یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

حمله به احزاب کردی را متوقف کنید!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : خسرو صدری

عنوان : خاورمیانه جدید و دلفین هایش!
این یادداشت سیاسی اخبارروز، مرا به یاد ماجرای معروف آن شیخی انداخت که درراه مسجد ، بوسیله سگی خیس، نجس می شود ولی ،چون وقت و حال بازگشت و غسل کردن نداشت، رویش را برمی گرداند و می گوید که :"گربه است ،انشاءالله"! یا به قول دهخدا: دلفین است! (گفت سگ درآب!؟ این غلط است/ گرنه ماهی است لامحاله بط است/ فلس و پرنیستش عجب این است !/دمکی دارد.آه دلفین است!)

دلفین آب های خاورمیانه جدید !
۴۷۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : هیوا سلیمی

عنوان : به همین سادگی
درود به شرفتون اخبار روز
من ناسیونالیست نبوده ونیستم، براین باورم رهایی انسان بالاترین ارزشهاست و شما با این مطلب، به زیباترین شکل ممکن پاسداری از بالاترین ارزشها، یعنی رهایی انسان را به تصویر کشیدید. دوباره و صدباره درود بر شرافتتون و دست مریزاد....ناسیونالیستهای افراطی، سوسیالیستهای تقلبی و کلا حاملان افکار به اسارت کشیدن انسانها مایه ننگ جامعه ایرانی و کلا بشریت هستن. به همین سادگی
۴۷۹۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : امیر اطیابی

عنوان : فراخوانی بسیار به موقع- متشکریم
این نوشته را در رابطه با «بیانیه ی جمعی - حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی است! » که اخیرا در همین سایت اخبار روز انتشار یافت می نویسم. این بیانیه بر علیه توافقنامه دو حزب کومله و کردستان ایران نوشته شده و توسط روشنفکران سرشناسی امضا شده است. به دنبال آن حزب مشروطه خواهان (لیرال دمکرات) هم باهمان مضمون اعلامیه ی مهمی! برای زمینه سازی هرچه بیشتر تجزیه ی کشور صادر کرد. همچنین جمهوریخواهان ایران هم بیانیه ای انتشاردادند. موضوع آن ها به طور خلاصه ضدیت با حکومت فدرال در ایران و مخالفت با حق تعیین سرنوشت ملت های ساکن ایران است با به کارگیری عباراتی ملهم از حکومت پهلوی و حکومت اسلامی. و این هم سخنم با صادر کنندگان این اعلامیه ها و بیانیه ها که در این روزها مطلبی مهمتر از مخالفت با همکاری مشترک دو حزب ملی کرد نیافته اند:

بهتر است شما جشن شاهنشاهی روزملی ۲۱ آذر را احیا کنید. همان سالگرد سرکوب و کشتار وحشیانه ی هزاران تن از مردم کردستان و آذربایجان و الغای حکومت خودمختار را در این دو سرزمین ملی در چارچوب ایران را می گویم. البته اینبار بنام روشنفکران به بهانه ضدیت با اتحادجماهیر شوروی سابق! که دیگر وجود ندارد ولی هنوز باعث نگرانی مزمن و تاریخی شماست.

شعار دیگر از سوی شما باید این باشد: پیش به سوی نیم قرن گذشته (انجمن های ایالتی و ولایتی)! نه به آینده و جبر تاریخ (حکومت دمکراتیک و فدرال برای اتحاد همه ی خلق های ایران!)

و شعار پراگماتیستی دیگر با این نظرات ابراز شده می تواند این باشد: پیش به سوی اتحاد با مشروطه طلبان سلطانی و سلطنتی!
و در شرایط بحرانی تر می توانید این شعار را بدهید:
برای نجات خاک ایران (نه مردم ایران نه صلح و نه آزادی) با ولایت مطلقه ی فقیه و زیر پرچم سپاه پاسداران گردهم آییم!

امضا کنندگان عزیز! شما آتش بیار معرکه ی سرکوب ملیت های ساکن کشور هستید و مروج آنچه در حکومت شاه و شیخ تاکنون رخ داده است. از همه مهمتر شما با این نظرات بیش از پیش به تجزیه کشور و دور کردن ملت های ساکن آن که قربانی بی چون چرای ستمی دوگانه بوده اند، آن هم با همان توجیهات امثال شما، کمک خواهید کرد. دست مریزاد!
شرم بر ما اگر نتوانیم حقوق مسلم کردها، آذربایجانی ها، بلوچ ها، ترکمن ها و عرب های سرزمینمان به طور کامل به رسمیت نشناسیم. اگر این نظرات بر اپوزیسیون ایران حاکم شود، همان بهتر که این ملیت ها راهی جداگانه انتخاب کنند و هیچ اعتمادی به چنین اپوزیسیونی نداشته باشئد- که بدون قدرت چنین می کند وای به روزی که قدرت هم داشته باشد!

خاکی که مرا تبعید کند، خاکی که مرا اعدام کند، خاکی که مرا به زندان بیاندازد و شکنجه کند، خاکی که نگذارد من به زبان مادریم صحبت و تحصیل کنم، خاکی که نتواند زندگی و کار مرا تامین کند، خاکی که می خواهد من هویتم را نیز عوض کنم، خاکی که تنها می تواند روی گور من ریخته شود، بود و نبودش یکپارچه و چند پارچه بودنش دیگر چه سودی به حال من دارد؟
راستی کسی هست که پاسخ مرا بدهد تا خاکمان یکپارچه بماند؟ تاکنون این بیانیه ها که پاسخ من و میلیونها ایرانی را نداده اند؟ این ها هم که اینگونه سخن می گویند مدت هاست عطای این خاک را به لغایش بخشیده اند و خارج نشین شده اند و از رنج مردم ایران را حس نمی کنند.
۴۷۹۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : اقدس آ

عنوان : با کمکهای نیروهای نظامی استعمار هرگز یک وجب خاک استقلال پیدا نکرد.
شیلر خانم، تمنا از شما، شما که خودتان را ایرانی و از تیره آزادیخواهان ملی ایرانی نمیدانید، بی جهت در مورد هموطنان کرد ما سخنی بهدر ندهید.
این جملات شما در همین سایت (۲۹۰۰۸ - تاریخ انتشار : ۱۳ تیر ۱۳۸۹) است «
آقای هجری عزیز من به عنوان یک کرد از ( روژههلاتی کردستان) هیچ وقت به حزب دمکرات کردستان ایران سمپاتی نداشتم و از نظر فکری خود را با حزب دمکرات کردستان ایران دور میدانستم من در عرض این یکی ۲ هفته ۲ نوشته از شما در همین سایت خواندم این ۲ نوشتهی شما تمام تفکر من را نسبت به شما دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران و حزب شما ۱۸۰ درجه تغیر داد و من عمیقأ به شما و مواضع شما احترام میگذارم و احساس سمپاتی با شما و حزب شما میکنم.»
و شما باعتراض هموطنی بشما که نوشته بود « وای بحال انسانی مثل این خانوم که در عرض یک هفته با خواندن دو «مقاله» چنان «تحت تآثیر» قرار میگرد که ندای عضویت سر میدهد» به تندی و عصبی جواب دادید که « من در آن کامنت اعلام کردم به عنوان یک کرد از روژهلات ( شرق کردستان ) با آقای مصطفی هجری سخن گفتم نه بعنوان یک ایرانی طرفدار مصدق و جبههی ملی و چپ ایرانی یا سرتاسری چون من کوچکترین اعتقادی به ایران گرائی ندارم و همبستگی به اصطلاح ملی ایران را بیشتر یک شوخی میدانم تا یک موضع سیاسی جدی چون ایران هیچ وقت یک هویت یک دست ملی سیاسی ، زبانی و ، و نبوده و نخواهد بود اگر آقای هجری به حق به جنبش سبز و رهبران آن میتازد درست در جهت تفکر سیاسی من کرد معتقد به آزادی کردستان قرار دارد و برای همین برای آقای هجری و حزب آن عجالتأ هورا میکشم چون مانند یک حزب کردستانی دارد موضع میگیرد و تمام سیستیم جمهوری اسلامی با تمام دم و دستگاه آن را به چالش میکشد و از اتحاد ملی ایرانی شما ابا دارد». آیا نوشته های و «اظهار نظر های» شما جنبه «عجالتی» و از روی محاسبه است و یانه؟ زیرا «یقه درانی» شما برای رهایی هموطنان کرد از دست ارتجاع حکومتی و قبیله ایی بسیار مشکوک بنظر میرسد. این صفت نوکر مآبانه و بس ارتجاعی و تفرقه انگیزانه که « این آغایان (آقایان) از همین حالا به‌ صف سربازان امام زمان بپیوندند»، پیشکش شما و دوستان نژادپرستان مبارک است. آیا با چنین «هواردار» دبیرکل هجری که طرفدار حمله نظامی ارتجاع جهانی بایران و کشتار و خرابی و تجزیه وطن ما ایرانیان همه علایق قومی است، میتوان اتحاد ضد فاشیستی برای آزادی، استقلال و حکومت مردمی درایران ایجاد نمود؟ جوابش بسیار روشن است. در مبارزات ضد تسلط خارجی مردم ایران، فقط نیروهای میتوانند حضور یابند که معتقد به حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران باشند. آنهاییکه خودشان را باوجلانها و بارزانیها و «رهبران» اقوام کرد در آنسوی مرز نزدیکتر از شهروندهای ایرانی میدانند (مثل خانم شیلر)، هرگز اجازه ندارند در مورد چگونگی رسیدن بآزادی و حرمت انسانی همه طبقات و اقشار و اقوام ایرانی کوچکترین «پیشنهادی» بنمایند. زیرا نه تنها اصالتی در آنها نیست، بلکه حتی اعتمادی جایز نیست. ایران بدون اقوام(ایرانی)، و اقوام(ایرانی) بدون ایران هیچ معنی و مفهومی نخواهد داشت. ما سرنوشت مشترک داشتیم و در آینده هم خواهیم داشت تا زمانیکه مرزها در دنیا بین انسانها وجود دارد هر کسی موظف به حفظ و نگهداری خانه و کاشانه هزاران ساله خود است. بامید اینکه روزی مرزی از هیچ نظر وجود نداشته باشد.
۴۷۹۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : زنگنه

عنوان : امضا کردن آزاد است , اما هر امضائی نشان از آزاد اندیشی نیست!
جای بسی تآسف است برخی از سیاستمداران کهنه کار برای جا نماندن از قافله متعصبین امضا جمع می کنند.یکی از آنها آقای بنی صدر است .با اینکه در خارج تحصیل کرده و اکنون نیز مقیم فرانسه هستند.تجربه سرکوب جمهوری اسلامی را هم به خوبی بیاد دارند. اما چه خوب گفته اند:
هر که ناموزد از گذشت روزگار هرکز نآموزد از هیچ آموزگار.
هنگامی که آقای بنی صدر در اوایل یورش اسلامی به کردستان, به نیابت از آیت الله خمینی فرمانده کل قوا بودند. بیاد دارم که ایشان به نیروهای تحت فرمانش دستور دادند که تا کردها را سرکوب نکرده اند, بند پوتین هایشان را باز نکنند..
در آن هنگام مردم مبارز ایران و ملت کرد یک صدا چه خوب شعار می دادند که سپه سالار پینوشه ایران شیلی نمی شه.من این موارد را فراموش نکردهام آقای بنی صدر هم مسلمآ تلاش برای سرکوب را فراموش نکرده اند.تفاوت وی با گذشته آن است که امروزه امضای ایشان علاوه بر پاسداران انقلاب اسلامی, در کنار برخی از افراد به اصطلاح دمکرات نیز قرار دارد.
چون محک امتحان آید به میان سیه روی شود هر که در آن غش باشد..
مطمئنآ دمکراسی و حقوق بشر در آینده ایران مانند تیزاب سلطانی عمل می کند.چنین سیاستمدارانی را اگر در آن بیندازند, همه آب شده و پی کار خود می روند. مقاله شما اخبار روز را مورد ستایش قرار می دهم.

زنگنه
۴۷۹۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : قضا هم خنده کرد هم آفرین گفت
این هیاهو برای ناظری چون من اگر اشک آور نباشد مضحک است.
" بیانیه ی جمعی - حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی است! "در همین صفحه اخبار روز موجود و بعد از چند روز حتی یک کامنت هم نگرفته است.
این بقول ما یعنی ، کسی چیزی به کلاه اینها پیمانه نمیکند. اکنون این همه هیاهو برای این دونکیشوت ها برای چیست از قدرت فهم من خارج است. پشتیبانی و یا ضدیت این گروه با " احزاب کرد " عملا برابر صفر است ؛ نه تنها با کردها بلکه با خودشان هم. احزاب کرد با رقیبان دیگری چون جمهوری اسلامی و ترکیه و سوریه و عراق و سایر عربها و خودشان روبرویند و اگر این هیاهو برای آنست که ششصد هزار پیشمرگه را آماده کنند موفق شده اند گرچه برای مقابله با این دشمنان به بیشتر از این تعداد احتیاج است.

فدرالیسم نیز کلمه مضحک دیگریست که مانند توپ فوتبال بین گروه ها رد و بدل
میشود. این کلمه تقریبا از دیکتاتوری مرکزی تا کنفدراسیون یعنی همکاری کشورهای
مستقل را در بر میگیرد. حال اینها بر سر کدام فدراسیون در زد و خوردند معلوم
نیست.

نکته آخر آنکه چسباندن حق تعیین سرنوشت به ته هر جمله بنظر من همانست که میگوئیم ماهی را نمیخوای دمش و بگیر.

و زمانی که کامنت های پر حرارت پشتیبانان استقلال و غیره را میخوانم نمیتوانم از تجسم خنده های تفرقه بینداز و حکومت کن که صید را به دام نزدک میبینند خود داری کنم. حیف از خونهای ریخته شده.
۴۷۹۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : الف ـ پرسشجو

عنوان : هفتاد سال بازیچه اینقدرت ویا آنقدرت بودن کافی نیست؟
برجسته ترین، ‫صادق ترین، ‫شایسته ترین، عمیقآ معتقد بحقوق انسانی و استقلال طلب در اپوزیسیون آزادیخواه ایرانی کدامند؟‬‬
آنهائیکه در هر شرایط محلی و جهانی فقط اعتقاد و باور به نیروی لایزال مردم ایران برای آزادی و استقلال و حرمت انسانی از ارتجاع داخلی و استعمار خارجی دارند و همواره حفظ منافع ملی را در همبستگی ملی و مبارزه مشترک را تنها راه نجات از نظامهای دیکتاتوری دارند و یا
آنانیکه دانسته با کمک عوامل ارتجاع محلی و جهانی «راه حل» نجات بخشی از مشکلات مشترک مردم ایران را مطرح و از هیچ کوششی برای حصول باین «نیت» خود ابایی ندارند و تا جائیکه گویا فردی مثل مصطفی هجری یکی از «رهبران» بی شمار «سازمانهای کردی» در"پروسس ‌آنلاین انگلستان" اعلام کرد که «درصورت تظاهرات و قیام مردم در شهرهای کردستان ایران، نه تنها باید این قیام مورد حمایت قرار بگیرد بلکه باید منطقه‌ی پروازممنوع در آسمان کردستان ایران جهت هرگونه حمله‌ تلافی‌جویانه از جانب حکومت مرکزی، برقرار شود». در حقیقت «دعوت» هجوم نظامی نیروهای اشغالگر را در ایران و استان کردستان خواهان است و حضور نیروهای ناتو برای جمله بایران برای گرفتن خود مختاری کردستان بسان شمال عراق را طالب میگردد؟ اگر این «دعوت» برای آزادی استان کردستان بهر قیمتی تجزیه طلبی نیست، نویسندگان این مقاله چه اسمی روی این نوع «مبارزه» میگذارند؟
در مجموعه مقاله فقط این جمله کمی گویا بود که «توسل به نیروی خارجی و جنگ برای حل مشکلات قاطعانه مردود شناخته شود». حل مشکلات اجتماعی ایران با دعوت از نیروهای ارتجاعی و فاشیستی جهانخواران ممکن پذیر نیست. و هر کسی و جریانی دنبال چنین «راه حلی» برود، دشمن درجه اول تمام مردم ایران خواهد بو. این مسئله را بارها تاریخ نشان داده است.
۴۷۹۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : رضا وشاحی

عنوان : در مورد حمله اخیر برخی افراد و احزاب فاشیست فارس به کردها
در مورد حمله اخیر برخی افراد و احزاب فاشیست فارس به کردها این مطلب را می نویسم. دو نکته: اول استقلال طلبی با تجزیه طلبی فرق دارد! دوم اینکه هر ملتی حق دارد حق سرنوشت خود را تعیین کند. کردها حق دارند استقلال بخواهند و من از حق استقلال طلبی کردها کاملا حمایت می کنم. نباید در برابر فارسها لکنت داشته باشیم. از کسی هم خجالت نمی کشیم و با فارس ها هم رودربایستی نداریم. همین حق را هم برای ترک ها و عرب ها
، بلوچ ها و ترکمن ها و هر ملت دیگری قایل هستم. دلیل: فارس ها کمترین حقوقی را برای ما قایل نیستند و اگر قایل بودند در فرصت طولانی نزدیک به صد سال گذشته، نشان می دادند. بنابراین تنها راه حل استقلال است. فدرالیست و خودمختاری، هم به همین دلیلی که گفته شد ما را به جایی نخواهد رسانید. تنها راه حل استقلال است.
۴۷۹۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : الف باران

عنوان : خروش خشم مردم ایران بی‌دلیل نیست...
کردستان متعلق به کشور ایران است و تصمیم گیری برای استقلال ، خودگردانی و یا هر شرایط دیگر را نمایندگان واقعی‌ مردم نه‌ فقط برای کردستان بلکه برای تمام خلق‌ های ایران خواهند گرفت . در شرایطی که تهدید و حضور جنگ به پشت مرز ایران رسیده است برای مردم ایران قابل قبول نخواهد بود که احزاب کردستان آزادی خود را از دشمنان ایران مطالبه نمایند . آنها که این اتحاد را با اهداف "ملت کرد" که در مقابل "کشور کردستان" نقش می‌پذیرد قبول نمودند، بایستی طغیان خشم مردم ایران را هم پیش بینی‌ میکردند. تصیم آنها در این شرایط نه‌ به سود مردم کردستان و نه‌ به سود دموکراسی طلبی تمام مردم ایران است ....
۴۷۹۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : Shamal Mirza

عنوان : منتظر چنین واکنشی بودیم
بیانیه‌ها و اسامی لیست کردنها در واقع هر چند از جانب گروهای نه‌ چندان مطرح عرصه‌ سیاسی ایران انجام شد ولی واکنشی که‌ ما در کردستان شاهد آن بودیم عبارت بود از یک عکس العمل دسته‌ جمعی از سوی تمامی احزاب کوردی حتی آنهای که‌ با سیاستهای کومله‌ و دمکرات و یا به‌ نوعی با مفادهای از این توافقتنامه‌ مخالف بودند. این پیماننامه‌ در واقع محکی برای سنجش میزان مدارا کردن اپوزسیون ایرانی غیر کورد با مسله‌ کورد بود. میتوان به‌ جرات اذعان داشت که‌ بیانیهای چند روز اخیر علیه‌ حزب دمکرات و کومله‌ به‌ تقویت جایگای سیاسی این دو حزب در میان مردم کوردستان کمک کرده‌ است.
۴۷۹۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹۱       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۷٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست