از : علی امیری
عنوان : برای جناب بزرگمهر
با سلام جناب آقای امیری ضمن تشکر به توجهوپاسخ به نوشته این حقیر ، به نظر میرسد پاسخ به نوشته من بسیار ساده است و دو نوع برخورد حدی در مورد انتخابات بود (شرکت و عدم شرکت) نوع بدون نظر آن یعنی وسط لحاف خوابیدن که در فعالیت های سیاسی محلی از اعراب ندارد. موردی هم که ذکر کرده بودید نافی شرکت یا عدم شرکت نبوده و به همین دلیل هر دو نوع تفکر در آن مشارکت داشته اند.امروز که نتایج انتخابات مشخص شده به نظر بنده لازم است گروهها و فعالین سیاسی نظر و تاکتیک اتخاذ شده خود را به نقد بکشند تا آدمهای معمولی مثل بنده در آینده به سیاستها ، خط مش ها و برنامه های آنان اطمینان حاصل کنند و گرنه امثال من حق خواهند داشت از خود بپرسند خوب نتیجه رهنمود قبلی که من بدان عمل کردم چه بود که اکنون نیز به رهنمود های آنان اعتماد داشته باشم.یا دلایل صحیح بودن را براساس فاکتهای موجود بیان کنند ویا اشتباه بودن آنرا با ذکر دلایل تشریح نمایند. بنابراین طفره رفتن و کشاندن موضوع سوال به مسایل دیگر دنبال نخود سیاه فرستادن تلقی میشود .
۷۴۰٨۴ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : برای آقای امیری ( ادامه ی کامنت اول)
در مورد تحریم آقای شالگونی می نویسد:« همین طور ، عدم شرکت در انتخابات ضرورتاً در همه سطوح معنای سیاسی ندارد و مترادف با تحریم نیست. همچنین همه طرفداران تحریم نیز طرفدار دموکراسی نیستند و می دانیم که بعضی از انها به قدرت های خارجی دخیل بسته اند .»
در این قسمت تا حدودی در مورد کسانی که شرکت نمی کنند و یا تحریم می کنند مرزبندی شده و بر دموکراسی نیز تاکیدی گردیده است.
ولی اشکال مبارزات فقط به تحریم و شرکت خلاصه نمیشود . خواستم بگویم: بخشی از فعالان طیف های مختلف سیاسی در فراخوانی قبل از رد «صلاحیت» کاندیداها خواستار لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان شدند. که این موضوع با شرائط عینی و رفتار سیاسی مردم قبل و بعد از انتخابات همسو بود و حکومت و نهاد های ولایت فقیه را زیر ضرب برد. البته آقای شالگونی و همفکرانش آن فراخوان را امضاء نکردند.
بنظر من، با وجودی که بعضی از امضا کنندگان فراخوان از تحریم کنندگان و بعضی از حامیان شرکت در انتخابات بودند. نفس نشانه گرفتن نظارت استصوابی شورای نگهبان حکومت ولایت فقیه دقیقا حکایت از این دارد که هیچ یک از جناح های حکومت را تقویت نمی کند و فکر می کنم که این فراخوان باید به جنبشی برای رسیدن به انتخابات آزاد و علیه قیم مابی ولایت فقیه و حکومت او تبدیل شود.
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۷۱۳۳۰
۷۴۰٨۰ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : برای آقای امیری ( قسمت دوم)
در مورد موضوع تحریم آقای شالگونی می نویسد:« همین طور ، عدم شرکت در انتخابات ضرورتاً در همه سطوح معنای سیاسی ندارد و مترادف با تحریم نیست. همچنین همه طرفداران تحریم نیز طرفدار دموکراسی نیستند و می دانیم که بعضی از انها به قدرت های خارجی دخیل بسته اند .»
در این قسمت تا حدودی در مورد کسانی که شرکت نمی کنند و یا تحریم می کنند مرزبندی شده و بر دموکراسی نیز تاکیدی گردیده است. که باید در این مورد هم کار کنیم.
خواستم این را هم بگویم: بخشی از فعالان طیف های مختلف سیاسی در فراخوانی قبل از رد «صلاحیت» های کاندیداها خواستار لغو نظارت استصوابی شورای نگهبان شدند. که این موضوع با شرائط عینی و رفتار سیاسی مردم قبل و بعد از انتخابات همسو بود و حکومت و نهاد های ولایت فقیه را زیر ضرب برد. البته آقای شالگونی و همفکرانش آن فراخوان را امضاء نکردند.
بنظر من با وجودی که بعضی از امضا کنندگان فراخوان از تحریم کنندگان و بعضی از حامیان شرکت در انتخابات بودند. نفس نشانه گرفتن نظارت استصوابی شورای نگهبان حکومت ولایت فقیه دقیقا حکایت از این دارد که آن موضع گیری هیچ یک از جناح های حکومت را تقویت نمی کند و فکر می کنم که از تحریم بدون مشخصات بهتر بود. این فراخوان می تواند به جنبشی دائمی علیه قیم مابی ولایت فقیه و حکومت او تبدیل شود. باید روی کاندیداهای دگر اندیشان کار کرد که با تحقق آن می تواند تحریم را کنار زد.
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۷۱۳۳۰
۷۴۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : برای آقای امیری
با سلام ، خواستم عرض کنم ، آقای شالگونی در مورد موضوع تحریم و شرکت "کمی" سریع گذشته اشت. در قسمت "دو" میگوید:« دو - شرکت در انتخابات و تحریم آن مسلماً دو برخورد غیر قابل تبدیل به هم هستند که در وضعیتی واحد نمی شود از هر دو آنها دفاع کرد ، اما استدلال های طرفداران شرکت و تحریم در انتخابات هفتم اسفند علیه یکدیگر گاهی در مسیری می افتاد که آشفتگی های سیاسی موجود را تقویت می کرد. برای ایجاد همگرائی میان جریان های مختلف طرفدار آزادی و دموکراسی ، لازم است تصور روشن تری از این دو تاکتیک داشته باشیم: اولاً باید به یاد داشته باشیم که همه شرکت کنندگان در انتخابات حامی رژیم نیستند "
بنظر نگارنده، در مشارکت ۵۰ درصدی با توجه به تمام احتمالات و شائیات ممکن، چطور امکان دارد اکثریت شرکت کنندگان انتخابات از جناح های مختلف رژیم به حساب نیایند ؟
ولی آقای شالگونی معفتقد است :« بلکه اکثریت آنها یا به دلائل مختلف خود را ناگزیر به شرکت در انتخابات می بینند ، یا از آن طریق می خواهند علیه جناح های خشن تر رژیم اعتراض کنند و باعث تضعیف شان شوند. بنابراین چسباندن آنها به رژیم ، عملاً جز بی توجهی به ظرفیت های مبارزاتی بخش مهمی از مردم ایران معنایی ندارد.»
در روی این موضوع باید کار کنیم. در مورد تحریم نیز در کامنت بعد اشاره می کنم.
۷۴۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : mohsen اقا
عنوان : عالی
استاد مثل همیشه عالی..راستی شعر ز شیر شتر خوردن وسوسمار....منسوب به فردوسی است....!پاینده باشی بدرود
۷۴۰۷۲ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : علی امیری
عنوان : لطفاً روشن کنید
ضمن تشکر از تحلیل ارایه شده ؛ خواهشمند است آقای شالگونی مشخصاً اعلام کنند که تحریم کنندگان انتخابات بر حق بودند یا مشارکت خواهان. اگر چه سخنان کلی آورده شده در تحلیل صحیح به نظر میرسد ولی مشحضاً چنانچه مواضع اتخاذ شده قبلی نقد نشود اصلاحات لازم برای اتخاذ مواضغ در باره زمانی آینده فراهم نخواهدشد.می بایست در این تحلیل و سایر تحلیلهای مشابه با شجاعت مواضع اتخاذ شده تقد وبررسی شود تا چراغی باشد برای آینده.ارایه فاکتها اگرچه در هر تحلیلی ضروری است ولی چنانچه نتوان از آن نتیجه ای گرفت که در اقدامات بعدی بتوان مورد استفاده قرار داد نمیتواند تخلیل کامل بتلقی شود
۷۴۰۶٨ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|
از : مرتضی صادقی
عنوان : قدر دانی و درخواست
در ابتدا لازم است قدر دانی بکنم از زحمت زیادی که برای تهیه این تحلیل کشیده شده. هر کسی می تواند با یک تحلیل و از جمله این تحلیل موافق باشد یا مخالف و بنده نیز از این قاعده مستثنی نیستم. اما خوشحالم و انتظار هم همین بود که تحلیل گر از جایگاه تحلیل به بررسی پرداخته و امیال شخصی خود را بجای تحلیل ارائه ندیده که این اتفاق افتاده. از این رو می تواند این تحلیل یکی از دستمایه های قابل اتکا برای فعالین بویژه فعالین چپ قرار گیرد. اما به باور من تحلیل کامل نیست و نیاز به تکمیل دارد. تحلیل در بخش نقش و رفتار مردم و جامعه مدنی فعال در ایران و اینکه آیا اصلا تنگنائی برای حاکمیت ایجاد کرده یا نه ورود کافی نداشته و نیاز به پرداختن دقیق تر به این بخش هست. در نهایت نیز پیش نهاد یا توصیه ای در رابطه به اینکه اکنون چه باید کرد نیز ارائه نداده است. که شاید دلیلش عدم ارائه یک نتیجه گیری کلی و کوتاه از کل تحلیل باشد.
۷۴۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۵
|