از : احمدی
عنوان : انحطاط گفتاری چپ
مقالهی سرکوهی نمودار شاخص مشکل و ضعف تاریخی چپ ایران است. در این مقاله یک واژه که از زرادخانهی چپ مارکسیستی و سوسیالیستی برآمده باشد یه چشم نمی خورد. نوشته پر از کلماتی مانند شازلاتانیزم، زوال اخلاقی، ترفند، نخ نما و دروغ گوئی است. این کلمات مرتبط با توهین امروز در ایران بطور عمده به بحثهای اصول گرایان تعلق دارد. آنها می خواهد با نوعی اخلاق گرائی سطحی مرزی بین زاستگوئی و دروغ گوئی، راستکاری و فریبکاری، اخلاق گرائی و شارلاتانیزم بکشند. آنها علاقه به نیت خوانی چهره های سیاسی و اجتماعی دارند.
سرکوهی مسئولیت پذیری را مولفه اصلی دموکراسی می شمرد. این را که کدام چپی در دنیا قبول می کند؟ این بحث محافظه کاران و نئولیبرالها است. آنها می خواهند دموکراسی را به امری فردی و اخلاقی فرو بکاهند. کجا مارکس یا حتی لنین و رزا لوکزامبورگ از چنین مولفه ای سخن گفته اند؟ از دید مارکسیستها هیچ کسی در دنیا مسئولیتی ندارد. شاید در دوران کمونیسم افراد دارای مسئولیت شوند جرا که آنگاه آزادی محض برقرار خواهد شد ولی تا آنگاه هیچ کسی مسئولیت کاری را به عهده ندارد.
معلوم است که چپ باید هر چه سریعتر واژگان خاص خود را بیافریند و از آنها در نوشته گفت های خود استفاده کند تا بتواند حضوری مستقل در بحثها داشته باشد. در جهان چپ با مفاهیم خاص خود شناخته شده است. مفاهیمی همچون وضعیت طبقاتی انسانها، زندگی مادی، نیازهای اجتماعی بنیادین، منافع طبقاتی، تنش اجتماعی، مبارزهی طبقاتی، سرکوب طبقاتی، ساختار و فرماسیون اجتماعی (همچون سرمایه داری)، ایدئولوژی، نقد ایدئولوژی و مفاهیم متعلق به آن همچون آزادی، مسئولیت و اخلاق، شکل گیری طبقه، بینش مادی و طبقاتی انسانها مفاهیم اصلی چپ در جهان است. مفاهیمی که صد البته جائی در نوشتهی سرکوهی ندارند.
۷۶۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : کیا
عنوان : در برابر اسلام سیاسی نباید کوتاه آمد.
رفیق سرکوهی حمله درست و به موقعی را شروع کرده است ولی باید به این نکته هم توجه کنیم ،که هنوز به انسجام کافی نرسیده ایم که در برابر این افعی ولایت بدون بخش دیگر " چه آنهایی کهدر حاکمیت احساس خطر میکنند و چه آنهایی که بخش پایینی و خارج از حکومت هستند(اعتدالیون ،اصلاح طلب،......)"موفق نخواهیم بود.
سیاست در این برهه ،سیاست اتحاد و همگرایی است ،که امید است با سیاسیون خوبمان به نتیجه برسیم.
۷۶۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : گذار از حکومت دینی ؟
درست است ؛ باعث همه ی بدبختی ها حکومت دینی است.
حکومت دینی برای بقا و ادامه ی کارش دست به هر جنایت و خیانتی زده و میزند.
قانون اساسی ولایت مطلقه فقیه ،حتی تحمل بسیاری از نیروهای مذهبی ، سنتی ، شیعه و همراهان اولیه خمینی از غائله ۱۵ خرداد به بعد را نمی کند. چنین حکومت توتالیتر در ایران و جهان نظیر نداشته است. با هزاران زد و بند و "خدعه " در یک شرائط خاص تاریخی و جهانی بقدرت رسیدند و با سرکوب خونین ، اهرم های "قانونی" و رای بخشی از مردم تا امروز مقدرات تمامی مردم را در اختیار خود دارند و حاضر به عقب نشینی نیز نیستند.بازهم شرائط خاص جهانی و منطقه این فرصت را به حاکمیت فعلی و جنایتکار داده است که به بقای ننگین خود ادامه دهند.
با این وجود ، با توجه به تمام تجربیات مبارزاتی تمام نحله های فکری ـ قبل و بعداز مشروطه ـ برای رسیدن به حکومت قانون ، استقلال ، آزادی ، پیشرفت و عدالت اجتماعی، رکود سیاسی کنونی قابل فهم و توجیه نیست.
پراکندگی ، کم کاری ، انفعال در میان نیروهای مخالف حکومت گذشته بیداد می کند. این عارضه در نیروهای جوانی که بعداز استقرار حکومت اسلامی پا به عرصه مبارزه گذاشتند نیز دیده می شود .
فکر می کنم ، نبود تجربیات سیاسی و تشکیلاتی در حکومت شاه ، علت العلل تمام خوش باوری ها و کجروی ها از آغاز حکومت اسلامی بوده است که امکان داد که دار و دسته ی خمینی هزاران نفر بی دفاع قصابی کنند. آسیب شناسی چنین جنایاتی هنوز توسط تمام مخالفان و منقدان حکومت اسلامی جدّی برخورد نشده است. قاتلان و آمران جنایت بشری با وقاحت کامل از جنایات خود دفاع می کنند.
تا زمانیکه نیروهای سیاسی مخالف حکومت اسلامی متمدنانه مشکلات درونی خود را حل و فصل نکنند . نیروهای ملی ، دموکرات ، لیبرال ، چپ و مذهبی بجای ده ها کمیته مرکزی و رهبری در گروه ها و سازمان ها ی مشابه به تجدید سازمان روی نیاورند و پراکندگی را کاهش ندهند . فراموش نشود در دنیای امروز و امکان ارتباطات هیچ عذری قابل قبول نیست.
تا زمانیکه مردم با چند حزب بزرگ و با هویت مشخص سیاسی و برنامه ای اعم از راست و چپ ، لیبرال و دموکرات ، ملی و مذهبی روبرو نباشند .تمام خرده کاری های موجود جدی گرفته نخواهد شد و فقط حکومت فاشیستی به بقای خود ادامه خواهد داد.
مخالفین حکومت فقط با غلبه بر تشتت در داخل و خارج از کشور ، می توانند قدرت خود را نشان دهند. تا چنین نشود . متاسفانه حکومت دلیلی نمی بیند که در مقابل انتقادات و مخالفت های دگر اندیشان ، جُل و پلاس خود را جمع کند.
گذار از حکومت دینی به دموکراسی نیاز به احزاب بزرگ و قوی دارد.
متاسفانه از کودتای ۲۸ مرداد تا امروز فعالیت سیاسی تشکیلاتی را مستمر تجربه نکردیم . ولی دلیلی ندارد که برای تمرین و تداوم آن تلاش نکنیم.
۷۶۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : " مسئولیت پذیری از مولفه های اصلی دموکراسی است. ". نقل قول از مقاله. در ایران !!!؟
جناب سرکوهی ,
اگر درست بیاد آورم شما در جوانی و شب عروسی, از شدت مشغله و بروز احساسات - مانند اکنون - و سایر گرفتاری ها فراموش کرده بودید که شب را کجا باید خوابید. اکنون آیا نمیشود گمان برد که جناب خاتمی در سن کهولت دچار الزایمر و یا اقلا زوال عقل کهولتی شده و فراموش کرده باشد که ایشان زمانی اعتدال گرا و میانه رو بوده و توصیه کرده است که " «به تمامی افراد هر دو فهرست» رای بدهند که نه سیخ بسوزد و نه کباب؟ فرض محال که محال نیست. در غیر این صورت چگونه میتوانست دخترانش را برای تحصیل به ایتالیا بفرستد؟
دیگر اینکه جزای کسی که بعد از این همه سال اقامت در خارج, هنوز نشریه کلمه و دیگر نشریات دولتی ایران را مطالعه میکند که مثلا به حقایق دست اول پی ببرد اینست که باید خون خود را کثیف کند و فشار خون خود را بالا ببرد. آیا واقعا شما انتظار بهبود اوضاع از این رژیم دارید که این اخبار را با جدیت تعقیب مینمائید؟
اما در باره انتخاب روحانی, پس از ۸ سال احساس مرگ احمدی نژادی , ملت فلک زده به تب بحرانی روحانی رضایت داد که شاید " فرجی " باشد از این دیوار تا آن دیوار. بقیه هم که یا در زندان و یا پشت در سفارت خانه ها و یا در ترکیه و امارات صف کشیده اند. چپق را هم بهتر است خدمت آفت الله بفرستید.
۷۶۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : عدم یافتِ زبانی مشترک در اپوزیسیون محمدرضاشاهی منجر به حکومت متحجر و استبدادی آقای خمینی و حواریونش شد...
آقای سرکوهی گرامی، شما می نویسی؛ «...آقای خاتمی لابد به فراموشکاری و بلاهت سیاسی رای دهندگان و هواداران خود اطمینان دارد...»
ولی آنچه مسلم است، این است که آقای خاتمی و شرکاء حتم یقین دارند، در زمانی که بخشهای بزرگی از اپوزیسیون واقعی ج.ا. در اثر دسایس و فجایع وزارت اطلاعات ج.ا. به حاشیه رانده شده، و الباقی آن هم درگیر نزاعهای فرعی درونی هستند، ایشان و شرکای اصلاح طلب دولتیش تنها تحفه یِ واقعیِ فروشگاه انتخاب در نظر مردمان کشور جلوه می کنند.
در جایی از بند پنجم بیانیه ی نه ماده ای خود زیبا و منطقی می نویسی؛ «...اگر مسئولیت پذیری از مولفه های اصلی سیاست است، که هست...»
از این جمله ی شما میخواهم موضوع دیگری استخراج کنم. درست از فردای قیام بزرگ بهمن ۵۷ که اجحافات گروههای فشار وابسته به حکومت در شهرهای بزرگ و کوچک کشور آغاز و متعاقب آن فجایع گنبد و کردستان واقع شدند، قریب به اکثر نیروهایِ معتقد به دموکراسی چهره ی بی نقاب حاکمین جدید را دریافتند، اما در نزدیک به چهار دهه گذشته هنوز که هنوز است، نیروهای دموکراسیخواه کشور نتوانسته اند زبانی مشترک در بین خود بیافرینند. چرا؟
حکومت متحجر و استبدادیِ حاکم سالهاست که تمام شمشیرهایش را از رو بسته، و ذخایر مادی و انسانی کشور را خرج افکار مالیخولیایی خود می کند، و همچون محمدرضاشاه پهلوی که در مراسم افتتاحیه ی حزب رستاخیزش فقط بر شاه اللهیونش تکیه کرد، بارها و بارها آشکارا و صریح گفته و می گویند؛ حزب فقط حزب الله.
آیا شما میتوانی دلیلی بر عدم مسئولیت پذیری دموکراسیخواهان کشور مبنی بر عدم یافت زبانی مشترک ارائه کنی؟
آنچه مرا بشدت نگران حال آینده ی کشورمان می کند این است که عدم یافتِ زبانی مشترک در اپوزیسیون محمدرضاشاهی منجر به حکومت متحجر و استبدادی آقای خمینی و حواریونش شد. حال تفرقه مطلق در اپوزیسیون ج.ا. منجر به حاکمیت چه موجوداتی خواهد گردید؟
۷۶۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۵
|