یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مجاهدین خلق؛ بازیگر کدام سناریو؟ - رحمان حسین زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : امیر ایرانی

عنوان : جنگ سرد شیعه و سنی و پادوهای آن
سخنی با فردی که در روند نام نهادن برخود به سیامک شاملو رسیده( زنده یاد شاملو: یکی از شاعران یزرگ ایران چه می کشد)
باید گفت: پدرجان! هرکس آزادست که عقیده و نظر خود را بیان کند اما وقتی نظر او بگونه ایست که دارد؛ مُبلغ روش های ویرانگر می شود، ویا حرافی مفت می شود، نیاز به برخوردی اندیشه ای با اوست.
جناب شاملو! یکی ازمسائلی که مطرح کرده ای که می توان پایه آورده هایت باشد، جنگ شیعه و سنی است. که باید گفت برخلاف خمینی که بگونه ای گریز از این مسئله داشت، اما جانشین او ، خامنه ای،که شاید نوعی پرورش یافته جنگ سرد بوده، با کمک تئوریسین خاصش ( مصباح یزدی) پیگیر آن وعملی کننده آن شد که دیگر این سیاست، شکستش نمایان شد ونوعی اتهام جاسوسی هم به خامنه ای و هم به تئوریسین او وارد شده.
در این جنگ شیعه وسنی، یکی از روشها اعتبار بخشی به طرف مقابل است و گاهاً با روشی تقابلی به کمک آن رفتن است (حمله کردن به سفارت عربستان)، در خصوص عربستان این روش تقابلی دو کارکرد دارد: ۱) مطرح شدن عربیت ۲) مطرح شدن اسلامیت بصورت عام. اما جالبست توای که شاملوباشی؛ فحاشی به اسلامیت، عربیت وحکومت اسلامیت شده کار اصلیت، که البته این هم یک روشی برای مطرح شدن همان های می شود که فحش می خورند.
روش امثال شما، پرسشی می آفریند: این پرنگ کردن جنگ شیعه وسنی که بسمت فروکش کردن است نشان از چه می دهد؟
وارد جزئیات دیگر شدن از حوصله بحث خارج است وشاید غیر ضروری.
اگر از مسائل بالا که بازی در زمین خامنه ای،عربیت و اسلامیت بگذریم. بایدگفت: با این توجیه گری که برای کمک گرفتن، آنهم درحد پادو شدن دون پایه آنهم برای دون پایه ای دیگر، می تواند نشان از این بدهد؛ که بساط سوروسات هزینه دارد و بروبچ خرج دارند پس منابعی را باید یافت. زشت زدای این مسئله هم وقتی گیرندگان کمک زیاد شوند، از بین خواهد رفت.
۷۶۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : مبارزات درونزا
در یک کشور اگر مبارزه برای آزادی و دمکراسی باشد فقط مبارزات درونزا تحقق بخش این خواسته ها است.
هر گروه یا تشکیلات یا فرد منفرد مبارزی که معتقد به آزادی و دمکراسی باشد قطعاً خود را بگونه ای تعریف خواهد کرد که باید درکنار سایر مبارزان قرار گیرد و هیچ شانیت آلترناتیوی برای خود از قبل تعریف نمی کند ودر نظر نمی گیرد.
هر گروهی که خود را از پیش آلترناتیو بداند او دیگر مبارز راه آزادی و دمکراسی نیست بلکه یک نیروی هرز برنده خواهد بود.
سازمانی به نام مجاهدین خلق، قبل از انقلاب بگونه ای خود را یکی از مدعیان کشور داری ایران، آنهم با محوریت تشیع می دید. که با ظهور خمینی این شانس را از دست رفته دید و دچار نوعی یاس وناامیدی شد. که در اقداماتی که از آنان سر زده، می توان نوعی خودکشی سیاسی را دید. پرداختن به این موضوع، بحث را طولانی خواهد کرد. شاید از حوصله بحث خارج باشد.
۷۶۶٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو- دوسلدورف آلمان

عنوان : سوسیال داروینیسم را مجاهدین خوب یاد گرفتند!
همواره خود را با شرایط جدید تطبیق دادن مجاهدین برای زنده ماندن، آدم را یاد تز سوسیال داروینسم میاندازد که برای ادامه حیات باید از همه امکانات استفاده کرد تا بعنوان موجود قویتر حق حیات داشته باشی. هدف این مقاله بجای روشنگری در باره این سازمان بیشتر فرصتی میشود برای نویسنده اش تا کمی بد و بیراه نثار مجاهدین کند. مانع رشدیابی و افزایش نفوذ این سازمان هم نمی تواند بشود. بنظرم مجاهدین بیش از حد بزرگنمائی شدند اگرچه اعتراف باید کرد که رابطه گیریهای جدید این سازمان با برخی قدرتهای منطقه باید مایه نگرانی گروههای اپوزیسون ایرانی دیگر باشد که مخالف آلترناتیو مذهبی دیگر بجای ملایان ایران هستند. خلاصه باید دید اگر که ما هم مخالف ج.ا. و خواستار براندازی آن هستیم آیا نباید هرگونه ابزار فشار بر علیه ج.ا. بعنوان گزینه روی میز اپوزیسیون باشد حتی شده پشت سر مجاهدین که با قدرتمندها همخوابگی دارند؟ فکر میکنید خود رهبران مجاهدین خلق نمیدانند که عربستان یا اسرائیل از آنها بعنوان آلت دست یا ابزار فشار برای رام کردن ج.ا. سرکش دارند سوءاستفاده میکنند؟ باید دید پشت این همکاری این سازمان با نیروهای ارتجاعی منطقه سرآخر بدنبال چه امتیازی یا منافعی هستند؟ در ضمن گویا تنها سازمانی که در صد متری کاخ سفید واشینگتن آمریکا دفتر سیاسی دارد همین سازمان است که با افشاگری برنامه های مخفی هسته ای و بمب اتم سازی رژیم ملاها توانست برای خودش جایگاه معتبری در دولتهای خارجی باز کند. شما این افشاگری مثبت این سازمان را نمیتوانید نادیده بگیرید. شاید فرصت طلبی و شانس را از دست ندادن برای رسیدن به قدرت در ایران حتی شده با کمک سعودیها فقط در حد یک خیال خوش نباشد و امکانش و شرایط را باندازه کافی درست ارزیابی کردند؟ ولی بهرحال بهتر از این است که هیچ اقدامی نشود و ج.ا. به حیات ننگش ادامه دهد. اگرچه برای خودم با این شخصیت پرستی فرد رجوی ( گویا دیگر زنده نباشد؟ ) حتی تصور حکومت اسلامی دیگر اینبار با نام مجاهدین خلق مثل یک کابوس وحشناک است و بهانه ای میشود که برای همیشه امید رهائی و نجات ایران و رسیدن به دموکراسی را از دست بدهم! در ضمن فکر کنم مردم ایران آنقدر حافظه تاریخی شان قوی باشد که فراموش نکرده باشند که در تاریخ نه چندان دور شخص رجوی دستش را توی دست دیکتاتور صدام حسین گذاشته بود و در کنارش بر علیه ایران میجنگید. اگر حالا مردم ایران حاضرند برای گذر از ج.ا. که بزرگترین فاجعه ملی در تاریخ ایران بوده و هست که یک ملای دوزاری ابله جای شاه نشسته و با قدرت مطلقه اش فاشیزم اسلامی راه انداخته و با زور اسلحه مردم ایران را گروگان گرفته، در مجاهدین آلترناتیوی مناسب یا موقتی و گذرا ببینند چرا به آزمایشش نیارزد؟ هرچند که چالشهای جدیدی را در جامعه با خود بهمراه بیاورد ولی خلاصه باید نیروئی باشد که خواب خوش را از ملاها بگیرد یا نه؟ صحت این حرف نویسنده چقدر است که نوشت: " برکسی پوشیده نیست، جست و خیز بخش زیادی از نیروهای قومی و مذهبی و فدرالیست و ناسیونالیست عظمت طلب در ایران و امیداری آنها به نقشه ارتجاع جهانی و منطقه ای و از جمله عربستان حریف کنونی جمهوری اسلامی و آمادگیشان برای مناسبات با عربستان از این جنس و ضد منافع مردم ایران است." آیا به نظر نویسنده مگر ج.ا. منافع مردم ایران را تامین میکند که اگر مجاهدین قدمی بر علیه ج.ا. بردارند منافع مردم ایران به خطر میافتد یا ضد منافع مردم ایران است؟ خب اگر ج.ا بعد از ۳۸ سال حکومت سیاهش ثابت کرد که تنها چیزیکه برایش مهم نیست منافع مردم ایران است و حفظ نظام اسلامی و گسترش انقلاب اسلامی در منطقه الویت اصلی این حکومت است پس بهتر نیست که منافع سران رژیم ملاها توسط مجاهدین به خطر بیافتد و شاید ممکن شود از آنها بعنوان پلی برای ساختار جدید ایران استفاده کرد؟ وفاداری مجاهدین به رعایت اصول دموکراسی تا چه میزان است و نویسنده از برنامه آینده این سازمان ما را روشن نکرد و نمیکند؟ تازه دست کمونیستها و دیگر چپها یا گروهای مخالف ج.ا. نیست که تصمیم گیرنده باشند تا عربستان به مجاهدین کمک نکند. شما هم در یک مسابقه اسب سواری سعی میکنید روی اسبی که احتمال زیاد دارد مسابقه را ببرد شرطبندی و رویش سرمایه گذاری کنید یا نه؟ عربستان آنقدر هم خر نیست که ریسک بدون بُرد بکند و از مجاهدین فقط بعنوان لولوخورخوره در مقابل سران ج.ا. و فقط اهرم فشارآوردن روی ج.ا. استفاده بکند. در ضمن ج.ا. هم ده ها گروه تروریستی اسلامی را حمایت مالی و نظامی میکند بر علیه عربستان و اسرائیل! پس باز میبینید سرچشمه شرّ و عامل ناامنی منطقه خود ج.ا. است که این بازی احمقانه قدرت برتر اسلامی منطقه شدن را شروع و راه انداخته که قدرتگیری مجاهدین هم بعنوان آلترناتیوی بجای ج.ا. روی میز ابر قدرتها میآید( زبانم لال! ). پس از خروج بزودی و کامل آمریکا از منطقه بعد از خودکفا شدنش در منابع سوختی که دیگر نیازی به نفت و گاز عربستان و قطر و غیره ندارد باید توازن قدرت در خلیج فارس طوری باشد که ثبات و امنیتش بعد از نبودن آمریکا هم حفظ شود ولی با وجود ج.ا. که مدام برطبل جنگ میکوبد غیر ممکن است و برای همین باید خوشبین باشیم که ج.ا. در آینده این منطقه جائی ندارد و باید بدنبال جایگزینش بود و یا بازی خطرناکتر که با راه اندازی جنبشهای تجزیه طلبی در ایران تا به کوچک شدنش ختم شود طوریکه آنقدر کشور بزرگی ( از نظر جمعیت، ثروت، نظامی و غیره ) نباشد که تهدیدی برای کشورهای همسایه و صلح منطقه شود وقتیکه آمریکا پلیس جهانی دیگر در آینده در منطقه حضور نداشته باشد. حالا کمونیستها و چپهای ایرانی که خود مشکل آلترناتیو شدن دارند و چند صدا و پراکنده هستند میتوانند نقشی در این بازارسیاسی منطقه پیدا کنند جای شک و تردید است. مشکل کلی اینجاست که مردم ایران به سازمانهای قدیمی که در دوران اوایل انقلاب در کنار خمینی مرتجع بودند کمتر" اعتمادی" دارند! ج.ا. با درافتادن با عربستان که با سیاستهای نفتی اش به دستور رونالد ریگان باعث فروپاشی قدرت عظیمی مثل شوروی سابق شده و کلی لابی در سیاست آمریکا دارد و حالا روابط حسنه با اسرائیل را هم راه اندخته حریف بسیار خطرناکی برای خودش درست کرد و بازی برنده این دوئل به احتمال زیاد عربستان خواهد شد خصوصاً که ملاهای شیعه ایران کمتر دوست یا هواداری در منطقه دارند. به سرنگونی ج.ا. باید امیدوار شد! حالا به چه قیمتی؟
۷۶۶٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : حرکت به قصد و مقصدِ ایزوله کردنِ نیروهایی دیکر، نه تنها نیرویی را ایزوله نخواهد ساخت.......
آقای حسین زاده گرامی، سخن مستندت مبنی بر؛ «...توجه عربستان سعودی و ترکی الفیصل به این جریان نه نتیجه نبوغ دیپلماتیک مجاهدین، بلکه یکی از نتایج کشمکشها و صف آرایی جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در منطقه است...» پذیرفتنی و قابل درک است.

اما تصور می کنم، در حالات مشتبه بر رهبریِ سازمان مجاهدین که این سازمان را؛«... امید بسته به آمریکا و غرب و همگام شده با دولت تا مغز استخوان سیاه و ضد مردمی عربستان...» در آورده، تنها مقصر میدان در این زمینه نباشد. بل برخی از این مسائل در اثر عدم نقدِ قاطع دیگر نیروهای اپوزیسیون، و نیز نیروهایِ جدا شده ی این سازمان، رشد و به این حد از حماقتِ سیاسی یک سازمان قدیمی کشور رسیده است، که این سازمان را به موقعیتی رسانده، که بی هیچ خجلت و شرمساریی خود را تا حدِ تبدیل شدن به چماقِ دستِ ترکی الفیصل کاهش می دهد.

در بند پایانی مطلبت، آنجا که می نویسی؛ «...از هشدار ما در دو دهه قبل تاکنون مجاهدین خلق در مسیر بالابردن ظرفیتهای مضر و سناریو سیاهی در آینده تحولات ایران گامهای نگران کننده تری برداشته است...». مقصودت از "ما" را در این گزاره به درستی درک نمی کنم. اما با شما موافقم در اینکه سازمان مجاهدین خلق ایران در حداقل دو دهه ی اخیر گامهای بسیار نگران کننده ای برداشته، که هیچ همخوانی با استقرار دموکراسی در آینده ی کشور ندارد.

اما با شما در؛ «...ایزوله کردن فرقه های قومی و مذهبی و جریاناتی مثل مجاهدین یک وظیفه...» است، اصلاً و ابداً موافقتی ندارم.
آزادیخواهی و استبداد ستیزی ایجاب می کند، بجای طراحیِ نقشه هایی برای ایزوله سازی جریانات، طرح و نقشه ای فراگیر، برای آفریدن اتحادی وسیع جهت استقرار آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی، پی بریزیم.

بی هیچ تردیدی ایجادِ اتحادی وسیع، مترقی و مدون بسیارانی از مردمان کشور را بسوی خود جذب خواهد کرد. و الی حرکت به قصد و مقصدِ ایزوله کردنِ نیروهایی دیکر، نه تنها نیرویی را ایزوله نخواهد ساخت، بل اسباب تشنجات فرقه ای در کشور را بیشتر فراهم خواهد آورد.
۷۶۶۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست