یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

قیام علیه جمهوری - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : خسرو صدری

عنوان : آنچه شما از قلم انداخته اید:
پیش از فروپاشی شوروی، آنچه انقلاب نامیده می شد، عمدتا مورد حمایت شوروی بود .پس از فروپاشی اتحاد شوروی، همه دگرگونیها در جهان، چه از نوع"مخملی" و"رنگی" و چه از نوع خونین ، به وسیله ناتو و آمریکا وبا هدف بسط هژمونی این کشورانجام گرفته ومی گیرد. با شروع بحران مالی درغرب و رشد کشورهای موسوم به"بریکس"، اکنون شانس پدیدار شدن جهانی چند قطبی دیده می شود. بنابراین ،تشخیص ماهیت تحولات سیاسی و جغرافیایی کشورهای جهان و کنشگران سیاسی آن ها ، بدون بررسی نوع ارتباط وبرخوردشان با این ویژگی جهان معاصر، ره به ناکجا آباد خواهد برد.
به تحولات لیبی و اینک سوریه نظری بیافکنید تا ببینید که آمریکایی ها برای پیش بردن اهداف خود، از نیروهایی بهره می گیرند که به راحتی می کشند و کشته می شوند.
هرچند بسیاری از شرکت کنندگان کنفرانس های اخیر، افکار"میرفطروسی" دارند ولی تقیه می کنند، با اینحال این نمایشات هنوز کالای لوکس پشت ویترین محسوب می شوند. سرمایه گذاری اصلی برروی نیروهایی صورت می گیرد که قادرند چون مرتجعین لیبی و سوریه، بکشند و کشته شوند.
شما چند نفر سلطنت طلب می شناسید که در جمهوری اسلامی جان باخته ( جز حوادث رانندگی)و یا حاضر به جانبازی باشد؟
شما چند نفرجمهوری خواه سلطنت دوست می شناسید که چنین کرده باشد؟
حد اعلای درخشش آن ها همین است که کسانی در باره شان مقاله بنویسند.
حداعلای عروج شاهزاده هم هواکردن فیل" شکایت از خامنه ای" بود و مصاحبه با این و آن در مورد شباهتش به ماندلا ونهرو. خودش هم خوب می داند که اگر بخواهد فراتر رود، هم باید سرکیسه را شل کند و هم با خطر افشاگری های جمهوری اسلامی دست و پنجه نرم نماید.
۴۷۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۱       

    از : ‫البرز

عنوان : خط و مشی دموکراتیک
ف. تابان عزیز سلام بر شما، ‫گمان میکنم،‫ کوشش شما در جهت تشریح پیدایی صف آرایی های جدید، در صفوف نیروهای سیاسی ایرانی قابل تقدیر است. در جایی از نوشته خوب خود،‫ علت وجودی پیدایش آرایش جدید را، قیام علیه خط و مشی دموکراتیک ارزیابی میکنید. ولی توضیح نمی دهید کدام خط و مشی دموکراتیک، مورد نظر شماست، ‫چه ‫در بازار سیاست امروز، ‫همه از دموکراسی صحبت میکنند، همه خود را دموکرات میدانند.
‫به گمان من، نوشته خوب شما، دست روی زخمی گذاشته که سالهاست منشا عفونت و نتیجتا تفرقه بین سیاسیون ایرانی‫ برای رسیدن به ‫اهداف کلان میهنی شده است.
‫به گمان من، وطن ما ایران، نیاز به تمامی فرزندانش دارد. عدم توجه به حق حیات اندیشه و عدم دفاع از حق حیات اندیشه، شده زخم چرکین وطن ما. در طول صد و اندی سال گذشته قانون نامه های اساسی مختلفی نوشته ایم، ‫ولی از جایی که مشارکت عمومی و آگاهانه ای برای نوشتن این قوانین وجود نداشته، هیچگاه نتوانسته خاصیتی اجرایی پیدا کرده، و از حق حیات اندیشه ‫تمامی فرزندان ایران زمین حمایت و حفاظت کند.
‫همین عدم تامین حق حیات اندیشه، سبب اغتشاش در صفوف نیروها و فعالین سیاسی، و منجر به زنده باد و مرده باد گویی های بی ثمر گردیده است.
ایجاد یک اتاق فکر بزرگ، به بزرگی تمامی ایران و همه مردم ایران،‫ برای نوشتن یک قانون اساسی منطبق با خط و مشی دموکراتیک و ‫حقوق انسانی ساکنان ایران زمین، می تواند مبدائی باشد، ‫برای حرکت ما ایرانیان برای رسیدن به یک جامعه مبتنی بر قانون و رعایت قانون
۴۷۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۱       

    از : پیروز پیروزی

عنوان : در پیله خویش نپوسیم
در دنیای خویش نباید غرق شد. آنها که واقعیت را می بینند و با درک آن حرکت می کنند به سر منزل می رسند نه آنها که تصورات خویش را جانشین حقیقت می کنند. این تنها شامل من و شما و غیر حکومتی
ها
نمی شود، بلکه حکومت هم می تواند گرفتار توهماتی به دور از واقعیت شود، چنان که شده است.

تحولات در جامعه ما، در همان داخل کشور شکل میگیرد. بگذارید معدودی در پیله خود باقی بمانند، من و شما پروانه ای شویم و در پیله خویش نپوسیم!

پیک نت ۲۱ مرداد
۴۷۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۱       

    از : علی کبیری

عنوان : رمز موفقیت، اتحاد جمهوریخواهان است!
آقای تابان و دیگر دوستانی که در اینجا بر له یا برعلیه چپها و دیگران سخنوری کرده اند، به یک نکته ی مهم بی توجه بوده اند و آن نکته اتحاد جمهوریخواهان است.

آقای تابان انتقاد به حق کرده اند که چرا فلان رفیق چپ اکنون متمایل به راست شده و یا چرا آن دیگری با شاه پالوده خورده است. خب، این واقعه ایست که اتفاق افتاده است. چرا ایشان از این موضوع دلخور شده اند؟ مگر اصل تغییر در دیالکتیک به زبان بیزبانی نمیگوید که اعتبار چیزها ابدی و ازلی نیست؟ این افراد هم اعتبارشان بر همین روال است. از سوی دیگر این انتقاد به خود آقای تابان و سایر جمهوریخواهان اینترنتی وارد است که دچار بی عملی شده یا بقول معروف توی دعوا دارند نرخ تعیین میکنند. مسلم است که در غیبت جمهوریخواهان در صحنه ی مبارزه، سلطنت طلبان وارد میدان شده ودر پی اجرای برنامه های خود باشند. باید بپذیریم که مای جمهوریخواه بر اعمال آنان کنترلی نداریم. بنابراین میماند که پس در مقابل آنها چه کنیم؟ برای آنکه پاسخ این "چه" را بدهیم، باید ابتدا سازماندهی کرده و سپس بر علیه آنها دست به افشاگری بزنیم. سازماندهی نیز باید این باشد که از مَرکب "من بودن" پیاده شده و سخن از "مابودن" به میان آوریم و تحقق آن منوط به اتحاد حول مشترکات است. این مشترکات شامل برنامه ی حداقلی برای حال و آینده باید باشد که همه ی نیروهای جمهوریخواه را میتواند حول آن گرد آورده و متحد کند. در آینده نیز ضمن حفظ پلاتفرم حزبی یا ایدئولوژیکی خودمان و شناسائی حقوق سایرین، باز هم بخاطر حفظ تمامیت ارضی ایران و آینده ی خود و هموطنانمان، تعیین تکلیف را به صندوقهای رأی محول کرده و پس از آن بازهم حول مشترکات باهم تعامل نمائیم.

در خاتمه ذکر این نکته ضروریست که بیشتر ما ایرانیان دودستی به گذشته چسبیده ایم. من نمیگویم که گذشته ها را فراموش کنیم، ولی به اکنون و فردای مردم و میهنمان فکر کنیم و برای روزهای بهتر دست همکاری به هم داده و برنامه ارائه دهیم. بجای دست گذاشتن بر نقاط منفی، نقاط مثبت را تا میتوانیم بزرگ کنیم. پیروزی و بهروزی ما در اتحاد ماست.
۴۷۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۱       

    از : سهند طباطبایی

عنوان : واعظ غیر متعظ
جناب تابان ! آن چه نوشتید، بسیار متین و منطقی است است. با این همه ، نوشته تان مرا به یاد اصطلاح « واعظ غیر متعظ » می اندازد. اعلیحضرت اگر مستبد بود ( که بود ) مملکتی را زیر نگین داشت. حضرت شما که الفاظ شریف ِجمهوریت و دمورکراسی و ... از قلم مبارکتان نمی افتد ، با ریاست ! بر یک سامانه ی اینترنتی ، در استبداد و خوذ رآیی ، کَت صد تا آریامهر را از پشت بستید.
باور بفرمایید ،داریوش همایون در مورد امثال شما درست می گفت که اگر به جای جمهوری اسلامی به قدرت می رسیدید، با مردم ، صد چندان بد تر از آن می کردید که جمهوری اسلامی کرد .
۴۷۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : رو بسوی خانه خمار دارد پیر ما
میگویند اول قمار با لیلاج. من گرچه تاکنون با چندین نفر در اینجا برسر
ایجاز و خلاصه نویسی قمار کرده ام ولی شانس قمار با لیلاج را نداشته ام
و فکر میکنم این فرصت را نباید از دست داد.

جناب تابان ، میشد این مطالب را درکمتر از نصف حجم این نوشته جا داد بدون
آنکه مطلبی از قلم بیفتد.
ما مریدان رو بسوی کعبه چون آریم چون رو بسوی خانه خمار دارد پیر ما ؟
۴۷۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۱       

    از : همایون

عنوان : آقا یا خانم اراد راست می گوید
آقای تابان چرا به این و آن حمله می کنید، فقط به آن و آن (کمونیست ها و گاه اصلاح طلبان) حمله کنید. آقا یا خانم آراد راست می گوید. گذشته ی ما کمونیست ها خونبار و خودمان هم خونخوار بوده ایم. ما کمونیست ها بودیم که ساواکی ها و سلطنت طلب ها را می گرفتیم، به زندان می انداختیم، شکنجه می کردیم، می سوزاندیم و می کشتیم و گاهی هم ابتدا می کشتیم و بعد می سوزاندیم. کشتن سلطنت طلب ها جزئی از هویت ما بود. ما کمونیست ها بودیم که در ایران نظام تک حزبی برقرار کرده بودیم. ما کمونیست ها بودیم که سانسور و اختناق راه انداخته بودیم و جلوی کتاب و روزنامه را می گرفتیم تا مردم ه را از ب تشخیص ندهند و اولین کسی را که پیدا شد و «مرگ بر...» گفت، قهرمان آزادی بشناسند. ما کمونیست ها بودیم که احزاب را تعطیل و مساجد را آزاد گذاشته بودیم. ما کمونیست ها بودیم که حرف های مردم را نمی شنیدیم و به خواسته هایشان بی اعتنا بودیم و آن قدر بی اعتنایی کردیم که انقلاب نکبت بار از راه رسید. ما کمونیست ها بودیم که مسبب همه ی بدبختی ها شدیم. ما کمونیست ها بودیم که نگذاشتیم شاه به دروازه ی تمدن بزرگ برسد. شرم بر ما کمونیست ها...
اما آقا و یا خانم اراد عزیز. در کنار همه ی این شناعت ها که ما کردیم، یک نکته را شما نیمه راست گفته اید. الگوی ما خلخالی نبود، اما ما از خلخالی حمایت کردیم و شرم بر ما. برای آن که چند سال بعد دوباره شرمنده ی مردم نشویم دیگر نمی خواهیم دست توی دست هیچ نیروی مستبدی بگذاریم. من که فکر می کنم این مقاله می خواهد همین را بگوید.
۴۷۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۱       

    از : امیر اطیابی

عنوان : بسیار خواندنی، دقیق و روشن
از این بهتر نمی شد بیان کرد. دست مریزاد. متشکریم
۴۷۱۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۱       

    از : اراد

عنوان : یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران
اقای تابان
با شما موافقم که بخشی از اپوزیسون تحت لوای اصلاح طلبی به طرفداران حمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. همچنین بخشی از اپوزیسیون با نزدیکی به سلطنت طلبان در فکر ایجاد اتلافی گسترده تر بر علیه جمهوری اسلامی هستند. تمام نوشته شما متاسفانه حمله به این و ان شخص است بدون انکه بگویید شما دنبال چی هستید. ظاهر ا چپها را با گذشته خونینشان ارزیابی نمیکنید. دوست عزیز الگوی سازمان شما خلخالیها بود. کشتن سلطنتطلبها بخشی از هویت چپ اندوره بود. متصفانه خونریزی و جنایت بخشی از ارزشهای نیروهای چپ اندوره بود. ضاهرا خانه شما کلنگی نیست . بفرمایید کی خانه رویایی بتون ارمه تان را در خواب بنا می کنید؟
۴۷۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۱       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : آن خط سوم منم
آقای تابان دست مریزاد.این نوشته فوق العاده است.در مورد این نوشته براستی اگر بگوییم تظاهر آشکار "آن خط سوم منم" است ،بگمانم گزافه نگفته ایم.فقط در صورت شکل گیری و تثبیت چنین خطی است که می توان در تعامل با اصلاح طلبان از یک طرف و در صورت ضرورت با مشروطه طلبان پادشاهی از طرف دیگر به وادی تسلیم طلبی در نغلتید.تنها در چنین صورتی می توان بازیچهء دست بازی گردانان سود جو و جنگ طلب نشد و مانع اجرای سناریوی اهریمنانه آنها شد.اگر خرده گیریها و حساسیت ها و بهانه گیر های بی جا، جای خودش را به حس همدردی واقعی با مردمی بدهد که بطور روزمره انواع نابسامانیها را تحمل می کنند و در آرزوی گشایش در کارهایشان هستند، می توان امیدوار شد که بدیل نیرومندی شکل خواهد گرفت که مدتهاست ،شیفتگان آزادی و عدالت و دموکراسی در انتطارش هستند.
۴۷۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست