از : امیر آمویی
عنوان : در پاسخ به آقای معمار/ ممار
آقای معمار/ ممار،
شما در پاسخ خودتان نکته های جالبی مطرح کرده اید که دیگران هم مطرح کرده اند. اصولا یکی از تاکتیک های دشمنان اپوزیسیون و در واقع آزادی، ایجاد سردرگمی، پراکندگی و دشمنی در میان نیروهایی است که کمابیش با خطاهای جزئی و با درجات گوناگون روشن بینی و استقامت به تغییر وضع سیاسی اقتصادی جامعه می اندیشند و یا عمل می کنند. بگذارید چند پاسخ کوتاه و روشن به برخی از پرسشهای شما دوست ارجمند بدهم:
مارکس گفته بود من مارکسیست نیستم. منظورش این بود که مارکسیسم دین نیست، بل که درک علمی تحولات جامعه است و علمی است که درست مثل ریاضی بر پایه ی اصول "نسبتاً" روشنی قرار دارد: اس اساس این علم ( نه ایدئولوژی) عبارت است از تولید اجتماعی ثروت و جامعه و شیوه ی تولید ارزش اضافی. این اصلی است که غیرقابل تردید است: تولید را از جامعه منها کنید، جامعه ناپدید میشود.
نظرات آقای رئیس دانا: من امکان دسترسی و خواندن کلیه ی نظرات آقای رئیس دانا را ندارم، اما اگر شما به همین سخنرانی پنجاه و چند دقیقه ای ایشان با دقت گوش کنید، به این نتیجه خواهید رسید که ایشان سخنی در مورد مرحله ی بعدی تحولات در ایران به صورت انقلاب سوسیالیستی مطرح نکرده اند، بل که بر عکس در جاهایی به تلمیح اشاره به اتحاد طبقهی کارگر- که آن را مقدس هم نمیدانند و معتقدند که خطاهای فراوان هم می کند- با طبقه ی متوسط دارند (دقایق ۴۷ تا۵۲) . نفس اتحاد طبقه ی کارگر با طبقه ی متوسط به عقیده ی من نوعی بیان اتخاذ تاکتیک و استراتژی برای مرحله ی بعدی است. شاید بتوان از آقای رئیس دانا خواست که کمی در مورد روبنای سیاسی اوضاع فعلی و نقد و تحلیل آن سخن بگویند. البته ذهنیت ایشان بیشتر متوجه اقتصاد است تا سیاست و شاید به این دلیل است که در مصاحبه ی مذکور، به این نکته نپرداخته اند. لذا از نظر من ایشان به اتحاد چپ دموکرات و چپ سوسیالیست باور دارند. مع هذا این خود آقای رئیس داناست که باید به موضوع به طور صریح اشاره کند. امیدوارم ایشان این یادداشتها را ببینند.
در مورد دادن برنامه ی عملی: فکر می کنم اعماق و ابعاد موضوع بسی بزرگتر از آن است که یک فرد بتواند در این مورد تصمیم بگیرد، مع هذا پرسش شما نیز درست است باید به هر حال به نوعی استراتژی و تاکتیک و برنامه ی گام به گام روشن باور داشت. از موضع سخنران در این زمینه که بگذریم، به باور من شرایط امروز کاملا نشان می دهد که در پهنه ی فعالیت و زندگی اجتماعی و سیاسی در ایران، طیف وسیعی از نیروها و اقشار و طبقات وجود دارند که همه دارای حق زیست و فعالیت و تعیین سرنوشت خویش اند. چپ ایران ظاهرا باید مدعی باشد که با نگاه نافذش تمامی این اقشار و نیروها را می بیند، اما اگر چنین نباشد، اولا جای تأسف است و ثانیاً باید هرچه زودتر به نقد رفتار سیاسی و برنامه های خود بنشیند. یک چیز مسلم است: هر راه حل مفروضی باید دو بُعد اقتصاد (تولید ملی و ایجاد رفاه) و سیاست (ایجاد دموکراسی سکولار و امنیت) را در مد نظر قرار دهد.
اما بعید می دانم که آقای رئیسدانا به "بازی با کلمات" پرداخته باشند. تأکید ایشان بر مواضع سیاستهای دول امپریالیستی و سیاست های نئولیبرالیستی کاملا به جاست، زیرا خطرات فراوانی در واقع از سوی آنان ناشی می شود. یادتان باشد که وقتی در حدود شش دههی قبل این شانس برای ما به وجود آمد که قدم در راه ترقی و استقلال بگذاریم، همین امپریالیستها راه ما را سد کردند!
اما پرسش شما از من: من قبلا نیز به این پرسش در جای دیگری پاسخ دادهام. امروز باید ائتلافی از نیروهای چپ سوسیالیست و چپ دموکرات و دموکراتهای سکولار و دیگر نیروهای آزادیخواهِ معتقد به سکولاردموکراسی و در عین حال جمهوریخواه اقدام به جبههای برای تحقق حداقل برنامه برای جمهوری سکولار دموکرات کنند، تا پس از شکل گیری سندیکاها و شوراهای واقعی گوناگون (انواع آنها) زمینه برای ایجاد سوسیال دموکراسی ایجاد شود. اگر هم "گوش جامعه بدهکار حرفها و نظرهای کلیشه ای نیست" چندان اهمیتی ندارد: مردم به قدری درگیر معضلات زندگی خویش هستند که حتی اگر گوش شنوا هم داشته باشند، فرصت شنیدن ندارند. اساسا راههای جذب و شنواندن مردم هم چیز دیگری است. در اینجا فقط روشنفکران و عناصر حزبی و کادرهای فعال میتوانند با همکاری معلمان، دانشجویان و شوراهای معدود کارگران گامهایی در جهت توزیع آگاهی و تبدیل آن به یک نیروی مادی برای ایجاد تغییر و تحول بردارند. تصادفا آقای رئیسدانا باز هم اشاره ی غیر مستقیمی به پارلمان داشتند و اگرچه به پارلمان روی خوشی نشان ندادند، نه از جهت رد آن بل که از جهت کارکرد آن در نظام سرمایه داری برای تثبیت این نظام طبقاتی در دنیای امروز بود. حقیقت این است که در شرایط تسلط نظام طبقاتی، پارلمان یا باید در حفظ آن نظام بکوشد و یا در جهت تبدیل آن به یک پارلمان سوسیالیستی. در غیر این صورت اساس سرمایه داری که تولید ارزش اضافی روز افزون و بهره کشی و بازتولید نظام طبقاتی است همچنان باقی خواهد ماند.
پیروز باشید
۶۵٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹٣
|
از : masoud memar
عنوان : حضور آقای آموئی
آقای امیر آموئی من اصلأ نه قصد وارد شدن به مبحث مارکسیسم را داشتم یا دارم نه نگرش ایشان به تاریخ سوسیالیسم را میخواهم نقد کنم . این مباحث نظری را بقول شما نیمشود کوتاه بیان کرد یا به نقد کشید. شما خطاب به من نوشتید : « ... نبرد سوسیالیستها هم باید همیشه "در جهت" ایجاد سوسیالیزم باشد؛ منتها گاه این نبرد از مسیر ایجاد دموکراسی در نظام سرمایه داری می گذرد.» من ایرادی به نوشته شما ندارم . اما شما به تمام اظهار نظرهای سیاسی آقای رئیس دانا در ۳۵ سال گذشته بنگرید و نشان بدهید که ایشان حتی برای یکبار یک راه حل اقتصادی را پیشنهاد کند که حداقل برای ایجاد دموکراسی در نظام سرمایه داری بحساب بیاید . از سوبسید گرفته تا تولید و توذیع از جذب سرمایه های خارجی گرفته تا کوپن ووو .... ایشان در نهایت بعد از بازی با کلمات یک موضع سیاسی دارد و همه اش را سیاست امپریالیستی و نئولیبرالیستی خطاب میکند و تا وقتی که مالکیت خصوصی لغو نشده و ابزار تولید عمومی نشده ٫ همه را ترفند سرمایه داری میداند و هر گشایش اقتصادی را سوپاپ اطمینان سرمایه داری تلقی میکند از شاه تا دولت روحانی . و وظیفه سوسیالیستها را محکوم کردن آن میداند و چپ را درصف مستقل خود برای آرمانش میخواهد . حال پرسش من از شما اینست : ( آن « بستر دموکراسی » در نظام سرمایه داری که اهداف سوسیالیسم را میشود در آن پیگیری کرد ٬ را چه حزبی یا نیروی سیاسی میخواهد بوجود بیاورد ؟ اگر چپ ؟ آیا با محکوم کردن هر نوع سیاست اقتصادی که فاصله طبقاتی را از بین نمیبرد ؟ یا ارائه یک برنامه عملی متناسب با روز ؟ ) . آقای آموئی گوش جامعه بدهکار حرفها و نظرهای کلیشه ای نیست وقتی که دولت روحانی از جذب سرمایه گذاری خارجی حمایت میکند چپی مانند آقای رئیس دانا یا قراگوزلو این سیاست را نئولیبرالیستی بنامد و محکومش کند . آقای آموئی تاریخ بهترین قاضی در افکار عمومی است .رک و پوست کنده بگویم که اگر در بوجود آمدن « آن بستر دموکراسی مد نظرتان در ایران » ٬ احزاب چپ با تحلیل لیبرال و نئولیبرالی هر سیاست اقتصادی را محکوم کنند و مشارکت جدی با سایر نیروهای اجتماعی نداشته باشند یعنی صندلی های پارلمان آینده را دو دستی تحویل لیبرالها و نئولیبرالها داده اند . یادمان نرود که مبارزه سیاسی فقط محکوم کردن این و آن نیست و مبارزه با جمهوری اسلامی مترادف با مبارزه برای دموکراسی نیست مانند ۵۷ ٬ این همان دستآورد تاریخی جامعه است .
۶۵٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹٣
|
از : امیر آمویی
عنوان : نقد آری، تخطئه نه!
خوانندگان: آقایان ارشک، مسعود معمار (؟) و فرید،
آقای ارشک،
با سلام. آقای رئیس دانا می خواستند در مورد در واقع دو دورهی کاپیتالیسم (پیشرفته و ارتجاعی ) صحبت کنند. در میان صحبت ها اشاره ای هم به یکی دو تا از دلایل شکست سوسیالیزم و از جمله به خطاهای بزرگی صورت گرفت به ویژه دیکتاتوری استالین کردند. اشتباه کار روزمره ی انسان است در هر سطحی و "ترجیع بند" بودنش ناشی از انسانی بودنش است. ما هم نمی توانیم با این کلیشه ی پیش پا افتاده، آن سخنرانی عالی را تخطئه کنیم. ایشان در حقیقت در پی دادن طرحی از تحلیل مشخص در شرایط مشخص بودند و به عقیده ی من موضوع را در مجموع خیلی خوب مورد تجزیه و تحلیل فشرده قرار دادند. شما اگر درونمایه ی طبقاتی بودن مبارزات اجتماعی را در تمامیت عرصه های اجتماعی و در همه جا نمی بینید، به نظر من ناشی از فقدان توجه یا اطلاعات شماست. آن صحبتها در اصل در پی یافتن راهی واقعگرایانه بود و هست و باید از ایشان تشکر کرد.
آقای مسعود ممار / معمار (؟)، ایضا با سلام،
من در هیچ جای صحبتهای آقای رئیس دانا نشنیدم و ندیدم که ایشان بگویند ایران در مرحله ی انقلاب سوسیالیستی است . همان طور که پیش از این اشاره شد، ایشان عمدتاً سرمایه داری را بررسی و نقد کردند و ضمناً انتقاداتی هم به مسائلی کردند که در روسیه ی بعد از انقلاب رخ داد. نبرد سوسیالیستها هم باید همیشه "در جهت" ایجاد سوسیالیزم باشد؛ منتها گاه این نبرد از مسیر ایجاد دموکراسی در نظام سرمایه داری می گذرد. فهم این نکته اگر دشوار باشد، باید کـَمَکی بیشتر آگاهی به هم رساند. به هر حال اگر ابهامی هم در این مورد در صحبتها باشد ناشی از فشرده بودن بحث است و ایشان باید موضوع را به طور اختصاصی مورد بررسی قرار دهند و من به اخبار روز پیشنهاد می کنم این مصاحبه را دقیقاً به همین منظور ترتیب دهند.
آقای فرید، سلام
سخنران محترم نظام ایران را همردیف نظامهای سرمایه داری در غرب نمی داند. اتفاقاً ایشن اشاره کردند که سرمایه داری ایران بدترین نوع سرمایه داری است که در دست باندهای مافیایی است. اما این که شما می گویید "در یک چنین نظامی اتفاقاً راه حلهای لیبرالی مورد قبول باندهای حکومتی نخواهد بود و مخالفت آنها را در پی خواهد داشت" به نظر من سخن درستی است، البته به شرط آن که این لیبرالیزم، لیبرالیزمی سیاسی هم باشد و نه صرفاً آزادی سرمایه ی مالی-نظامی! ایران در مرحله ی انقلاب سوسیالیستی البته قرار ندارد اما این قرار وجود دارد که کارگران به رهبری حزب طبقه کارگر [و من اضافه می کنم روشنفکران طبقهی متوسط پیشرو] یک انقلاب سوسیالیستی را در آینده نزدیک یا دور تدارک ببینند. مبارزه ی کارگران، زحمتکشان، دانشجویان، روزنامه نگاران، وکلا، معلمان، کارمندان و دیگر متخصصان - که اکنون همه در زیر دست و پای آن نظام رانتخوار ، سرمایهداری بیرگ، لشمنش و لاتکردار دارند دست و پا میزنند، همه در مسیر مهیا کردن همان زمینه هاست تا روزی سرانجام تعادلی انسانی و مساواتی منطقی و صلحدوستانه در ایران و جهان ایجاد شود، و گر نه جامعه ی طبقاتی تا ابد نمی تواند برقرار بماند و عده ی قلیلی همیشه بر دوش عده ی کثیری سواری کنند. متأسفانه تبلیغات فاسد و رذیلانه ی سرمایه داری علیه سوسیالیزم به قدری زیرکانه و ریشه دار است که آرمانهای والای بشری را در دل بهترین انسانها مبدل به ضد آرمان کرده است و این درد بزرگی است. نکته ی آخر این که ایشان دفاع خجولانه ای هم از استالین نکردند: استالین را به خوبی مورد انتقاد قرار دادند. این نیز حقیقتی تاریخی است که استالین در برابر خطر فاشیسم مقاومت کرد و اگرچه میلیونها سوسیالیست در این راه کشته شدند، ولی فاشیسم هم شکست خورد. اگر استالین جلوی فاشیستها را نمی گرفت، جهان اکنون جهنمی بسیار بدتر و وحشتناک تر بود. ابعاد و اثرات مخرب دو جنگ جهانی غولآسا تر از آن است که ما اکنون بتوانیم به سادگی با اشاره به آمار و ارقام بدان اشاره و خود را قانع و دیگران را ناخواسته گمراه کنیم.
۶۵٨٨۰ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹٣
|
از : siamak farid
عنوان : تحلیل مشخص از اوضاع مشخص
اگر نظام ایران را همردیف نظامهای سرمایه داری در غرب بدانیم به نتایج درستی نخواهیم رسید. ما در ایران بایک اقتصاد مافیایی تحت مدیریت باندهای مختلف قدرتهای حکومتی مواجهیم. در یک چنین نظامی اتفاقن راه حلهای لیبرالی مورد قبول باندهای حکومتی نخواهد بود و مخالفت آنها را در پی خواهد داشت .
ما در ایران در مرحله انقلاب سوسیالیستی قرار نداریم و قرار نیست ارگران به رهبری حزب طبقه کارگر انقلاب سوسیالیستی انجام دهند. بلکه کارگران و زحمتکشان برای حقوق خود در یک جامعه سرمایه داری مبارزه می کنند. مثل حق داشتن سندیکا ها و اتحادیه های کارگری
برداشت لنینی از مارکسیست و دفاع خجولانه از استالین ادامه باور به ناکجاست
۶۵٨۷۴ - تاریخ انتشار : ۶ دی ۱٣۹٣
|
از : masoud memar
عنوان : مباحث نظری یا اتخاذ برنامه در تحولات سیاسی روز ؟
گذشته از بحث در باره مارکسیسم یا نظام سرمایه داری یا سوسیالیسم و برداشتهای گوناگون تاریخی از آن که جای بحث جدی دارند که سرفأ گذرا و میان پرده ای با موزیک سنتی نمیتوان بررسی کرد ٬ ایشان طوری مسائل را به صحنه سیاسی روز کلید میزنند و از وظیفه سوسیالیستها صحبت میکنند که انگار ایران در مرحله انقلاب سوسیالیستی است و نبرد امروزی سوسیالیستها در ایران باید بر محوریت لغو مالکیت خصوصی استوار باشد وگرنه ماهیت و برآیند مبارزه ما قدرت بخشیدن به نئولیبرالیستها و سندیکالیستهاست .
۶۵٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣۹٣
|
از : م. ارشک
عنوان : بحثی که قانع کننده نیست
در اینکه دکتر فریبرز رئیس دانا، شخصیت دانشمند و مبارزی است شکی نست،اما بحث ایشان در مورد دلایل شکست سوسیالیسم در شوروی، عملکرد استالین و لنین و غیره قانع کننده نیست، زیرا تکرار همان ترجیع بند معمول است: "آنها اشتباه کردند" یا "درکشان از مارکسیسم درست نبود" و غیره. همینطور، ایشان هم مثل بسیاری از دوستان چپ، به جای جستجوی راهها و رویکردهای واقع گرایانه هنوز در گیر اندیشه مبارزه طبقاتی و برقراری مدینه فاضله هستند.
۶۵٨۵۶ - تاریخ انتشار : ۴ دی ۱٣۹٣
|