از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : تحت شرایطی که نظریات پاک می شود
متأسفانه مشاهده می کنم که پیام من را حذف کرده اید. تحت چنین شرایطی گشایش و ادامه بحث و گفت و گو بی فایده به نظر می رسد.
٨٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : آقای بهروز دیبا در کامنت های من کجا اتهام وابستگی به حسین شریعتمداری و حمله نظامی به مراکز اتمی جمهوری اسلامی آمده است ؟
آنهائی که در بحث کم می آورند به لجبازی و بهانه گیری روی می آورند که وقت این موضاعات دیگرگذشته است و اگر هنوز طالبانی داشته باشد باید بر سر مطلب واصل موضوع که جمهوریخواهی است بحث کرد ،با همه اینها مردم نه به کامنت های من اعتنائی دارند نه به کامنت های جناب عالی ! مردم دنبال زندگی و بدبختی هایشان هستند و از دست روشنفکرانی که این فاجعه به وجود آورده نمی خواهند آنرا جبران نمایند خسته وبیزارند
٨٣۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨۷
|
از : بهروز دیبا
عنوان : ادرس صحیح مستشار یعنی درخواست حمله اتمی اسرائیل به ایران
اقای مستشار من واقعا نمیفهمم شما چه میفرمایید. هرکسی که مخالف نظرات شما حرف میزند ایشان را میخواهید طوری به حکومت اسلامی نسبت دهید و دادوفریاد که اینها را حسین شریعتمداری فرستاده و ازطرفی صحبت از بحث علمی میکنید وبحث دیگران را به زهرا خانم و هادی غفاری نسبت میدهید.من با اقای محوی واقعا در اغلب صحبتهایشان موافقت ندارم وبعضی از انها را هم خسته کننده میدانم اما این چه طرز برخوردی است که شما با ایشان و دیگر کامنت نویس ها میکنید.ادرس صحیحی که تا الان شما میدهید حمله اتمی اسرائیل به ایران است و این درکجای بحث علمی شما جای دارد. اقا کمی از سردرگمی بیرون بیایید و اگر اعصابتان خورد است مدتی استراحت کنید ووقتی هم میخواهید چیزی بنویسید کمی فکر کنید. غلط املائی شاید اشکالی نداشته باشد ولی طرز حرف زدنتان بسیار نازل و سطحی است
٨٣۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار لطفا کامنت پر غلط قبلی مرا پاک کنید!باسپاس
عنوان : آنانی که ستم حاکم را زیر سایه می برند و ستم مغلوب را حاکم جلوه می دهند ،مطمئنا ریگی در کفش دارند!
آنانی که ستم حاکم را زیر سایه می برند و ستم مغلوب را حاکم جلوه می دهند ،مطمئنا ریگی در کفش دارند!
بعداز پیروزی ملاها در انقلاب ارتجاعی و اسلامی سال ۵۷ ،سالهای درازی نیروهای بخصوصی همواره برگشت شاه را به قدرت به مردم گوشزد می کردند تا شکرگزار انقلاب ارتجاعی بمانند تا مبادا شاه دوباره برگردد اما این حالی بود که شاه از این کشور به آن کشور آواره بود و اصلا شانسی مانند پسرش در برگشت به قدرت را نداشت.ماه ها از این موضوع می گذشت که چاشنی مبارزه ضد امپریالیستی وخطر حمله نظامی امریکا و تهدید انقلاب نیز وارد دستگاه فکری همان نیروها وارد گردید و ازادی خواهی و دمکراسی خواهی زیر تبلیغات گزنده لیبرالیست غربی منکوب و سرکوب گردید.اما پس از سرنگونی ارودگاه سو سیالیستی باردیگر انکشاف دمکراسی خواهی در میان حاکمان به زعا مت ابتدا رفسنجانی وسپس خاتمی از میان انها اغاز گردیده است.اگر قرار باشد که رفسنجانی وخاتمی برای ما دمکراسی و عدالت بیاورند پس چرا ما خود سازمانهای سیاسی به وجود اورده ایم.پس از ۳۰ سال جنایات رژیم هنوز مبارزه متشکل و استخوان دار به علت همین مماشات و تسامح ها و ادرس ونشانی غلط دادن به مردم در مورد جایگاه دشمن اصلی ازادی ودمکراسی کاراز واقعی علیه حکومت اسلامی هنوز و همچنان شکل نگرفته است.
٨٣۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : آنانی که ستم حاکم را زیر سایه می برند و ستم مغلوب را حاکم جلوه می دهند ،مطمئنا ریگی در کفش دارند!
بعداز پیروزی ملاها در انقلاب ارتجاعی و اسلامی سال ۵۷ ،سالهای درازی نیروهای بخصوصی همواره برگشت شاه را به قدرت را به مردم گوشزد تا شکرگزار انقلاب ارتجاعی بمانند.ماه ها از این موضوع می گذشت که چاشنی مبارزه ضد امپریالیستی وخطر حمله نظامی امریکا و تهدید انقلاب نیز وارد دستگاه فکری همان نیروها وارد گردید و ازادی خواهی و دمکراسی خواهی زیر تبلیغات گزنده لیبرالیست غربی منکوب و سرکوب گردید.اما پس از سرنگونی ارودگاه سو سیالیستی باردیگر انکشاف دمکراسی خواهی در میان حاکمان به زعمت ابتدا رفسنجانی وسپس خاتمی از میان انها اغاز گردیده است.اگر قرار باشد که رفسنجانی وخاتمی برای ما دمکراسی و عدالت بیاورند چس چرا ما خود سازمانهای سیاسی به وجود اورده ایم.پس از ۳۰ سال جنایات رژیم هنوز مبارزه متشکل و استخوان دار به علت همین مماشات و تسامح ها و ادرس ونشانی غلط دادن به مردم در مورد جایگاه دشمن اصلی ازادی ودمکراسی کاراز واقعی علیه حکومت اسلامی هنوز و همچنان شکل نگرفته است.
٨٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : آنانی که همچنان در پی انتقام از حکومت شاهند ، فراموش می کنند که آن شاه ضعیف و ناتوان و بی تدبیر سالهاست که ساقط شده است و بجای او جانوران اسلامی به قدرت نشسته اند که شیلنگ فشار قوی را به رحم دختران سیاسی بسته اند!
(مطمئنا تجاوز به بهروز دهقانی جلوی چشمان خواهرش، علمی به نظر این آقایان نمی رسد. )
در ۳۰ ساله گذشته در ایران جنایاتی به وقوع پیوسته است که جنایات شاه مانند ترحم یک مادر به فرزندش شباهت یافته است.اینکه کامنت گذاران بی نام و نشانی هنوز می خواهند جنایات رژیم شاه را در مقیاس با جنایات رژیم جمهوری اسلامی برجسته نمایند طبعا از کانال های سئوال برانگیز ی سرچشمه می گیرد چرا که اگر در زندان های مخوف شاه فقط و تنها به بهروز دهقانی تجاوز می شده است اما اینک آن تجاوز نابکار و ضد انسانی بطور رسمی و اسلامی به همه دختران و پسرانی که به کشورهای عربی و ترکیه و پاکستان فرستاده می شوند آن اتفاق شنیع دارد اتفاق می افتد.قبلا د ر حکومت شاه شاید انسانهای معدودی به دست دستگاه مخوف شاه شکنجه و مورد تجاوز قرار می گرفتند اما در ۳۰ ساله گذشته همه آن تجاوزها به تمام جامعه تعمیم یافته است. هم اکنون بهتر است که جامعه روشنفکری بدنبال آسیب هائی باشد که به جامعه وارد آمده است در پس جبران جنایات کنونی قرار گیر د نه در مقام مقایسه آن جنایات و سرپوشی و سهل انکاری و پشت گوش انداختن بر آید.
٨٣۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨۷
|
از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : این قوم گفت و گو نمی کنند، تذکر می دهند
بله البته این عالی جنابان اهل گفت و گو نیستند، تذکر «دوستانه» می دهند.
بسیار خوب.
تذکر دهندگان می توانند به کامنت های موجود در مقاله «نگاهی به فرایند گذر از سنت به مدرنیته در نسل جدید چپ ایران (دهه ۴۰) نوشته مجید عبدالرحیم پور » مراجعه نمایند.
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۱۹۶۲۹
٨٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷
|
از : محسن کوشا
عنوان : بازهم محوی و.....
آقای محوی نویسنده ی ا ین کامنت هیچوقت با شما «گفتگو » نداشته بلکه تلاش کرده با تذکر دوستانه از شما دعوت نماید تا در چارچوب موضوع مورد بحث برخورد اندیشه کنی . متقاعد شده ام در مورد شما ، تلاش بی فایده ای ست . شاید بهمبن دلیل این دفعه و بدون مناسبت ، فرموده اید که: " خصوصا محسن کوشا به نظرم کمی عجیب و غریب رسید »
میدانید که این صفت زشتی ست ؟ بگو که من به شما چه گفتم ، که دیگران هم حق قضاوت داشته باشند وگرنه ادعای شما مسخره ست.
برای «سرور» گرامی خود عرض می کنم که بازهم طبق معمول ؛ خیاط در کوزه افتاد ! جنابعالی به جای اینکه با نوشته من در کامنت قبلی برخورد کنی و توضیح دهی که کجای آن قابل انتقاد ست تا من و سایر دوستان از شما روش درست «فکر کردن» بیاموزیم ، بار دیگر و مطابق عادت همیشگی خود اشاره به «گفتگو» ئی اشاره میکنی که ربطی به این بحث ندارد و از «خاطرات» خود حرف میزنی که دیگران نمی دانند راجع به چه بوده ست . ولی یک طرفه به خود حق میدهی بنا بر عادات کمالیه خود ، بیدلیل و منطق ، دیگران را «عجیب» و «غریب » بنامی.
برای رفع شبهه و اطلاع دوستان گرامی که از چنین کامنت های «بچه گانه » دل خوشی ندارند عرض میکنم که معرفی کتاب سر کلارمونت اسکرین در کامنت قبلی من به دلیل این بود که یکی از کاربران در یک کامنت طولانی نقل قول هائی از کاردار کنسولگری انگلستان درزاهدن قدیم ارائه کرده بود که نادقیق بود - فکر کردم معرفی کتاب ایشان بدرد علاقمندان مسائل تاریخی میخورد. البته هرگز به ذهنم خطور نکرد که «محوی» را «پکر» خواهد کرد.
٨٣٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷
|
از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : با تشکر از توضیحات از یک جان نثار رضا شاه دوم
این دو نفر کامنت نویس یعنی ناصر مستشار و محسن کوشا که من بی آن که بدانم با چه کسانی طرف بوده ام، با آنها در تاپیک دیگری گفت و گویی داشتم که خصوصا محسن کوشا به نظرم کمی عجیب و غریب رسید ولی توضیحات « از یک جان نثار رضا شاه دوم» من را بیشتر آگاه کرد. مرسی از تو دوست ناشناخته.
مطمئنا تجاوز به بهروز دهقانی جلوی چشمان خواهرش، علمی به نظر این آقایان نمی رسد.
و شما ای ملت ایران بدانید و آگاه باشید که چنین افراد پلید ی هستند و تا این درجه از رذالت و حیوانیت که پرچم حقوق بشر را بدست گرفته اند و به یاری اروپا و آمریکا خود را به عنوان بدیل معرفی می کنند.
عجبا عجبا!
٨٣٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : وقتی مردم ایران به بحث کردن ما نگاهی بیندازند ،از ما بیزار خواهند شد و همچنان قدر شناس رژیم جمهوری اسلامی خواهند ماند تا تمامیت ارضی و امنیت کنونی را از دست ندهند!
مردم ایران در سال ۵۷ و ۵۸ و ۵۹ ـ چون آن دوره مانند وضعیت کنو نی بود بدنبال روشنفکران نرفتند و این بار نیز همان اتسفر سابق حاکم است و مانند گذشته به روشنفکران اعتبار و اعتمادی قائل نخواهند شد.جریانات سیاسی و روشنفکری مثل اینکه کم کم دارند شبیه طرفداران تیم های فوتبال می شوند که از دسته سوم هستند نه از دسته اول!!! همان جدائی از توده ها سابق هم اکنون نیز ثابت و حاکم است ومردم به بحث های فرقه گریانه ما اصلا اعتنائی نکرده و سبزی هم خورد نمی خورند حالا شما جانثار ها برای خود بت تازه ائی پیدا کنید!
٨٣٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷
|