از : حافظه تاریخ
عنوان : مفهوم استبداد را بشناس، جناب ناشناس
جناب «ناشناس» نادان، بنظر میرسد که این خود جنابعالی هستید که هجویات خودتان را مزین با چاشنی دروغ و رذالت و آنهم در تکرار مداوم در اختیار دیگران میگذارید. هنوز از فهم این مطلب عاجز هستید که درک نمایید در زمان دیکتاتوری پدرتاجدارتان، هیچ حزب و گروهیکه علنآ بعنوان اپوزیسیون در مقابل قدرقدرتی نیم پهلوی اظهار وجود بکند، نتوانست پا بگیرد. میدانید چرا؟ (فکر نمیکنم). نمیدانم آیا میدانید اپوزیسیون یعنی چی؟ حزب «مردم» و یا «نوین» و بعدش حزب «رستاخیز» آریامهری « اپوزیسیون» نبودند. اگر شما غیراز این احزاب فرمایشی، حزبی میشناسید که در آنزمان علنآ فعالیت میکردند، بدون استفاده از دروغ و رذالت بیان نمایید. شما یک سندیکای صنفی آزاد را نشان بدهید که بدون دخالت مستقیم ساواک فعالیت داشته بود؟اسامی نمایندگان مجالس فرمایشی «شورایملی» و «سنا» در شب قبل از روز «انتخابات» از رادیو دولتی خوانده میشد و روز بعد هم آنها بعنوان برنده از صندوق «رای» انتخاب میشدند. بروید زندگی ریس مجلس فرمایشی و نخست وزیر پدر تاجدارتان شریف امامی را بخوانید و ببینید چه جانورانی بعد از کودتای ضدملی استعمارگران-دربار مملکت مارا بجولانگاه خود تبدیل کرده بودند.بروید زندگی نامه تک تک جان نثارانی که فقط با دست و پا بوس «همایونی» وکیل و وزیر حکومت جنایت پیشه پهلوی شدند.از این شاخ بآن شاج پریدن را «اجباری» اختیار کردید، زیرا شما مامور وبنابراین مجبور هستید اراجیف را بخورد ملت بدهید.
۲۶۱۰۹ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : حمید زرگری
عنوان : شرافت و صداقت
دوستان،
آقای ناشناس قهرمان داجبال است، حالا می گوید اصلا به شاه کار نداشته باشید، بیایید به اپوزیسیون بپردازیم.. من واقعا نمیدانم اسمش را چه بگذارم.
نه تنها من که به چپ ارتباطی ندارم بلکه تعداد کثیری از چپ ها هم به کاستی های اپوزیسیون و اشتباهات آن اعتراف کرده اند . تعدادی از این مقالات در همین اخبار روز چاپ شده است. من باصراحت نظرات خود را نوشته ام و حالا که موقع جواب دادن است شما حرفهای نامربوط می زنیدو بحث با مرا مختومه اعلام می کنید. مثل اینکه این بار بد جوری گیر کرده اید!
تا کنون دو سوال است که شما از پرداختن به آنها می هرا سید و سر باز می زنید. یکی هویزر و دم موش است و دیگری آدمکشی پهلوی ها. میدانم استالین و خمینی و هیتلر هم آدمکش بودند، اینها ربطی به شاه ندارد. من از هیچ آدمکشی حمایت نمیکنم. شما چی؟ شما حامی بزرگترین آدمکشان تاریخ ما هستید. بروید پاسخ آقای راستگو به خودتان را بخوانید و با ابعاد جنایت شاه و مسئولیت او در این مصیبت پی ببرید. اینها همه حتما تقصیر حمید اشرف بود. شما طرف گشاد شیپورتان را رو می کنید ....
شما بحثتان را بامن مختو مه اعلام کردید ولی من سوال خودرا تکرار می کنم.
آیا شما از جانیان، خائنان و وطنفروشان حمایت می کنید یانه؟ سیا و موساد ساواک را برای چه درست کردند. و پرسش اساسی دوست دیگر هنوز مطرح است:چرا شاه از مامریت هویز خبر نداشت. پاس ندهید. داجبال بازی نکنید، جواب بدهید.
صداقت و شرفت مقوله ارجمندی در فرهنگ انسان است.
۲۶۱۰۷ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : اعتراف رفیق کبیر حمید اشرف درمورد قتل کودکان
درمورد قتل کودکان توسط رفیق کبیرتان حمید اشرف نگاه کنید به اعتراف خودش که در نشریه داخلی شماره ۲۲ دی ماه ۱۳۵۵ چریکها صفحات ۳۵ الی ۳۹ آن رفتار هولناک از زبان حمید اشرف نقل شده است.
جناب زرگری
شما بدور باطل افتاده اید ومن یکی علاقه ای به بحث با دور باطل افتادگان ندارم و این اخرین کامنت با شماست. بحث مادرباره اپوزیسیون شاه است نه شاه وحکومت پهلوی که نکیر منکر ان حکومت را مخالفانش بیرون ریخته اند ولی باچاشنی دروغ ورذالت . اعتقاد داریم اپوزیسیون چپ وابسته وتوتالیتر بود و جبهه به اصطلاح ملی کینه توز وفرصت سوزو جاعل تاریخ. الان در قرن ۲۱ به جبهه به اصطلاح ملی نگاه کنید, کلی گروه های داخل وخارج داریم که هیچکدامشان همدیگر راقبول ندارند ولی مصدق را همه اشان قبول دارند یعنی مصدق برایشان دکان شده و(برای نگاهداری دکان)مقدسش کرده اند. با چنان اوزیسیونی و چنین موقعیت جغرافیایی و نفت وجنگ سرد حکومت پهلویها خدمات بزرگی به این کشور کردند که هنوز اثارش بجاست. حکومت فرقه اذرباییجان وحکومت مصدقیون و ازادیهای۲۰-۳۲ را هم دیده ایم وخوانده ایم. ملت ایران سفه پرور بود و دیکتاتور ساز. دیدیم که مصدقی که دائما دم از دموکراسی میزد با قدرت گرفتن چگونه خود دیکتاتور شد.به سبک خود شما سئوال میکنم: اگر وجدان وشرف داریدوجانثار وسرسپرده ک جی بی و ام ای ۶ وسیاوحزب اللهی و... نیستید بگوئید ایا اپوزیسیون پهلویها ازادیخواه ودموکرات بودند؟ایا میشد به انها اعتماد کرد؟
نمونه های زادیخواهی ودموکرات بودنتان ا قبل اورده ام که پاسخی جز دهان دردگی ناشی از درماندگی نیامد.
پرسشگر گرامی
علت دستور ترور وترور رزم ارا را در ملی شدن نفت که به اعتقاد بسیاری اشتباه مسلم بود جستجوکنید.
۲۶۱۰۶ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : حمید زرگری
عنوان : معیار های تازه ی وقاحت
شما حقیر تر از آنید که بانوی گرامی مهین قریشی یا بابک و مازیار ، بازماندگان زنده یاد بیژن به شما به گفک و گو بنشینند. شما گستره هایی تازه ای از جهل و وقاحت کشوده اید.. هزاران تن از بازما ندگان جنایات پهلوی هنوز در ایران و خارج از ایران زندگی می کنند و همدهن شدن با عناصر ی چون شما ( ناشناس، پنجاه ساله)را خفت می دانند. شرم برشما که بویی از انسانیت نبرداپه اید و برای اثبات نظرات خود به کثیف ترین و رذیلانه ترین شیوه ها متوسل می شوید. بروید زندگی ارانی را مطالعه کنید
بروید روزنامه ی رژیم پهلوی از سال ۴۹ ببعد را بخوانید.
واقعا سخت است که باشما ن مودب بود.
۲۶۱۰۴ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : خاتـــم الشعرا درباری
عنوان : الفرار
تو ای ناشناس پریشان دماغ
که جز بذر تهمت نپاشی به باغ
تو را عاقبت از دروع و فریب
نخواهد شدن جز تباهی نصیب
تو جز قصه ی شوکت پهلوی
حدیث دگر در جهان نشنوی
بیا اندکی با خرد یار شو
از این خواب دیرینه بیدار شود
بپیوند با مردم میهنت
بپیرای از آن چرک، جان و تنت
کز این کرنش و خدمت بیکران
بجز ننگ ناید تورا ارمغان
بیا و ره مردمی پیشه کن
ز فرجام نیرنگ اندیشه کن!
شهنشاه تو دشمن خلق بود
چنان بند بر گردن خلق بود
سر انجام ایرانی نامدار
بر آورد از روزگارش دمار
چنانش فرو کوفت بر پوزه مشت
که راهی نماندش ز پش و ز پشت
شنیدم که آن بزدل روزگار
در آویخت بر دامن الفرار
چنین است فرجام نامردمان
"تو این را دروغ و فسانه مدان"
مصرع فرجامین از آزاده طوس فردوسی نامدار است
۲۶۱۰۲ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : به حمید زرگری
شما می گویید که «کسانی که پدر ، برادر، خواهر و منسوبانشان را شاه کشته است هنوز در میان ما زندگی می کنند». من در اولین نظرم ۲ سئوال در این رابطه کردم و هیچ پاسخی نشنیدم. شما را به آن دو سئوال رجوع می دهم.
۲۶۰۹۹ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : چپ دو آتیشه سابق
عنوان : چپ سنتی با همون ترفندهای نخ نما شده اش
بهترین و موثرترین افشاگری ها را درباره چریکها بوسیله الاهه بقراط، چریک سابق شده . او مستند میگوید و مینویسد و نه کتاب مسخره ای با نام خلقهای ایران....که خود ارتجاعیون چریک ساخته و پرداخته اند. این سند نیست آقا این پروپاگانداست که تخصص شما و بخصوص توده ای هاست.
در ضمن ایران یک ملت است و نه ملت ها. با این مسخره بازی ها بین مردم تفرقه میاندازند چون میدانند که هم مردم را بهم بدبین کنند و هم رژیمی که باید خیلی وقت پیشها سرنگون میشد را سر پا نگهدارند. اینها جرئت نمیکنند در رادیو تلویزیونهای خارج از کشور شرکت کنند و خلق و خلق کنند چون میدانند مردم میخورندشان. بیشتر مردم ایران از خلق بازی های اینها خبر ندارند که بزودی مثل بمب ترکیده خواهد شد و پته اینها را رو آب خواهد انداخت.
مصدق هم تنها مورد سوء استفاده چریکها ست و نه چیزی دیگر. مصدق لیبرال دمکرات بود و قانون اشاسی را قبول داشت و پرچم شیر خورشید ایران را هیچوقت زیر سئوال نبرد و ایران را یک ملت میدونست و نه سازمان ملل ایران/خلق های ایران. به توده ای ها هم مرتب میگفت وطن دوست باشین. منظورش این بود که انقدر سرسپرده روسها نباشین ولی کو گوش شنوا. نوه خود مصدق چند ماه پیش در صدای آمریکا گفت که پدر بزرگش مصدق درایت نداشت. حالا این کاسه های داغتر از آش دروغین سینه برای مصدق چاک میدن که به سوء استفاده هایشان از مصدق ادامه بدن.
آخه کتاب خود چریکها میشه سند؟ این بازیای قدیمی و ترفندای نخ نما شده را بزارید کنار دیگه خریدار نداره.
آره کیانوری نوه شیخ فضالله نوری بود و زنش هم دختر خاله مصدق بود. شازده قاجار و توده ای و روابط فامیلی عجب بلبشویی!!!
زمان جمهوری ایرانی رسیده و خلقها و این مسخره بازیها را قشنگ براتون انداخت توی زباله دونی.
جوون بودم و فریب دروغای شما را خوردم حالا عاقل و آدم شدم و منافع ملی ایران برام از همه چیز مهمتر.
از چپ دو آتیشه سابق، چپ سنتی با همون ترفندهای نخ نما شده اش
۲۶۰۹۷ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : حمید زرگری
عنوان : ناشناس، پرسشگر و پنجاه ساله
شهامت داشته باشید، و به این پرسش پاسخ دهید:
"""" برای من مصدق مقدس نیست، هیچکس مقدس نیست ، حساب احترام و سپاس از تقدس جداست. برای من دشوارنیست که بپذیرم که مصدق می توانسته آدم هم بکشد و اگر این اتهام ثابت شود آنرا می پذیرم، و آنرا محکوم می کنم چنانکه مساله ی کشت و کشتار درونی سازمانهای سیاسی را پذیرفته ام و محکوم می کنم. شما آیا زمانی به این درجه از شهامت و وجدان خواهید رسید که قبول کنید که پادشاهان پهلوی ادمکشان قهاری بوده بوده اند؟ کسانی که پدر ، برادر، خواهر و منسوبانشان را شاه کشته است هنوز در میان ما زندگی می کنند. با وجود اینهمه شاهد زنده شما هنوز آنقدر شهامت ندارید که به جنایات شاهان محبوب و مقدس خود اعتراف کنید و مغلطه می کنید که استالین جانی بود، که بود! آیا این از بار جنایت شاه کمی می کند""""
آیا یک " نفر " در میان شما پیدا می شود که به این پرسش نه بزدلانه و شرمسارانه، بلکه صادقانه پاسخ دهد. دریغ......
۲۶۰۹۶ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : فلاح فلاح
عنوان : تز و کتاب (باز هم نادانی)
۱_بمان در جهلت که نمیدانی هر تز ( پایان نانه) می تواند پس از کذرانده شدن کتاب شود.
۲- بمان در جهلت که نمیدانی "پروقسور" از باورمندان فرهنگ ایران است و از مهین ستیزندگان رژیم جمهری اسلامی.
۳- بمان درجهلت که نمیدانی که استاد یک شخصیت فرهنی است نه سیاسی و سر بر آستان قدرت فرو نمی ساید.
۴- بمان درجهلت که کتاب را ندیده و نخوانده و استاد را نشناخته مردود دانسته ای.
۵ صد ساله که بشوی جهلت صد ساله خواهد شد!
۲۶۰۹٣ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ۵۰ ساله
عنوان : کتاب تز نیست. تز بخش بسیار کوچکی از دوره ای است و نه تاریخ دوقرن. هنوز فرق ایندو را طرف نمی فهمد.
کتاب تز نیست. تز بخش بسیار کوچکی از دوره ای است و نه تاریخ دوقرن. هنوز فرق ایندو را طرف نمی فهمد. پروفسور شما کتاب نوشته و نه تز. این کتاب دیدگاه مارکسیستی او از تاریخ ایرانست و بنابراین بی ارزش است. تز فرا ایدئولوژی نوشته می شود تا معتبر باشد. کتاب پروفسور شما برای خشنودی امام شما نوشته شده است و ارادتمندی این پروفسور شما در کتابش به ثبت رسیده است. کتاب پروفسور شما بدرد آنهایی می خورد که دیدگاه مارکسیستی و مرتجع او را دارند و یا در صدد هستند دل رهبر را بدست بیاورند. گنجشک رنگ نکنید که بعنوان قناری بفروشید. ما نمی خریم.
کتاب تز نیست. تز بخش بسیار کوچکی از دوره ای است و نه تاریخ دوقرن یک کشور. هنوز فرق ایندو را طرف نمی فهمد. کتاب پروفسورتان بدرد دانشگاه های علوم انسانی ایران و کره شمالی و کوبا می خورد و نه دانشگاه های معتبر دنیا.
۲۶۰۹۲ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۹
|