از : peerooz
عنوان : حاشیه نویسی نا مربوط در باره دروازه و ته سوزن
"..........متنی نوشتم نخست به عنوان «کامنت» و برای انتشار در ستون کامنت ها اما متن طولانی تر از کامنت شد . پس مستقل منتشر می کنم هرچند متن ساختار کامنت را دارد و نه نقد و یادداشت و مقاله ". نقل قول از مقاله.
" کوتاه سخن اینکه پس از خواندن نظر شما یا آنطور که خود نامیده ای "کامنت" شما...........". نقل قول از یک کامنت ( نظریه ).
ما ملت جالبی هستیم. در قدیم ها یعنی پیش از رسیدن" ماشین " و " هوا پیما ", ما " کاروانسرا " و " بندر " برای مقصد های زمینی و دریایی داشتیم. با ورود " ماشین ", " کاروانسرا " " بارانداز " شد و " گاراژ " مقصد " ماشین" گردید. " بندر " و " کاروانسرا " و " گاراژ " و " بارانداز" برای " هواپیما " مناسب نبود. دیگران " بندر هوایی " ساختند و ما که نمیخواستیم از دیگران تقلید کنیم " هواپیما " را در " فرودگاه " پایین آوردیم بدون آنکه فکر برخاستن آنرا بنمائیم. بعدا اشکالی در مصرف " رادیو " و " تلفن " نداشتیم اما " تلویزیون " و " اینترنت " و " کامپیوتر " جزء محرمات شد و " صدا و سیما " را برای صدا و صورت و نه نمایش چیز دیگر, " اختراع " کردیم. بر همین منوال همه دنیا برای نوشته های زیر مقاله " کامنت " میگذارند ولی این مناسب شان ایرانیت ما نیست و زیر " مقاله = نظر " نویسنده, " نظر " میگذاریم و این رسم " تجدد خواهی درویش زمان ما و درویش نخست " بوده و هست.
۷۲۱۹۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۴
|
از : کرد سنندجی
عنوان : آب در کوزه و...
آقای سرکوهی!
من صد درصد با این جمله کلیدی و مهم در مطلب شما موافق هستم که نوشته اید:
متن دوستمان خلیق همان برداشت سطحی را تکرار می کند که «خامنه ای دست پخت رفسنجانی» است و رفسنجانی بود که آقای خامنه ای را به رهبری رساند.
دوستمان خلیق با دانش تر از این حرف ها است و می داند که دلایل انتخاب آقای خامنه ای به رهبری، عمیق تر از این قصه ها و سخن های سطحی است.
می داند که حتا پیش از انتخاب آقای خامنه ای به رهبری، زمانی که قرار بر شورای رهبری بود، آقای خامنه ای یکی از سه نفر شورا بود (در کنار اقایان مشکینی و موسوی اردبیلی)
به باور من مشکل فقط آقای خلیق نیست که چنین سطحی و ساده نگارانه می اندیشد بلکه مشکل اساسی در زوال ساختار چپ و دموکرات طی سی سال و اند گذشته از تاریخ سیاسی ایران است . واقعیتی است غیر قابل کتمان که امثال آقای خلیق تئوریسین / نظریه پرداز و یا در حالت عام مفسر نیستند بلکه بر اثر داده های حکومت و بازیهای معمول در بین طیف های حکومتی مطالبی را به سبک چینی برزن ها بطور دائم به افکار عمومی تلقین می کنند.
تاسف وقتی بیشتر می شود که امثال آقای خلیق حتی طیف های حکومتی را بدرستی نمی شناسند . به باور من از منظر جامعه شناسی سیاسی و علم سیاست در جمهوری اسلامی -بلوک-جناح- وجود ندارد بلکه فقط -طیف- های اجتماعی هستند که در شکل و شمایل سیاسی موجودیت پیدا می کنند.به همین جهت است که ناپایداری فکری و سیاسی در بین این طیف ها و حامیان آنان مثل سازمان اکثریت و حزب توده هم چنان شتاب فزاینده دارند.
با سپاس
کرد سنندجی
۷۲۱۹٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۴
|
از : nader raha
عنوان : تکلیف ما چیست آقای سرکوهی؟
اقای سرکوهی نشان داده است که گربه ی مرتضا علی می خواهد در انتخابات شرکت کندو دیگران را هم تشویق می کند که چنین کند. خب این یک راه است پیش پای مردم. به درست یا غلطش کاری ندارم. ولی آقای سرکوهی شما در این متن یا کامنت خودتان بالاخره تکلیف ما را روشن نکردید که در داخل کشور هستیم چکار باید بکنیم. بسیاری از روشنفکران ایرانی امروزه فقط کارشان شده که حرف های خوب بزنند ولی وقتی از آن ها می پرسی خب چکار باید کرد هیچ حرف عملی که البته خودشان هم در آن فقط واعظ غیر متعظ نباشند ندارند.
۷۲۱۹۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۴
|
از : حسن نکونام
عنوان : آقای سرکوهی! اجازه بدهید نه با استعاره، بل صریح با هم گفتگو کنیم
پاس بداریم احترام به آزادی بیان را که سایت «اخبار روز» پاسدار آنست.
اول- میدانی و میدانیم و آگاهان میدانند، که حزب توده و سازمان فدائیان در پرانتز اکثریت، از همان اوان شکل گیری حکومت اسلامی، به پیروی از تز «راه رشد غیر سرمایه داری» که از ترشحات مغز نظریه پردازان حکومت شوروی سابق بود، به حمایت از مرتجعینی پرداختند، که به گمان آنها «ضد امپریالیست» بودند. آن زمان، «باد» به آنطرف می وزید. آنچه شد و آنچه بر همه ما رفت را، خودت با گوشت و پوستت لمس کردی، و با فریادهایمان نگذاشتیم آخرین نفست را بگیرند. اردوگاه فرو ریخت، و این بار جهت «باد» بسوی دیگری وزیدن گرفت.
دوم- امروز حکومت درمانده اسلامی، برای حفظ بقایای فرسوده حود، هیچ راهی بجز سازش با غرب سرمایه داری، پیش رو ندارد. رفتن پوتین شوونیست به دیدار خامنه ای مرتجع هم، نجاتی را در بر ندارد. امروز «باد» بسوی غرب می وزد، و دکانداران اسلام برای نجات سرمایه، نمایندگان خود را در عناصری چون رفسنجانی و روحانی و خاتمی و حسن خمینی و این قماش می بینند، چرا از موضع آقای خلیق تعجب میکنی؟ میدانی حرکت در جهت باد یعنی چه؟ اما فرج گرامی! تا آنجا که افکارت را دنبال میکنم، هنوز تکیه بر مارکس داری، و میدانی که هیچ انسانی و حزب و گروهی، به «جهتی» متمایل نمیشود، مگر آنکه «منفعت مشترکی» نیروی محرکه مادی وی برای این جهت گیری باشد. جهت گیری طبقاتی یادت نرود فرج جان. سال نو شاد باد!
۷۲۱٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۴
|
از : محسن اقا
عنوان : ابهام
اقای سرکوهی در روایت است که جهت احترام به ورود سفرای روس و انگلیس به دربار قاجار توپ شلیک میشد گویا بعد ظهر تابستان ناصرالدین قاجار خواب بوده و سفیر انگلیس عازم دربار توبچی از حاجب باشی میپرسه توپ در کنم یا نه حاجب باشی جواب میده در درم نکن پدر بیامرز موافق شرکت در انتخابات هستی یا نه ...!
۷۲۱٨٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۴
|
از : peerooz
عنوان : فال حافظ
حافظ از دولت عشق تو, سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش, نیست به جز باد, به دست
خوب شد که این یک کامنت بود, اگر مقاله بود چقدر میشد؟ شاید هم اگر جناب سرکوهی ریاضی خوانده و از " دوستمان خلیق " و " متن دوستمان " فاکتور میگرفت " کامنت " کوتاه تر میشد. بهر حال ظاهرا - اگر درست فهمیده باشم - به گمان ایشان جناب " خلیق سلیمان " بعد از شاخ به شاخ پریدن و به این آن رای دادن, چیزی جز باد بدست ندارند و معلوم نیست بعدا به کی رای خواهند داد. فال حافظ میگوید:
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
یعنی رهرو عشق سیاست, چرا نباید فاتحه رای به این و آنرا خوانده و با رای منفی به همه, چهار تکبیر یک سره بر هرچه که هست نزند؟
۷۲۱٨۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۴
|
از : البرز
عنوان : یادداشت سیاسی را روشن و بدون ابهام باید نوشت...
آقای سرکوهی گرامی، در آغاز می نویسی؛ «...هم سیاست تحریم انتخابات نادرست است و هم سیاست شرکت در انتخابات و هنوز هم بر این نظرم...»
و سپس در نکوهش ابهام در گفتار یادآور می شوی که؛ «...یادداشت سیاسی را روشن و بدون ابهام باید نوشت...»
و سرانجام به مهمترین نقد خود از نوشتار آقای خلیق رسیده و می نویسی؛ «...اگر فرض متن یعنی "نتایج به نفع روندهای دموکراتیک در کشور" درست باشد، سیاست عملی معلوم است. شرکت در انتخابات به سود "بلوک رفسنجانی ـ روحانی".»
واقعیتی است انکار ناپذیر که امروز حتی آقای احمد جنتی صدر شورای نگهبان هم بعضا دم از دموکراسی می زند. اینهمه واقع میشود، چرا که ابعادِ فرهنگی به نام دموکراسی در جامعه ی ایرانی جا نیفتاده، و همچنان هر کسی از ظن خود یار این لعبت دلفریب است.
کوتاه سخن اینکه پس از خواندن نظر شما یا آنطور که خود نامیده ای "کامنت" شما، مقصود شما از نهیب به مقاله ی آقای خلیق را در نیافتم. به بیانی دیگر هنوز هم نمی دانم مقصد شما از شش بخش موجود در نظرت، شرکت در انتخابات است یا عدم آن، و یا هر دو با هم...
۷۲۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۴
|
از : کیا
عنوان : مردمرا برای رفراندوم آماده کنیم!
گربه رقصانی حاکمیت برای همه روشن است.
چه این جناح و چه آن جناح در آزمایش بد از آب در آمده اند.
شورای نگهبان بیش از همیشه بد نام شده است ،حتی در حاکمیت و بین طرفدارانش!
وقت آن رسیده است که به رفراندوم بیندیشیم!
۷۲۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۴
|