عنوان : قابل توجه آقای ایرانی و آقای پیرمرد!
حضرات و هموطنان عزیز، دین پدیده ای دنیائی نیست. لطف فرموده با معلومات ملائی و آخوندی به جدال کسانی که مطالعاتی دارند نروید. دین یک دروغ ماوراء الطیعه است و هیچ ربطی به پدیده ی دنیائی ندارد. اصولاً پدیده ی فیزیکی به چیزی اطلاق می شود که قابل اندازه گیری و لمس و دیدن باشد. موهومات اشخاص دیوانه که دروغ بودنش بر همگان روشن شده است، نامش پدیده نیست. اسمش مهملات و توهمات است. کسی که آسمان را هفت طبقه و بدون ستون توصیف می کند، پا نادان است یا دیوانه. کسی که جهنم و بهشت ساخته و به آن اعتقاد دارد نه تنها روشنفکر نیست، بل مجنونی به تمام معنا است. آن دانشمندانی که نام برده اید، شما همراهشان به کلیسا می رفتید که چنین با یقین دینداریشان را تأیید می کنید؟ کسی که امامان را تعیین شده از سوی خدا می داند و امام آخر را ۱۱۵۰ سال زنده می داند، یک خرافی است نه روشنفکر. لطف کنید کتابهای دیگری را هم بخوانید. خواندن کتابهائی که در زمینه ی فکری شما است تنها به بار خرافاتتان می افزاید. زکریای رازی تمام پیامبران را شیاد توصیف کرده است. اندکی هم رباعیات خیام را بخوانید بد نیست!! توصیه من این است با مطالعه همه جانبه وارد بحثهای علمی بشوید. همین با پوزش و سپاس مهرآسا
۶۵۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : سعدی
تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد.
۶۵۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : حضور محترم دکتر مهرآسا
آقای مهرآسا روشنفکر مذهبی و غیرمذهبی ندارد ٬ لیست صدها هزار شخصیتهای تاریخی را نمیشود ردیف کرد ٬ گراهام بل و یوهانس گوتنبرگ اگر طبق حکم شما که صلیب داشتند و به کلیسا هم میرفتند نه تنها جزو روشنفکران محسوب نمیکنید بلکه عوام و عوامفریب نیز میشاسید . من همیشه باور داشتم که سرف پیشوند « دکتر » به تنهائی کافی نیست که درجه شعور و شناخت فرد را سنجید مانند دکتر حداد عادل یا دکتر حسن عباسی .
در ظمن واژه رایج « روشنفکر دینی » یا « نواندیش دینی » برآیند واقعی روند تاریخی ۳۵ ساله و بومی است و در راستای پاسخدهی به چالشهای سیاسی روز است . نه مبحثی آکادمیک که رجوع به تعاریف کلاسیک را ملزم باشد. شما اسمش را تاریکبینی دینی بگذارید و عملکردشان در مقابل متحجرین در ساختارقدرت را عوامفریبی تفسیر کنید ٬ فرقی به روند اجتماعی میکند و همان « روشنفکران یا عوامفریبان دینی » بمثابه تنها تکیه گاه قابل اعتماد جامعه باقی میگذارید .
۶۵۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : ذهن گرائی به نام روشنفکر و خرد.
در تعریف روشنفکرمی فرمائید : "آدمهائی که پدیدههای جهان را بر حسب دستور خرد و دانش بررسی می کنند..." اگر دین یکی از پدیده های جهان نباشد، پس چیست؟ اگر پدیده ای ماوراء جهان است و قبول دارید که سخنی باشما ندارم و از تعاریفی که از ورای نوشته شما نتیجه می شود شما را از هم مسلک های مصباح یزدی می دانم. اما اگر پدیده ای جهانی است، شما بر پایه چه استدلالی به خودتان اجازه می دهید حکم کنید که "من" به عنوان یک فرد مذهبی، برحسب دستور خرد و دانش دین را مورد نقد و بررسی قرار نداده ام؟ آیا این حکم از نوع احکام صادره از سوی مصباح یزدی ها نمی باشد؟ کشور ما شده است میدان خالی برای تاخت و تاز ذهنیات. احکام به نام خرد (که مفهوم آن برای صادر کننده حکم چندان روشن نیست) صادر می شوند، به نام روشنفکر(ایضاً)، به نام انتلکتول (ایضاَ)، به نام دین(ایضاَ) و به نام.... صادر می شوند بدون زحمت دادن به خود برای بررسی مفهوم (اوبژکتیو) واژه ها. هرچه را در ذهن دارند حق دانسته و قلم فرسائی کرده و ناسزا ها را نثار جمعیتی عظیم از هم وطنان خود می کنند.
۶۵۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : نوشته های اقای مهرآسا و پریدن چرت خیلی ها
از اینکه شخصی از میان افراد جبهه ملی قلم را بدست گرفت و "کیان" دین و مذهب را به چالش گرفت و چرت بین دو صندلی نشین های بسیاری از مسئولین این جبهه را پراند، جای بسی خوشحالی است و سیل تشکر باید یسوی ایشان رهسپار شود. بخوبی بیاد دارم در اولین تظاهرات میلیونی پاییز ۵۷ وقتی ماشین یکی از رهبران اصلی جبهه ملی به دو راهی قلهک رسید و مردم متوجه شدند، بسوی ماشین هجوم بردند و عملا از شدت هبجان و علاقه به این جبهه ماشین داشت از زمین کنده میشد. این علاقه به احتمال قوی نشان از علاقه مردم به مصدق بود و برای شماهایی که چندان به عملکرد و پندار و کردار جبهه ملی علاقه ای نداشتیم سوال مطرح شد که رهبران به این عده طرفداران خود که قاعدتا نمیباید از مقلدان آخوند ها باشند چه جوابی برای رفتن به دستبوسی خمینی در پاریس و قبول رهبری این روانپریش جنایتکار دارند؟ آیا برای بدست گرفتن ۲-۳ پست وزراتی چنین به حقارت دست زده اند؟ آیا عملکرد آنها در تحلیل نهایی و نگاه به آینده و منافع ملی و میهنی درست تر بود یا عملکرد بختیار؟ برای انسان های حتی کم آگاه بعیان مشخص بود (بر مبنای داده های موجود) که شاه و شیخ نه از انسانیت بویی برده اند و نه از وطن پرستی و عشق به سرزمین مادری. ولی اگر در چارچوب فکری جبهه ملی نگاه میکردیم، بختیار بمراتب آگاه تر از سایر رهبران جبهه ملی بود و شناخت درستی از دستگاه مذهب داشت و از فاجعه هایی که این دستگاه جنایتکار در ۱۴۰۰ سال بر سرزمین مان داشت آگاه بود و در چارچوب فکری خد و سازمانش درست تر عمل میکرد. برعکس سایرین به بیعت امام رفتند (غلبه دیدگاه مذهبی بر دید گاه روشنفکری) و با تمامی بد کرداری ها و گژ رفتاری های رژیم از آنها کماکان حرکتی و چرخشی که باعث آگاهی مردم از این ضد ایرانی ها بشود و از فساد اخلاقی و قبول خرافات محص مردم و نابودی کشور بشود نشد که نشد. که این خود نشان از تسلط مطلق اندیشه های عقب مانده و و اپس گرای اسلامی بر آنها بود و بس. اینان مرتب همانند حزب توده در حال جناح سازی رژیم و بیعت با آنها بودند تا مبادا مردم شورش کنند و "کیان" مذهب را همانند "کیان" سلطنت به زباله دانی بیافکنند.
روال کار و چرت زدن های مادام جبهه ملی سال های سال بود که ادامه داشت و بجای ایستاده گی در مقابل نابودی سرزمین مادری، دل به این خوش کردند که به گوگول، ناشنال جیوگرافی و ... نامه بدهند و اعتراض کنند که چرا بجای خلیج فارس، خلیج عربی را بکار برده اند. نوشته های آقای مهرآسا ، اما، این چرت زدن ها را پاره کرد که همراه شد با خشم رهبری جبهه و فتوا دادن و بصف مرجع تقلید رفتن و اگر شاه و شیخ در قدرت خط و نشان میکشیدند و می کشند، ایشان در دوران وامانده گی مفرط چماق را برداشت و آقای مهر آسا را تکفیر کرد.
دوران مذهب در حال تلاشی هسا و بر خلاف نوشته آقای البرز اکثریت مردم اروپا با کلیسا و کشیش ترک رابطه کرده اند و نشان آن کمبود شرکت کننده گان در مراسم مذهبی و به ناچار فروش کلیسا ها برای کسری بودجه . فروش کلیسا ها بخصوص کلیسا کاتولیک حتی در آمریکا هم رواج پیدا کرد و طبق آمار خود رژیم جهل و جنایت اسلامی تعداد نماز خوان ها و روزه گیر ها و مسجد برو ها هر روز کاسته و کاسته تر میشود. و این ها نشان از غلبه علم و دانش بر مذهب دارد و تلاش ها و جنب و جوش سروش ها، زیبا کلام ها، گنجی ها، مجتهد شبستری، حتی بنی صدر و دم و دستگاهش نشان از سقوط ازاد دین و آموزش های دینی دارد و شکست دین در مقابل علم و اندیشه هست
مسلمن نوشته های آقای مهر آسا ولوله ای در جبهه ملی براه خواهد انداخت. به امید آن روز
۶۵۶٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : قبل از آنکه نشان از عدم اطلاعات علمی ایشان باشد
آقای مهرآسا گرامی، با اصل سخن شما هیچ مناقشه ای ندارم، به بیانی دیگر، به مانند شما معتقدم، «...نمی توان کلام خدا در کتابهای دینی[مختلف] را در مورد ناقص بودن زن قبول کرد، و تساوی زن و مرد را هم پذیرفت...»

‫اما واقعیتهای زندگی روزمره در ایران، ‫جدای از بحثهای مجرد است. در دنیای واقع پیرامون، افراد مشابه آن پزشک همکار شما را، اگر به گزاف نرفته، و نگویم به وفور، اما به عدد قابل توجهی میتوان یافت.

‫پزشک همکار شما، میبایست بر اساس مطالعات علمی خود میدانست، برای حذر از انتقال عوامل بیماری زا ، از یک بیمار به بیمار دیگر، لازم است برای لمس بیمار دستکش بدست کند، و اگر دستکش در دسترس نبود، پس از لمس بیمار،‫ برای دفع عوامل بیماری زا از دستش،‫ نیاز به شستشوی کل بدن ندارد، و کافی است که دستان خود را با الکل یا کُلر ضدعفونی کند. اما چرا ‫غسل را ترجیح می دهد، این عمل ایشان، ‫قبل از آنکه نشان از عدم اطلاعات علمی ایشان باشد، نشان از عدم تعادل و درایت فرهنگی دارد

در اروپای مدرن و پیشرفته امروز‫، هنوز هم گروههای مذهبی کم جمعیتی‫ یافت میشوند، که مثلا‫ به علت احتمال تزریق خون مخالف عمل جراحی هستند. و ‫قریب به اکثریت مردم اروپا خود را ملزم به داشتن یک مذهب میدانند، و بسیاری از آنان در اعیاد و دیگر روزهای شاخص سال در کلیساها حضور به هم می رسانند. ولی همین مردم ‫آموخته اند، دین را در همان کلیساها نگاه داشته و کشور را بر ‫اساس قوانینی که هیچ نظارت کلیسایی بر تصویب و اجرای آنها نیست، اداره کنند
۶۵۶٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹٣