یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تا دیر نشده باید خاک ایران را به توبره بکشیم - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از :

عنوان : هر گردی گردو نیست
آنچه در مقاله آمده این است:
«با به روی کار آمدن حسن روحانی، که همراز و همدست رفسنجانی است، و تا حدودی هم نقش «محلل» را بازی می کند، جبهه ی متحد یا نامتحدی از پلیدترین موجوداتی که می توان در ایران و خارج ایران، و در پوزیسیون و اپوزیسیون یافت، نه از موضع ترقی خواهی و عدالت طلبی، بلکه از ترس فزاینده ی رفع تنش میان ایران و آمریکا و کشور های منطقه و جهان، شکل گرفته است و به تکاپو افتاده است.»

حساب آن ها که «از موضع ترقی خواهی و عدالت طلبی» با روحانی و کل این حاکمیت در تعارض هستند، و خود نویسنده هم جزو آن هاست، در همان شروع مقاله، اینچنین از «جبهه ی متحد یا نامتحدی از پلیدترین موجوداتی که می توان در ایران و خارج ایران، و در پوزیسیون و اپوزیسیون یافت»، به روشنی جدا شده است.
۵٨۰۲۰ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : یاشار گولشن

عنوان : قالب و اندیشه خام!
نویسنده در این نوشته یا خوانندگانش را خام دانسته و یا خود خام می اندیشد. در اینجا منظورم از خام همان مرحله اول "خام بدم، پخته شدم، سوختم" است. آنهائی که سی و چند سال حاکمیت اسلامی را دیده اند قاعدتا باید از مرحله خامی عبور کرده و به مرحله پختگی در اندیشه رسیده باشند و نه نویسند که: “در آخرین روز ها و ساعات «انتخابات ریاست جمهوری» اخیر. بازی زیرکانه یی که منجر به خورانیدن اولین جرعه ی جام زهر به ولی فقیه در همان روز «انتخابات» شد.“
مهندسی اتمی انتخابات اخیر با علم کردن روحانی و زمینه سازی به اصطلاح انتخاب آن توسط مردم ، آنقدر دیگر رسوا شده که این جام زهر انتخاباتی القائی آقای اصفهانی بی معنی مینماید. گیرم که مردم به جان آمده فرجی هر چند ناچیز از این مهندسی میبینند.
یک نکته دیگری نیز هست که خامی نوشته را نشان میدهد و آن اینکه ایشان داد و قال هواداران به اصطلاح اصول گرا را که به اعتراف خود داد و قال کنندگان، برای بازار گرمی هیئت مذاکره کنندگان اخیر انجام میشود جدی گرفته اند. یکی از این دو آتشه ها در پاسخ گفته حجاریان که شاکی بود که نباید پشت هیئت مذاکره کننده را خالی کرد، همین امروز صراحتا نوشته که آنان دقیقا همین کار را میکنند تا طرف خارجی قدر این هیئت را بیشتر بداند.
اما نوشته آقای اصفهانی از نظر قالب اندیشه نیز بی مایه است. یکی دانستن قصد "توبره کردن" خاک ایران توسط جان بولتون و جناح جنگ طلب آمریکا و اسرائیل با این مساله که جمعی از اوپوزیسیون ایران نیز هستند که از تحولات جدید ذوق زده نشده اند، و نتیجه گیری اینکه "جبهه ی متحد یا نامتحدی از پلیدترین موجودات" تشکیل شده است چیزی کم از استدلال "کیهانی" ندارد.
۵٨۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : سینا صدرالعلما

عنوان : خدمت جناب احسان...
عزیزجان روس، یانکی، صیهون ووو... چوب منافع خودشان را بسینه میزنند. آنها هرگز و هیچگاه در تاریخ تحت عنوان انسان تحمیق کن حقوق بشر نه تنها کوچکترین قدمی برنداشته اند بلکه با سخیفترین ترفندهای رذیلانه بویژه انگلساسکسونها و همپیالگیهایشان با رهروان و باور مندان حقوق بشر بصورت بیشرمانه ای همراه با رسانه های تحت نفوذشان مبارزه کرده اند و با انگ و تهمت زنی مختص بیشرفگری خودشان بنابودی و یا انزوای آنان پرداخته اند.
بدیهیست که از صحبت های پشت پرده و توافقات مخفیانه آنان هرگز هیچ احدی آگاه نمیشود، وگرنه روسها و یانکیها و صهیونیستها و دیگر اراذل همپالکیشان زیر یک سقف ریا و دروعپردازی و اصولاً اراذلگری سخیف قرار دارند.
زبان این بیشرمان تاریخ ویژه خودشان است مثلاً وقتی پوتین میگوید اسنودن یک فرد آزادیست و در روسیه میتواند بماند اما باید از تحریک و انتشار موارد جنایتکارانه یانکیها بپرهیزد، پیامی کاملاً روشن و قابل فهم برای یانکیهای ذاتاً جنایتکار و آدمخور است.
روسها ریشه در تاریخ دارند و مانند یانکیها کشوری نیستند که سیصد سال پیش با هجرت واخوردگان و پسمانده های اجتماعی دیگر ملل تشکیل شد و اینک رذالت و جنایت بیحدّشان نشاندهنده همین اکثر مهاجرین و نالایقان ملل دیگر است.
زیاد بدنبال اثبات همراهی اراذل روسی با اراذل آخوندی و جنایتکاران حرفه ای یانکی و صیهون نباشید.
مسائل بیسار پیچیده تر و درهم تنیده تر از آنست که ما از برایش دنبال دلیل و اثبات باشیم.
۵٨۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : High brain، low power
جناب احسان،
شاید بدانید که میکروسکوپ، عدسی های با قدرت متفاوت دارد. عدسی ضعیف تمام میدان و عدسی قوی صحنه کوچکی از میدان را نشان میدهد. بین " میکروسکوپیست " ها ضرب المثلی ست که
High brain، low power یعنی آدم خبره برای درک و ارزیابی, با عدسی ضعیف به همه میدان نگاه میکند و در صورت لزوم بتدریج عدسی های دیگر را بکار میبرد.

میدانیم که روسیه در قسمت اعظم تاریخ اخیر، به ویژه حالیه مایل است که ایران تحت نفوذ او قرار داشته باشد و دارد. اینکه روسیه بخواهد که ایران با امریکا روابط دوستانه بر قرار کرده و مانند دوران شاه تحت نفوذ امریکا قرار گیرد بنظر منطقی نمیرسد. آنچه منطقی ست اینست که مانند سوریه, روسیه درشطرنج خاورمیانه مایل به ساخت و پاختی با غرب است که تا حدودی از فشار به ایران بکاهد و امتیازاتی داده و بگیرد. خیمه شب بازی های اخیر مرگ بر امریکا و تظاهرات مهره ها در ایران قسمتی
از این نمایش است.

جان بولتن و همردیفان او که چندی پیش در پاریس " خطابه ها یی" قرائت کردند و من جمله فرماندارسابق پنسیلوانیا که بیش از صد هزار دلار دریافت کرد کاسه لیسانی هستند که بیشترشان نمیدانند مهاجرین کیستند و مزد روضه خوانی خود را از طرف دیگر میگیرند. توجه زیاد به آنها و عدم توجه به دیگران مانند اینست که با عدسی قوی قسمت کوچکی از میدان را ببینیم. از طول کامنت عذر میخواهم.
۵٨۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : خسرو گ

عنوان : روسیه ستیزی بیمارگونه
دست مریزاد آقای اصفهانی. من اینجا وارد بحث اصلی نمی شوم. می خواهم به برخی دوستان عرض کنم که تبلیغات علیه روسیه که رسانه های مسلط سرمایه داری اشاعه می دهند و برخی از آن کورکورانه و بدون اندیشه پیروی می کنند، بیمارگونه است، نه از دریچه ی صحیح و منطقی. بسیاری از انان که سابقاً با اتحاد شوروی به هر نحوی مخالف بودند، صدیت خود را حفظ کرده اند، بی انکه توجه کنند این رژیم کنونی نماینده سرمایه داری است و باید با آن متناسب با سیاست امروز ان برخورد کرد، و درست برخورد کرد. انتقادهای فراوانی متوجه روسیه است، مثلاً اینکه پوتین و مدودوف ریاست جمهوری و نخست وزیری را هر ۴ یا ۸ سال به هم پاس می دهند، با انتخاباتهایی که اغلب زیر سوال است. با این حال، باید توجه داشته باشیم که به رغم فروپاشی شوروی، اندیشه های مردمی و سوسیالیستی هنوز ریشه ای قوی در جامعه و از جمله در ارتش دارد. فشارهای وارده از این سو موجب می شود که روسیه نتواند آن گونه که غرب می خواهد به صف تجاوزگران سرمایه داری جهانی بپیوندد. مثلاً روسیه به اعتقاد من نقش مهمی در جلوگیری از جنگ با سوریه داشت، و این نتیجه فشارهای همان نیروهای مردمی درون جامعه روسیه است. دوست مان احسان پرسشی به جا کردند که لطفاً بفرمایید چرا شما همانند برخی به روسیه می تازید بی انکه دلیل آن را روشن کنید. با سپاس
۵٨۰۱۲ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : احسان

عنوان : پرسش
آقای پیروز

لطفا اگر ممکن است کمی در مورد لزوم تشریح نقش روسیه در رابطه با موضوع این نوشته توضیح بدهید. خشم به گمان من سزاوارانه نویسنده, آن گروهایی را شامل می شود که بی دلانه و بی وجدانانه خواهان بمبباران کشور ایران و سوزاندن خانمان مردم آنند. از آنجا که شما از کامنتگذاران نامدار این تارنامه می باشید, اجازه بدهید که پیش قضاوتی کرده و انتظار داشته باشم شما بدانید که گروهای مورد نظر ایشان, باقی مانده سازمان روزی مجاهدین خلق, شاهدوستان وطنبخش, تجزیه خواهان, پان عربیستهای نوین کینه توز, سلفی های به تمامی مجنون, جناح به شدت اسراییلی دوست در حکومت آمریکا و خود دولت اسراییل می باشند. به نظر نمی رسد که نیرویی از این نیروها با روسیه قرابتی داشته باشد, دارد؟ من در هیچ کجا نخوانده ام که کسی در روسیه خواهان هجوم نظامی به ایران و بمباران این کشور باشد. شما خوانده اید؟ اگر پاسخ منفیست , پس بفرمایید چرا از نویسنده انتظار دارید در مورد آن بنویسد. و اگر پاسخ مثبت است, لطفا نشانه ها ی آن را برای آگاهی, به دیگران نشان دهید.با احترام,احسان
۵٨۰۰۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : عذر خواهی
منظور جناب اصفهانی بود.
۵٨۰۰٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : آواز دهل
جناب اصلانی،
جان بولتون و رودی جولیانی و همقطاران آنها که هیچ ، خانواده سعود و شیوخ خلیج فارس هم که دیروز عربده سر داده اند که باشند که شما به آنها اهمیت داده و آنها که سر نخ ها را میکشند فراموش فرموده اید. در سراسر این مقاله حتی یکبار نامی از روسیه نیامده است که نه تنها هاشمی و روحانی بلکه خامنه ای و مافیا بدون تکیه
بر آن چنین کرکری هائی نمیخوانند. اینکه در پس پرده چه معاملاتی صورت میگیرد را ما نمیدانم. بقول مولانا فردا که آواز دهل بلند شد میدانیم در پای دیوار چه خبر است.
۵٨۰۰۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۲       

    از : کنجکاو کنجکاو

عنوان : به: کیا
سرکار کیا،

مقصود از "اپوزیسیون سالم" چیست؟ مثلا خانم "مادونا"؟
۵۷۹٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۲       

    از : احسان

عنوان : بسیار دوستانه
جناب اصفهانی, این چه ادبیاتیست که شما به کار برده ای؟ خشمگینی که نباید سبب نابودی ادب و زیبایی نوشتار شود. که اگر چنین شود, با به ابتذال کشیدن کار ما,نه تنها به کار ما , بلکه به جایگاهمان در این جهان کم ادب نیز آسیب می رساند.
اجازه دهید صرف نظر از اینکه کدام بخش از بحث شما را درست,کدامش را کمی درست و کدامش را نادرست بدانیم, به نام کسی که سال ها با قلم شما آشنا بوده ام, از شما خواهش کنم که پیشینه ی نوشتاری خود را به این آسانی از یاد نبرید. آقای اصفهانی, به گمانم پیشینه آقای احمدی نژاد در دشنام دادن به اسراییل , صرف نظر از به حق یا که به ناحق بودن آن, از پیشینه شما خرد تر و کوتاه تر است. شما شاید تصور می کنید که انحصار دشنام دادن به اسراییل, تنها می باید در اختیار عده ای باشد که شما دوستشان بدارید. و آنها هم حتما می باید کسانی باشند که رییس جمهور ایران و سوریه و ونزولا نباشند.دوست عزیز, شما به خوبی می دانید که در سامانه کنونی جهان ما, هرکس که جرات پرخاش به اسراییل را به خود دهد, آنهم پرخاش به سبک شما , اگر که در جایگاه قدرت باشد, بی تردید مرتکب گناهی کبیره گشته و حتمن از جان و جایگاه و مال و آبروی خود سیر شده است.
می دانم که شما چون صادقید می دانید که عقب نشینی آقای خامنه ای از مواضعش,نتیجه فشار هولناک اقتصادی سامانه جهانی قدرت بر حکومت او و نهایتن بر مردم زحمت کش ایران به گناه سرکشی در برابر اسراییل بوده است. شما بهتر از هرکسی می دانید که نابودی سوریه هم ریشه در جنوب لبنان و همسایگان سرکش اسراییل دارد. آقای اصفهانی,شما همیشه از صادق ترین نویسنده های این تارنامه بوده ای, حالا هم انتظار این است که اگر حمایت از آقای رفسنجانی را صواب می دانی,اگر امروز آمریکا و فردا ناگزیر اسراییل را هم, ناصواب نمی دانی, آن را آشکارا بیان کنی. خیلی ها چنین کرده اند بی آنکه آب از آب تکان بخورد. با احترام به همه نظرات شما, احسان
۵۷۹٨٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست