از : مارال
عنوان : دم خروس
مهناز جان مواظب باش، از تو پیاده رو برو. اگر اینها بی بو و بی خاصیتند پس کامنت جنابعالی در زیز نوشته ی یکی از اینها چه میکند؟؟!!
۵۶۵٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۲
|
از : بهرامی
عنوان : هموطن علاف روحانی مشو / زینب این تعزیه خوانی مشو
آن به علاج از تن خود زهر برد - وین به یکی گل ز توهم بمرد «نظامی »
با درود
با خواندن نوشته "سهیلا وحدتی" بی اختیار کلمه «توهم» به ذهنم امد و برای محکم کاری به
لغت نامه دهخدا مراجعه کردم٬ در زیر کلمه «توهم» معنی زیر نوشته شده است:
"مشکلی" است در آن شخص به نادرست میپندارد ازراه یکی از سهش های(حواس) پنجگانه
خود دریافت های تازه ای داشته است. بیشترین گونه از این دریافتها از دسته کژپنداری های
شنوایی وسپس بینایی می باشد."
بی مناسبت نمی بینم که چند مورد از سخننان و عملکرد خاتمی را در هشت سالی که دو قوه از
سه قوه بظاهرتعین کننده امورات کشور را در کنترل داشت را بخاطر "سهیلا وحدتی" و دیگر
کسانی که بدلیل گذشت زمان و یا مصلحت اندیشی فراموش کرده اند بیاورم.
"خاتمی همان کسی است که در مرگ لاجوردی – جلاد اوین- به پهنای صورت گریست و
گفت : او« پدر مهربان» زندانیان بود.(به بهانه قتل عام تابستان ۶۷ و احساساتی بودن سید)"
"همشهری " شماره ۱۶۲۳ ، ۲۴ August ۹۸ شهریور ۱۳۷۷
"رئیسجمهوری دیروز درپیامی ضمن عرض تسلیت شهادت مرحوم حاج اسداللهلاجوردی ،
گفت: بار دیگر دست ناپاک و بداندیش و زشتکردار یکی از سربازان سختکوش انقلاب......"
کافیست نام خاتمی را در"اینترنت" وارد کنید تا بیشتر از اینها را بیابید. البته"سهیلا وحدتی"
می تواند هرگونه که مایل است تفسیر به معنی کند اما خوشبختانه این سخنان دیگر به فارسی
است نه عربی که احتیاج به تفسیر و تعبیر داشته باشد انهم از طرف کسی که از طرف دین و
باور و عملکرد "اخوند خاتمی" به عنوان "انسان برابر حقوق به رسمیت شناخته نیمشود
" فراموش نکنیم خاتمی بدلیل داشتن شغل "اخوندی" مبلغ ونماینده نابرابری "زن و مرد" است.
حال اگر کسانی صرفا بدلیل خوش برخورد و خنده رو بودن خاتمی "اخوند" بودن او و منافع
طبقه ای را که او نمایندگی میکند را بفراموشی می سپارند را یا باید پیرو خط "تدلیس" تولید
تازه کارگاه "سیعد حجاریان" باشند و یا ساده دلانی که با کشمش و مویزی جهت عوض کنند.
حیرت اور است وقتی که میبینیم "سهیلا وحدتی" بدون نشان دادن حتا یک وجه تشابه مابین
"البرادعی و خاتمی" از خاتمی میخواهد که همانند البرادعی عمل کند و شوربختانه نمیخواهد به
روی خودش بیاورد که اولا: "البرادعی" برخلاف "خاتمی" به "حکومت اسلامی" اعتقاد ندارد.
دوما: البرادعی تاکنون در عمل نشان داده که خواهان یک نظام کثرت گرا است و دموکراسی
را فریبی غربی نمی داند. برای شناخت بهتر خاتمی می توانید به سخنرانی که او در کرمانشاه
ایراد کرده و نظرش را راجع به نظام اسلامی و حکومت غیر دینی بوضوح بیان کرده بنگرید
کافیست در«youtube» بنویسید نظر خاتمی راجع به دموکراسی و حکومت غیر دینی چیست؟
با گشاده دستی میگویید:"از امنیتی بودن برخی اعضای کابینه بگذریم. همه می دانیم که یک سری
فشارهای نامرئی وجود دارد و دست آقای روحانی در گزینش وزیران دولتش باز باز نیست".!!!؟
" اما انتخاب مصطفی پورمحمدی که عضو هیات مرگ بود کمی بیش از حد انتظار همه مایی است
که واقع بینانه به فشارهای مرئی و نامرئی در دنیای سیاست عادت کرده ایم و از کنار آنها بیصدا
می گذریم. آقای مصطفی پورمحمدی کارنامه بلندبالایی در کشتار گسترده و بیرحمانه دارد که همه
چپی ها و راستی ها از آن با خبرند."ترجمه به فارسی این جملات یعنی اینکه "خاتمی"خوش خنده
باور بفرما پشتیبانان نظام پر برکت را در مخمصه عجیبی قرار داده اید هر بار که شامورتی بازی
«رٱس گیری» بپا میشود بنحوی از جایی بویی یا صدایی حس یا شنیده میشود و ان بهانه ای است
برای خود و دیگران فریبی که بله بزودی تحول انهم بوسیله "اخوند" به اجراء گذاشته میشود!! اما
این بار با این لشگریان ادم خوار نام و نشان دار چه باید بکیم؟ جواب امد تدلیس
"سهیلا وحدتی" و دیگر باورمندان به تحول در زیر چتر "اسلام رحمانی" هر روز با معظلی تازه
روبرو میشوند که توجیح سالها حمایتشان را از مشتی جنایتکار که علنا به جنایات خود هم افتخار
میکنند را روز بروز مشکلتر میکند.بعنوان نمونه به این قسمت توجه کنید.
"همه ما از فشارهایی که بر دولت شما هم وارد می شد آگاه بودیم. شما خود بدانها اشاره می کردید.
اما بسیاری از ما شما را به عنوان چهره ای روشن در دنیای سیاست ایران که با وجدان است و زیر
بار هر زوری نمی رود می شناسیم." البته خوش خنده بارها ثابت کرده که اگر زور واقعی باشد
در تمکین همتا ندارد. " براحتی میتوان دید که دلیل عمر ۳۴سال حکومت اسلامی چیزی نیست بجز
اینگونه رفتارها و اعمال چاپلوسانه که باوجود این همه فجایع بوجود امده بدست این جماعت باز
عده ای از آستان بوسی خسته نشده اند. سالهاست که در جوامع غربی زندگی میکنند بخوبی تفاوتهای
جوامع سکولار یا لائیک را با جمهوری تحت مدیریت ملایان "اخمو و ترش رو یا خنده رو" را با
پوست و گوشت خود حس کرده اند ولی باز هم منتظر اخوندی هستند که با اسب سفید بیاید و انان
را به ازادی برساند!!؟
سر ناکسان را برافراشتن / وز انان امید بهی داشتن
سر رشته ی خویش گم کردن است / به جیب اندرون مار پروردن است
۵۶۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۲
|
از : مهناز
عنوان : سوراخ دعا را گم نکنیم
جناب ممنون، من چندان در پی نفرت پراکنی و افشا گری و خائن سازی و طرد این و آن نیستم، ولی اگر بخواهم انرژی خود را در این راه صرف کنم دقت میکنم که سوراخ دعا را گم نکنم و نفرتم را نثار عاملان اصلی ایجاد خطر جنگ و نابودی مملکتم نمایم . کسانی که بیش از ۳۰ سال چون بختک بجان ملت ایران افتاده و باعث بدبختی و فلاکت بیشماری از هم میهنانم هستند. کسانی که ملّتی را به خاک و خون کشیدهاند و هم اکنون هم بخاطر ماندن در قدرت حاضرند ملت و منطقه را بکام جنگ بفرستند.
بله، من انرژی نفرت خود را به هدر نمیدهم و حاضر نیستم آنرا صرف عدهای افراد شاخ شکسته کنم که نه قدرتی دارند که بکار گیرند، نه دنبال این هستند که کاری بکنند، نه کسی برایشان تره خورد میکند و نه حرفشان کوچکترین تاثیری در سرنوشت ایران دارد. نهایتأ گوشهای نشسته اند و درد و عقده دلشان را با چند مقاله در فضای مجازی خالی میکنند و بس. اگر شما میخواهید آنان را افشا و طرد کنید و خأنشان بخوانید، اشکالی ندارد، بفرمایید. شما تنها نیستید. جمع کثیری از هموطنان ما مثل شما رگهای گردنشان از مطالب بی تأثیر افرادی بی تأثیرتر ورم میکند، ولی با کامل راحتی حاضرند چشم خود را به جنایت بیشمار جمهوری اسلامی ببندند و به انواع مختلف همراهی و حمایت خود را از عوامل این رژیم توجیه کنند.
مهناز
۵۶۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۲
|
از : ممنون
عنوان : مقایسه
خانم مهناز
این یکی قرار نیست راهی جدا از کل رژیم برود، اما نفرت انگیز و خائنند کسانی که نگران به تأخیر افتادن حمله به ایران و نگران به تأخیر افتادن بمباران ایران توسط آمریکا یا اسراییل شده اند. آن ها صد ها بار بیشتر از خاتمی باید سرزنش شوند. آن ها را باید به عنوان خائنین نفرت انگیز و دشمنان سوگند خورده مردم، یکسره طرد و افشا کرد.
قبول؟ خیلی ممنون.
۵۶۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۲
|
از : مهناز
عنوان : سر زیر برف کردن تا چه حد؟ انسان حیران میماند...
سرکار خانم وحدتی، من برای شما احترام زیادی قائلم و شما را فردی فرهیخته و با شعور میدانم. برای همین در شگفتم که چنین مطلبی از شما میخوانم. شاید شما هم به انبوهی از هموطنان پیوسته اید که هر سه چهار سال یکبار حافظه مغزشان را کاملا پاک میکنند و "یک بار دیگر" توهم و خیال ورشان میدارد که عوامل ریز و درشت جمهوری اسلامی عابد و زاهد گردیده و به فکر مردم و انسانیت افتاده اند؟ همانهایی که در خیمه شب بازی ولی فقیه به شور و هیجان میآیند و به این و آن رای میدهند و رئیس جمهور "انتخاب" میکنند و انگار نه انگار که بیش از سه دهه صدر تا ذیل عوامل این حکومت خودشان را نشان داده اند، "امیدوار" میشوند که انشاالله ایندفعه گربه است و این یکی قرار است راهی بغیر از قبلیها برود؟
شما آیا جداً کنجکاوید بدانید که آقای خاتمی در مورد پور محمدی چه فکر میکند یا شوخی میفرمائید؟ آیا ایشان همان آقای خاتمی نیستند که در عزای آن جانی دیگر، اسدالله لاجوردی، او را خادم مردم و سردار شهید راه اسلام نامیدند؟ آیا شما جداً نمیدانید آقای خاتمی در تقسیم بندی انسانهای فرهیخته و جانیان جمهوری اسلامی کدام طرف میایستد و از چه و که دفاع میکند؟ باعث تأسف است که روشنفکران ما تا این حد از دیدن و شاید قبول واقعیت استیحاش دارند.
مهناز
۵۶۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۲
|
از : ضد استتار
عنوان : استتار
شخصی که با «نام کیومرث ش» در این جا کامنت گذاشته است عملاً میزان شعور سیاسی خود را نشان می دهد. روی جملات او دقیق شوید:
«دنیای غریبی است، عده ای خود را "روشنفکر" میدانند و دم از "آزادی"، "دمکراسی" و "حقوق بشر" میزنند و جان و فکر سختانه از لشگریان اسلام دل نمیکنند و باز به توهم پراکنی نسبت به این جانیان دست میزنند و اگر هم این وسط یکی پیدا بشه بگه که اینها همگی حقوق بگیران، دنبالچه ها، شیفته گان حکومت عدل علی، هواخواهان اعدام و کشتار مخالفان و ...... هستند، نوشته هایشان سانسور میشود چرا که مثلا به اینها توهین شده هست ولی وقتی که اینان به کل بشریت آکاه توهین میکنند ابدا مسئله ای نیست و مقاله پشت مقاله از اینان چاپ میشود آنهم در سایتی که از مخالفین رژیم هست و روزانه هزاران هزار را برای خواندن مطلب درج شده اش بسوی خود میکشد.»
کسی با چتین شعوری و چنین درجه ای از فهم و چنین نگاه دموکراتیکی می خواهد به روشنفکران و نویسندگان و به مسئولان این سایت، شعور و فهم و نگاه دموکراتیک بیاموزد.
«و اگر هم این وسط یکی پیدا بشه بگه که اینها همگی حقوق بگیران، دنبالچه ها، شیفته گان حکومت عدل علی، هواخواهان اعدام و کشتار مخالفان و ...... هستند، نوشته هایشان سانسور میشود».
برای افرادی از این جنس که از جای مشخصی هدایت می شوند مجاز است که خود را با به کار بردن بعضی اصطلاحات و کلمات، استتار کنند. مثلاً در این جا «لشگریان اسلام» «شیفته گان حکومت عدل علی» و ... می تواند برای استتار به کار رفته باشد.
۵۶۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۲
|
از : کیومرث ش
عنوان : آخه دیگه اینها چه باید بکنند تا
دنیای غریبی است، عده ای خود را "روشنفکر" میدانند و دم از "آزادی"، "دمکراسی" و "حقوق بشر" میزنند و جان و فکر سختانه از لشگریان اسلام دل نمیکنند و باز به توهم پراکنی نسبت به این جانیان دست میزنند و اگر هم این وسط یکی پیدا بشه بگه که اینها همگی حقوق بگیران، دنبالچه ها، شیفته گان حکومت عدل علی، هواخواهان اعدام و کشتار مخالفان و ...... هستند، نوشته هایشان سانسور میشود چرا که مثلا به اینها توهین شده هست ولی وقتی که اینان به کل بشریت آکاه توهین میکنند ابدا مسئله ای نیست و مقاله پشت مقاله از اینان چاپ میشود آنهم در سایتی که از مخالفین رژیم هست و روزانه هزاران هزار را برای خواندن مطلب درج شده اش بسوی خود میکشد
اگر اینان واقعا ریگی در کفش ندارند لطفن توضیح دهند که جنایتکاران اسلام عزیز دیگر باید چه کنند و چه بگویند تا دوزاری اینها بیفتد و متوجه مسائل شوند و دست از توهم پراکنی و دفاع از این جانیان بردارند.
۵۶۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۲
|