عنوان : از حمید اشرف تا رفسنجانی !
سال ۱۳۵۵ بود که هنگام بازگشت از از سر کار طبق معمول سری به دکه روزنامه فروشی زدم و در آن عصر عرق ریزان تیر ماه ناگهان انگاری آبی بر سرم ریخته شد با دیدن تیتر حمله به یک خانه مسکونی در مهر آباد جنوبی !به نسلی که به دنبال آرمانهای انسانی اگر چه با خطا و اشتباهات مهلک ، ولی در باطنش خرده شیشه و کاسبکاری و دو دو تا و چهار تا نقشی نداشت حد اقل این بود که اگر هم مخالف راه و روش امثال حمید اشرف بودند لا اقل بعد از ۳۷ یا ۴۰ سال مبارزه البته در حرف و بازی با کلمات کمترین کاری که میتوانست انجام دهد ، این میبود که امروز رفقای قلابی در راه توده و اکثریت به زیر عبای رفسنجانی و خاتمی و روحانی پناه نمیبردند ! اینها سر خود را مثل کبک در برف فرو برده و با پنجه پای خود حرکاتی چپکی انجام میدهند غافل از اینکه همه جایشان پیداست ! و نمیدانند که امثال حمیداشرف نه بعنوان قهرمان سازی از او بلکه بخاطر رو راست بودن و بدون حقه بودن و فدائی واقعی ملت و کشور همیشه در تاریخ مبارزات انسانیت واقعی جاودانند . یاد و خاطره اش همیشه جاودان باد
۵۵۵۶٣ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹۲       

عنوان : تاسف
برای اخبار روز و دوست طرف گفتگو متاسفم. جنبشی که آرمان هایش در وجوهی تحقق پیداکرد؛
ارتش خلقی به پا شد!
شاه سگ زنجیری امپریالیسم از کشور بیرون شد!
و فرشته هم درآمد!
...
و امروز به جای کمک به نسلهای آینده که ببینند چرا این اتفاقات افتاد بر آرمانگرایی ای دست گذاشته می شود که انگار نه انگار نتایجش را زندگی (...گی) می کنیم
۵۵۵۶۱ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹۲