یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

خاتمی و بحران جانشینی - احمد پورمندی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : بهروز الف

عنوان : شیفته گی به اسلام ناب محمدی
چندی روز پیش در پای نوشت آقای شیدان وثیق نوشتم که الزاما حمایت و همسویی با رژیم اسلامی از جانب سازمان اکثریت، نشان از اشتباه و خطا نبود بل شیفته گی بسیاری از رهبران این سازمان (همچنین حزب توده) به اسلام بود. نوشته آقای پورمندی سندی است بر این مدعا. در حالی که عقب افتاده ترین مخالفین رژیم خواهان برانداختن کل رژیم هستند آقای پورمندی از سر دلواپسی از برافتادن عقب مانده ترین و وحشی ترین ایدیولوژی تاریخ بشریت، دست به قلم شده از جعبه مارگیری شان خاتمی را به تماشا گذاشته تا بیضه اسلام حفظ شود. خاتمی یعنی کسی که بنا بر اشکار کردن مدرک دانشگاهی اش که تاریخ و مهر جمهوری اسلامی را دارد ولی دوران سربازی اش را با درجه ستوان دومی در ارتش شاه تمام کرده. همراه با بهشتی، مسئول مسجد هامبورگ (مرکز ساواک شاه در اروپا) بوده، در دوران وزیر ارشادی اش بنا بر مدارک ارائه شده ۱۰۰ روزنامه را تعطیل کرد، اساسنامه حزب را راه تدوین کرد، قتل های زنجیره ای را به سامان رساند و قاتلین را زیر عبای خود گرفت. علیه دانشجویانی که مسخ شده وار به او رای دادند، عربده کشی کرد و تهدیدشان کرد، کسی که خود را تدارکچی ولی فقیه معرفی کرد و هزاران بار اعلام کرد که تنها رژیمی را که قبول دارد رژیم ولی فقیه منفور اسلامی است. و ...... اما برای شیفته اسلامی همانند آقای پور مندی این ها ابدا مسئله نیست و حفظ بیضه اسلام شرط هست. حالا پرسیدنی هست که اقای وثیق و همفکران چگونه میخواهند با این شیفته گان اسلام به پروژه وسیع چپ برسند؟
۶۷۰۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹٣       

    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : شاید
به نظرم تحلیل واقع بینانه ای است .
ما همچنان مجبوریم به امّا و اگرها و شاید و نباید ها ، تکیه کنیم و تا این ضعف ها هست ، ما درک درستی از تحولات جامعه نخواهیم داشت و در نتیجه همیشه منتظر دقیقه نود باید باشیم .
صحبت از حقوق بشر و آزادی وجدان و خیلی چیزهای دیگر هم ، مصادره به مطلوب است .میگویید این فرد ، بیماریش از گرسنگی و نداشتن یک فضای سالم است و اگر غذا داشته باشد به همراه فضای سالم ، چند روزه خوب خوب میشود . میگویم حق باشماست ، امّا دعوای اصلی این است که این غذا و فضا را چطور تآمین کنیم ؟
قیمه را با گوشت مینویسند نه با غ یا ق !! .
۶۷۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : سیاستگزاری بر مبنای کدام واقعیات موجود ؟
جنبش چپ ایران ٬ کشور را در کدام مرحله تاریخی میبیند ؟ گذار به سوسیالیسم ؟ گذار از استبداد ؟ چه برنامه ای برای روز دارد ؟ لغو مالکیت خصوصی ؟ نهادینه شدن کانونهای انتخاباتی ؟ و در سیاستگذاری روز خود ٬ کدام نیروهای اجتماعی را دارد و قادر به سازماندهی است ؟
یکی از واقعیتهای موجود در ایران را آقای واحدی چنین فرمله میکند : « با صراحت می گویم مذهب هم نقش تخدیری و تخریبی دارد هم نقش سازنده. خرافات فراوانی در قالب مذهب بر فرهنگ ملی ما تحمیل و از این راه موانعی بر سر راه پیشرفت جامعه ایجاد شده است. اما در مقابل، هنوز بسیاری از نیروهای مذهبی، سرمایه هایی قابل اتکا برای مبارزه با استبداد مذهبی هستند و نادیده گرفتن آنها بزرگ ترین خدمت به خطرناک ترین استبداد یعنی استبداد دینی و نظام ولایت فقیه است. »
۶۷۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹٣       

    از : مسعود راد

عنوان : حقوق بشر را برای جامعه تجویز کنید نه رهبری خاتمی را
امریکاییها ضرب المثلی دارند که میگوید برای خارج شدن از چاه، اول از کندن بیشتر دست بردار۰ امید بستن آزادیخواهان به مرگ خامنه ای و تلاش برای جانشینی خاتمی در واقع کندن بیشتر این چاه و کمک به ادامه اشتباهی است که سال ۵۷ اتفاق افتاد۰
نظام ولایی بالفطره جنایتکار و مافیایی است و تلاش برای اصلاح آن شوخی بی نمکی ای است که فقط عوامل رژیم را می خنداند۰
اگر جامعه روشنفکری ما به این نتیجه رسیده که مردم ایران چاره ای ندارند جز اینکه دست روی دست بگذارند و دلخوش به اتفاقات داخل نظام حاکم باشند، ما مشکلی بزرگتر از وجود نظام حاکم داریم۰
روشنفکری که پیروزی را نه دستیابی مردم به حقوق بشر، بلکه تغییر در نظام حاکم بداند، در عمل به بقای رژیم کمک می کند۰ این در حالی است که روشنفکر وظیفه دارد منافع ملی را در آنچه که باید باشد ببیند، نه در آنچه که احتمالا در دسترس است. این حقوق بشر است که با دستیابی به آن هم به دمکراسی دست خواهیم یافت، هم به عدالت۰
متاسفانه جامعه روشنفکری سنتی ما هنوز درنیافته که بزرگترین نفع ملی مردم ایران رسیدن به آرمانهای حقوق بشر است نه آنچه تا به حال با شعارهای فریبنده و توخالی به مردم عرضه کرده.
وظیفه روشنفکر زدودن غبار و نشان دادن هدف است، نه رهبری برای رسیدن به هدف. نگران راه و رهبر هم نباشید چون وقتی هدف برای جامعه روشن باشد، جامعه خودش راهش را پیدا و رهبران مناسب را خلق میکند۰
توصیه من به نویسنده محترم این که حقوق بشر را برای جامعه تجویز کنید نه رهبری خاتمی را.
۶۷۰۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹٣       

    از : البرز

عنوان : برقراری اتحادی پایدار بین نیروهای مختلف اپوزیسیون
آقای پورمندی گرامی، در معرفی آقای خاتمی با اشاره به روش کج دار و مریز ایشان، ایشان را فردی می نویسی، که قادر خواهد بود، سر و ته نظام ناهمگون ج.ا را رفو، و آن را سر پا نگاه دارد. شاید وجود اشخاصی مانند ایشان، زمانی که اپوزیسیون متشتت ج.ا با گذشت سی و هفت سال هنوز هم طرحی مشترک برای آینده کشور ندارد، برای در نغلطیدن کشور در دامان هرج و مرج های رایج شده در منطقه یک ضرورت باشد

اما با این همه وجود نفوذ اشخاصی از قبیل آقای خاتمی به امتداد یافتن حالت برزخی و پا در هوا ماندن کشور هم کمک شایانی می کند. و در این حالت برزخی امکانات کشور به عوض خرج شدن در راه بهبود وضعیت مردم، هزینه راضی نگاه داشتن سرداران، پوتین ها و پکنی ها شده و خواهد شد

راه برون رفت اساسی کشور از این اوضاع آشفته، تلاش برای برقراری اتحادی پایدار بین نیروهای مختلف اپوزیسیون بر اساس طرح و یا منشوری مشترک است، که متأسفانه جنبش چپ ایران و در رأسش جنبش فدائی بجای تخصیص تمامی تلاشهای خود به این منظور، نیروی خود را جهت وحدتی اراده گرایانه به اشغال دارد، وحدتی که اگر زمینه های عینی آن فراهم بود، هرگز انشعابات گوناگون پیشامد نمی کرد
۶۷۰٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست