یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گردهمایی بزرگ شورای ملی مقاومت در فرانسه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : آرش

عنوان : عجب
جالبه روش بعضی از کسانی که میان اینجا قلمفرسایی می کنند:

از خودشون چیزی را جعل می کنن و خودشون هم بر مبنای همان جعلیات تحلیل!!! ارائه میدن.

خب از آن هایی که مامورند و معذور که توقعی نیست. آن هایی هم که ... (خب بهتر است ننویسم).
۲٨۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : ربانی از تهران

عنوان : خشایار خوب نوشته درست است! ممنون.
خشایار خوب نوشته درست است! ممنون. حتما بخوانید.
۲٨۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : خشایار رخسانی

عنوان : سپاس از اخبار روز
به باور من باید از «اخبار روز» سپاسگزاری فراوان کرد که با بازتاب این گزارش این امکان را برای همه خوانندگانِ آزاده و روشنبین فراهم آورد تا با رَمِش اندیشه و تبادل نظر از نزدیک با مناسبات تیره و چیره بر این گروه مرموز، آشنا شوند. زیرا سازمان مجاهدین خلق به دلیل بی بهرگی از پژوهشگران و کارشناسان سیاسی و فرهیخته که بتوانند با بیرون دادن واکاوی و تحلیل خردگرایانه ای از اوضاع سیاسی کشور، کارهای اندیشمندی بیرون بدهند، پیوسته در تلاش هَستند تا با پنهانکاری، خودشان را از زیر زره بین و دید کُنجکاو آدم هایِ روشنبین بدور نگه بدارند. حتا به هموندان این سازمان دستور داده شده است که خود را در گُفتاوردهایِ سیاسی درنیامیزند، زیرا سُخنی برای گرفتن ندارند و تنها یک هدف دارند: رسیدن به قدرت از راه انجام هر کار مرموز و غیر اخلاقی و زیرزمینی. برای نمونه بر هیچکس پوشیده نیست که این گروه برای برپا ساختن سیاهی لشکر در گردهمایی هایش از پناهندگانِ ایرانی سواستفاده میکند که برای ماندن در بیرون از مرزها و بازگردانده نشدن به ایران به هر کاری تن میدهند. و دیگر اینکه این وعده ها دربر گیرنده-ی مزایایی است که به شرکت کنندگان میدهند، از سفر مجانی و پول به دانشجویان لهستانی و «کُفار» گرفته تا دست و پا کردنِ دوستِ دُختر و «صیغه» در این گردهمایی ها برای شرکت کنندگان. بسیاری از هوادارن جوان مجاهدین به اندازه ای ناتوان در اندیشیدن و پی بردن به واقعیت ها هَستند که از بهر شدت فشاری که حکومت اسلامی بر آنها وارد میآورد برای رها شدن از این فشار به هر ابزاری چنگ میاندازند؛ و از جمله به وعده هایِ دروغین آزاد شدن بدستِ سازمان مجاهدین خلق و سرنگونی حکومتِ اسلامی باور میکنند، بدون اینکه هرگز با چکیده-یِ اندیشه هایِ این سازمان و هدف هایِ اهریمنی آن آشنا باشند و به سرانجام کار خود بیاندیشند که سرنگونی حکومت اسلامی بدست سازمان مجاهدین خلق، هیچگاه بگونه خودکار برای آنها ره آوردی بنام آزادی دربر نخواهدداشت. زیرا مجاهدین نیز در هدف هایی که دنبال میکنند هیچ ناسانی با برادان حزب الله ای شان ندارند؛ چونکه مجاهدین نیز همانند حزب الله به یک حکومت دینی باور دارند، شاید تنها تفاوتی که در اجرای حکم قصاص میان مجاهدین و حزب الله باشد، اندازه سنگ هایی باشد که هنگام سنگسار یک بنده خدایِ بخت برگشته، بکار میبرند. برای نمونه مجاهدین سنگ های کوچکتری را برایِ انجام این کیفر بکار بگیرند، چونکه «مدرن تر» میاندیشند.
شیوه شستشوی مغزی هواداران در این سازمان همانند سازمان القاعده است که فرزندان خردسالِ خانواده هایِ تنگدست را با وعده آموزش قرآن و فراهم آوردن خورد و خوراک و پوشاک برای آنها از این خانواده ها میگیرند و سپس در «مدرسه های» ویژه-ی قرآن، باشستشوی مغزی از آنها بهمب های روان میسازند؛ بدینگونه که شب و روز با قرآن خواندن به آنها وعده های بهشتی میدهند و از هرگونه ارتباط آنها با جهان بیرون، پیشگیری میکنند. در پاکستان سدها کشته به حساب بچه های خردسالی نوشته شده است که در این «مدرس های قرآن» به بمب های روان واگردانده شده اند. مجاهدین بزرگترین تهدید برای دمکراسی در ایران هَستند. پس از سرنگونی آخوندها یکی از بزرگترین گرفتاری آزادیخواهان همین بمب های روانِ سازمان مجاهدین خلق و بازماندگان حزب الله در ایران خواهند بود که میتوانند کشته های فراوانی از مردم ایران بگیرند و هزینه دمکراسی در این کشور را بالا ببرند.
یکی از این هواداران مجاهدین در یاداشتی با این چم (معنی) در پایین گذاشته بود و پرسیده بود که اگر «حکومتِ دینی بد است، چرا جنبش سبزها از موسوی هواداری میکند؟». این پرسش به همان اندازه بی مزه است و ارزش پاسخ گفتن ندارد که کسی بپرسد: اگر با نمک آش را شور میکنند، پس چرا اصلا در هنگام آش درست کردن نمک بکار برده شود.
در پایان اینکه اگر پس از سه دهه آزمون ناگوار و پُرهزینه-ی حکومت دینی در ایران با میلیون ها کشته که برآیندِ هشت سال دوران جنگ و تسویه حساب های سیاسی حکومت دینی با مخالفینش بوده است و هزاران هزار میلیارد دلار آسیب های اقتصادی بر دست مردم گذاشته است، هنوز کسانی همانند هوادارانِ سازمانِ مجاهدین خلق پیدا میشوند که به معجزه-ی درآمیختن دین در حکومت دلخوش کرده اند، اینچنین کسان لیاقتِ حکومتی بهتر از حکومت آخوندها ندارند.
۲٨۵۴۶ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر پرسشگر

عنوان : افسوس از سقوط انسان ها و صد افسوس!
بسیار متأسم که مجاهدین فرهنگی ضد انسانی را در قضاوت پذیرفته اند. این جنایتی است که رهبران آنها کرده اند. می بینم هنوز خیلی مانده بحث کردن را یاد بگیرید. مقداری کلمات تکراری پیش پا افتاده و توهین آمیز تمام دیدگاه های شما را تشکیل داده است. مرا شانتاژ کردی یا گول زدی با وجدان خودت چکار می کنی؟ این فرهنگ شما سقوط است، این وحشتناک است. و از آن وحشتناکتر این است که شما این را نمی دانید که سقوط کرده اید. اتفاقاً اینجا صد در صد مأمورین رژیم هم می آیند و حرکات شما که همه را به یک چوب می رانید فقط به سود همان مأمورین است. خوش باشید. خیلی مانده است که وارد شدن به یک بحث سالم را یاد بگیرید. کجا می خواستید یاد بگیرید؟ در خانه شما که کسی جرأت ندارد بگوید چرا؟ پس بر شما زیاد نمی توان خرده گرفت، بناچار باید بگویم که حق با شما است. شاید این جمله من شما را به فکر واداشت. به هر حال من ادامه بحث را با شما مردم مذهبی خشک مافیایی اهل فتوا بی فایده می دانم. فحش و توهین را که هر کسی می تواند، بیا بگو چه در چنته داری.
تنها نکته درست که امیر ابراهیم مطرح کره به آن جواب می دهم. چون سئوال کرده. و خدا حافظ شمایانی که همیشه حق با شما است! راه خود را ادامه دهید.
آنجا که می گویم نان قبل از انقلاب را می خورند یعنی ابهتی را که در طی مبارزات کسب کرده بودند برایشان شده یک پشتوانه و از آن پشتوانه است که هنوز استفاده می کنند. یعنی حزبی نیستند که پنج و یا ده سال پیش تشکیل شده باشد.
۲٨۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : آرش

عنوان : آقای پیمان به گمان من پاسخ به همه پرسش های شما در سخنرانی هست. دوباره بخوانید
هموطن گرامی

هیچکس قرار نیست باورهای خودش و فردیت خودش را کنار بذاره. هر کس مختاره هر ارزش و معنایی را بر زندگی خودش حاکم کنه. حزب و مسجد و میخانه و سفره حضرت رقیه برای همین کارهاست. اما وقتی به یه پست عمومی میرسه همه یه آفیسر خواهیم بود در خدمت مردم طبق قانون و مقرراتی که از صندوق های رای دراومده.

زیاد سعی نکینم به هم گیر بدیم. قرار نیست «داور» باشیم برای همدیگه. شما هم برو حزب و گروه و رنگ خودت را تشکیل بده. قرار نیست کسی را با زور مجبور به ائتلاف کنیم. به جای صرف وقت و انرژی گیر دادن به بقیه خودمون قدمی برداریم در راهی که فکر می کنیم درسته!

به امید روزی که صندوق های رای تنها و تنها و تنها داور باشند برای زندگانی مسالمت آمیز.
۲٨۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : پ پیمان

عنوان : سخنان خانم مریم رجوی " رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت " به جای انتخای میلیون ها مردم ایران ایران
چند نکته قابل توجه برای هشیاری دمکرات ها و مردم ایران

۱- حمایت نهادهای سیاسی رنگارنگ و مطبوعات غربی بطور گسترده از شورای ملی مقاومت ( مجاهدین ) به چه معنی است ؟
۲- آیا قطع امید سیاستمداران غربی از اصلاح طلبان بیرون رانده شده حکومت اسلامی و حمایت از آلترناتیو جدید مجاهدین برای سرنگونی و فشار به رژیم حکومت اسلامی نیست ؟
۳- بیرون آوردن نام مجاهدین از لیست گروه های تروریستی بطور رسمی و غیر رسمی ( حضور نماینده سابق آمریکائی که در دوران جورج بوش جنگ طلب مسئولیت نمایندگی آمریکا را در سازمان ملل متحد داشت) به چه معنی است .
۴- پز نقادی آشکار خانم رجوی از آمریکا و غرب و نشان دادن اینکه ما نیروی مستقلی هستیم و ضمن تایید کمک آنان به سیاست های اشتباه شان نیز بی پرده و بدون ترس سخن می گوئیم!!! نشانه چه سیاستی می تواند باشد؟

اما چند نکته در باره سخن رانی خانم رجوی ریاست جمهور منتخب رهبری مجتهدین برای تمامی مردم ایران در پاریس

خانم رجوی نکات تکراری بسیار روشنی را که دمکرات ها بیش از یکسال است در سخنان و بیانیه های خود بیان داشته اند را برای شنوندگان خود باز گوئی می کند که در جای خود مثبت است و برای امت مجاهد می تواند مفید واقع بشود. ولی نکاتی وجود دارد که توجه به آن ضروری است:
۱- خانم رجوی یکبار هم از بر کناری حکومت اسلامی و یا سرنگونی حکومت اسلامی و یا برچیدن حکومت اسلامی سخنی نمی گوید. ایشان از جدائی دین و دولت صحبت می کند و لی اینکه نکبت حکومت اسلامی را برای شنوندگان خود توضیح دهد آگاهانه سر باز می زند و از سرنگونی رژیم ولایت فقیه صحبت می کند. باید به خانم مریم رجوی گفت که باید برعلیه حکومت دینی و حکومت اسلامی که ولایت فقیه در راس آن است مبارزه کرد. این حکومت حاصل احکام الهی است که امیر مومنان شما در راه استقرار آن شمشیر زدند و گردن مخالفان حکومت اسلامی را در زمان پیامبر اسلام به یک ضرب زدند. و خمینی این اسلام شناس بزرگ و روزی پدر مجاهدین گردن هزاران انسان مبارز و مخالف حکومت اسلامی را در خیابان ها و زندان ها زد.
۲- خانم رجوی شما از لغو حجاب اجباری- اسلامی صحبت می کنید!!! زنان مجاهد که اکثرا" روسری بر سر دارند اجباری نیست و همگی این زنان به میل خود روسری حاکستری، و یا آبی به سر میکنند؟
۳- خانم رجوی شما برای خود رسالت ویژه ای به راهبری آقای رجوی قائلید!!! این مسولیت ویژه را کدام نهاد قانونی و دمکراتیک مردمی به دوش شما واگذار کرده است ؟ چرا شما خود را یکی از هزاران مبارز دمکرات برای استقرار دمکراسی و حکومتی غیر اسلامی ( دینی ) می رزمند نمی بینید؟
۴- سرکار خانم رجوی چرا برای یکبار هم شده سیاست های بسیار نادرست مجاهدین را در طول حیات سیاسی اش برای آموزش نسل های بعدی که به صفوف مبارزه می پیوندند بازگو نمی کنید. نظرتان در باره تسویه حساب های سیاسی در درون مجاهدین و همچنین در باره جداشدن اجباری شما از همسر قبلی تان و ازدواج مجدد اجباریتان با رهبر مجاهدین که راهبر شما نیز می باشد و هنوز هم برای بسیار ی که مخالف ازدواج اجباری هستند سوال می باشد چیست ؟
۵- اینکه حکومت اسلامی ایران مستبد و ستمکار است برای دمکرات ها شکی نیست ولی همکاری شما با دیکتاتور دیگر ی بنام صدام حسین به بهانه حمایت از مجاهدین در خاک عراق چگونه توجیه می شود؟
۶- خانم مسعود رجوی آیا مجاهدین به تنهائی می خواهند شر حکومت اسلامی را از سر مردم ایران بر دارند و یا با کمک همه احزاب و سازمان ها و شخصیت های دمکرات با تکیه بر جنبش عظیم و توده ای دمکراتیک مردم ایران ؟ اگر قسمت دوم را قبول دارید چرا از همه این احزاب درخواست همکاری نمی کنید؟
۷- من شخصا" از مجاهدین بسیار زیادی که از سازمان دینی - سیاسی و نظامی مجاهدین جدا شده اند ، شنیده ام که در سازمان مجاهدین آثاری از قوانین دمکراتیک دیده نمی شود و همان افکار امام - امتی - اسلامی در این سازمان جاری است . مسعود و مریم امام و پیشوا هستند و بقیه امت مجاهد . نظرتان نسبت به این اظهار نظرهای مجاهدین که صفوف مجاهدین را ترک کرده اند ، چیست؟
۸- خانم رجوی برای چند سالی بود که غربی ها شما را به بازی نمی گرفتند ولی در ماه های اخیر ارتباط آنان و ارتباط شما با موسسات غربی گسترش یافته است . بنظر شما علتش در چه می تواند باشد؟ چرا یک روز شما را درلیست تروریست ها می گذارند و روز دیگر شما را تنها الترناتیو می دانند؟
۹- خانم رجوی شما بمثابه یک سازمان صرفا" سیاسی می خواهید فعالیت جدید خود را آغاز کنید یا در کنار فعالیت سیاسی به یک سازمان سیاسی - نظامی اعتقاد دارید؟ اگر به فعالیت نظامی این سازمان اعتقاد دارید !!! ممکن است وظایف نظامی تان را برای احزاب و نیروهای صرفا" سیاسی توضیح دهید . چون من نگرانم اینکه این سازمان سیاسی - نظامی نه تنها علیه حکومت ( بنظر شما ولایت فقیهی ) و بنظر من حکومت اسلام راستین که علیه نیروها سیاسی مخالف حکومت اسلامی هم در روز معینی که ضرورت پیدا کند مورد استفاده قرار گیرد؟
۱۰- سرکار خانم رجوی آیا شما حاضر هستید که آشکارا اعلام کنید که با همه جریان های سیاسی مخالف حکومت اسلامی می خواهید با حقوق یکسان همکاری سیاسی داشته باشید و یا برای خودتان جایگاه ویژه ای قائل هستید و یا برای آقای پیشوای اعظم مسعود رجوی منبر ویژه ای می خواهید؟

.....

به امید روزی که افکار استبدادی و نظامی از پیکر سازمان مجاهدین رخت بر بسته و صداقت سیاسی در رگ های این سازمان جریان پیدا کند و بیک سازما سیاسی - دمکراتیک تبدیل شود و از لباس یک سازمان سیاسی - دینی خارج شود و اصول و احکام دینی را برای مجاهدین یک امر خصوصی تلقی کند و سپاس از اخبار روز که با مشی دمکراتیک خود سخنان خانم رجوی " رئیس جمهور آینده ایران " !!! را برای دید همگان منتشر کرده است.

دکتر پ. پیمان
۲٨۵٣۵ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : : جم از تهران

عنوان : سرم را بر حرفت می دهم و این یاوه نیست که هفت نفر را خانواده ی من داده است/
آرش جان حرفت را قبول دارنم و برای بکرسی نشاندش بی آنکه جانی را بگیرم حاظرم اما جان بدهم و این یاو نیست برادر که خانواده من دیرست که بر سر دادن عادت کرده است. قربانت و واقعا از تهران!
۲٨۵٣۴ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : آرش

عنوان : احترام متقابل و زندگی مسالمت آمیز
دوست گرامی من به هیچکس اعتماد ندارم جز صندوق های رای!

آقای مسعود رجوی در پروسه دمکراتیزاسون بعد از انقلاب کاندید ریاست جمهوری شد و یه ملای اسگل جاهل که هر را از تر تشخیص نمیداد کاندیداتوریش را قبول نکرد و انقلاب ملاخور شد با این جهالت اصل ولایت فقیه.

از ب بسم الله جنایت را خمینی جاهل و مغرور در حق این مردم و بهترین فرزندان ایران شروع کرد. و فرزند خلفش خامنه ای داره با قتل و شکنجه و تجاوز چون سلف خودش ادامه میده: محروم کردن مردم از انتخابات آزاد

هنوز هم امیدواریم خامنه ای حاکمیت مردم و صندوق های رای را بپذیره وبذاره این دوران گذار به دمکراسی با هزینه کمتری بگذره و از همه توان ملی برای آبادی و سربلندی ایران استفاده بشه!
۲٨۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : جم از تهران

عنوان : آرش جان حرفت بسیار خوب است
آرش جان حرفت بسیار خوب است ولی ترا خدا نگاه کن اگر بگویی مجاهد نیستی و مجاهدین سی سال است آدم می کشند و باعث کشته شدن بسیاری از جوانان نیز شده آنها فورا ترا به ارتش سایبری سپاه می چسبانندت، آن آدمخواران دیگر نیز تا تو بگویی بابا خمینی آدم کش بوده خون خوار بوده می گویندت که تو مجاهدی! و جالب است که به تمامی کسانی که می خواهند دموکرات باشند ، نه می خواهند طرفدار لچک باشند و نه طرفدار عمامه هرکدامضشان لکه ننگ دیگری را بر تو می زنند که بابا تو همانی که من می گویم نه همانی خودت می گویی! برای همین هم باید گفت واقعا مرگ بر این اسلام شنیع! مرگ بر تشیع کثیف! زنده باد انقلاب سبز ایران که ما را بدون خشونت بسوی دموکراسی ببرد!
۲٨۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

    از : aftab roshan

عنوان : جرم شورای ملی مقاومت ایستادگی در برابر فاشیسم دینی است
در جایی خواندم که دکتر منوچهر هزارخانی از بنیان گذاران کانون نویسندگان ایران و مسئول کمیسیون فرهنگ شورای ملی مقاومت گفته بود گناه ما اصرار بر نابودی استبداد و فاشیسم مذهبی است و حملاتی هم که به شورا می شود از این زاویه و موضع محکم سیاسی می باشد. شورا از روز اول روی جدایی دین از حکومت و برابری زنان با مردان پافشاری نموده است. اکثر زنان و دخترانی هم که در تظاهراتهای شورا و سازمان مجاهدین خلق ایران شرکت می کنند بی حجاب و مدرن می باشند. حملات جنون آمیز به شورا و مجاهدین اگر از عوامل امنیتی حکومتی نباشد بیشتر از روی حسادت و عقده و حقارت فرهنگی سیاسی می باشد. ارگانیزه نمودن چنین اکسیون جهانی با این اشل و انظباط یک شاهکار بزرگ و ستودنی می باشد. انتقادا با جنگ روانی بسیار تفاوت دارد. مسلما شورا و مجاهدین خلق هم کمبودها و اشکالاتی دارند که باید به نقد آنها پرداخت.
۲٨۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۶۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست