامی مردم ایران
‫به گمان من، با توجه به نظرات ‫‫برخی از دوستان نظر دهنده، چنین به نظر می رسد، که این دوستان بدون خواندن دقیق نوشتار، شروع به طرح سئوالاتی میکنند، که نویسنده نوشتار به این سئوالات در طی نوشته خود پاسخ گفته است.
‫دوستان گرامی، آقای شریعتمداری متنی در باره چگونگی مختصات جغرافیایی آینده ایران تهیه و در دسترس عموم قرار داده اند. بنا بر موازین دموکراسی این حق تمامی صاحب نظران و علاقه مندان مبحث است، که مطلبی با استنادات خود در رد یا قبول مبحث در حاشیه مطلب و یا جداگانه نوشته و در اختیار عموم قرار دهند.
‫رنجی که سالها بر همه ما رفته، قبل از هر چیز حاصل استبداد بوده است، به عبارتی دیگر، همواره کس یا کسانی مانع سخن گفتن و نوشتن دیگرانِ دیگراندیش شده اند. بنابراین اگر من، شما و ما خود را ملزم به دموکراسی و احترام به حق سخن دیگری میدانیم. لازمه اش، خواندن دقیق نوشتار دیگری است.
‫دوستان گرامی، به گمان من، در سرزمین ما ایران، سالهاست که ما یکدیگر را تشویق به سعه صدر و بیداری از خواب و ترک شوونیسم میکنیم. از جایی که تشویقاتی از این دست هنوز هم ادامه دارد، حاکی از آن است، که نه سعه صدری، و نه بیداری از خوابی و نه ترک شوونیسم صورت پذیرفته است.
از جایی که همه یکدیگر را متهم به نداشتن سعه صدر، در خواب بودن و شوونیسم میکنند،‫ ‫حال سئوال اینجاست، چرا روشنفکران ایرانی پس از گذشت سالیان بسیار‫ هنوز هم‫، نه سعه صدر دارند، نه از خواب بیدار میشوند و نه ترک شوونیسم میکنند.

یا ‫شاید همه روشنفکران، صاحبان قلم و اندیشمندان ایرانی و به طبع ایشان تمامی مردم ایران‫ دارای سعه صدر بوده، و در بیداری کامل بسر برده و ترک شوونیسم هم کرده اند، اما از جایی که چگونگی نشستن کنار یکدیگر، سخن گفتن با یکدیگر و نوشتن در باره یکدیگر را از یاد برده ایم، قادر نبوده ایم به برنامه ای مشترک برای ایرانی آزاد، آباد و متعلق به تمامی ایرانیان برسیم.
۵۴۲۷۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : م دنیز

عنوان : فدرالیسم
اقای امینی با این همه صغرا گبرا گفتن واین همه یکی به میخ ویکی به نعل زدن منظورتان چیست؟ این همه عصبانیت ازان چیست. شما که اقای شریعتمداری را به صخره گرفته اید که گویا پروزش یافته غرب است ونباید از حقوق پایمال شده ملل غیر فارس دفاع بکند.شما خودتان از غرب چه اموخته اید. یکی از داده های غرب "دموکراسی" و"حقوق بشر" است. شما از این دموکراسی وحقوق بشر غرب بر داشتتان چیست؟ شاید مثل رضا خان واعوان وانصارش تحت نام مدرنیته فقط دیکتاتوری را انتخاب کرده اید. اقای شریتمداری برای تعمین دموکراسی وحقوق بشر برای موزایکی مثل ایران فدرالیسم را پیشنهاد می کند. این هم در بیشتر کشورهای جهان چه در اسیا وچه در امریکا واروپا تجربه هم شده است. شما که این همه در مدیا های مختلف سخن رانی میکنید وهمیشه دم از دموکراسی می زنید. دموکراسی خواهی شما همین ققدر است؟ نزدیک یک قرن است که بیش از نیمی از مردمان ایران از شئونیسم حاکم بر ایران رنج می برند. زبان وفرهنکشان در استانه نابودی قرار گرفته تبعیضات اقتصادی کمر شان را شکسته. حالا کسی برای حل این معضلات در حد توان خود راه کاری پیش نهاد می کند انگاه شور ناسیونال شئونیسم شما غوغا می کند وهر چه که به عقل ونظر شما می رسد با حرافی تمام وبا توهین وتحقیر شما روبرو میشود. دوست عزیز زمان ان رسیده است که شما وهم فکران شما از خواب شیرین ورویائی پانایرانیسم بیدار شوید وصدای اگاهی ملل غیر فارس در ایران را بشنوید وبا سعه صدر اماده گفتمان سالم و به دور از بغض وکینه برای حقوق برابر با دیگر خلقهای ایران شوید وگر نه شما ایران را یوگسلاویزه خواهید کرد.
۵۴۲۶۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : ص د

عنوان : یک دولت، یک ملت ویک زبان
دانشمند جامعه شناس، قوم شناس، انگیزه شناس، مورخ و و و . . . . واقعیت درون شما همان «واکنش نخست » است بقیه اش چون سنبه را پر زور دیده اید به بعضی ازانتقادات « در دوران هایی از پادشاهی پهلوی، به ناروا از گسترش زبان ها و فرهنگ های مردمی که زبان مادری شان فارسی نبوده، جلوگیری شده که می دانیم کاری زودگذر بود و به جایی هم نرسید.» رسیده اید. اگر شما واقعاً به «انتقاداتی» رسیده اید و نه مصلحتی چرا تلاش در عرض همین چند ده سال گذشته در احقاق حقوق ستمدیدگان زبانی نکرده اید. آری همین الآن هم شما دست خارجی را در کار میبینید. از شما عاجزانه تمنا میکنم خود را به جای من آذربایجانی بگذارید وآنچه که من از انشاء شما درک میکنم را در انشاء های بعدی تان در نظر بگیرید. شما هرجا کلمهٔ «ایران مدرن» استفاده میکنید بجایش «ایران تک قوم فارسی» و هرجا «فرهنگ ایرانی» استفاده میکنید «فرهنگ فارسی» بگذارید و نتیجه بگیرید که آیا واقعاً آنچه که شما «یک دولت، یک ملت ویک زبان» در خیالتان دارید پیاده شده؟
با تشکر ص د
۵۴۲۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : مهران دربندی

عنوان : طرح
آقای شریعتمداری در مقاله خود ادعایی مبنی بر نوشتن قانون اساسی آینده ایران نداشتند و طرح خود را به عنوان نقطه آغاز بحث مطرح کرداند. معلوم نیست نظر آقای امینی برای حل مسله ملی چیست؟
۵۴۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : از انباشت قدرت و نفوذ در دستهای یک شخص یا گروهی مشخص جلوگیری خواهد شد
‫آقای امینی، شما به درستی علت وجودی تبعیضات و ستمهای مضاعف بر بخشهایی از مردم ایران را، ‫به علت عدم ‫وجود دولتی دموکراتیک ارزیابی میکنید.
‫در یک دولت دموکراتیک، حق مردم در اداره امور محلی امری طبیعی و لازم بوده، به عبارتی دیگر وجود قانونی بنیانها، جمعیتها، سازمانها و احزاب‫ دموکراتیک در سراسر ایران و حق مردم در انتخاب شوراهای‫ شهر و استان و انتصاب دهداران،‫ شهرداران و استانداران از طریق این شوراهای منتخب مردم. زمینه مساعد و قابل اعتمادی برای اداره امور محلی خواهد گردید.
اداره ‫سیاستهای کلان و خارجی کشوری، بر عهده مجلس شورای ملی منتخب مردم ‫سراسر کشور، و ریاست جمهور یا نخست ‫وزیر ‫منتصب و پاسخگوی این مجلس ملی خواهد بود.
‫قوه قضائیه، یک قوه شورایی و مستقل از دولت، رأس شورا منتصب مجلس شورای‫ ملی، تحت نظارت و پاسخگوی مجلس شورای ملی خواهد بود.
‫‫نیروی پلیس و ارتش میتواند تحت نظارت مستقیم دولت باشد، اما عزل و نصب سران این قوا و نیز اعطای درجات بالای نظامی باید با نظر مستقیم مجلس شورای ملی صورت پذیرد.
‫بنابراین در یک دولت و سیستم دموکراتیک، کشور ‫همواره با نظارت مستقیم مردم از طریق نمایندگان منتخبشان اداره شده، و به این شکل از انباشت قدرت و نفوذ در دستهای یک شخص یا گروهی مشخص جلوگیری خواهد شد. وجود نشریات، روزنامه ها، خبرنگاران و نویسندگان آزاد و مستقل در شکوفایی بیشتر سیستم دموکراتیک در یک کشور اهمیت زیادی دارد.
گرچه نوشتار آقای حسن شریعتمداری، از راه حسن نیت نوشته شده، اما به گمان من، آغاز تقسیم بندی کشور به شیوه ایشان پایانی خواهد بود، بر تمامیت ارضی و وجود کشوری به نام ایران، و این نمیتواند مورد پسند اکثریت قاطع شهروندان ایرانی در سراسر ایران باشد.
۵۴۲۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : بهرام خراسانی

عنوان : سخنانی درست
جناب امینی
با درود و سپاس
من پیشتر نوشتار آقای شریعتمداری را خوانده و با توجه به ارجی که به ایشان میگذارم، از درونمایه ی آن بسی شگفت زده شدم. چنین سخنانی را از عرب گرایانی که هر روز در هر کنفرانسی که از سوی نهادهایی خاص برگزار میشود سخن تکراری ماهها و سالها پیش خود را بی آنکه چیزی بر آن بیفزایند بازگو میکنند، چشمداشت چنین سخنانی هست. اما از آقای شریعتمداری، هرگز. هرچه هست، من به اندازه‍ی خویش، از نوشتار بسیار ارزشمند، روشن، و بسنده‍ی شما سپاسگزار و با آن همسو هستم. البته، من در نوشتار آقای شریعتمداری گرایش به ایجاد چند دولت جداگانه و تقسیم حق حاکمیت ملی را برداشت نکرده ام، و هنوز هم از سخنان ایشان چنین برداشتی ندارم و برای داوری بهتر دوباره آن را خواهم خواند. اما بر آنم که هرگونه قومگرایی و بخش بخش کردن ایران برپایه‍ی زبان آدمیان، نه تنها نادرست، بلکه ناشدنی است، و هرگونه تلاش در این راه بی فرجام، زیانهای بسیار برای مردمان بیشمار، درپی دارد. بخش بخش کردن ایران برپایه‍ی زبان و تبار، همانند بازگرداندن یک بستنی زعفرانی و یا یک پرنده‍ی زیبا به بن‌ مایه های نخستین و پدید آورنده ی آنست. شاید بتوان بخشی از ریشه ناکامی اپوزسیسون کنونی جمهوری اسلامی را، در دیدگاه های استوار بر رویکرد "نه سیخ بسوزد نه کباب"، و خواست وجیه المله شدن نزد دیگران سالمترین خاستگاه ممکن آنست، به شمار آورد. گرچه من سوگیری آقای شریعتمداری در آن نوشتار را نادست میدانم، اما در پاک نیتی و ایران گرایی ایشان، هیچ دودل نیستم. کامیابی شما و ایشان را در دستیابی به ایرانی آباد، آزاد، مدرن و یکپارچه، آرزومندم.
شاد باشید
بهرام خراسانی
۵۴۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست