یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

راستی آقایان ملی مذهبی
هاله ی سحابی و هدی صابر برای چه کشته شدند؟
- ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : سهراب مبشری

عنوان : پاسخی به آقای مقصودی
آقای مقصودی با درود. تابان به همان اصلاح طلبان غیرمذهبی هم به نام بخشی از به اصطلاح چپ اشاره کرده است. شاید به سرعت مطلب را خوانده اید و این اشاره را ندیده اید. البته شما نام دو نفر را آورده اید که یک کاسه کردن آنها قدری بی انصافی است. من اینجا یک مطلب را می خواهم اضافه کنم. سی سال است که فرخ نگهدار و حزب توده ایران به حق مورد انتقادند که چرا حرفهایی را می زدند که اکنون امثال برقعی و سهیمی و گنجی می زنند. اما تا به حال کسی رفته است بلندگو به دست بگیرد و در خیابان - همان گونه که جلوی کنسولگری ایران در لندن دیدیم - آقایان گنجی و سهیمی و برقعی و مهاجرانی را افشا کند؟ فرخ نگهدار لااقل اکنون نمی گوید خشونت را حکومت شروع کرد. من مواضع او را توجیه نمی کنم و فرسنگها از او فاصله دارم اما احساسم این است افکار عمومی در تقبیح مواضع مشمئزکننده، خیلی عدالت را رعایت نمی کند. نگویید فرخ نگهدار گناهش سنگین است چون بزرگترین سازمان چپ را نابود کرده و غیره. این جماعتی که اکنون نقاب از رخ برگرفته در تاریخ معاصر ایران بسیار به قدرت نزدیکتر بوده و هست و از این رو، تاثیرش مخرب تر از امثال نگهدار است. لااقل هر دو را نقد کنید، همان گونه که تابان نقد کرده است و می کند. زنده باشید.
۵٨۷۴۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۲       

    از : برزویه طبیب

عنوان : میخواهید سره را از ناسره جدا کنید!
اقای تابان ، به حق به رفتار یکی به نعل و یکی به میخ ، و بیشتر به نعل ملی مذهبی ها میتازد . ولی این تمام راه نیست . اقای تابان ، به این شکل نمی توانید ، سره از ناسره جدا کنید. چرا ؟ برای اینک خشونت حاکمیت بر علیه به قول شما اسیران ، که واقعیت را بیان میکند ،ابتدا برای ادامه به مسلخ فرستادن جوانان ایرانی در جبهه ها ، و سپس و در دور بعدی برای لاپوشانی وسعت این سلاخی بوده است. و در هر دو مرحله برای امکانپذیر کردن وحشیانه ترین نوع بهره کشی از این مردم و غارت ایرانیان ، صورت گرفته است . سئوال این نیست که چه کسی اول شروع کرد. سئوال اینست که چرا شروع شد و چرا امروز هم به شکل اعدام های روزانه ادامه دارد . فلانی که حتی ممکن است اسم اعدام را هم نشنیده باشد ، از نتایج ان متمتع شده است ،بنابراین از حتی طرح مسئله نیز طفره میرود . میخواهید سره را از ناسره جدا کنید ، از طرف مخاطب و حتی از خودمان بخواهیم که این غارت و بهره کشی ، را که در هر کوره پز خانه وهر کوی و برزن ادامه دارد و جنگ هشت ساله ناشی از ان را که هنوز تتمه های آن در سوریه و لبنان و در مراکز غنی سازی اورانیم جریان دارد ، بدون قید و شرط محکوم کند . آنوقت معلوم میشود چه کسی مرد وچه کسی نامرد است و گرنه حتی محکوم کردن کشتار چند هزار نفر هم ختمی برای این غائله نیست . نمیبینید که حتی یاران محافظه کارترین نئوکان ها ، قادرند این کشتار چندین هزار نفره را بدون قید و شرط ، محکوم کنند ، که دلیلی بر خلوص سرشت انها نیست . برزویه طبیب
۵٨۷۴۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۲       

    از : کمالی

باید بین افرادی مانند زنده یاد مهندس سحابی ، زنده‌یاد هدی صایر، دکتر ملکی،.... و عوامل نهان و آشکار رژیم خامنه‌ای که خود را ملی-مذهبی مینامند، تمایز قائل شد. اینها پشت ماسک ملی-مذهبی پنهان میشوند تا بتوانند از جنایات رژیم مافیایی دفاع کنند. این جماعت خودفروخته در دوره احمدی‌نژاد با شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور هماهنگ بودند و اکنون نیز توسط ارگانهای اطلاعاتی رژیم هدایت میشوند.
۵٨۷٣۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۲       

    از : علی کبیری

عنوان : ملی-لامذهبی ها بهوش باشند!
صفت "ملی-مذهبی" صفتی عوامفریبانه، بی مسما و فریبکارانه است. آقای اشکوری که خود را یکی از ملی-مذهبیها میداند، به همگان بطور صریح اعلام کرده که این فقط ایشان و همپالکیهایشان هستند که هم زبان دگر اندیشان را میفهمند و هم به عمق افکار آخوندها واقفند. درواقع، ایشان به زبان بیزبانی میگویند که گروه ملی-مذهبی بعنوان تنها محللی است که قادر است مخالفین مطلّقه را برای عقد مجدد با آخوندها، شرعاً حلال نماید. پس برای هیچ انسان با خردی، شکی باقی نمیماند که این جمع برای ملاخورکردن مبارزه برعلیه رژیم خون و وحشت در خارج از کشور حضور دارد. اینجاست که وقتی دست اینها را سرِ موقع نخوانیم، تا سالهای متمادی اسیر بازیهای این جمع میشویم. در حالیکه این جمع از همان ابتدا با اعلام صفت ملی-مذهبی، خط پر رنگی بین خود و سایرین کشیده اند. شگفت آنکه ملی-لامذهبی ها تا همین اواخر که چهره ی تمام نمای اکبر گنجی در حمایت از جنایتهای حکومت اسلامی رو نشده بود، کاملاً امکان مانوور در صحنه مبارزه را دارا بودند، ولی در پی عکس العمل طبیعی نیکفر و متعاقباً حملات بی پایه ی سهیمی به وی و نیز استدلال بی منطق برقعی به او بر اساس قاعده ی من درآوردی جامعه شناسانه ی ایشان، پرده ها یکباره کنار زده شد و همگان دیدند آنچه را که در پس پرده نهان بود.

حال باید دید بعد از این همه سر شاخ شدنهائی که شاهد آنها بوده ایم، محمّد رضا نیکفر به عنوان مدیر مسئول رادیو زمانه، با دادن امکان درج مقاله های گنجی در آن، در پی اجرای چه سیاستی است. امیدوارم که حقوق حقه ی ملت ایران در پیش پای زد و بندهای پشت پرده ی هلند وجمهوری اسلامی، ذبح شرعی نشود.
۵٨۷٣٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۲       

    از : ایران آباد

عنوان : درد را باید گفت! حرف را باید زد!
فواد عزیز،
نوشته بجا و دقیقی است و من فکر می کنم به این کار می آید که در خط کشی های "سیاست ورزی" دقت عمل بیشتری را هم با ان انجام داد.
وقتی بلافاصله بعد از انتخاب "روحانی" نامه ای با ۵۵ امضاء به اوباما منتشر شد، به فاصله حداکثر نیم ساعت از رویت آن در ایران اباد یادداشتی منتشر کردیم، با این عنوان:
«در نقد نامه‍ی منتسب به ۵۵ زندانی سیاسی به رئیس جمهور آمریکا؛ اصلاح طلبان حکومتی از هول حلیم در دیگ!؟» http://iranabadec.blogspot.com/۲۰۱۳/۰۸/۵۵.html مایه‍ی تاسف است که آن نامه با نامه‍ی بالای ۵۰۰ امضاء توسط اپوزیسیون تقویت شد و کار بجایی رسید که در آخرین گزارش "احمد شهید" موضوع تحریم های مالی، بانکی ج.ا. ((با لابی گری اپوزیسیون)) در صحن سازمان ملل منتشر شد.
روشن بود که با این قبیل همراهی های اصلاح طلبان حکومتی و بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور افراطیونی که بعد از انتخابات بدنبال سوراخ موش رفته و پنهان شده بودند، از سوراخ های خود خواهند آمد و قول ازادی ۸۰ زندانی سیاسی و خاتمه حصر را هم نادیده خواهند گرفت.
در همین هفته گذشته نامه با بالای ۴۰۰ امضاء به اولاند نیز در همین سیاق نوشته شد و امروز باید شاهد آن باشیم که خامنه ای با سخیف ترین ادبیات دنیا را به جنگ علیه ایران - که خسارت آنرا مردم خواهند پرداخت و نه مافیای کودتا - فرا می خواند.
با نقد بجای شما موافقم، سپاسگزار دقت و سرعت عمل شما در این موضع گیری هستم و مایلم توجه شما را به یک نکته‍ی انحرافی که بهتر است اصلاح شود نیز جلب می کنم.
شما می توانید در ادبیات «ایران اباد» به روشنی از تاکید بر ضرورت شرکت در انتخابات و "نه" به حاکمیت تعداد زیادی نوشته و یادداشت ببینید ولی این سیاست اگر هم درست بوده باشد - که به نظر من درست هم بود - به هیچ وجه سنخیتی با مواضع دوستان ملی - مذهبی، بخشی از چپ و بخصوص اصلاح طلبان حکومتی ندارد.
۵٨۷٣۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۲       

    از : محسن مقصودی

عنوان : نه تنها آقایان ملی مذهبی !
بله درست است که :"منطق ما قربانیان را خودی و غیرخودی نمی کند!" ، اما آقای ف. تابان باور بفرمائید که منطق شما مقصران و حامیانشان را " خودی و غیر خودی " می کند.
چرا گوشه ای از انتقاد درست خود را به سمت آن " دمکرات های " خودی که علی رغم آنکه رای نیآوردند، به جمع آوری رای برای "انتخاب" حسن روحانی که در تمامی این جنایات در سی سال اخیر دست داشته است و هیچگاه و هرگز کلمه ای حتی در تقبیح آن نیآورده ، نمی کنید.
مگر در همین هفته اخیر در پالتالک ها شاهد نیستید که چگونه این "خودی ها" در هنگامه اعدام ها ، از روحانی دفاع می کنند. نمونه آن خانم محمدی و آقای خلیق !
از همین جهت است که امثال گنجی ، مدعی هم می شوند. یادتان هست در کنفرانس برلین چه کسانی با چه حرارتی برایش کف می زدند؟ اگر یادتان رفته ، فیلمش را برایتان بفرستم.
اگر نمی خواهید و یا توانائی طرد حامیان مجرمان حکومت اسلامی را ندارید ، حداقل میدان را باز بگذارید تا با این افراد نیز مبارزه کنیم. نمی توان ونباید استخوان لای زخم گذاشت !
۵٨۷٣۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست