یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

قیام علیه جمهوری - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : مزدک بامدادان

عنوان : گفتگوی نابهنگام
آقای تابان گرامی،
با درودهای فراوان به شما و آرزوی شکیبایی برای بازماندگان زمین‌لرزه ویرانگر در آذربایجان،
ایکاش برای چاپ این نوشته چند روزی دست نگاه‌میداشتید تا خون جانباختگان زمین‌لرزه بر زمین خشک شود، و یا اگر شتاب داشتید، دستکم در آغاز آن نوشته سخنی چند در همدردی با قربانیان بر زبان می‌آوردید، هر چه باشد اینها بخشی از همان "خلق قهرمان"اند. (نوشته شما فردای روز فاجعه در اخبار روز چاپ شد و از آنجایی که شما سردبیر اخبارروز هستید، نمی‌توان گناه را بر گردن "گردانندگان" انداخت).
من در نوشته‌ای به سخنان شما پرداخته‌ام و در پایان نیز پرسشهائی را با شما در میان گذاشته‌ام که امیدوارم با پاسخگوئی به آنها گامی در راه آگاهی بخشی به نسل جوانی که در رخدادهای آنروزها نقشی نداشته و تنها میوه تلخ درختی را که ما کاشتیم می‌چیند، برداشته شود (بزودی آنرا در تارنمای ایران امروز خواهید خواند).
ولی اجازه دهید امروز همه توانمان را در راه یاری رسانی به بازماندگان زمین‌لرزه بکار بریم و اگر نیز سخنی بر زبان می‌آوریم، چیزی جز همدردی و فراخوان به یاری هم‌میهنانمان نباشد. بگذارید در این هنگامه سخت که هر روز بر سر بخشی از مردممان باران بلا می‌بارد، با گفتگو بر سر رخدادهایی که به تاریخ پیوسته‌اند، این ننگ را بجان نخریم که فریاد دردآلود هم‌میهنانمان را نشنیدیم و اگر شنیدیم، ناشنیده گرفتیم و "روزی که ملت به مانند یک بخاری کوچک و تنها فرو می‌مُرد" سرگرم بگومگوهای ذهنی بودیم.

بگذارید چند روز، آری تنها چند روز دست نگهداریم.

شاد و سرافراز باشید
۴۷۲٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : تنها دست آورد ما
جناب سالاری ،
این بحث بدرازا کشیده شده است و حرف ، حرف میآورد. شما این هیاهوی
بازماندگان رژیم سلطنتی و مصاحبه های تلویزیونی که روز بروز به امید
حمله امریکا و اسرائیل به ایران بلند ترمیشود را نمیشنوید؟ با عرض معذرت
کسی بالا آورده خود را باز فرو میبرد؟ که ما آنرا هم انجام دادیم و خلیفه را
بجای سلطان نشاندیم. بعد از اینهمه تقلای به فرمایش شما از مشروطه تا
کنون ، اجازه میفرماید که اقلا حذف موروثی بودن تنها دست آورد ما باشد؟
۴۷۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : همایون

عنوان : ادعا. ادعا. ادعا...
این آقای سعید طباطبائی انتظار دارد ف. تابان و دیگر دست اندرکاران اخبار روز صبح تا شب وقت خود را بگذارند، زحمت بکشند و خط آقای سعید طباطبائی را پیش ببرند تا چماق سانسور از بالای سرشان برداشته شود. ایشان چیزهایی در مورد سانسور شنیده اند اما نتوانسته اند بفهمند این یعنی چی. آقای عزیز، هر کسی و یا عده ای جمع می شوند دور هم رسانه ای راه می اندازند که هم اطلاع رسانی کنند و هم خط خود را تبلیغ کنند. جمع نمی شوند دور هم که خط مخالفین را پیش ببرند. از قدیم هم همینطور بوده است. روزنامه های چپ خط چپ پیش می برند، روزنامه های راست خط راست پیش می برند. روزنامه های محافظه کار خط خودشان را پیش می برند، روزنامه های اصلاح طلب هم خط خودشان را پیش می برند. شما هم بسم الله. بفرمایید رسانه تاسیس کنید و خط خودتان را پیش ببرید. اگر اخبار روز شلاق گرفت دستش و خطاب به شما گفت: خیر شما حق ندارید رسانه داشته باشید و باید همین رسانه ی مرا بخوانید. به این می گویند سرکوب مطبوعات. اگر اخبار روزی ها به شما دستور دادند که در رسانه تان این را بنویسید و این را ننویسید، به این می گویند سانسور و اختناق رسانه ای. شما یک چیزهایی شنیده ای و چپ و راست تکرارش می کنی...
آن چیزی هم که می شنویم در مورد این که مثلا در صدا و سیما سانسور هست به خاطر این است که بودجه ی این ها از هزینه های عمومی و جیب مردم تامین می شود، اما منفعتش را حکومت می برد.
آقای طباطبائی شما یک قران مالیات می دهی برای انتشار اخبار روز؟ اخبار روز از هزینه ی عمومی منتشر می شود؟ یک رسانه ی خصوصی است. تاسیس شده است برای پیشبرد یک خط معین. نمی خواهی نخوان... آخر کمی از ادعاهایتان کم کنید و اگر خودتان کاری نمی کنید کمی به کار مردم احترام بگذارید...
۴۷۲۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : با طناب شناخت سطحی
ظاهرا هم نویسنده مقاله و هم همه کامنتگذاران بدون استثناء در سطح آنچه که مطرح می کنند، پرسه می زنند و کاری به ماهیت آنها ندارند.
طبق معمول بازی واره ای با نام ها و عنوان ها و فرم ها در کار است.
کسی اعتنائی به ماهیت چیزها ندارد.
عوامفریبی همیشه دست در دست با خودفریبی می رود.
ف. تابان بهتر است فبل از هر چیز بگوید که سوبژکت (فاعل) جامعه ساز و تاریخ ساز چیست و بعد از سرنگونی سیستم اجتماعی ـ اقتصادی حاکم دم بزند.
تنها مرزبندی که میان ایشان و جریانات نوکر و آلت دست امپریالیسم به چشم می خورد، قبول و عدم قبول الگوی لیبی و سوریه و غیره است، آنهم حتی نه پیگیرانه و قاطعانه.
ایشان مخالف کمکگیری از بیگانه نیستند.
من جای ایشان اگر بودم، اول ماهیت طبقاتی خود و دیگر نیروهای اوپوزیسیون را تعریف و تعیین می کردم.
بعد مرزبندی ماهوی میان آنها امکان پذیر می گردید.
بیشک خیلی از نیروهای مدعی مخالفت با رژیم حاکم، بلحاظ طبقاتی ارتجاعی تر از آن اند.
بدون شناخت ماهوی نیروها شروع کردن از اتحاد و سرنگونی ساده لوحانه است و می تواند دروازه جهنمی را به روی مردم باز کند.
۴۷۲۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : رضا سالاری

عنوان : ظهور حضرت و ائتلاف مشروطه و جمهوری
‫جناب پیروز، از ابتدای انقلاب مشروطه تا به امروز ایرانیان آزادیخواه و بویژه سکولار گرا بدنبال محدود و مشروطه کردن قدرت حکومتی چه از نوع سلطنت و چه از نوع ولایت و جمهوریت بوده و هستند، که البته تاکنون نه تنها پیروز نشده اند و پیشرفتی نداشته اند، بلکه با آوردن جمهوری اسلامی متحجرترین و مستبد ترین قانون ها و زنجیرهای حکومتی را هم بیش از گذشته به دست و پای خود بسته اند.

اسم حکومت را هرچه دوست داری بگذار، ‫مهم قدرت قانونی مردم در برابر حاکمین و دولت است. مهم قانون است نه اسماء ظاهری مشروطه و یا جمهوری. مهم وضع و اجرا و تضمین و تداوم قوانین مترقی مورد انتخاب همه ‫بخشهای مردم است که راه را بر فرصت طلبان قدرت و ثروت ببندد.

مردم ما امروز در آماج و بمباران قوانین و رهنمودها و وعده های متحجر امام زمانی به امید وهن آمیز ظهور او روزگار سیاه میکنند تا امام ‫دستگاه حکومتی ظهور کند، ‫درحالیکه ما داریم برسر یک ائتلاف خارج از کشوری و بر ضد رژیم چانه میزنیم که این ائتلاف بوی استبداد ‫خواهد داد و دموکراسی نامعلوم و نامعین مارا، که نمیدانیم کی بوقوع میپیوندد، دچار خدشه ‫خواهد کرد.

شما میفرمائید چون در گذشته سلطنت در شرق و خاورمیانه کارنامه ای سراسر استبدادی و موروثی و خونبار داشته، پس در آینده هم چنین خواهد بود، و در نتیجه نباید کلمه مشروطه را اصلاً بر زبان آورد، ‫ که البته این هم نظری است. درضمن مفهوم کلمه درست در کامنت قبلی برای اقرار گرفتن نیست، بلکه برای توافق و تفاهم و اطمینان دو طرفه از جمله و بحث مطروحه.

‫بهر حال، ‫مهم نیست ایده آل من، که نه نظام مشروطه و سلطنت غرب و شرق و نه جمهوریت غرب و شرق میباشد، چه میباشد، مهم اینست که در ارزیابی و تحلیل و راه حل های سیاسی مان ‫صادق و واقع بین باشیم و محتمل ها و الویت ها را بموقع درک کنیم.
۴۷۲۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : فضولی
گر چه من مانند همیشه زیاد حرف زده ام و در اینجا هم در باره مطلبی
که در آن آگاهی زیاد ندارم به اجبار یکی دو کامنت گذارده ام باز هم
مجبورم که در پاسخ به نوشته جناب سعید طباطبایی تجربه خود که قبلا هم
تاحدودی گفته ام را ، برای ایشان باز گو نمایم.
من و گردانندگان سایت اخبار روز همدیگر را نمیشناسیم و اطلاع جزئی
من از آنها همان است که اینجا و آنجا خوانده ام. من نه کاپیتالیستم و نه
کمونیست و بر اساس تجربه ، و نه بدلیل مطالعات عمیق فلسفی ، معتقدم
که هیچ کدام راه حل مشکلات ما نیستند ولی تمایلات چپ دارم. شاید
در حدود دو سه سالی باشد که مرتب در اخبار روز کامنت گذارده ام.
کامنت های من صریح و رک و راست و گاهی موجب رنجیدگی نویسندگان
و کامنت گذارن گردیده و حتی تقاضا کرده اند که سانسور گردم ولی جز
موارد نادر که کلمات نامناسب بکار برده ام کامنت هایم سانسور نشده اند.
من ده یک چنین تحملی را در هیچ سایتی ندیده ام.

مشی اخبار روز تا آنجا که میدانم و بارها اعلام شده است تمامیت ارضی
ایران است و اگر غیر از این بود خیلی از ما اینجا نبودیم. در باره معدودی
که تجزیه طلب بنظر میرسند قبلا ها من و دوستان دیگر مدتها با آنها کلنجار
رفته ایم و آنچه را که باید بگوئیم گفته ایم و بهمین جهت است که مقالات اخیر
آنها بندرت کامنتی میگیرد یعنی چیز دیگری نداریم که بگوئیم جز مطالب
تکراری ولی اگر شما کامنتی در باره آنها دارید فکر نمیکنم که در ابراز
آن مانعی وجود داشته باشد. این تجربه من بود. دیگران را نمیدانم.
۴۷۲۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : اخبار روز

عنوان : توضیح در مورد اتهامات آقای سعید طباطبائی
اقای سعید طباطبائی در دو کامنت به شماره های ۴۷۲۴۹ و ۴۷۱۷۱ در ذیل این مقاله، اتهامات متعددی را متوجه ی اخبار روز کرده اند. این نحوه ی برخورد سوءاستفاده از فضای بازی است که در صفحات اخبار روز وجود دارد. استفاده از این فضای باز و طرح اتهامات بی دریغ علیه اخبار روز و در عین حال آن را به «استبداد و خودرایی» متهم کردن می تواند از جانب کسانی مطرح شود که احتمالا به دنبال تصفیه حساب های سیاسی هستند.
آقای سعید طباطبائی در مستند کردن اتهامات خود، هیچ نمونه ی مستندی را ذکر نکرده اند. نوشته اند: «نوشته هایی که در تخالف با مشی فکری ایشان است (عمومآ و در اکثریت قریب به اتفاق ِ موارد) در اخبار روز، درج نمی شوند، یا تحت عنوان «مقالات رسیده»، در گوشه پرتی از سایت گم و گور می شود.» این یک اتهام غیرواقعی است. از ۲۲ مقاله ی موجود در صفحه ی سیاسی اخبار روز در حال حاضر، درست نیمی از آن ها در «تخالف با مشی فکری» اخبار روز است. احتمالا آقای سعید طباطبائی تنها وقتی راضی می شوند که ان نیم دیگر هم به مخالفین اخبار روز اختصاص داده شود، و این سایت بشود ارگان مخالفین «مشی فکری» خود!
نوشته اند: اخبار روز پایگاه تجزیه طلبان شده است. این یک اتهام سیاسی است و به «استبداد و خودرایی» گردانندگان اخبار روز ارتباطی ندارد. همه ی کامنت هایی که در آن نظرات سیاسی مطرح می شود، شامل ناسزا، طرح اسامی افراد و اتهام پراکنی به افراد حقیقی نیست، منتشر می شود.
نوشته اند: «به کرات، حتی از درج مقالات نویسندگان «چپ» ی که با ایشان اختلاف نظر دارند، مخالفت کرده است. اگر (در موارد نادری) کار به چون و چرا افتاد، استدلال (بهانه) ایشان این بوده است که آن نوشته ها، در سایت های دیگر درج شده است». بر ما معلوم نیست که آقای سعید طباطبائی چطور از محتوای ای میل های رد و بدل شده ما با نویسندگان مقالات اطلاع پیدا کرده اند. آن چه که در اینجا نوشته اند به طور کامل عاری از حقیقت است.
لازم به تاکید دوباره می دانیم که اخبار روز بیشترین کوشش خود را در جهت درج مقالات نویسندگان چپ به کار برده و خواهد برد. اخبار روز خلاف بسیاری از افراد و گروه هایی که متاسفانه تنها خود را «معیار» چپ می دانند و نقش ولی فقیه را در این مورد بر عهده گرفته اند، اصل را بر این قرار داده است که هر کس که خود را چپ می داند، به خانواده ی چپ تعلق دارد و بر همین اساس هم تا به حال عمل کرده است.
علیرغم همه ی این ها اخبار روز جهت گیری معینی دارد. این جهت گیری معین هم همان است که در یاداشت ها و نحوه ی خبررسانی ما منعکس شده و اکثر خوانندگان اخبار روز و فعالین سیاسی ما را با آن می شناسند و ارزیابی می کنند. شاید عده ای بر این خیال باشند که گردانندگان اخبار روز برای آن که به سانسور و خودرایی متهم نشوند، باید نشریه ی خود را تبدیل به ارگان مخالفین فکری خود کنند!

ما البته نقایص بسیار در کار خود را رد نمی کنیم. این نقایص بیشتر از آن که ناشی از «گرایش فکری» ما باشد، ناشی از کمبود امکانات و نفرات است و همین جا مجددا از خوانندگان خود می خواهیم که چنانچه این نواقص را با ذکر نمونه های معین خاطر نشان کنند، قطعا در جهت رفع آن ها اقدام خواهد شد.
۴۷۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۱       

    از : امیر اطیابی

عنوان : قابل توجه مشروطه طلبان و هواخواهانشان
مشروطه طلبی آن هم پس از هشتاد سال دیکتاتوری شاه و شیخ برای دنیای مدرن امروز و قرن بیست ویکم کشورمان خیلی دیر است.
از همه ی سلطنت طلبان، مشروطه خواهان، طرفداران روابط سیاسی با آنان، اربابان و ولی نعمت هایشان دعوت می شود که نگاهی به آینه ی تاریخ خود بیاندازند تا سرمایه گذاری های رضا پهلوی و ثروت های غارتی پدرش، شرکای درباریشان و حامیان امریکاییشان بیهوده به باد نرود:
۱. نظام سلطنتی پهلوی در ایران برخلاف بسیاری از نظام های سلطنتی کشورهای توسعه یافته بدون هیچگونه پیشینه یا ریشه تاریخی اریستوکراتیک به طور غیرقانونی با کودتای رضاخان و با پشتیبانی امپراطوری بریتانیا به دنیا آمد.
۲. این تولد غیرقانونی و کودتایی با همکاری رضاخان با آلمان هیتلری از طریق آوردن مستشاران هیتلری به کشور و اجتناب از همکاری با نیروهای متفقین ضد فاشیست موجب اشغال کشور توسط متفقین و عزل وی شد.
۳. هنوز کشور از شر کودتای پدر خلاص نشده بود و در تلاش برای تحکیم نظام سلطنت مشروطه پسرش توسط دولت ملی دکتر محمد مصدق بود که کودتای دیگری توسط ارباب جدید و قدرت مسلط جهان سرمایه داری، امریکا، با کمک ارباب تضعیف شده ی پدر، امپراطوری انگلستان، پسر را به حکومت مجدد رساند. در نتیجه ملی گرایان و چپ ها را قربانی کردند و حمایت اسلاف حکومت فعلی یعنی کاشانی و شرکا را نیز کسب کردند.
۴. نظام سلطنتی پایه گذار سنت های استبدادی و دیکتاتوری نماینده ی خدا در زمین در تاریخ معاصر کشور بوده است که طی ۵۰ سال تا آستانه ی انقلاب ۱۳۵۷ به اوج خود رسیده بود. حتما شعار خدا شاه میهن را هنوز به خاطر دارید و اینکه شاه کمر بسته ی امام رضا بود. در تاریخ مدرن ایران محمد رضا پهلوی پایه گذار سیستم تک حزبی گوش به فرمان بود. در این دوران سانسور، پی گرد و سرکوب در حق نیروهای سیاسی ملی، غیر مذهبی و مذهبی غیرسنتی به اوج خود رسید.
۵. در آستانه ی انقلاب، تنها نیرویی که آزادی نسبی در نظام سلطنتی داشت، نیروهای مذهبی سنتی، شبکه ی روحانیون، حوزه های علمیه و مساجد بودند که توانستند در غیاب همه ی نیروهای سرکوب شده ی سکولار سوار موج انقلاب مردم ایران شوند. رژیم شاه برای آن ها ۷۰ درصد جمعیت بیسواد روستایی و حاشیه نشینان شهری را که در فقر و تیره روزی بودند فراهم کرده بود که تنها روحانیون و طرفدارانشان با آن ها امکان تماس داشتند. این جمعیت تنها با زبان مذهبی با دنیای پیرامون خویش می توانستند ارتباط برقرار کنند و خمینی به زبان ساده ی آنها سخن می گفت. شاه در طول حکومت خویش هرچه می توانست به مذهبیون مرتجع و سنتی میدان می داد.
سلطنت طلبان و دوستانشان بهتر است با دیدن آینه ی فوق هرچه زودتر به فکر ایجاد یک حزب دست راستی مدرن مانند حامیان امریکایی شان، برای مشارکت در دمکراسی آینده ی ایران باشند زیرا نمی توانند با پرچم ننگین گذشته براساس پنهان کردن تاریخ دیکتاتوری، جنایات، دست نشاندگی و فساد سلطنت پهلوی و کسب آبرو براساس پرونده ی نظام سلطانی ماهرتر از خویش، برای خود اعتبار کسب کنند. جمعیت امروز ایران را، به جای بیسوادان آن روز، هفتاد درصد جوان باسواد و جستجوگر تشکیل می دهد که دیر یا زود می فهمد که رژیم جمهوری اسلامی فرزند مشروع پنجاه سال سلطنت پهلوی بود. شما مانند جانشین مذهبی خود (نظام سلطانی ولایت فقیه) نمی توانید روی ناآگاهی و تحمیق نسل امروز حساب کنید.
این نظام سلطانی همان نظام پادشاهی است که زیر ذره بین حکومت مذهبی به شدت بزرگ شده است.
امیدوارم با یک رویکرد سیاسی مدرن تر که زمینه های دیکتاتوری شاه و شیخ را برای همیشه نابود کند به دمکراسی آینده ی کشور کمک کنید.
۴۷۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۱       

    از : سعید طباطبایی

عنوان : من از من از بهر حسین در اضطرابم ـ تو از عباس میگویی جوابم !؟
جناب ف . تابان عزیز !
آن چه نوشتم ، به زبان فارسی رایج خودمان است. نه فارسی به « گویش افغانی» ، یا « تاجیکی » یا «بیهقی وار» و یا به سبک « کلیله و دمنه» ، که شماو خوانندگان محترم «اخبار روز» را ، در درک آن با دشواری رو به رو کند.
۱. قصد من از نوشتن آن کامنت ، پرداختن به موضوع مورد بحث نوشته تان نبود . بلکه انتقاد از شیوه‍ی ای است که جنابعالی ، در پیشبرد امور « اخبار روز » اتخاذ کرده اید.( که به گمان من ، ریشه در گذشته و منش سیاسی شما دارد .)
به همین دلیل ، در آغاز آن کامنت نوشتم :
« جناب تابان ! آن چه نوشتید، بسیار متین و منطقی است . با این همه ، نوشته تان مرا به یاد اصطلاح « واعظ غیر متعظ » می اندازد.»

۲ـ برخی ( از جمله شما ، آقای ف . تابان ) از حضور واژه‍ی « اعلیحضرت » در آن کامنت ، به این یقین رسیده اند که من سلطنت طلب هستم .
واژه « اعلیحضرت» ، یا « آریا مهر » ، جایگزینی برای « محمد رضاشاه » است ، که از قضا ، در میان مخالفین رژیم سابق ( از جمله چپ ها ) کار بُردی کِنایی و هجو گونه دارد و به گمانم ، برای شما آشنا تر است. قصدم آن نبود که با نوشتن واژه « اعلیحضرت » ، خبر دار بایستم و ادای احترام «شاه اللهی» وار کنم.


۳ـ نوشتم :
آقای ف. تابان « که الفاظ شریف ِجمهوریت و دمورکراسی و ... از قلم و زبان مبارکشان نمی افتد ، با ریاست ! بر یک سامانه ی اینترنتی ، در استبداد و خوذ رآیی ، کَت صد تا آریامهر را از پشت بستید.»
این مورد هم سبب ساز بد فهمی شده است.
منظورم این است که ، اگر محمد رضا شاه مستبد بود ( که بود ) بر یک مملکت ۳۰ ملیونی حُکم می کرد و خیل پر شمار نخبگان ( حالا شما ـ به قول زنده یاد محمد مختاری ـ بگویید پَخمِگانِ ) سیاسی و نظامی کشور دستبوس و پابوسش بودند . و همین امر می توانست این توهم را در او ایجاد کند ( که کرد ) که لابد تافته ای جدا بافته است و رأی اش ، همواره به صواب است و حُکمَش ، در هر حال و وصورت ، جاری و مُطاع .
اما، این چه ربطی به جناب « ف . تابان» ما دارد که ، به صِرف مالیکت و ریاست بر یک سامانه‍ی اینترنتی ِ نه چندان پرخواننده، ندای « لمن الملک الیوم ...» ( لِمَن «الاخبار روز»... ) سر می دهد و گوشش بدهکار بنی البشری نیست . و با این همه ، ترجیع بند نوشته هایش ، رأی ِ جمهور مردم و دموکراسی و ... است .
۴ـ جناب ف . تابان عزیز! شما، به شیوه « گفتم ، نگفتم » نوشتید :
« ... اما جدا از این شوخی (در برابر شوخی آقای طباطبائی) مایلم بدانم که استبداد و خودرایی در اخبار روز در کجا بوده است؟ این موضوع اگر با چند مورد مستند شود، شاید خدمتی باشد به مبارزه برای آزادی مطبوعات! »
من نمی دانم ، آقای ف . تابان از کی اهل شوخی شدند، که از سر بنده نوازی ، با آدم ناشناس ِ بوالفضولی همچون من ، « یک فَروَند مزاح فرمودند» ؟
اگر ایشان شوخی کرده اند ( که من ، لطیفه گویی و مزاح را ، در کارآکترشان نمی بینم ) من ، به هیچ وجه قصد مزاح نداشتم.
اما در مورد ، استبداد و خود رأیی ایشان ، لابد باید بگویم :
الف ـ نوشته هایی که در تخالف با مشی فکری ایشان است ( عمومآ و در اکثریت قریب به اتفاق ِ موارد) در اخبار روز ، درج نمی شوند ، یا تحت عنوان «مقالات رسیده » ، در گوشه پرتی از سایت گم و گور می شود.
ب ـ سایت اخبار روز (آشکارا ) پایگاه تجزیه طلب هاست . آن گونه که در مقابل اکاذیب و جوسازی حضرات ِ « چپ های جهان وطن دیروز » و « هویت طلب امروز » ، پاسخ ها ( حتی کامنت های مخالف هم) امکان درج نمی یابند و یا کمتر رخصت حضور می یابند.
ج . جناب ف . تابان، به کرات ، حتی از درج مقالات نویسندگان « چپ » ی که با ایشان ختلاف نظر دارند، مخالفت کرده است.اگر ( در موارد نادری ) کار به چون و چرا افتاد، استدلال ( بهانه ) ایشان این بوده است که آن نوشته ها ، در سایت های دیگر درج شده است. در حالی که ( حتی ، مقالاتی سخیف ) همزمان در اخبار روز و سایت های دیگر منعکس شده اند و ...
۵ـ شخص محترمی به نام « نیاز » نوشته است :
« نقل قول سعید طباطبائی از آقای داریوش همایون که ما بدتر از جمهوری اسلامی بودیم و می شدیم هم از همین رقم استدلال هاست که حاکمان را می گذارد و یقه ی محکومان را می چسبد » .
من ، در کجای « کامنت »ام، به « حاکم و محکوم » پرداختم و یقه محکوم را گرفته ام ؟
در آغاز این کامنت اشاره کردم که قصد من ، نقد نوشته آقای ف . تابان نبوده است و (حتی ) برای اجتناب از خلط مبحث و سوء تفاهم ، فرض را بر این گذاشتم که آن چه جناب تابان نوشته اندید، بسیار متین و منطقی است .» .
عرایض من ، ناظر به جناب ف. تابان و منش فکری و سیاسی ایشان است ، که در بالا توضیح دادم .
۶ ـ خانم محترمی به نام سیمین الف نوشته است :
« وقتی که شاهپرستان ( نمونه های اخیر :اراد-همایون - سهند طباطبایی )که در آرزوی بازگشت بقدرت و کشتار ازادیخواهان هستند و در پای مقاله شما هر بد و بیراهی و دروغ را با هم قاطی کرده و نثار کمونیست ها میکنند، شما لباس دمکرات ها را میپوشید و در جهت "دفاع از اندیشه و سخن" بیهوده گویی های آنها را چاپ میکنید و اصلا هم برایتان مهم نیست که بی ادبی شده و بی نزاکتی و بی حرمتی ... » .

خدا عاقبت آقای ف. تابان را ( با چنین هواداران سینه چاکی ) ختم به خیر فرماید !
۴۷۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۱       

    از : یک تذکر عام

عنوان : یک تذکر عام
برادران و خواهران ارتش سایبری رژیم و یا ارتش مشابهان رژیم در اپوزیسیون هم می توانند «رفیق رفیق» کنند تا خودشان را همرنگ محیط سازند. از پشت کامپیوتر می شود مرد بود و امضای زنانه کرد، زن بود و امضای مردانه کرد، از اتاق فرمان یک تشکیلات دستور گرفت و به عنوان آدم مستقل کامنت آن تشکیلات را رله کرد، و یک اسم کوچک و یک اسم خانوادگی هم برای خود ساخت. در دنیای مجازی این کار ها آسان است.
۴۷۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست